برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح شنبه

رمز گشایی از میزان موفقیت مذاکرات هسته ای

روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله تهذیب نفس، گوهر کمیاب، حج ابراهیمی نیاز همیشه جهان اسلام، رمز گشایی از میزان موفقیت مذاکرات هسته ای و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.
کد خبر: ۷۲۴۲۳۲
رمز گشایی از میزان موفقیت مذاکرات هسته ای

جمهوری اسلامی: «تهذیب نفس، گوهر کمیاب»

«تهذیب نفس، گوهر کمیاب» عنوان سرمقاله امروز روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید:

بسم‌الله الرحمن الرحیم
عید سعید قربان، مناسبت خوبی است که می‌توان از فرصت هر ساله آن بهره‌برداری‌هائی در عرصه‌های اخلاقی و تهذیب نفس به عمل آورد.

این قبیل فرصت‌ها، زمینه‌هایی هستند که خدای متعال برای صاحبان قلم و سخنوران نیز پدید آورده تا به وظیفه ترویج مبانی اخلاقی بپردازند و به مردم برای تهذیب نفس کمک کنند.

مردم در جهان امروز، به دلیل مشکلات اخلاقی زیادی که وجود دارد، بیش از هر زمان دیگری به تهذیب نفس نیازمند هستند.

در قرن حاضر، که قرن پیشرفت‌های سریع ارتباطات و علم و صنعت است، مشکلات اخلاقی جامعه بشری مورد غفلت قرار گرفته است.

اکنون شاهد هستیم که این مشکلات هر روز بیشتر می‌شود بگونه‌ای که غیرقابل تحمل شده است.

همین واقعیت تلخ نشان می‌دهد نیاز انسان‌ها به تهذیب نفس که آنرا فقط در سیره انبیا می‌توان یافت غیرقابل انکار است.

مطالعه در وضعیت امروز جهان، متأسفانه این واقعیت تلخ را به رخ می‌کشد که اکثر ملت‌ها با انواع و اقسام درگیری‌ها و تهدیدها مواجهند.

علاوه بر جنگ و درگیری‌های خونین، امروز تروریسم نیز بلای جان ملت‌ها شده که همگی از جهل، هواهای نفسانی و سلطه‌طلبی جهانخواران سرچشمه می‌گیرند.

هر چند در مقطع کنونی تاریخ جهان، نسبت به گذشته قوانین بهتر و جامع‌تری در اختیار ملت‌ها و کشورها قرار دارد ولی با اینحال شرایط اجتماعی و اخلاقی در مجموع بدتر از هر زمان دیگری است.

این وضعیت قطعاً ناشی از سلطه‌جوئی دولت‌های زیاده خواه است که سران آنها از تهذیب نفس محرومند.

در جهان اسلام، کانون تشنج بزرگی توسط استعمار غرب تأسیس گردیده که به غده سرطانی در قلب سرزمین‌های اسلامی تبدیل شده است.

بیش از 6دهه است که فلسطین مظهر بی‌عدالتی قدرت‌های مدعی حقوق بشر است. در تمام این مدت مردم مظلوم فلسطین آواره و بی‌خانمان و بلاتکلیف هستند و هر روز عده‌ای از آنها به خاک و خون کشیده می‌شوند.

سرزمین آباء و اجدادی این مردم توسط زورگویان غصب شده و حکومتی بر آن مسلط است که هیچ منطقی جز کشتار و شکنجه و قلدری ندارد.

دولت‌های غربی که مدعی دموکراسی و حقوق بشر هستند نیز از این جنایات حمایت می‌کنند و برخلاف تعالیم انبیاء الهی که منادی صلح و عدالت بودند، بیشترین ظلم و فشار را بر مردم فلسطین تحمیل می‌کنند.

سوریه و عراق نیز اکنون در بحران بسر می‌برند. این روزها بمب افکن‌های آمریکا و هم پیمانانش این دو کشور را به بهانه مبارزه با داعش می‌کوبند و هر روز با انفجارها و کشتارهای وسیع، مردم این دو کشور را به خاک و خون می‌کشند و آواره می‌کنند و زیرساخت‌های آنها را نابود می‌نمایند و آرامش و آسایش را از مردم سلب می‌کنند.

مشابه چنین وضعیتی در بسیاری از نقاط جهان از جمله آفریقا، بخش‌های دیگر آسیا، آمریکای لاتین و حتی در خود آمریکا و اروپا وجود دارد و مردم عادی قربانی هوس‌های زیاده‌خواهانه سران کشورهای غربی هستند.

این بلاها که اکنون گریبان‌گیر ملت هاست از عوارض محرومیت بشر از تزکیه است و به همین دلیل است که در قرآن کریم به هنگام بیان اهداف انبیا، تزکیه قبل از تعلیم ذکر شده و همواره بر آن تأکید شده است.

بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی نیز تزکیه را شرط اصلی موفقیت بشر در اداره جامعه می‌دانستند و در سخنرانی‌ها و پیام‌هایشان همواره مردم و مسئولین را به تزکیه نفس دعوت می‌کردند. این جملات نورانی و عمیق از امام خمینی است که فرمود:

- تمام اختلافاتی که در بشر هست برای اینست که تزکیه نشده است. غایت بعثت اینست که تزکیه کند مردم را... و اگر تزکیه بشوند طغیان پیش نمی‌آید. (صحیفه امام جلد 14 صفحه 390).

- انگیزه بعثت، نزول وحی است و نزول قرآن است و انگیزه تلاوت قرآن بر بشر اینست که تزکیه پیدا بکنند و نفوس مصفا بشوند از این ظلماتی که در آنها موجود است. (صحیفه امام جلد 14 صفحه 388).

رمز موفقیت امام خمینی در به ثمر رساندن نهضت اسلامی و ریشه کن ساختن رژیم طاغوت این بود که خود انسانی تزکیه شده بود و تا آخرین لحظات عمر نیز برای ارتقاء معیار تزکیه در وجود خود تلاش می‌کرد. ایشان در جایگاه حاکم اسلامی نیز از هیچ کوششی برای ترغیب مسئولان و مردم به روی آوردن به تزکیه فروگذار نکرد.

اینکه بسیاری از سران کشورها از حکومت به عنوان ابزاری برای سرکوب مردم استفاده می‌کنند به این علت است که تزکیه نشده‌اند و سیاست را از اخلاق محروم ساخته‌اند.

اگر بسیاری از کشورهای اسلامی گرفتار استبداد هستند و سلطه‌گران خارجی نیز در آنها با دست باز جنایت می‌کنند به این علت است که زمامداران این کشورها تزکیه نشده‌اند.

اگر جهان امروز، جهان جنگ و خون ریزی و ناامنی و فساد و انواع ناهنجاری هاست به این علت است که مادیات بر معنویات غلبه کرده و جان انسان‌ها از تزکیه بی‌بهره است.

به همین دلیل، حکومت‌ها از قدرت استفاده ابزاری می‌کنند، برای رسیدن به قدرت حاضرند به هر وسیله‌ای متوسل شوند، از نظر آنها در همه حال «هدف وسیله را توجیه می‌کند» و برای ماندن در قدرت نیز از قتل و غارت و سرکوب ملت‌ها و ایجاد فساد در جامعه باکی ندارند.

فلسفه عید قربان اینست که انسان‌ها بر هواهای نفسانی غلبه کنند و امیال شیطانی را در برابر انسانیت قربانی نمایند و تزکیه شوند و از آلودگی‌ها نجات یابند و دیگران را نیز نجات دهند.

در عصر پیامبر اکرم نیز ابولهب‌ها و ابوسفیان‌ها عناصر تزکیه نشده‌ای بودند که جامعه را به طرف فساد می‌بردند و تمام تلاش پیامبر اکرم این بود که مردم را از عوارض سوء چنین انسان‌های تزکیه نشده‌ای دور نگهدارد.

در زمان حضرت ابراهیم که سرآغاز قربانی کردن بود نیز مردم به قربانی کردن نفس خود نیاز داشتند تا تزکیه شوند و بتوانند در برابر طاغوت‌هائی همچون نمرود بایستند.

اینکه پیامبر گرامی اسلام می‌فرمود:«انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» و در عمل نیز اخلاق و سیاست را یکجا بکار می‌گرفت، برای این بود که بشریت را از آفات و شرور طاغوت‌ها مصون نگهدارد و به سوی مدینه فاضله هدایت کند.

مفهوم کلام پیامبر اکرم در مقوله پیوند بعثت با اخلاق اینست که فاصله گرفتن قدرت و سیاست از اخلاق، موجب فاسد شدن جامعه می‌شود. به همین دلیل، همواره باید برای استمرار تزکیه و گسترش اخلاق تلاش بعمل آید و هیچ حکومتی نباید خود را از وظیفه مهم تزکیه و ترویج اخلاق معاف بداند.

نظام جمهوری اسلامی، که برآمده از انقلاب اسلامی است، یک نظام ارزشی است و فقط درصورتی که ارزشی بماند و سیاست و اخلاق را توأمان عرضه کند و بر همین مبنا عمل نماید می‌تواند تداوم یابد و به رسالت خود عمل کند.

ما امروز به اخلاق بیش از هر چیز دیگری نیاز داریم. اختلافات و منازعات بیهوده اکنون جامعه ما را تهدید می‌کند و امکانات و نیروها را به تباهی می‌کشاند. این مشکل را فقط تزکیه نفس است که می‌تواند حل کند. مسئولان نظام جمهوری اسلامی برای مقابله با این بیماری اکنون وظیفه سنگینی برعهده دارند که فقط درصورتی که همواره درحال تزکیه نفس باشند و سیاست را در خدمت اخلاق قرار دهند می‌توانند در این عرصه موفق شوند.

کیهان: «حج ابراهیمی نیاز همیشه جهان اسلام»

«حج ابراهیمی نیاز همیشه جهان اسلام» یادداشت روز کیهان به قلم سعدا‌لله زارعی است که در آن می خوانید:

اسلام ناب محمدی(ص) یعنی اسلامی که پیامبر بزرگوار اسلام برای آن مبعوث شده و دارای ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی، دنیوی و اخروی در حوزه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و... است.

اگر اسلام را از یکی از این‌ها تهی کنیم و یا چیز دیگری را جای آن بگذاریم این دیگر آن اسلامی نیست که نبی‌مکرم اسلام برای آن مبعوث گردیده است اما اسلام آمریکایی، اسلامی است که به آمریکا کمک می‌کند تا بر ممالک اسلامی سیطره پیدا کند از آنجا که روح اسلام در همه ابعادی که ذکر شد، مانع مهمی بر سر راه سیطره آمریکا می‌باشد بنابراین لاجرم باید همه ابعاد و زوایای اسلام ناب محمدی(ص ) دگرگون شود و پذیرای ضد خود گردد. از این رو اسلام آمریکایی تنها به یک بعد اسلام ناب کار ندارد.

در عین حال بدون شک اسلام آمریکایی بنا به شرایط شکل‌های متفاوتی پیدا می‌کند و به عبارت دیگر به تناسب مخاطب راه جدیدی را در پیش می‌گیرد.

بعضی گمان کرده‌اند، اسلام آمریکایی همان لیبرالیزم یا سکولاریزم و یاترکیبی از این دو و موارد مشابه به این‌هاست در حالیکه بایدگفت؛ اسلام آمریکایی صبغه لیبرالیستی و سکولاریستی هم دارد اما در جوامعی که به لحاظ روحی - روانی با این مکاتب میانه‌ای ندارد، اسلام آمریکایی با جلوه دیگری ظاهر می‌شود و بساط خود را پهن می‌کند.

از این رو رهبر معظم انقلاب اسلامی، روز گذشته در پیام برائت از مشرکین خویش یادآور شدند: «اسلام آمریکایی، پوشاندن لباس اسلام بر نوکری اجانب و دشمنی با امت اسلامی است» در اینجا آمریکا نمی‌گوید شما لیبرال شوید تا به خدمت من در آئید، بلکه می‌گوید با همین ظاهر اسلامی به آنچه می‌گویم عمل کن بنابراین می‌توان گفت، برای آمریکا لیبرالیزم و سکولاریزم اصالت ندارد بلکه خدمت به آمریکا اصالت دارد و از آنجا که در یک دوره طولانی غربی‌ها گمان می‌کرده‌اند که به خدمت در آوردن نیازمند همسو کردن فکر افراد با خود است و بدون آن امکان‌پذیر نیست بر توسعه تفکر لیبرالیستی‌ها تاکید کرده‌اند.

آمریکایی‌ها امروز متوجه شده‌اند که دایره نفوذ و اثرگذاری لیبرالیسم و سکولاریسم محدود است و تنها بخشی از جوامع را در برمی‌گیرد و از این رو آنان این قید را که لازمه نوکری را لیبرال بودن می‌دانستند، برداشته‌اند.

کما اینکه در یک دوره زمانی حزب بعث که در بسیاری از کشورهای منطقه شعبه داشت، بعثیسیزم را تنها دالان انتقال جوامع به آرمان‌های بعثی می‌دانست ولی از دهه 1370 متوجه شد که ایدئولوژی بعث کشش لازم را ندارد و باید فکری برای توسعه سیاسی نفوذ آن از راهی غیر ایدئولوژیک پیدا کرد.

صدام حسین در این مقطع با دامن زدن به تفاخر قبیله‌ای تلاش کرد تا قبایل عرب عراق که هر کدام دارای رگ و ریشه‌های بنیادی در کشورهای پیرامون خود بودند را تحت نفوذ خود درآورد که البته بنا به دلایلی به نتیجه نرسید.

سرویس‌های اطلاعاتی غرب و بخصوص دو سرویس پویاتر یعنی،6 Mi و CiA در همین دهه 1370 به غرب یادآور شدند که برای بدست گرفتن غرب آسیا نیاز به کار روی دو عنصر «قبیله» و «قومیت» وجود دارد. قبایل در منطقه عربی بخصوص در مناطقی که ساختارهای قبیله‌ای دگرگون نشده‌اند، هنوز هویت و کارکرد سابق خود را حفظ کرده‌اند.

قبایل در عراق، عربستان، اردن و یمن هنوز تا حد زیادی هویت و کارکرد خود را در جدا بودن از حکومت‌ها حفظ کرده‌اند.

این‌ها اگرچه با سیاست‌هایی مثل «اسکان» ضعیف شده‌اند ولی هنوز در سه عنصر اصلی قبیله یعنی «نسب»، «عصب» و «حسب» تمرکز داشته و از آنها تبعیت می‌نمایند.

آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها با کار اطلاعاتی دقیق روی قبایل و با توجه به قلمرو آنها و فرامرزی بودن این قلمرو به این نتیجه رسیده‌اند که نفوذ در قبایل می‌تواند آنان را تحت شرایطی در مدار سیاست غرب قرار دهد.

آنان معتقدند درگیری قبیله‌ای با قبیله دیگر می‌تواند مرزهای شناخته شده جغرافیایی را بشدت تحت‌تاثیر قرار داده و به شکل‌بندی تازه‌ای در جغرافیا بیانجامد نمونه‌های اخیر در عراق و سوریه از این موضوع حکایت می‌نمایند ما می‌توانیم با استفاده از فرهنگ و منطق قرآن بگوئیم این نوعی بازسازی هوشمند از «عصبیت جاهلی» است.

قرآن کریم به مسلمانان یادآور می‌شود که نعمت اسلام را پاس داشته و بیاد آورید زمانی که بر حفره‌هایی از آتش اختلاف قرار داشتند و به واسطه اسلام برادری جای آن را گرفت.

سرویس‌های اطلاعاتی غرب با راهبرد سیطره بر جوامع اسلامی به مقوله «قومیت» توجه ویژه‌ای دارند. قومیت، مرز مستحکمی است که فردرا از علقه‌های مؤثر معنوی نظیر دین و انسانیت جدا می‌کند و جای آن را به «قوم‌گرایی افراطی» می‌دهد.

غرب معتقد است برای آنکه برنامه واقعی جهان اسلام که از نیاز جدی آنها نشأت می‌گیرد یعنی شکل‌‌دهی به جوامعی مقتدر و پیشرفته را از دستور کار جهان اسلام خارج کنند، آنان را به ارزش‌های موهوم آدرس می‌دهند.

قومیت البته یکی از مختصات جوامع است و خداوند متعال هم آن را وسیله‌ای برای تمییز جمعی از جمع دیگر دانسته ولی این به آن معنا نیست که قومی تحت هر شرایطی بر سایر اقوام برتری و فضیلت دارد.

قرآن کریم در بعضی از آیات خود به برتری قوم بنی‌اسرائیل در یک دوره‌ای و به واسطه تبعیت خاص آنان از پیامبران الهی گواهی می‌دهد ولی در آیات دیگر برتری و برتری طلبی آنان را رد کرده و آنان را در معرض انتقادهای تند قرار می‌دهد به واسطه آنکه دستورات پیامبران الهی را رها کرده و رسم و آئینی برخلاف آئین انبیاء را در پیش گرفته‌اند.

سرویس‌های اطلاعاتی غرب بازسازی ناسیونالیزم و فعال‌سازی گسل‌های اقوام با یکدیگر را در دستور کار خود قرار داده‌اند.

غربی‌ها معتقدند فعال‌سازی «قبایل» و «قومیت‌ها» و بخصوص تفوق طلبی آنان می‌تواند صفوف مسلمانان را از هم جدا کرده و رودرروی هم قرار دهد.

جالب این است که آمریکایی‌ها پس از پیشروی‌های داعش در استانهای غربی عراق در خردادماه گذشته در اظهارنظرهای رسمی آن را دارای ماهیتی قوم‌گرایانه دانسته و خواهان توجه دولت عراق به حقوق اقوام شدند کما اینکه همین الان در یمن در حال فعال‌سازی قومیت‌ها در برابر انقلاب مردمی این کشور هستیم.

آمریکایی‌ها در این جا دو کار را با هم انجام می‌دهند، از یک سو هر حرکت اصیل که با منافع غرب و رژیم صهیونیستی همخوانی نداشته باشد را متهم به قومیت گرایی می‌نمایند و از سوی دیگر قومیت‌های دیگر را برای مقابله با آن جریان مخالف غرب وارد میدان می‌نمایند.

از این رو رهبر معظم انقلاب در پیام روز گذشته خود فرمودند:‌«دشمن مکار بر آن است که با افروختن آتش جنگ‌های خانگی میان مسلمانان، انگیزه‌های مقاومت و مجاهدت را در آنان به انحراف کشانده، رژیم صهیونیستی و کارگزاران استکبار را که دشمنان حقیقی‌اند، در حاشیه امن قرار دهد.»

اسلام ناب محمدی(ص) اهداف و برنامه‌های خود را بر مبنای توانمندسازی جهان اسلام و مسلمانان و مقابله با سیطره کفار قرار داده است.

وحدت درونی جهان اسلام، رفع اختلافات میان برادران مسلمان، نفی هر نوع برتری طلبی غیرموجه گروهی از مسلمانان از گروهی دیگر از مسلمانان، نفی هرچیزی که مسلمانان را در مقابل هم قرار می‌دهد و بخصوص با سدکردن راه ورود دشمنان جهان اسلام به درون پیکره آن در راس برنامه‌های اسلام ناب است.

حج که بزرگترین کنگره سیاسی عبادی اسلام بوده و در سطح ادیان الهی نیز از باشکوه‌ترین مراسم دینی محسوب می‌گردد، با «برائت از مشرکین» آمیختگی دارد و به تعبیر حضرت امام سراسر حج برائت است. در واقع ما در حج بار دیگر مهم‌ترین پیام اسلام را که پیامبر بزرگوار(ص) در طول 23 سال اجزاء آن را با دقت بیان کرد، بازخوانی می‌کنیم و همه مسلمانان از هر نژاد و رنگ و زبان و ملیت و نحله‌ فکری و قبیله در این بازخوانی مشارکت دارند، در این بازخوانی دو مفهوم‌ اساسی وجود دارد، حرکت بر محور توحید و دوری از مشرکان.

اگر بخواهیم پیام حج که پیام اسلام ناب محمدی(ص) است را با زبان روز بازخوانی کنیم می‌بینیم که شکل‌دهی به امت اسلامی و مقابله با غرب و وابستگان آن که مانع این شکل‌دهی هستند، در آن متبلور است.

حوادث سال‌های اخیر و بخصوص آنچه در عراق، سوریه و غزه مشاهده کرده‌ایم، بیانگر آن است که همگرایی حول محور توحید و کنار گذاشتن اختلافات قومی و قبیله‌ای و به حاشیه راندن عواملی که به نام قوم و قبیله و مذهب و صدالبته با کارگردانی آمریکا و اسرائیل در حال پراکندن نفرت و جنایت در میان امت اسلامی هستند اولویت درجه یک را دارد.

در بعد منطقه‌ای و جهانی، امروز بخش عمده انرژی امنیتی و نظامی آمریکا صرف مداخله در امور این منطقه حساس می‌شود در واقع طی سه دهه گذشته همه ظرفیت‌ امنیتی نظامی غرب مصروف این منطقه شده است، خود همین به خوبی نشان می‌دهد که منشأ اصلی درگیری‌ها و تنش‌ها همین نیروها هستند وگرنه اگر فرض را بر این بگذاریم که اینها می‌خواهند با به دست گرفتن امنیت بر این منطقه مسلط شوند پس چرا هر چه اینها نیروی بیشتری وارد می‌کنند، مشکل منطقه ما بیشتر می‌شود؟ خود این مسئله به ما می‌گوید که تمامی درگیری‌هایی که به نام القاعده، داعش، جبهه النصره، احرار‌الشام، ارتش حر و امثال اینها در ممالک اسلامی به اجرا درمی‌آید، با تمرکز عملیاتی و امنیتی غرب در ممالک اسلامی ارتباط دارد. این روزها اسناد زیادی منتشر شده‌اند که نشان می‌دهد داعش در پایتخت‌های همان کشورهایی که امروز ائتلاف ضدداعش را تشکیل داده‌اند دفتر رسمی دارد.

دو روز پیش یک روزنامه سرشناس ترکیه‌ای فاش کرد و حتی آدرس داد که رهبر گروه داعش در گرماگرم زمانی که مجلس ترکیه مصوبه‌ای را مبنی بر اجازه ارتش ترکیه به ورود به خاک سوریه برای سرکوب داعش از تصویب اکثریت گذراند، ابوبکر البغدادی یک دفتر رسمی و با مشارکت و حضور رئیس سرویس اطلاعاتی ترکیه «میت» افتتاح کرده است!

ابتکار: «رمز گشایی از میزان موفقیت مذاکرات هسته ای»

«رمز گشایی از میزان موفقیت مذاکرات هسته ای» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمدعلی وکیلی است که در آن می خوانید:

روابط بین‌الملل در دوره کنونی بیش از آن که صحنه سیاست‌های اعلانی دولت‌ها باشد، میدان سیاست‌های اعمالی است. به تعبیری، با پیچیده شدنِ روابط، زبانِ رسمی دولت‌ها با زبان غیرِرسمی در صحنه بین‌الملل متفاوت است.

این دوگانگی خود بخشی از ماهیت دیپلماسی را تشکیل می‌دهد؛ به همین دلیل زبان رسمی آئینه دشمنی‌ها و دوستی‌ها به حساب نمی‌آید. گاهی حمله کردن خود جزئی از پروسه آب کردن یخ روابط است.

در مواردی هم تظاهر به توافق و رفاقت فقط یک ژستِ دیپلماتیک است. با این مقدمه به مذاکرات هسته ای دور هفتم نگاهی دگرباره خواهیم داشت. مذاکراتی که در ظاهر ناکام و شکست خورده به نظر می‌آیند، ولی به زعم نگارنده این دوره از مذاکرات جزء موفقیت آمیزترین گفت وگوهای هسته ای بود. گام‌های توافق نهایی دراین دوره برداشته شده است.

برای این ادعا قرائنی وجود دارد، که مهم ترین آن قاطعیت دکتر حسن روحانی در اعلام نتیجه بخش بودن مذاکرات بود. او روز چهارشنبه در بازگشت از سفر نیویورک و در جمع بندی دست آوردهای سفرش اعلام کرد که ما به زودی به توافق نهایی دست خواهیم یافت.

نشانه دیگرِ این خوشبینی، خبری بود که از زبان وزیر خارجه روسیه اعلام شد. در همان روزهایی که همگان خبر از شکست مذاکرات می‌دادند، لاوروف اعلام کرد که مذاکرات به بالای 95درصد توافقات منتهی شده است.

این خبر از زبان یکی از بالاترین مقامات عضو گروه 1+5 قابل تامل و بسیار مهم می‌باشد. نشانه سوم برای موفقیت اخیر مذاکرات ملاقات بالاترین مقامات سه کشور تعیین کننده اروپایی، یعنی انگلیس و فرانسه و آلمان، با حسن روحانی بود.

گرچه اظهارات کامرون نخست وزیر انگلیس پس از دیداربا دکتر روحانی باعث شگفتی بود، که آن هم ناشی از ویژگی تاریخی دولتمردان این کشور می‌باشد، اما نفس دیدارها و مسائل مطرح شده درملاقات‌ها همه حکایت از حل و فصل پرونده هسته ای دارد.

نشانه چهارم این خوشبینی همان چیزی است که دیگران آن را دلیل شکست قلمداد می‌کنند: یعنی عدم ملاقات روسای جمهور ایران و آمریکا. به عقیده بنده عدم دیدار برای به حاشیه نکشاندن اصل توافقات می‌باشد.

دیدارها رفتاری سمبلیک است و جزئی از مقدمات به حساب نمی‌آید. اگر قرار باشد توافقات با دیدارها مخدوش شود بهتر آن است که دیداری انجام نگیرد.

قرینه پنجم عصبانیت نخست وزیر پریشان گوی رژیم صهیونیستی در مجمع سازمان ملل می‌باشد. اطلاع این مقام از موفقیت مذاکرات او را به هذیان گویی واداشت.

در پایان با این مقدمات و قرائن معتقدم که گام‌های اصلی توافق برداشته شده است و اگر اتفاق غیره منتظره ای پیش نیاید در آینده ای بسیار نزدیک پرونده هسته ای به سرانجام نهایی خواهد رسید. بی تردید اگر گمان این جانب درست باشد، سفر اخیر دکتر حسن روحانی به نیویورک و مواضع ایشان و موفقیت شان در دیپلماسی عمومی نقش تعیین کننده ای در توافقات کنونی ایفا کرده است.

خراسان: «خطرناک تر از جزایری ها مه آفرید ها و زنجانی ها»

«خطرناک تر از جزایری ها مه آفرید ها و زنجانی ها» عنوان یادداشت روزنامه روزنامه خراسان به قلم مهدی حسن زاده است که در آن می خوانید:

شهرام جزایری پس از گذراندن دوره 11 ساله محکومیت خود، سرانجام از زندان آزاد شد. اگر نگاهی به سال های پس از جنگ داشته باشیم می توان پرونده هایی از مفاسد اقتصادی با چهره هایی که نقش محوری را در این پرونده ها داشته اند، برشمرد. از پرونده اختلاس 123 میلیاردی با محوریت فاضل خداداد تا پرونده رشوه های شهرام جزایری، فساد 3 هزار میلیارد تومانی بانکی با محوریت مه آفرید خسروی و آخرین مورد نیز به ماجرای بابک زنجانی و بدهی حدود 8 هزار میلیارد تومانی وی به بیت المال اشاره کرد.

این فهرست حاوی یک روی سپید و یک روی سیاه است که روی سیاه آن، غفلت دستگاه های مسئول از زمینه های بروز این تخلفات و روی سپید آن برخورد نظام با این تخلفات بوده است اما در موضوع مبارزه با مفاسد اقتصادی آن چه فراتر از این می تواند مورد توجه قرار گیرد، فسادهایی است که صورت سیستماتیک به خود می گیرد.

به این ترتیب که خلاءهای قانونی و شفاف نبودن مقررات از یک سو و آشفتگی ها و عدم تعادل های اقتصاد و در نتیجه پر رنگ شدن پدیده هایی نظیر رانت خواری، سوداگری و انحراف منابع در قالب معوقات بانکی ریشه های بروز مفاسد خرد و کلانی بوده است که برخی از آن ها جنبه نهادینه شده پیدا کرده است.

به این ترتیب که بعضا حتی قوانین و رویه های اجرایی از این تخلفات پشتیبانی کرده است و یا در برابر آن ها واکنشی از خود بروز نداده است.

این نوع از مفاسد به مراتب خطرناک تر و اثرگذارتر از مفاسد دسته نخست است، چرا که در مفاسد اقتصادی دسته نخست، به دلیل محوریت افراد مشخص و تخطی آشکار از قوانین، امکان برخورد وجود دارد.

ضمن این که این دسته از فسادها سهم قابل توجهی در اقتصاد کشور ندارد اما نگاهی به تخلفات نهادینه شده مشخص می کند که این تخلفات چقدر سنگین تر و اثرگذار تر بوده است و به دلیل ماهیت و ظاهر قانونی خود مورد توجه بسیاری از نهادهای ناظر و مسئول قرار نمی گیرد.

به عنوان مثال معوقات بانکی که با احتساب ارقام مشکوک الوصول و معوقات استمهال شده حدود 150 هزار میلیارد تومان است را می توان با فساد 3 هزار میلیاردی مقایسه کرد.

عامل اصلی فساد 3 هزار میلیاردی اعدام شد و مبالغ خارج شده از بانک ها در حال بازگشت به درون این سیستم است اما هیچ فردی هنوز به دلیل نقش آفرینی در ایجاد معوقات بانکی 150 هزار میلیارد تومانی مورد بازخواست جدی قرار نگرفته است.

چه آن افرادی که با تصمیمات غلط درباره نرخ سود بانکی، زمینه بروز این تخلف را فراهم کردند و چه آن مدیرانی که بدون ضابطه اقدام به پرداخت تسهیلات کردند و اکنون پیگیری جدی برای بازگرداندن آن مبالغ انجام نمی دهند، فساد اقتصادی کم اهمیت تری نسبت به امثال مه آفرید، شهرام جزایری، فاضل خداداد و بابک زنجانی انجام نداده اند.

بگذارید یک نمونه عجیب دیگر از این فسادهای نهادینه شده را مرور کنیم. این فساد در حقیقت رانت بسیار گسترده ای بود که به صورت قانونی به شرکت های پتروشیمی کشور داده شد و موجب افزایش کمی و غیر کیفی این واحدها شد.

بررسی ها نشان می دهد که نسبت سود خالص به سرمایه این شرکت ها از 1387 تا 1391 به طور متوسط 167 درصد بوده است. این سودآوری نجومی نتیجه رانت خوراک ارزان است که البته در سال 93 با افزایش قیمت خوراک به نظر می رسد این رانت کاهش یافته باشد.

این رانت گسترده طی 5 سال با ثابت ماندن قیمت خوراک پتروشیمی ها و افزایش قابل توجه قیمت فروش داخلی و صادراتی این محصول، به ویژه پس از افزایش نرخ ارز به دست آمد و در عمل طی 5 سال هیچ اقدامی برای زدودن این رانت صورت نگرفت و این شرکت ها سودی معادل 17 هزار میلیارد تومان طی 5 سال کسب کردند. سودی که به مراتب بیش از حق واقعی آن ها بود.

در هر صورت کافی است رقم تحقق یافته در رانت پتروشیمی و اثرات منفی خارج شدن مبالغ کلان معوقات بانکی در اقتصاد را با ارقام مفاسد چهره های سرشناس فساد اقتصادی مقایسه کنیم و ببینیم چگونه رانت ها، فسادها و سوداگری ها در بازارهای ارز، مسکن، بورس، پتروشیمی، خودرو و نظام بانکی توانسته است اقتصاد کشور را با رکود سنگین مواجه کند لذا به نظر می رسد در نگرش مسئولان نسبت به موضوع مفاسد اقتصادی باید تغییر بنیادین صورت پذیرد و ضمن تداوم برخورد با چهره های مطرح شده مفاسد اقتصادی به سراغ مفاسد نهادینه شده ای بروند که اقتصاد کشور را از درون مانند خوره تهدید می کند.

آفرینش:«مواظب زمستان سرد روسی باشیم»

«مواظب زمستان سرد روسی باشیم» عنوان سرمقاله امروز روزنامه آفرینش به قلم حمیدرضا عسگری است که در آن می خوانید:

اساساً از دیر باز نگرش تاریخی به ما ثابت کرده که روس‌ها شرکای مناسب و قابل اعتمادی نیستند البته روس‌ها مهره‌‌هایی کارآمد با قابلیت‌های خوبی هستند، اما صرفاً برای خودشان!!. منفعت محوری اساس هر رابطه و همگرایی می‌باشد، اما منفعت طلبی یکجانبه نمی‌تواند رویکرد مناسبی برای افزایش سطح روابط میان کشورها تلقی گردد.

رویکرد تعامل با همسایگان و کاهش تنش ها با کشورهای دنیا، رویه مناسبی است که از سوی دستگاه دیپلماسی کشورمان در دستور کار قرار گرفته است اما این افزایش و گرم گرفتن روابط با کشوری با شناسنامه روسیه نیاز به تامل و تدبر دارد.

همانطور که گفته شد اساس هر رابطه ای بحث منفعت طرفین می باشد اما باید در مورد روس ها توجه داشته باشیم که آنها تا پیش از این انگیزه چندانی برای گسترش روابط ما و انجام کامل تعهداتشان را نداشته اند.

البته این تغییر رویه روس‌ها خیلی تعجب انگیز نیست و تحولاتی که ظرف یک سال گذشته در اروپا رخ داده است خود گویا نگرش جدید روس ها به ارتباط با همسایگان می‌باشد.

از آنجا که روس ها بر سر قضیه اوکراین از سوی آمریکا و غرب تحت فشار قرار گرفتند و روابطشان با آنها رو به سردی گذاشت، برای خروج از انزوای سیاسی به دنبال گسترش روابط و نقش آفرینی در کشوهای خاورمیانه برآمدند لذا چه کشوری بهتر از ایران که به عنوان قلب خاورمیانه دارای نقشی تاثیر گذار و جبهه ای فعال برعلیه خواسته‌های غرب در منطقه می باشد.

درهمین راستا روس‌ها خود را در تحولات سیاسی همچون مسئله تروریسم در سوریه و عراق خود را همراه و حامی ایران معرفی کرده‌اند و در بحث هسته‌ای نیز خود را مخالف زیاده خواهی‌های غرب نشان می‌دهند.اما به لحاظ اقتصادی نیز روس ها ضررهای فراوانی را از جانب اروپا متحمل شدند.

سقوط شدید بورس، قطع صادرات و واردات مواد غذایی و کشاورزی از اروپا، کاهش خرید نفت و گاز ازسوی مشتریان، قطع همکاری های صنعتی، خودروسازی و کشتی رانی با همسایگان غربی و بسیاری زمینه های دیگر که موجب تحلیل بنیه اقتصادی و کاهش تاریخی ارزش واحد پول روسیه گردید، فلذا باید به نوعی این کاستی‌ها جبران و جایگزین شود.

لذا بستن قراردادهای همکاری اقتصادی به مبلغ 70 میلیارد دلار با ایران و تعهد ساخت چند نیروگاه اتمی و انرژی ، از جمله اقداماتی است که به نظر می رسد روس‌ها برای حفظ جایگاه و وجهه خود در میان کشورهای غربی در پیش گرفته است.

این بی اعتمادی درحسن نیت روس ها به سبب خیانت‌ها و بدقولی‌هایی است که آنها از دیر باز تاکنون به حق ملت ایران روا داشته اند.

به توپ بستن حرم رضوی، حمله به مجلس نمایندگان، اشغال مناطقی از ایران، عدم تعهد لازم در ساخت نیروگاه بوشهر، عدم تحویل سامانه موشکی اس 300 ، همراهی با اعضای شورای امنیت در تصویب تمامی تحریم‌ها و قطعنامه‌های علیه ایران، تنها بخشی از اقدامات روس‌ها از گذشته تا امروز می‌باشد که همواره جاده منفعت طلبی را یک طرفه رفته‌اند اما با این حال اگر منافع و مصلحت سیاسی و اقتصادی کشور در زمان حال برحسن ارتباط با روس‌ها می باشد، ضروریست تا مسولان با تدبر و عقلانیت مراحل گسترش و نزدیکی روابط را در پیش گیرند و از استقبال ها و گفتگوهای صمیمی و اهدای هدایا، تحت تاثیر قرار نگیرند. ملت ایران نمی خواهند اسباب رفع نیاز و سپر اختلافات قدرت‌های بزرگ باشند، چرا که سلام گرگ‌ها هیچ وقت بی طمع نبوده...

دنیای اقتصاد: «پایدارسازی رشد اقتصادی»

«پایدارسازی رشد اقتصادی» سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد به قلم حمید زمان‌زاده‌ است که در آن می خوانید:

بر اساس آخرین گزارش بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، نرخ رشد اقتصادی در بهار 1393 نسبت به بهار 1392 (نقطه‌به‌نقطه) به 4.6 درصد و نرخ رشد اقتصادی بدون نفت (نقطه‌به‌نقطه) به 4.4 درصد رسیده است. به این ترتیب نرخ رشد اقتصاد ایران (میانگین) پس از ثبت 8 فصل ارقام منفی، بالاخره به سطوح مثبت رسید.

به‌عبارت بهتر، اقتصاد ایران پس از تحمل 2 سال رکود اقتصادی شدید، خروج از رکود اقتصادی را کلید زد و به شرایط عادی اقتصادی قدم گذارد.

جای تاکید نیست که برداشتن گام اول خروج از رکود و بازگشت به رشد اقتصادی مثبت، یکی از مهم‌ترین دستاوردهای دولت روحانی است، اما مساله مهم در شرایط فعلی، پایداری رشد اقتصادی در سطوح مثبت و پس از آن ورود به شرایط رونق اقتصادی است.

جهت بررسی سیاست‌های مناسب برای حفظ رشد اقتصادی مثبت و ورود به شرایط رونق اقتصادی، ابتدا باید شناختی صحیح از عوامل بروز رکود شدید اقتصادی اخیر داشته باشیم.

تحریم‌‌های اقتصادی شامل تحریم نفتی، تحریم مالی و تحریم شرکت‌های ایرانی، در مجموع از مهم‌ترین عوامل بروز رکود شدید اقتصادی در سال‌های اخیر بوده و کماکان از مهم‌ترین موانع ورود به فاز رونق اقتصادی است.

این تحریم‌ها از چند مسیر به رکود اقتصاد ایران منتهی شده که از جمله می‌توان به کاهش شدید درآمدهای نفتی، جهش نرخ ارز و بی‌ثباتی آن، حاکمیت نظام چندنرخی ارز، سخت‌تر شدن مبادلات مالی و کالایی با کشورهای خارجی و افزایش ریسک و نااطمینانی و کاهش امنیت اقتصادی اشاره کرد. در کنار تحریم‌های اقتصادی و پیامدهای ناشی از آن، بی‌انضباطی سیاست‌های پولی و مالی در دولت قبل نیز از عوامل موثر در بروز رکود اقتصادی بوده است.

برای سیاست‌گذاری در جهت خروج از رکود و حرکت به سمت رشد پایدار باید توجه داشت که در شرایط فعلی اقتصاد ایران، سیاست‌های کلان طرف تقاضا مانند سیاست‌های پولی و مالی انبساطی از کارآیی چندانی برای تحریک رشد اقتصادی برخوردار نیست.

هر چند که سیاست‌های پولی و مالی به‌طور معمول از مسیر تحریک طرف تقاضا می‌تواند در کوتاه‌مدت محرک رشد اقتصادی باشد، اما در شرایطی که اقتصاد کشور تحت ‌محدودیت‌های گسترده طرف عرضه به‌ دلیل پیامدهای ناشی از تحریم‌ها قرار دارد، اعمال سیاست‌های پولی و مالی انبساطی نه تنها نمی‌تواند کمک چندانی به خروج از رکود اقتصادی کند بلکه از مسیر تشدید تورم و اختلالات قیمتی می‌تواند اثرات تقویت‌کننده بر رکود اقتصادی نیز بر جای گذارد.

در مقابل انقباض پولی و مالی نیز اگرچه می‌تواند به کاهش بیشتر نرخ تورم کمک کند، اما در مقابل می‌تواند اثرات مخربی بر رشد اقتصادی دربرداشته باشد؛ بنابراین بهترین گزینه سیاست پولی و مالی، اعمال سیاست‌های محافظه‌کارانه (نه انبساطی و نه انقباضی) در راستای دستیابی به ثبات پولی و مالی در کوتاه‌مدت است.

از زمان روی کار آمدن دولت روحانی، حفظ ثبات پولی و مالی در دستور کار دولت قرار گرفته است و همین امر یکی از عوامل زمینه‌ساز برای خروج از رکود اقتصادی بوده است. طبیعتا تداوم ثبات پولی و مالی یکی از عوامل مهم پایداری رشد اقتصادی است.

همچنین اعمال سیاست تسهیل اعتباری به‌صورت محدود در راستای تامین سرمایه در گردش بنگاه‌های اقتصادی نیز می‌تواند به پایداری رشد اقتصادی کمک کند.

حفظ ثبات ارزی پس از روی کار آمدن دولت جدید نیز از مسیر کاهش نااطمینانی‌ها و جلوگیری از افزایش بیش از پیش هزینه‌های تولید، یکی از عوامل مهم خروج از رکود اقتصادی بوده است.

در همین راستا، اعمال سیاست ارزی محافظه‌کارانه در راستای محدود کردن نوسانات نرخ ارز و حفظ ثبات ارزی در کوتاه‌مدت و استفاده منطقی از ذخایر ارزی، یکی از عوامل مهم پایداری رشد اقتصادی است.

همزمان، در یک سیاست‌گذاری مکمل، تنش‌زدایی، بهبود روابط خارجی کشور با کشورهای منطقه و جهان و تلاش برای حل مساله هسته‌ای از مسیر دیپلماتیک، از ابتدا در دستور کار دولت جدید قرار گرفت و تاکنون دستاوردهای بزرگی در این زمینه حاصل شده است که دستیابی به توافق ژنو و اجرای برنامه اقدام مشترک، یکی از مهم‌ترین این دستاوردها است.

در سایه این دستاوردها در سیاست خارجی، تجارت خارجی کشور در مسیر بهبود قرار گرفته و امنیت و ثبات بیشتر اقتصادی فراهم شده که این امر، خود یکی از مهم‌ترین عوامل خروج از رکود اقتصادی را فراهم کرده است.

بر این اساس به‌نظر می‌رسد کلیدی‌ترین عامل برای پایداری رشد اقتصادی، اعمال اقدامات موثر در حوزه سیاست خارجی در راستای بهبود روابط خارجی کشور است.

در مجموع حاکمیت دولت جدید و به تبع آن سیاست‌های جدید از نیمه دوم سال 1392، بهبود فرآیند سیاست‌گذاری اقتصادی، تلاش برای بهبود فضای کسب و کار و مهم‌تر از همه موفقیت سیاست خارجی در دستیابی به توافق اولیه در مذاکرات هسته‌ای و اجرای برنامه اقدام مشترک، زمینه کاهش ریسک‌های اقتصاد ایران را به‌صورت قابل‌توجهی در مدتی کوتاه فراهم کرده است.

مجموعه این عوامل موجب شده اقتصاد ایران در سایه فراهم شدن ثبات اقتصادی و سیاسی، از مسیر تحرک تولید، افزایش مصرف خصوصی، بهبود تجارت خارجی، افزایش تولید و صادرات نفت و افزایش سرمایه‌گذاری داخلی، قدم به فاز خروج از رکود اقتصادی بگذارد و رشد اقتصادی 6/4 درصدی را در بهار سال جاری محقق کند.

پیش‌بینی می‌شود فرآیند رشد اقتصادی در سایه ثبات و کارآیی در سیاست‌های اقتصادی و سیاست خارجی، فعلا و تا زمان دستیابی به توافق جامع هسته‌ای اگرچه به کندی، اما به‌صورت پایداری ادامه یابد.

در همین راستا، حصول توافق نهایی در مذاکرات هسته‌ای و رفع کامل تحریم‌ها می‌تواند زمینه اصلی نه تنها برای پایداری رشد اقتصادی، بلکه برای ورود اقتصاد کشور به یک دوره رونق اقتصادی را فراهم کند و اقتصاد ایران شاهد رشد اقتصادی نسبتا بالایی در کوتاه‌مدت تحت‌‌تاثیر افزایش قابل‌توجه سرمایه‌گذاری داخلی، بهبود تجارت خارجی و نیز ورود سرمایه‌گذاران خارجی باشد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها