جام جم: طرح فیلترینگ لولههای آب
ما در مقامی نیستیم که به تجزیه و تحلیل مواد موجود در آب شرب مردم تهران بپردازیم؛ اما چون عجالتاً ما نیز از همین آب که بقیه مصرف میکنند، مصرف میکنیم؛ فلذا حق داریم راجع به آنچه برای ما مایه حیات ـ و ایضاً ممات ـ است و ماهانه پول قبض آن را به دولت میپردازیم و به عبارتی عامیانهتر و عوامپسندتر، میسلفانیم، اظهارنظر کنیم و یقه مسئولان را بگیریم که کیفیت آب را اگر درست نیست، درستش کنند.
ـ برو بابا، دلت خوشه.... جنابعالی نگران کیفیت آبی، ما نگران کمیت آب که هی دارد قطره قطره کم میشود و عنقریب است که از بیخ قطع شود. (این را یک منبع آگاه بر زبان آورد که اگر غلط نکنم، از منابع آب موجود، خبر داشت. ولی خب هر کی که بود، لحن صحبتش با ما درست نبود. درشت بود. خیال کرده که فقط او به منابع موثق وصل است!)
اگر با همین دو چشم کمسوی خودمان ندیده بودیم، هیهات که به این آسانیها باورش میکردیم. دو سه سال پیش یک عزیز محقق و پژوهشگر جوان و دلسوزی آمده بود محل کار ما، در حالی که در یک دستش یک لیوان آب و در دست دیگرش یک دستگاه آنالیزکننده قرار داشت. میخواست آب تهران را تجزیه کند و ما را به این تحلیل برساند که چقدر نیترات اضافه در آب شرب اهالی پایتخت هست. این کار را کرد و الحق در پایان کار، یک آبی دیدیم که مپرس. مسلمان نشنود، کافر مبیناد!
یک آب تجزیهشدهای تحویل ما داد، بلاتشبیه همانند آب هویج!... به رنگ سبز لجنی و سرشار از ذرات معلق نیترات که بیکار برای خودشان، ول میچرخیدند. همزمان، یک لیوان آب معدنی را هم تجزیه کرد، که تقریبا صاف بود و خیلی با آب داخل لوله تفاوت داشت. بیخود نیست که آب معدنی را میفروشند. حتما یک چیزی در آن دیدند.
بله، آن روز با اینکه ما با چشم خودمان به نظاره نشستیم کیفیت آب تهران را، اما باز گفتیم که هرچه مسئولان میگویند. ما دخالت نمیکنیم. حتما خود مسئولان هم وقتی تشنهشان میشود، از همین آب میخورند. با شربت سکنجبین که رفع جوع نمیکنند. تا اینکه کمکم دیدیم از ناحیه خود مسئولان هم دارد صداهایی شنیده میشود. یک فقرهاش را ذیلا رو میکنیم، بلکه از رو برویم.
خبر وارده: رئیس کمیسیون محیطزیست شورای شهر تهران نسبت به میزان نیترات موجود در آب تهران هشدار داد و گفت: «آب پشت سدها زیر 10 درصد نیترات دارد که برای مصارف انسانی بسیار مناسب است، اما به واسطه حفر چاههای عمیق، میزان نیترات موجود در آبها 60 درصد شده که آب چاه با آب سد تلفیق شده و هماکنون نیترات موجود در آب تهران، 30 درصد شده که این وضع خطرناک است.» ـ به نقل از همه جراید
بسته پیشنهادی: به همان دلیلی که در صدر مقال عرض شد، چون نگارنده نیز آبخورش ملس میباشد و جزو مشترکان آب تهران؛ فلذا مجبوریم پیشنهادهایی برای کاهش این معضل داشته باشیم که داریم:
1ـ فیلتر کردن لولهها: چطور شد که برخی از یخچالهای جدید و پیشرفته، منبع آبشان دارای فیلتر است که املاح اضافی آب را میگیرد و آنها را ممنوعالخروج میکند؛ خب درخصوص کل آب تهران همین معامله صورت پذیرد. دولت به کمک ملت، در ورودی و خروجی لولههای آب شهری، فیلتر جاسازی کنند تا جلو نیتراتهای آشغال را بگیرد. نصب فیلتر در ورودی لولهها با دولت، در خروجی لولهها با ملت. دولت و ملت در فیلتر کردنهای خوب و عقلانی، با هم همکاری میکنند.
2ـ فروش آب معدنی: همچنان که رئیس کمیسیون محیط زیست شورای شهر تهران هم گفتهاند، وقتی که فقط یک درصد از آب داخل لولهکشی شهر مورد مصرف برای شرب قرار میگیرد و با 99 درصدش یا ظرف میشویند یا لباس؛ یا استخر پر میکنند یا حوض یا دوش میگیرند یا ماشین میشویند یا کف ساختمان تمیز میکنند یا... کارهایی دیگر از این قبیل میکنند؛ خب پس چرا آب لولهکشی باید به قصد آشامیدن تصفیه شود؟ خب بخشی از همان سه میلیارد تومانی که روزانه صرف تصفیه آب لولهکشی میشود، آب معدنی ارزانقیمت تولید تکثیر و توزیع شود. حالا هرچه میخواهند، داخل آب لوله نیترات بریزند. ملت آب شرب خود را بخرند، دیگر بعید است با آن، خودرو بشویند و حتی در غسالخانهها با آن مرده بشویند.
3ـ باران خوری: وقتی که باران میبارد، اگر همین چتری را که روی سر گرفتهاید، برعکسش کنید؛ کلی آب قابل شرب در آن جمع میشود که میشود سر فرصت خوردش. همچنان که برای تامین انرژی داریم به سمت استفاده از اشعهجات خورشید میرویم، خب به جای تکیه به آب لولهکشی شهری هم میتوانیم به سمت استفاده از آب باران برویم. سطح سقفها طوری شیبدار شود که آب باران را به داخل ناودانی تمیز هدایت کنند. سر ناودان هم داخل یک منبع آب در آشپزخانه یا داخل یخچال و سماور و قابلمه و... غیره!
شرق: چهکسی دوقلو زایید؟
از دیروز همه زنگ میزنند روزنامه و تبریک میگویند. مادرم هم زنگ زده روی موبایلم عاق والدینم کرده. چرا؟ چون دیروز «ایسنا» گزارش داده که «دوقلوهای هفتماهه در آمبولانس اورژانس تهران به دنیا آمدند.»حالا همه فکر میکنند من دوقلو زاییدهام. مادرم هم زنگ زده میگوید حالا زن گرفتی هیچی، خبر بچهدارشدنت را هم ما باید توی رسانهها بخوانیم؟ من باید رسما اعتراف کنم که دوقلوهای مذکور (چون پسر بودند وگرنه دوقلوهای مانوث محسوب میشدند) در آمبولانس بنده دیده به جهان گشودند.
من هم اینقدر خوشحال شدم که حس کردم خودم وضع حمل کردهام و باری از روی دوشم برداشته شده، خلاصه پدر دوقلوهای مذکور (که مانوث نیستند اما با من مانوس شدند) همان لحظه که متوجه شد بچهها دوقلو هستند در آمبولانس را باز کرد و در حالی که بین زمین و زمان بود گفت: وایوای... پدر مربوطه گفت: تو فارسیت خوب نیست، نه؟ پدرم درآمده. با این خرجوبرجها، چطوری دوتا بچه را بزرگ کنم؟ گفتم: چطوری؟ چطوری ندارد که. خود ما چهارتا بچه بودیم که مثل خیلی از قدیمیها، پدر بنده هم به کشت دیم اعتقاد داشت. قدیمیها معتقد بودند بچه را باید بکاری خودش کمکم بزرگ میشود. پدر مربوطه گفت: حرف غیرعلمی میزنیها.
گفتم: برو پدرجان. خود وزیر بهداشت 11مرداد به خبرگزاری فارس گفته بود: «خانوادههایی که تکفرزند هستند، خیلی ریسک میکنند، بزرگترین سرمایه هر انسان فرزند اوست و باعث تاسف است که کسی از این نظر کمتوان و کمسرمایه باشد، من هم فکر نمیکردم یک فرزندم را از دست بدهم.» حالا شما هم خوشحال باش که دیگر خیلی ریسک نمیکنی.
سیاست روز: دیدار با عموپورنگ
یک نماینده مجلس: متاسفانه ۲۰ تا ۳۰ درصد آب شرب بدلیل ...به هدر میرود.
نقطه چین بالا را پر کنید.
الف) ریختن آب در آسیاب دشمنان توسط جریان انحرافی
ب) ریختن آب در آسیاب امپریالیسم جهانی توسط ایادی سران فتنه
ج) ریختن آب در آسیاب استکبار جهانی توسط ننجون
د) قدیمی بودن شبکه آبرسانی
یک نماینده دیگر مجلس: روحانی و ظریف باید پاسخگو باشند که دیدار آنها با نخستوزیر انگلیس چه مبنا و فایدهای داشت.
به نظر شما «روحانی» و «ظریف» باید با کدام یک از گزینههای زیر دیدار میکردند که فایدهای داشته باشد؟
الف) عموپورنگ
ب) محمد خردادیان
ج) مادر هوگوچاوز
د) عمه رهبر کره شمالی
رئیس دادگستری سیرجان: هفت نفر از اعضای شورا و مسئولان شهرداری سیرجان به دلیل تخلفات گسترده مالی بازداشت شدهاند و احتمالاً افراد دیگری هم در نوبت بازداشت هستند.
در راستای شفافسازی - هفت نفر از افراد فوقالذکر - کدام یک از گزینههای زیر هستند؟
الف) (ب-کاف)، (خ-دال)، (ب-ز)، (ن-سین)، (میم-ه)، (ف-ذال)، (ت-ی)
ب) (ط-گ)، (شین-دال)، (ج-ت)، (خ-ر)، (ب-ظ)، (ص-سین)، (خ-گ)
ج) (ع-گ)، (میم-دال)، (ز-ط)، (خ-ر)، (ض-قاف)، (ن-گاف)، (ه- شین)
د) (ی-سین)، (خ-ر)، (میم-ه)، (خ-دال)، (ف-ذال)، (شین-دال)، (ب-ز)
وزیر رفاه: در آینده جامعه ما با پدیده زنانه سالمندی روبرو خواهد شد و در همین زمینه باید تمهیدات لازم اتخاذ شود.
با توجه به این اظهارنظر نتیجه میگیریم که...
الف) زنان هم ممکن است یک روز "سالمند" بشوند که این از عجایب هشتگانه خواهد بود.
ب) وزیر رفاه تمام مشکلات بیکاران امروز را حل کرده و به فکر سالمندان فرداست.
ج) وزیر رفاه برای سالمندان امروز مثل ننجون ما و ننجون آقا مهدی و ننجون دیگران هیچ برنامهای ندارد و فقط به سالمندان فردا میاندیشد.
د) هر سه گزینه فوق تا حدودی که به زیرساختهای آقای وزیر لطمه نزند، صحیح است.
آرمان: انواع لابی با رسم نمودار!
یک زمانی لابی را به عنوان طبقه همکف ساختمانهای شیک و لوکس میشناختیم، لابی مجتمع...لابی هتل! اما الان دیگر اینطوری نیست، یعنی در راستای ساده زیستی تمام این لابیها جمع شد و رفت پی کارش و الان دیگر لابی به این عنوان در کشور نداریم. چند سال بعد لابی وسیلهای شد برای رسیدن یک شبه عدهای به نیمکت تیم ملی، بعد لابی تبدیل شد به پلههای رسیدن به ملکوت و برخی از افراد با خدا لابی میکردند و سرمربی تیم ملی میشدند.
چند سالی که گذشت لابی تبدیل شد به یک جور ناسزا و فحش، مثلا یک نفر توی خیابان سرش را از پنجره ماشین بیرون میآورد و میگفت«راه برو دیگه حیف نونه لابیگر!» اما از این لابیها نتایج مختلفی به دست آمده، به همین دلیل ما در اینجا یک تقسیم لابی صورت میدهیم، انشاالله که به درد شما بخورد.
لابی رونالدینیو: برخی از اعضای شورای شهر در برخی از کشورها که با لیست اصلاح طلبی وارد شورا شدهاند، یک دفعه روز انتخاب رئیس ترجیح میدهند، به کاندیدای مقابل رای بدهند، درست مانند رونالدینیو که یک طرف را نگاه میکرد و به یک سمت دیگه پاس میداد!
لابی اشتباهی: بزرگترین لابی اشتباهی تاریخ لابی آقایان قالیباف، حداد عادل و ولایتی بود که در نهایت ائتلافی از این لابی خارج شد که ترجیح دادند هر سه تا روز آخر در کارزار انتخاب بمانند و به پیروزی حسن روحانی کمک کنند، کارشناسان معتقدند کمک و لطفی که این سه بزرگوار به آقای روحانی کردند، پدر به پسر نکرده!
لابی اخراجیها: یکی از بزرگترین لابیهای تاریخ، لابی ابراهیم حاتمیکیا و مسعود ده نمکی بوده که خروجی آن هنوز مشخص نیست، به هرحال نمیشود از هر لابی هم توقع زیادی داشت، بعضی از لابیها همینطوری برگزار میشوند.
لابی انکار: لابی که شهرداری تهران مدتی است راه اندازی کرده و خروجیاش این میشود که موش دارد از توی سر وکول مردم بالا میرود، مسئول مربوطه کل جریان را انکار میکند، فقط امیدواریم به زودی که ثابت شد موش در تهران داریم، تقصیر گردن تله موش نیفتد.
لابی مجلسی: زمانی که یکی از نمایندگان مجلس میگوید« اینجا جای عربده کشیدن نیست» باعث میشود که آن نماینده با بغض از ساختمان خارج شده و در مجلس را محکم به هم بکوبد، بعد با لابی آقایان رسایی و کوچک زاده (لو رفت!) نماینده عذرخواهی کند و نمایندهای هم که قهر کرده، چون قهر بهش نمیآید، به کرسی خود بازگردد.
لابی بی ادبی: متخصص این نوع لابی دیوید پر رو است که عادت دارد در حین مذاکره پایش را روی هم بگذارد. اگر جلوی ما این کار را میکرد چنان با پشت دست میزدیم توی دهانش که یکی از ما بخورد دو تا از دیوار... تا دیگر باعث دلواپسی دلواپسان نشود، بی ادب! آدم اگر سر سفره پدر و مادرش بزرگ شده باشد پایش را آن یکی پایش میگذارد؟
قدس: مش غضنفر و لوازم التحریر
یادش بِخیر زِمان ما وَختی مَردِسه ها واز مِرَفت، نَنَما مِرفتِگ از خرازیِ سَرِ میلان چاردِنه دفتر کاهی ...
که هَمِّشه یَم عَسکِ رو جِلتِش یَکجور بود مِگیریفتُ میاوُرد خِنه با روزنِمه جِلتِش مِکِردُ مِداد دستِما تا بُبُرِم مَردِسه مَشقامایِ توش بینویسِم. حالا پَریروز با بِچَّم رَفتُم لوازم تحریریِ چِفتِ مَردِسَشا که بِرَش دفتر بِخِرُم مِبینُم هَم فِقط صد جور دفتر دِره. ایقذَرَم عَسک رو جِلتاشا بَرق بَرقیُ مَقبولُ مَکُش مَرگِما بود که مو به هَمی گُندِگیم یَکرُب واستاده بودُم نِگاشا مِکِردُم؛ بعد به بِچَّم گفتُم بِچِّگه! کودومِشایِ مِخِی؟ گفتِگ یَکدِنه اَزو «بِن تِن» یَکدِنه «باربی» یَکدِنه «اسپایدِرمَن»، یکدنه.... وَختی دیدُم ایناها هَمَّشا خاریجیَن به مُغازه داره گفتُم یَره! اینا که هَمَّش تهاجم فرهنگیِ، اَزی طرحایِ بومی که روشا عَسکایِ ایرانی دِره نِدِری؟ گفتِگ نه بِرار! اَزونا نِمیارُم. بِچّه ها ایناهارِ بیشتر دوست مِدارَن مِخِرَن.
حالا مو یِ مَش غضنفر موندُم ای مسؤولاما که ایقذَر مِگَن ما لوازم تحریر با نَمادایِ بومی دُرُست کِردِمُ به نَنه باباهایُ بِچِّگه ها مِگَن اَزی لوازمایی که طرح بومی دِرَن بِخِرِن، پس ای دفترایُ لوازم تحریرا که روشا عَسکایِ خاریجیُ نامقبول دِره تو مُغازه ها از کُجه میه؟ اگِر تو خودِ کیشورِما تولید مِره که چرا مُگذارَن تولید بِره، اَگِرَم از خارج میه خُب بِرِیچی مُگذارَن وارد بِره یُ تو مُغازه ها پخش بِره؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد