عبدالله اسکندری در روز تولدش از مرگ گریم می‌گوید

سینمای ایران کمتر از سینمای جهان نیست

گفت‌وگو با چهره‌پرداز مطرح و پیشکسوت

عبدالله اسکندری: گریم ایران، مدیون تلویزیون است

عبدالله اسکندری جزو آن دسته از هنرمندان مطرح کشور است که از او می‌توان به‌عنوان مرد هزار قلم و هزار چهره یاد کرد. این هنرمند چیره‌دست با قلم جادویی خود بر چهره بازیگران مطرح کشور، گریم‌هایی خلق کرده که پیش از او در عرصه سینما و تلویزیون ایران سابقه نداشته است.
کد خبر: ۷۱۴۰۹۸
عبدالله اسکندری: گریم ایران، مدیون تلویزیون است
اسکندری این حرفه را از سال 1350 زیر نظر بیژن محتشم در تلویزیون آغاز کرد و از همان سال به استخدام رسانه ملی درآمد. این هنرمند شاخص شصت و نه ساله با بیش از چهار دهه فعالیت در این حرفه تاکنون طراحی گریم آثار شاخص و به یاد ماندنی همچون مادر، هزاردستان، مثل‌آباد، گوزن‌ها، سایه‌های بلند باد، امام علی(ع)، ناصرالدین شاه آکتور سینما، روز واقعه، بازمانده، دزد عروسک‌ها، ساحره، آدم برفی، دلشدگان، مسافر ری و سفر به چزابه را در کارنامه پربار هنری‌اش به ثبت رسانده است.

در پرونده این هفته به گریم و طراحی چهره در آثار تلویزیونی پرداختیم و این بهانه‌ای شد تا با استاد اسکندری همکلام شویم.

 به طور مشخص از چه هنگام گریم به طور حرفه‌ای وارد ایران شد؟

هنگامی که بیژن محتشم، یکی از گریمور‌های تلویزیون باتوجه به علاقه‌اش در سال‌های
1348 ـ 1347 به آمریکا سفر کرد و زیر نظر یکی از گریمورهای بزرگ آمریکایی شش ماه دوره دید. او استخدام تلویزیون بودو بعد از پایان دوره آموزش گریم به ایران بازگشت. محتشم سال 1350 تعدادی کارمند برای بخش گریم تلویزیون استخدام کرد. البته از میان 2000 شرکت‌کننده، 17 نفر انتخاب شدند که یکی از آنها من بودم. او اول فرودین 1351 آموزش گریم را شروع کرد. ما همزمان با گذراندن دوره آموزشی، گریم کارهای تلویزیونی را هم انجام می‌دادیم. من معتقدم از همان سال گریم حرفه‌ای آغاز شد، یعنی کلیدش را بیژن محتشم زد.

برخی گریم در تلویزیون را مشکل تر از سینما می‌دانند. آیا شما هم موافق هستید؟

خیر، اتفاقا برعکس است، یعنی گریم در فیلم سینمایی مشکل‌تر از تلویزیون است، چون کلوزآپ بازیگر روی پرده عریض سینما به نمایش در‌می‌آید و یک تار ابرو مانند یک طناب دیده می‌شود، بنابراین کوچک‌ترین لغزش شما روی پرده لو می‌رود. سایه‌ها، خط‌ها و هر چیزی که شما می‌کشید روی پرده چند برابر بزرگ می‌شود و اگر عیبی در آن باشد، بلافاصله خودش را نشان می‌دهد. اما در تلویزیون آن چنان ایرادها لو نمی‌رود.

به نظر شما چقدر گریم در آثار تلویزیونی در پیشبرد قصه تاثیر می‌گذارد؟

به قصه‌ای که نوشته می‌شود و همچنین به نگرش کارگردان بستگی دارد تا خیلی تاثیرگذار باشد. نمی‌توان تخمین زد، در برخی فیلم‌ها ممکن است به 70 درصد هم برسد. گریم بعضی فیلم‌ها هم فقط 2 یا 5 درصد در پیشبرد قصه سهم دارند.

برای گریم یک شخصیت، تحقیق هم انجام می‌دهید؟

گریمور صد درصد باید از قبل آمادگی اجرا داشته باشد. برخی هم از اندوخته‌های ذهنی خود استفاده می‌کنند. گریمورهای جوان‌تر می‌توانند از جامعه ایده بگیرند. شما فرض کنید وقتی می‌خواهند یک بازیگر را برای سریال یا فیلمی گریم معتاد کنند، حتما باید درباره چهره آن شخصیت در جامعه کندوکاو کنند. ببینند فرق یک معتاد پولدار یا فقیر چگونه است. نوع اعتیاد چه اثراتی روی چهره افراد می‌گذارد. مثلا هروئین، تریاک، شیره و شیشه چه اثراتی روی فرد می‌گذارند، همه اثرات اعتیاد یکی نیست. چون برخی اعتیادها بدن و برخی هم مغز را تخریب می‌کند. یک گریمور جوان اگر می‌خواهد در کار خود موفق باشد و روی آدم‌ها تاثیر بگذارد باید قبل از اجرای گریم خیلی کند و کاو کند.

شما برای کارهای تاریخی که مرجع تصویری ندارید، به چه منابعی رجوع می‌کنید؟ مثلا اگر بخواهید تصویر شخصیتی را در ادوار تاریخی روی چهره بازیگری اجرا کنید، چه چیزی برایتان ملاک است؟

بیشتر از کتاب‌های تاریخی یا سینه به سینه اطلاعات را به دست می‌آوریم. از دوران کودکی همیشه وصف شخصیت‌های تاریخی در خانواده‌هایمان بوده و ذهنیتی از آنها دارم. در این باره تحقیقاتی نیز انجام داده‌ام. اگر گریمور ایرانی بخواهد تاریخ اسلام را کار کند، غیر از مطالعه، یک چیز ژنتیکی باید در درونش وجود داشته باشد.

به‌طور مثال اگر گریموری بخواهد چهره اسلامی روی صورت بازیگری طراحی کند، با چهره یک فرنگی یا مسیحی خیلی فرق دارد. این مساله به جغرافیایی که گریمور در آن زندگی می‌کند، بستگی دارد. اگر گریمور قرار باشد موضوع تاریخی درباره جغرافیای تاریخ خودش انجام دهد، ناخودآگاه 30 درصد به این مساله آگاهی دارد و مسلط است و بقیه کار را هم با مطالعه، شنیده‌ها و توصیف‌هایی که در تاریخ درباره آن شخصیت نوشته شده به دست می‌آورد. به‌طور مثال ما می‌خواهیم کوروش را بسازیم، چون از کودکی و دوران مدرسه در وصف این شخصیت شنیده و خوانده‌ایم، پس30 درصد به چهره شخصیت مسلط هستیم. همچنین از شنیده‌های مردم جامعه، اندکی هم از سنگواره و نقاشی‌هایی که درباره کوروش موجود است، تحقیق می‌کنیم. البته خودم نیز باید ابتکار داشته باشم تا بتوانم آن شنیده‌ها را به یک شخصیت تبدیل کنم. گریم شخصیت‌های تاریخی این‌گونه انجام می‌شود.

آیا گریم آثار تاریخی نسبت به دیگر آثار برایتان سخت‌تر است؟

اگر از کاری که انجام می‌دهی لذت ببری، سخت نیست. اکنون شما به‌عنوان یک خبرنگار از من سوال می​کنی و تصور می‌کنم به دلیل علاقه‌ات اگر تا فردا صبح هم از من سوال کنی، خسته نمی‌شوی! چون از شغلت لذت می‌بری. مگر این‌که کاسب باشی و اقتصادی به کارت نگاه کنی. شغل ما هم این‌گونه است. من از کارم لذت می‌برم.

بعضی هنرمندان گریمور نیستند، بلکه آرایشگر هستند و گریم را با میکاپ اشتباه می‌گیرند و طراحی چهره تصنعی روی صورت بازیگران انجام می‌دهند. با این توضیح بفرمایید چقدر ضرورت آموزش چهره‌پردازی تخصصی حس می‌شود؟

خداوند باید برای ورود هر فردی به هر هنری، جوهره آن را در وجودش گذاشته باشد. به طور مثال هر شخصی نمی‌تواند آواز بخواند، بلکه افراد خاصی می‌توانند این کار را انجام دهند. آنها افرادی هستند که خداوند این بخش را درون آنها تقویت کرده و حنجره خوبی به آنها داده که خواننده ‌شوند. اگر این دوستان استعداد خود را کشف کنند و بدانند خدا این استعداد را در حنجره‌شان قرار داده و بعد از آن آموزش ببینند، استاد شجریان می‌شوند. در غیر این صورت از صدای خوب خود باید در عروسی‌ها استفاده کنند. گریمور هم این‌گونه است. افرادی که واقعا قصد دارند وارد این حرفه شوند، دو گروه هستند. یکی افرادی که برای بخش کار و اقتصاد وارد می‌شوند که به گفته شما آرایشگر می‌شوند و در حد راضی کردن یک فرد کار می‌کنند، اما وقتی گریمور می‌شوی و به حرفه‌ات علاقه داری، باید طیف سینمارو و تلویزیون بین را با کار خود راضی کنی. آن جوانی که ابتدا ورود پیدا می‌کند باید احساس کند تمایلی به نقاشی و مجسمه‌سازی دارد. اگر به این دو هنر و انجام آن شور و علاقه داشته باشد، گریمور موفقی خواهد شد، اما وقتی او یک نقاشی ساده را نمی‌تواند با مداد معمولی روی کاغذ بکشد، چگونه می‌تواند روی صورت بازیگر که حجم، پستی و بلندی دارد، نقاشی زیبا انجام دهد. بنابراین باید حداقل استعداد را داشته باشد.

خلق شخصیت روی چهره بازیگر بسیار پیچیده است، در صورتی که ما خیلی ساده به آن نگاه می‌کنیم. به نظر من، گذراندن دوره به تنهایی کافی نیست. آنها اگر دوره ببینند، می‌توانند مجری گریم خوبی شوند و نمی‌توانند یک طراح خوب شوند و خلاقیت داشته باشند. گریمورهای جوان دو دسته‌اند. یکی این‌که جوهره‌اش را دارند و از ابتدا علاقه به مجسمه‌سازی و نقاشی داشتند که می‌توانند با دیدن آموزش و تلاش خیلی رشد کنند، اما عده‌ای هستند که می‌توانند مجریان گریم خیلی خوبی باشند و شخصیتی را با دقت خلق و آن را اجرا کنند.

شاخص‌ترین کار گریمی که در تلویزیون انجام دادید، چه بود؟

ابتدا بگذارید درباره تلویزیون با شما صحبت کنم. تلویزیون بنیانگذار کار گریم است و در منطقه خاور میانه حرف اول را می‌زنیم. می‌توانم مدعی باشم در خاورمیانه نظیر گریمورهای کشورمان نداریم که مسبب آن تلویزیون است. تلویزیون قبلا از خارج از کشور وسایل گریم را تهیه می‌کرد و گریمورهایی که شاید امروز معلم‌های بزرگی شده‌اند، تربیت کرد. آنها هم جوان‌های دیگری را تربیت کرده و زیر نظرشان رشد کردند.

درباره شاخص‌ترین آثارتان هم صحبت کنید.

من زمانی که وارد تلویزیون شدم، چند سریال کار کردم. نخستین گریمم در سریال مذهبی ـ تاریخی «وقتی دژخیم می‌گرید» بود که این سریال به تاریخ اسلام می‌پرداخت. بعد از آن سریال «دایی جان ناپلئون» ناصر تقوایی را برای تلویزیون کار کردم و تا بعد از انقلاب ادامه دادم. همچنین «مثل‌آباد» نخستین کاری بود که بعد از انقلاب انجام دادم. سپس مشغول گریم سریال «هزاردستان» شدم. بعد از آن هم سریال « امام علی(ع)» و تاکنون هم ادامه داده‌ام.

تلویزیون جایگاه ویژه‌ای دارد و کلاس‌ آموزشی بزرگ و خوبی برایم است. اکنون اکثر شاگردانی که تربیت کرده‌ام، ثمره سریال‌هایی بوده که در تلویزیون کار کرده​ام. چون تلویزیون سبب رشد آنها شده است. در سینما به دلیل داشتن سرمایه‌گذار شخصی نمی‌توان از شاگرد استفاده کرد، اما در تلویزیون گریمور‌ها رشد می‌کنند، مثلا چند نفری که در سریال «امیرکبیر» همراهم بودند، اکنون طراح گریم شده‌اند یا بچه‌هایی که در سریال «امام علی(ع)» با من کار می‌کردند، اکنون هفت هشت نفر آنها طراح شده‌اند یا در سریال هزاردستان هم همین‌طور. معتقدم تلویزیون کلاس خوبی است که آخرین کلاسم در تلویزیون سریال مختارنامه بود. ما در بخش سه‌بعدی به مدت پنج سال کار می‌کردیم.

تعداد زیادی از بچه‌هایی هم که علاقه‌مند به گریم‌های اسپیشیال افکت بودند آنجا در کنار من قالب‌گیری، قالب‌سازی، قطعه‌سازی، قطعه چسبانی و رنگ را یاد گرفتند. گریم ایران خیلی مدیون تلویزیون و شخصی به نام بیژن محتشم است.

اگر بخواهیم درباره معضلات گریم در ایران یا تلویزیون صحبت کنیم، به چه مواردی اشاره خواهید کرد؟

تصور نمی‌کنم معضلاتی در تلویزیون وجود داشته باشد، چون اکثر کارهایش را بیرون انجام می‌دهد، یعنی اکثر گریمورهای بیرون کار می‌کنند. خیلی کم دیده‌ام کار‌های تلویزیون شاخص نباشند. خود من کارمند تلویزیون بوده و اکنون بازنشسته شده‌ام. به قول معروف من فرزند تلویزیون هستم و همیشه ارادت دارم.

این را هم بگویم که سعی کرده‌ام همه کارهایی که انجام داده‌ام شاخص باشند، دایی جان ناپلئون، مختارنامه و امام علی(ع) از جمله آنها هستند.

و سخت‌ترین گریم تلویزیونی‌تان؟

گریم برایم سخت نیست، چون در سختی‌اش هم لذت وجود دارد. ممکن است از دید بیرون سخت باشد. سختی کاربرای من کنجکاوی و تلاش برای درآوردن آن شخصیت است. همه کارها به نوعی سخت است. مانند بچه‌ای که مدرسه می‌رود و امتحان دارد می‌ماند که امتحان برایش سخت است. ما هم اگر بخواهیم کار را بدرستی انجام دهیم، سخت است اما حرفه‌مان این است و من از کارم لذت می‌برم.

در ارتباط با طراحی چهره بازیگران می‌خواستم بگویم هنگام پخش سریال مختارنامه از رضا رویگری درباره اهمیت گریم در ایفای نقشش پرسیدم و او معتقد بود وقتی خود را با آن گریم خوب در نقش کیان ایرانی جلوی آینه دیده به واقع جای آن شخصیت گذاشته... آیا گریم خوب روی بازی بازیگر موثر است؟

درباره گریم‌های مختارنامه باید از استاد مسعود ولدبیگی تشکر کنم، چون طراحی گریم بازیگران را به عهده داشت و من بخش اسپیشیال را انجام می‌دادم. یعنی کار قطعه‌سازی به عهده من بود، به‌طور مثال برای چهره رضا کیانیان پیله چشم و دماغ کار کردم یا روی چهره محمد‌رضا شریفی‌نیا در نقش برادر امام حسین(ع) گریمی انجام دادم که هیچ فردی او را نشناخت. منظورم این است گریم‌هایی که نیاز به بحث‌های پروتز داشت یا باید خیلی تغییر می‌کردند به من محول شده بود، اما تمام گریم‌های عظیم این سریال را مسعود ولدبیگی انجام داد که بسیار لذت بردم. به گفته شما گریم خوب روی بازی بازیگر تاثیر می‌گذارد.

آیا کار در آثار تاریخی به دلیل حفظ راکورد مشکل است؟

مشکل در این است که باید حتما مجریان هم افراد حرفه‌ای باشند. اگر گریمور‌ها را به دو بخش تقسیم کنیم، می‌توان گفت عده‌ای زحمتکش هستند که هیچ زمان دیده نمی‌شوند. متاسفانه در جوایزی که می‌دهند، هیچ نامی از مجریان گریم برده نمی‌شود. برای همین است که همه مجریان تلاش می‌کنند طراح گریم ‌شوند. چون می‌دانند به مجری خوب هیچ فردی توجه نمی‌کند، در صورتی که بیشترین کار را یک مجری خوب انجام می‌دهد. من طراح، روز اول طراحی می‌کنم، ولی اوست که باید سه چهار ماه این راکورد را حفظ کند و گریم تغییری نکند. این است که متاسفانه در جشنواره‌های مختلف به صدابردار و صداگذار جایزه می‌دهند، ولی به مجری گریم جایزه‌ای تعلق نمی‌گیرد. همین مساله اندکی جوان‌ها را آزرده می‌کند و مجریان خوب را از ما می‌گیرد. شما می‌توانید مجری بسیار خوبی باشید، اما استعداد طراحی ندارید، بنابراین سرخورده و بعد از مدتی خسته می‌شوید چون در این حرفه تشویق نمی‌شوید. به این ترتیب مجریان خوب را که می‌توانند در کنار یک طراح کار درخشان انجام دهند، از دست می‌دهیم. این مساله را بزرگ کنید شاید مسئولان توجه کنند و به آنها هم اهمیت دهند. در ایران به فردی که طراحی گریم انجام می‌دهد، با فردی که اجرای خوبی انجام می‌دهد، توجه نمی‌شود.

شما بیش از چهار دهه است در این حرفه فعالیت می‌کنید. بفرمایید شاخص‌ترین اثری که از همکاران خود در تلویزیون دیده‌اید کدام است؟

از گریم جلال‌الدین معیریان در سریال سربداران لذت بردم. چون گریمش بسیار عالی و خیلی زحمت کشیده بود. بواقع این اثر می‌درخشد و در زمان پخشش به آن توجهی نشد، اثر دیگری را به خاطر نمی‌آورم.

در انتخاب بازیگر هم نقش دارید، یعنی می‌توانید به کارگردان پیشنهاد دهید که به‌طور مثال فلان بازیگر به درد فلان نقش می‌خورد؟

بعضی کارگردان‌ها این‌گونه هستند که از ما نظر می‌خواهند و معتقدم به خودشان خدمت می‌کنند. من به‌عنوان یک متخصص به او مشاوره می‌دهم. مثالی ساده می‌زنم. وقتی خودرویی خراب می‌شود، عیب آن را مکانیک زودتر از راننده خودرو تشخیص می‌دهد. طراحی چهره هم این‌گونه است. وقتی کارگردانی می‌خواهد بازیگری را برای نقش خاصی انتخاب کند، هر اندازه آن بازیگر به لحاظ فیزیکی و ظاهری نزدیک آن نقش باشد، نقش بهتر در‌ می‌آید. وقتی یک گریمور به کارگردان مشورت دهد نقش خیلی بهتر در خواهد آمد و شخصیت بهتر ساخته خواهد شد.

اعتقاد به سبک در گریم دارید که در آن اثر با در کنار هم قرار دادن عکس‌ها به یک چیز واحد برسید و در کل کار اعمال کنید و در آن نگاه امضای شما باشد؟

به سبک در گریم اعتقادی ندارم. فردی را نمی‌شناسم که به‌طور مثال بگوید من این‌گونه در گریم پیر می‌کنم. بلکه گریم پیری به یک شیوه است، آن هم یک قالب دارد که شما پیر می‌کنید. من به همه کارهایم تعهد دارم. هر زمان که مجری گریمم اندکی کم‌کاری کند و شل بیاید و کاری را که من انجام داده‌ام در نیاورد، سر درد می‌شوم.

همین الان برای تلویزیون مشغول چه کاری هستید؟

مشغول کار در سریال «جاده قدیم» هستم. (حسین ضیغمی/ ضمیمه قاب کوچک)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها