یک: از سیدخندان به مجیدیه، پنج نوع کرایه می‌دهم؛ 500 تومان، 600 تومان، 700 تومان، 800 تومان و هزار تومان. ملاحظه می‌کنید بین کمترین و بیشترین کرایه یک فاصله دو برابری یا صد درصدی وجود دارد. شاید باورکردنی نباشد، اما این اتفاق هر روز برای من می‌افتد. یعنی رانندگانی که وقتی هزار تومان به آنها می‌دهی چیزی برنمی‌گردانند، رانندگانی که 200 تومان برمی‌گردانند تا رانندگانی که 500 تومان.
کد خبر: ۶۸۲۲۳۵
5 نوع کرایه برای یک مسیر
جام جم سرا: البته رفتار من در برابر همه‌شان یکسان است، یعنی راننده‌ای که هزار تومان می‌گیرد هیچ اعتراضی از من نمی‌شنود که چرا راننده دیگری 500 تومان می‌گیرد و شما هزار تومان. همین‌طور راننده‌ای که 500 تومان می‌گیرد باز اعتراضی از من نمی‌شنود که چرا بی‌جهت حراجی‌زده و به مالش آتش می‌زند. کف و سقف بی‌تفاوتی من در برابر نرخ کرایه این مسیر فعلا 500 تا هزار تومان است، یعنی این‌طور نیست مثلا اگر راننده‌ای 5000 تومان از من بگیرد و 3000 تومان برگرداند اعتراض نکنم یا به فرض راننده‌ای هزار تومان بگیرد و 800 تومان برگرداند من با کمال وقاحت 800 تومان را بگذارم جیبم و صدایش را درنیاورم، اما با این همه معلوم نیست کف و سقف این بی‌تفاوتی در همین ارقام و اعداد بماند.

دو: بی‌تفاوتی نسبت به رفتارها در اجتماع اتفاق خطرناکی است، اما بگذارید کمی دقیق‌تر شویم که این بی‌تفاوتی از کجا می‌آید. چرا کرایه 500 تومانی با کرایه هزار تومانی برای من علی‌السویه است؟ راستش را بخواهید من هنوز آگاهی نصفه نیمه‌ای به دنیای اعداد و منطق جمع و تفریق دارم و تفاوت 500 و هزار را می‌فهمم، اما این که اعتراض نمی‌کنم به خاطر این است که نمی‌خواهم بار دستگاه‌های مسئول و نظارتی را هم عهده‌دار شوم، یعنی این شاید یک جور لجبازی است که چرا من هم باید در نقش مسافر ظاهر شوم و هم کار دستگاه‌های مسئول و نظارتی را انجام دهم. صورت مسأله خیلی ساده است. شما در برابر هر خدمت و کالایی باید وجوهی پرداخت کنی، از طرف دیگر قیمت آن کالا و خدمات هم مشخص است. مثلا شما می‌روی در یک سوپرمارکت یک بطری شیر می‌خری. اگر صاحب سوپرمارکت در چشم‌های شما زل بزند و بگوید بطری شیر 2000 تومان است بعد سرش را سمت چپ بگرداند و بگوید 2500، بعد هم برود شیر را از یخچال بیاورد و بگوید 3000 تومان، شما گیج نمی‌شوید؟ هرکسی باشد حیرت می‌کند که بالاخره قیمت شیر کدام است. آیا این یک توازن رفتاری است که یک شهروند در یک روز برای یک مسیر مشخص سه نوع کرایه می‌دهد؟ اگر آن شهروند بخواهد هر روز در برابر این رفتارها اعتراض کند، بعد از مدتی این اعتراض‌ها سوهان ذهن و روح او نخواهد شد؟ یعنی هربار که سوار تاکسی می‌شود از این که باز در پایان مسیر می‌خواهد گرفتار بازی کشدار و عذاب‌آور نرخ کرایه شود حالش بد نخواهد شد؟ این اتفاق قطعا خواهد افتاد، بنابراین شاید چندان غیرطبیعی نباشد که یک شهروند بعد از چندوقت، دچار کرختی عکس‌العمل شود و با او هرگونه رفتار که شود تاب بیاورد و اعتراضی نکند.

سه: سامانه حمل و نقل عمومی داخل و بیرون‌شهری یکی از کلیدی‌ترین ابزارهای انتقال امنیت یا ناامنی در جامعه است، مثلا وقتی در رسانه‌ها بکرات می‌شنویم که اتوبوس‌های بین‌شهری در جاده‌ها آتش می‌گیرند یا دچار سوانح دیگر می‌شوند و عده‌ای از شهروندان جامعه در همین سوانح، جان خود را از دست می‌دهند چه احساسی پیدا می‌کنیم؟ شهروندی که هر روز در معرض این اخبار قرار می‌گیرد، آیا وقتی بلیت اتوبوسی را در دست دارد، این احتمال و فکر منفی به ذهنش خطور نمی‌کند که ممکن است اتفاق ناگوار مشابهی در همین اتوبوس برای او هم روی بدهد؟

تردید نکنیم یکی از مهم‌ترین محصولات و تبعات سیستم‌های حمل و نقل، تزریق اعتماد، اطمینان و امنیت یا در نقطه مقابل آن بی‌اعتمادی و ناامنی به شهروندان است. از این‌رو است که بسیاری از کشورها در دنیا روی شناسنامه‌دار کردن و مسئولیت‌پذیری سامانه حمل و نقل عمومی سرمایه‌گذاری می‌کنند؛ به این معنا که اگر خودرویی در شهر اقدام به جابه‌جایی مسافر می‌کند، او باید در چتر حمایتی و نظارتی مدیریت شهری قرار گیرد. قرار است هر روز ده‌ها و صدها انسان از زن و مرد و کودک و پیر در خودروی یک مسافرکش سوار شوند، بنابراین مهم است که فی‌المثل آن مسافرکش از سلامت ذهنی و روانی برخوردار باشد. مهم است شهروندان احساس کنند بر کار آن مسافرکش نظارت می‌شود، اما آیا هم اینک نظارتی در این باره اعمال می‌شود؟(حسن فرامرزی / جام‌جم)

Share

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها