در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
حاج مرتضی که تنها شاهد دوست مرحومش مبنی بر وقف تکیهای است که در جوانی با هم در آن تعزیه اجرا میکردهاند، با پسر بزرگ و وارث آن مرحوم که قصد فروش زمین تکیه را دارد، در جدال است تا وصیت پدرش را مد نظر قرار دهد و او را از تصمیمش منصرف کند که درگیر مشکلات خانوادگی خود میشود، اما در این میان تحولاتی در او رخ میدهد که تصمیم میگیرد به حال و هوای تعزیهخوانی که سالهاست از آن غفلت کرده، بازگردد. او پس از 20 سال تصمیم میگیرد دوستان قدیمی خود را بیابد و با حضور آنها تعزیه برگزار کند، اما پس از پیدا کردن آنها متوجه میشود هر کدام با مشکلی روبهرو هستند.
یکی از اهداف سریال زمانی برای عاشقی، مرور خصلتهای مذمومی چون کینه و غرور است. لطیفی در این سریال میخواهد با زبانی ساده بگوید هر کس غرور و کینه در دل داشته باشد، هر چقدر هم انسان مومنی باشد، مرید مولایمان امام حسین(ع) نیست.
حاج مرتضی با بازی فرهاد قائمیان، شخصیت معاصرسازی شده پدرسالار است که در بیشتر نوشتههای علیاکبر محلوجیان به چشم میخورد که شاید دلیلش موفقیت سریال نامبرده در آن زمان باشد. نمونه دیگر این شخصیت را در سریال «فرات» و نقش اکبر زنجانپور میتوان مشاهده کرد که بازپخش آن در محرم امسال روی آنتن شبکه دو رفته است. با شناختی که محلوجیان از شخصیتی همچون حاج مرتضی و شرایط خانوادگی و وجهه اجتماعی این شخصیت با توجه به تکرار آن در آثارش دارد، میتوان گفت هم آن را ملموس و هم ناکامل خلق کرده است. ملموس از این نظر که چنین شخصیتهایی در آثارش به تیپی تبدیل شدهاند که برای مخاطب باورپذیر و در عین حال قابل پیشبینیاند، اما ناکامل از این جهت که از این تیپ ساخته شده هرگز رفتار، میل یا تنشی خارج از آنچه از او انتظار میرود و در محدوده شناخت ما از اوست، سر نخواهد زد. حاج مرتضی مانند همه همزادهایش در آثار قبلی این نویسنده، خوشقلب، محبوب، محترم و اندکی رعبآور است. با همسر و فرزند، مهربان و رئوف است، اما اندکی از آنها فاصله دارد و تا حدودی با عواطف و علایق آنها بیگانه است. عروسش با او سر ناسازگاری دارد که در نهایت این ناسازگاری با همراهی یا بدون همراهی پسرش باعث میشود او از برج عاج خود خارج شده، اندکی متحول شود و استقلال مکانی یا فکری آنها را به رسمیت بشناسد.
همه این خصوصیات در شخصیتها یا به بیان بهتر، تیپهای محلوجیان در همین محدوده رفتار میکنند و هرگز از رفتار و عملکرد غیرمنتظرهای که در طبیعت هر بشری وجود دارد و در شرایط نامتعادل زندگی، به صورت مثبت یا منفی از او سر خواهد زد، خبری نیست. انگار که روحی در کالبد این شخصیت وجود ندارد تا گاه او را متزلزل کرده، به لغزش بیندازد. متاسفانه دیالوگهای سنگین و گزیدهگوییهایی که لطیفی و میرفتاح در بازنویسی به متن تزریق کردهاند، مزید بر علت شده است تا این شخصیت را هرچه بیشتر از انسانهای زمینی متمایز کند. شخصیت اصلی اگر چه در موقعیتهای خوب، بد، تلخ و شیرین قرار میگیرد، اما با آنها همراه نشده و واکنش نشان نمیدهد، بلکه در مسیر داستان از این موقعیتها عبور میکند. شاید بتوان گفت بازی بسیار خوب و متفاوت فرهاد قائمیان، این نقش را زنده و جذاب کرده است، نه قلم نویسنده. البته ناگفته نماند محلوجیان در پیشبرد اتفاقات داستانی و خرده پیرنگها، ید طولایی دارد و مهارت او در این امر ستودنی است، بخصوص اینکه او با فراست تلاش کرده است از زاویه و روایتی جدید، موضوع تعزیه و تعزیهخوانی را بازنگری کند.
محمدحسین لطیفی، کارگردان باتجربه این سریال در زمانی برای عاشقی، همانند دیگر آثار محرم وامدار قصه آشنایی است که بارها با محوریت تعزیه و آیینهای دهه اول محرم ساخته شدهاند. گرچه ریتم این سریال آرام است، اما قصه را با استفاده از میزانسنهای متفاوت و قابهای ساده، ولی درست و جاندار، آنقدر جذاب روایت میکند که مخاطب را پای این سریال بنشاند. انتخاب بازیگران همگون با بازیهای خوب و باورپذیر، یکی دیگر از نقاط قوت سریال است. اگرچه زمانی برای عاشقی صحنهها و دیالوگهای دو نفره زیادی دارد، اما لطیفی با مهارتی که طی این سالها کسب کرده، به فراخور موقعیت، کمتر از کادرهای بسته و دو نفره استفاده کرده و با کاتهای بجا ریتم صحنه را نگه میدارد تا به خستگی مخاطب منجر نشود. البته جای خالی استفاده از فرم تعزیه در ساختار سریال به فراخور محتوای آن حس میشود؛ روشی که میتوانست بعد بصری زمانی برای عاشقی را تقویت و آن را دگرگون کند. بهعنوان نمونه میتوان روشهایی چون استفاده از شکل دایرهای چینش میزانسنها یا حرکت دوربین ـ که از فرم و حرکات دوار در نمایش تعزیه برمیآید ـ یا استفاده از سازهای مختص تعزیه در موسیقی متن سریال را مثال زد. البته ساخت موسیقی سریال به عهده یحیی سپهری بوده است که با توجه به موسیقیهای تیتراژ آغازین و پایانی این سریال، بخوبی توانسته از عهده این کار بربیاید. ناگفته نماند شهرام شکوهی نیز تیتراژ پایانی این مجموعه را خوانده است که صدای گرم و گیرایش به مدد ترانه دلنشینش، این کار را در حافظه شنیداری مردم ماندگار خواهد کرد.
مریم رها/ قاب کوچک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد