صادق طباطبایی:

داشتن نگاه بدبینانه به آمریکا تنها مانع برقراری روابط نیست

دکتر صادق طباطبایی برادرهمسر حجت‌الاسلام سیداحمد خمینی و از نزدیکان بیت امام(ره) در خصوص ارتباط با آمریکا گفت: امروز که ساختارهای سیاست و حکمرانی در جهان تک‌قطبی به‌گونه‌ای شکل گرفته که دیگر حفظ منافع قدرت مسلط جهانی الزاماً با حمایت از زمامدار فاسد و حاکم مستبد گره نخورده بدیهی است نگاه به شعار‌ها و شیوه‌های مبارزه هم تغییر پیدا کرده است.
کد خبر: ۶۱۰۲۵۳
داشتن نگاه بدبینانه به آمریکا تنها مانع برقراری روابط نیست

او که در گفت‌و‌گو با روزنامه آرمان در مورد حذف شعار مرگ بر آمریکا توضیحاتی را داده است افزود: مشت گره‌ کرده یا قیافه اخم آلود در دنیای امروز و در ذهن جهانیان، سمبل انقلابی‌گری و آزادیخواهی نیست حمل اسلحه بر دوش و نمایش حرکت‌های چریک‌های شهری یا کوهستانی در جهان امروز نشانه‌ای از تروریسم کور و سلب امنیت و آسایش از زندگی مردم تلقی می‌شود و طبیعی است در این راستا سوزاندن پرچم یک کشور نیز الزاماً نشانه مقاومت در مقابل تجاوزات و زورگویی‌ها و ستمگری‌ها و اعلام انزجار از ابرقدرت مستکبر نیست و این حقیقت گرچه هنوز عمومیت مطلق پیدا نکرده است اما روزافزون و در حال گسترش است.

وی در خصوص اظهارات هاشمی رفسنجانی در مورد شعار مرگ بر آمریکا گفت: این اظهارات از سوی آقای هاشمی امروز مطرح نشده و مربوط به امروز هم نیست. در اظهارات ایشان به صراحت می‌بینیم که به اوایل دهه ۶۰ و حداکثر به مکاتبات با امام راحل در اواخر عمر ایشان اشاره می‌کنند. آنگونه که در خاطر دارم طرح این موضوع از جانب آقای هاشمی به حدود سه سال پیش باز می‌گردد. همچنین به خاطر دارم زمانی را که طرح حذف این شعار در بین سران نظام مطرح بود و سرانجام نیز امام با آن موافقت کردند، تازه آن هم در شرایطی بود که در اوج جنگ با عراق به سر می‌بردیم.

صادق طباطبایی افزود: در آن زمان منظور حذف شعار‌ها از رسانه ملی بود و نه دستور به اجتماعات مردمی. گرچه در بعضی مقاطع در نماز جمعه شعار مرگ بر انگلیس یا مرگ بر شوروی از ترجیع بند «مرگ بر»‌ها! خارج شده بود؛ ولی اصل کلی‌‌ همان حذف رسمی بود که البته به دلیل حوادثی که پیش آمد جنبه عملی به خود نگرفت.

وی در مورد جدا سازی دختران از پسران در محیط های آموزشی نیز گفت:در‌‌ همان اوایل دهه ۶۰، تلاش‌ها و زمزمه‌هایی برای جداسازی فضاهای آموزشی دانشجویان دختر و پسر در دانشگاه‌ها شروع شده بود. امام(ره) می‌گفتند مگر دختر و پسر در سر کلاس درس استاد چه می‌خواهند بکنند که باید میانشان پرده باشد و سپس افزودند نباید به جوانان و دختران و پسرانی که دو سه سال دیگر وارد فضای اجتماعی و مدیریت جامعه می‌شوند، این‌گونه توهین روا داشت و تخم بدبینی را نسبت به آنان در دل پاشید.

طباطبایی تاکید کرد: آیت‌ا... خامنه‌ای که در آن زمان علاوه بر ریاست‌جمهوری، امام جمعه تهران نیز بودند در خطبه نمازجمعه به این موضوع و بیان نظر امام پرداختند. با وجود این یک روز آقای دکتر شیخ‌الاسلامی که استاد راهنمای خواهرم بودند، هنگامی که وارد کلاس می‌شوند مشاهده می‌کنند که وسط کلاس پرده کشیده‌اند. در جواب اعتراض ایشان، گفته می‌شود که به دستور انجمن اسلامی این کار صورت گرفته است. آقای دکتر شیخ‌الاسلامی می‌گویند اگر این پرده را جمع نکنید، درس نخواهم داد. فایده‌ای نداشت. از این‌رو ایشان به اتاق رئیس دانشکده برمی‌گردند و از طریق تماس با دفتر امام به خواهرم زنگ می‌زنند که ماجرا را به امام بگوید و از ایشان کسب تکلیف کند. امام با تندی زایدالوصفی می‌گویند به این کار‌ها خاتمه دهید و ببینید این افراد به کجا وصل هستند و توسط چه جریان منحرفی تحریک شده‌اند.

وی باذکر خاطره دیگری از امام (ره ) گفت: فکر می‌کنم سال۶۲ یا سال ۶۳ بود. چند روزی به ماه رمضان مانده بود. امام آقای محمد هاشمی رئیس وقت صدا و سیما را احضار کردند. وقتی ایشان آمد، من هم در دفتر امام حضور داشتم و آقای هاشمی که قدری نگران بود از من علت احضار خود را جویا شد. من هم خبر نداشتم و با هم نزد امام رفتیم. امام به آقای هاشمی گفتند: شنیده‌ام به مناسبت ماه رمضان دستورالعمل داخلی صادر کرده‌اید و گفته‌اید در ایام ماه رمضان در طول روز، موسیقی از رادیو و تلویزیون پخش نشود و دیگر اینکه مجریان مرد در تلویزیون در این ماه ریش خود را نتراشند. آقای هاشمی تلویحاً تائید کرد و گفت بله مسئولان شبکه‌ها ظاهراً این کار را کرده‌اند. امام با حالتی تند ولی آمیخته با محبت گفتند چرا اصرار دارید ریاکاری و دورویی را رواج دهید؟ کسی که به فتوای مجتهدی تراشیدن ریش را بدون اشکال می‌بیند، چرا مجبورش می‌کنید در ماه رمضان ریاکاری کند؟ درمورد پخش موسیقی هم گفتند موسیقی یا حرام است یا حرام نیست. اگر حرام است، روز و شب ندارد و اگر حرام نیست، چرا به گونه‌ای عمل می‌کنید که شائبه حرمت دینی بوجود آید؟ اگر امروز این کار‌ها را وارد دین کردید و لعاب دینی به آن دادید، چه کسی باید فردا اینها را از دستورات واقعی دینی جدا کند؟ مواردی از این دست زیاد است که در این مجال اندک جای بازگویی آن‌ها نیست.

وی که در مقطعی معاون سیاسی نخست‌وزیر و سخنگوی دولت بوده در مورد سیاست خارجی ایران در مقاطع حساس افزود:مگر ما در مقاطع مختلف تاریخ روابط کشورمان با اتحاد جماهیر شوروی، کم جنایت و خیانت دیده‌ایم؟ در همین هفت یا هشت سال اخیر آیا نشانه‌هایی از اعتماد مطلق بین ما و دولت روسیه دیده‌اید؟ چند سال پیش قرار بود نیروگاه بوشهر راه‌اندازی شود؟ چقدر پول و اعتبار از ایران گرفتند و پیوسته ضرب‌الاجل تعیین کردند و به یک کدام هم عمل نکردند. بنابراین می‌بینیم با وجود عدم اعتماد و نشانه‌های فراوان بدبینی اما بنا با اقتضائات دیگر با این دولت بد قول و بد سابقه، رابطه سیاسی و دیپلماسی، آن هم در سطح بالا داریم. مگر نگاه ما به انگلستان نگاه خوش‌بینانه است؟ چه میزان افت و خیز در رابطه با انگلستان داشته‌ایم؟ با وجود این می‌بینیم که مقدمات برقراری روابط، مجددا به چشم می‌خورد. بنابراین من فکر نمی‌کنم که داشتن نگاه بدبینانه به دولت ایالات متحده مانع برقراری روابط با آن کشور است بلکه ظاهرا «اقتضائات و موانع دیگری وجود دارند که این امر هنوز شکل نگرفته است.

طباطبایی افزود: فراموش نکنید که تصمیم به ترک رابطه با آمریکا ابتدا از سوی آمریکا و در پی ماجرای گروگانگیری در سفارت آمریکا در تهران اتخاذ شد. امام خمینی(ره) هم یکبار در‌‌ همان مقاطع گفته بودند رابطه آمریکا با ما، رابطه گرگ و میش است. حالا اگر شرایطی فراهم شد و اقتضائات دیگر ایجاب کرد و اصول سه گانه عزت و حکمت و مصلحت هم رعایت شد و دیپلمات‌های باهوش و فهمیده و با تجربه و موضوع‌شناس و آشنا به تحولات جهانی در وزارت خارجه‌مان مامور گفت‌وگو و بررسی شرایط برقراری روابط دوطرف شدند دیگر دلیلی و مصداقی برای رابطه گرگ و میش وجود ندارد. زمانی که ایالات متحده آمریکا تامین منافع خود را در خاورمیانه منوط به ارتباط با ایران می‌داند، اینجا دیگر مسئله میش و گرگ نیست. من اعتقاد دارم امروز و به‌خصوص در دولت یازدهم به اندازه کافی - هرچند نه به وفور - از نیروهای کاردان و متخصص و تاریخ‌دان و واجد شرایط برای حل مشکلات بین‌المللی بهره‌مند هستیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها