جام جم: شادی به ضرب دارو؟!
زندگی بیسر، دیگر سرزندگی نیست. شادی و شادمانی حق مسلم هسته زندگی است. اگر جز این بود که خدا، لبخند را به کودک یاد نمیداد. همچنان که گریه را نیز به او آموخت. دو بال برای پرواز سالم انسان در آسمان هستی که به اتکای فقط یک بال، با کله سقوط نکند، فاتحهاش خوانده شود.
این شادی را هم از راههای طبیعی و درست و بیخطر و بیضررش میشود به دست آورد، هم خدای نکرده از راههای خلاف و ناصواب که معمولا آخر و عاقبت خوشی ندارد و ممکن است خنده را به گریه پیوند بزند. طرف قرص روانگردان میخورد که به خیال خودش شاد شود؛ اما چنان توهمی میزند که میرود دم تراس اتاقی در طبقه بیستم یک ساختمان و با تصور این که مرد عنکبوتی یا سوپرمن است، خودش را از بالا به پایین پرتاب میکند و با کاردک جمعش میکنند. بیخود که سعدی سرد و گرم چشیده نگفت: «شب شراب [و بلکه شما بفرما شب سراب] نیرزد به بامداد خمار». مصرع نخستین شعر را نمیگوییم تا در خماریاش باقی بمانید. بلکه انگیزهای شود بروید غزلیات سعدی را زیرورو کنید.
خبر مرتبط: «معاون کاهش تقاضای ستاد مبارزه با موادمخدر، نسبت به استفاده از داروهای ان.پی.اس که به مواد غذایی گیاهی یا شادیبخشها مشهور است؛ هشدار داد و گفت: اعلام آمار کشفیات موادمخدر، درد مردم را دوا نمیکند. خانوادهها نگرانند.» ـ به نقل از جراید نگران
بسته پیشنهادی: حالا که همهمان متفقالقول میباشیم که شادی برای سلامت جسم و جان لازم است و ایضا باز متفقالقول میباشیم که داروهای شادیبخش مزخرف و محکوم میباشد؛ فلذا نکاتی را در جهت دستیابی به شادمانی طبیعی و نابودی داروهای روانگردان معروف به شادی بخش، معروض میداریم:
1 ـ افزایش مجالس شادی: مجلس شادی فقط عروسی و دامادی نیست. خانوادهها بیشتر دور هم جمع شوند و از خودشان شادی در کنند. البته در چهارچوب موازین لازم؛ چنان که حتی همسایه نیز معترض و متعرض به نظمیه نشود که: سرکار، سرمان رفت. این همسایه بالایی انگار دیسکو راه انداخته است!
2 ـ احیای سنتهای شاد: در فرهنگ ایرانی از سدههای پیشین، بسیار مراسم و سنن شادیآفرین وجود داشت که یک مدتی خیال میکردیم بد است. یک مدتی طول کشید تا فهمیدیم که اگر درست برگزار شود، خوب. یک نمونهاش شب یلدا بود. چقدر مردم در این شب، دور هم به شکل طبیعی و مثل آدم شاد هستند و نیازی به قرصهای شادیبخش ملعون نیست.
3 ـ برنامههای طنز و کمیک: تمامی رسانههای جمعی، اعم از روزنامهجات و نشریات و بخصوص صداوسیما، تا میتوانند برنامهها و فیلمها و سریالهای شاد خود را بیشتر کنند. الحمدلله رویکرد تلویزیون و به دنیا آمدن شبکههایی مثل نسیم و رادیو لبخند و... خبر از همین اهتمام و التفات میدهد. در همه سطوح باید برنامههای شادیبخش ساخته شود؛ از سطح لطیفه گرفته تا کمدی و تا طنز. در لایههای مختلف مردم، همهاش بیننده دارد. قیافه منتقد آثار طنز تلویزیون را گرفتن و کنار گود نشستن و گفتن که لنگش کن، دردی را دوا نمیکند. هر کس ادعای طنزپردازی دارد، نخودی در این آش بیندازد. الحمدلله الان، آش با جاش فراهم است.
سیاست روز : چهارجوابی
معاون سازمان محیط زیست: چه اشکالی دارد کشاورزان عملیات کمآبیاری را انجام دهند و مثلا به جای این که ۱۰هزار مترمکعب آب بدهند، هفت هزار مترمکعب آب بدهند و محصول کمتری به دست بیاید ولی فرض کنند که این آب را نذر دریاچه ارومیه کردهاند؟
نخستین پرسشی که بعد از خواندن این عبارت به ذهن خطور می کند ، کدام یک از گزینههای زیر است؟
الف) چرا انگلستان معاون سازمان محیط زیست را نمی دزدد و در راستای اهداف استعماری خود از ایشان استفاده نمی کند؟
ب) چرا آمریکای جهانخوار ایشان را برای تدریس مدیریت آبیاری به دانشگاه "برکلی" دعوت نمی کند؟
ج) ایشان این روش مدرن را در طول چند سال طراحی کرده است؟
د) چرا در سازمان محیط زیست، معاونت "توسعه نذورات" راه اندازی نمی شود؟
علی دایی در حدی نیست که من جوابش را بدهم.
جمله فوق از کدام یک از مشاهیر زیر است؟
الف) میشل پلاتینی
ب) دیوید بکهام
ج) دیه گو مارادونا
د) محسن قهرمانی
وزیر بهداشت: مردم گرانی دارو را گزارش بدهند.
به نظر شما بعد از گزارش گرانی دارو کدام یک از اتفاقات زیر می افتد؟
الف) وزیر بهداشت گزارش ها را می خواند و سرش را به علامت تاسف تکان می دهد.
ب) وزیر بهداشت گزارش را می خواند و سرش را به علامت تاسف تکان می دهد و می فرستد برای معاونش که ایشان هم ابراز تاسف کند.
ج) وزیر بهداشت گزارش را می خواند و زیر لب دشنام می دهد و می گوید: این دیگه چه وضعیه؟!
د) وزیر بهداشت گزارش را می خواند و زیر لب دشنام می دهد و بعد به معاونش ارجاع می کند که او هم بخواند و دشنامی بدهد و این چرخه همچنان ادامه پیدا می کند.
شرق: چرا کتابهای درسی خندهدار است؟
یک عضو گروه مولفان کتابهای درسی معتقد است: کاری نکنیم که دانشآموزان به کتابهای درسی بخندند.
جدی؟ یعنی عمدی نبوده؟ ما تا الان فکر میکردیم یک گروه طنزنویس جمع کردهاند که کتاب درسی بنویسند. که موفق هم هستند انصافا. یعنی ما تا الان ندیدیم کسی این کتابها را جدی بگیرد. راستش توی خارج کتابهای درسیشان چنگی به دل نمیزند. برای همین بچههایشان کتابهای کمیک را خیلی دوست دارند. ولی ما چون کتابهای درسیمان خندهدار است، سراغ کتابهای کمیکاستریپ نمیرویم.
نظر کارشناسی
حالا که ما توی یک چیز سرآمد هستیم، چرا باید عوضش کنیم؟ ما که پیشنهاد میکنیم همینها که تا الان کتاب درسی مینوشتهاند، باز هم بنویسند. دستکم بچهها بخندند بهشان تا دل بچه باز شود.
بنبست
این عضو گروه مولفان کتابهای درسی گفت: برای گزینش آثار کتابهای ادبیات مدرسه باید تنها متن را درنظر گرفت و اگر با ملاک نقد اخلاقی پیش برویم، به بنبست میرسیم.
چرا که نه؟
در ضمن ما عادت داریم هرجا خالی است یک شعار اخلاقی و آموزنده بگذاریم؛ از دیوار کوچه و خیابان گرفته تا روی پل عابرپیاده و روی بلیت اتوبوس و داخل مترو و بیلبورد و زیرنویس تلویزیون و لباس فوتبالیستها و ظرف شیر و کف کفش و کش جوراب و روی حوله و پشت دستمال کاغذی. بعد، انصاف داشته باشیم. اینجاها که جای پیام اخلاقی و شعار آموزنده نیست، دارند پیام اخلاقی میدهند. بعد طبیعی است که وقتی دلاوران میرسند به کتاب درسی، که یک عالم کاغذ سفید است، شروع کنند به شعار دادن.
کیهان: قیقاج
گفت: یکی از مدعیان اصلاحات که به انگلیس پناهنده شده از روحانی خواسته است در سفر به نیویورک با اوباما ملاقات کند.
گفتم: که چی بشه؟!
گفت: نوشته است، این ملاقات میتواند به گسترش دموکراسی در ایران کمک کند!
گفتم: یعنی در حالی که همه مردم دنیا و از جمله مردم آمریکا از جنگافروزیها و قتل و غارتهای آمریکا به تنگ آمدهاند این آقای مدعی اصلاحات هنوز هم آمریکا را طرفدار دموکراسی میداند؟!
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: افسر راهنمایی دهان یک رانندهای را که توی جاده قیقاج میرفت بو کرد و گفت؛ عرق کوفت کردهای؟ و یارو گفت؛ نه قربان! از بس حرف مفت زده و غلط زیادی کردهام، دهنم عرق کرده!
قدس: مش غضنفر و فاضلاب در معابر
سین. ترش - چَنروزپیشا خِنه یَکی از فامیلا چِراغون دَوَت بودِم، بِرِیِ هَمی عَصِر که رَفت، ...
عیالُم گفتِگ وَخِز مو رِ بُبُر به آرایشگا که خودُمُ رِ بِرِیِ ای چِراغون که هَمّه جاریامُ آبِجیایِ تو هستن، بَزَک دوزَک کُنُم. مویَم ورداشتُم بُردُمِش به یَکی اَزی آرایشگاهایِ تو میلانایِ پایین شهر که آرزونتر دَربیه. هَموجور که عیالُم تو آرایشگا بودُ مویَم تو پیکان لَخّه نِشِسته بودُم تا او وَرگِرده، دیدُم تو جوبِ چِفتِ تایِرایِ ماشین آب وِل دِدَنُ دِره مِره.
تا ای صحنه رِ دیدُم جینگی پِرّیدُم پایینُ چُوسی کِفتربازیُ سَلطِ شُله رِ از تو صندوق عَقِب وَرداشتُمُ گفتُم حالا که اینجه بیکارُمُ آبِ مُفته یَم وِلِ، ماشین که ناشور رِفته رِ بوشورُم. هَم سَلط رِ از آبِ جوب پُر کِردُمُ پیشینگِ ماشین کِردُم، ماشین قِلِفتی قهوه ای رفتُ او آبِ ماشین رِ ناشورتَر از قبلِش کِرد! یَک دوتا بِچّه خُردو که داشتن تو میلان بُجول بازی مِکِردَن تا ای صحنه رِ دیدَن شورو کِردن به خِندیدَنُ بِزِم گفتن یَرِگه پَخمه! ای آبا که تو جوب وِل مِره فاضلابایِ خِنه هایِ مایِ.
حالا مو یَ مَش غضنفر موندُم بِرِیِ چی بایِست هنوزَم تو جوبایِ چِفتِ میلانایُ خیابونایِ پایین شهرِ مِشَد یَنی شهری که مرکز یَک اُستونِ یُ اسمِ شهرِ بهشتُ پایتخت معنوی ایرانُ شهرِ زندگی رِ دنبالسَرِ خودِش مِکیشه، فاضِلابایِ خِنِگی وِل بِشه؟
حمایت : نازم به جهان همت مسئولان را!
شنیده اید که می گویند گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه . . . با پودر چهار آنزیم هم سفید نتوان کرد ! این حکایت برخی از افراد است که همواره دنبال سیاه نمایی و پیدا کردن نقاط منفی و ناخوشایند هستند.
برخی از هموطنان هر وقت روزنامه دستشان می گیرند فقط دنبال اخبار گرانی و تورم و جنگ و خونریزی و نکات منفی هستند. برادر من روزنامه اخبار امید بخش و خوشحال کننده هم دارد علی الاخصوص که الان در دولت امید و تدبیر هستیم.
در چند روز اخیر که اکثر جراید حتی رسانه ملی در صدد اطلاع رسانی در خصوص افزایش قبوض برق و گاز و خالی کردن ته دلت ملت بودند، خبر آمد که « همزمان با افزایش قیمت گاز و برق با گنجاندن بندی به نام «عوارض» در قبوض و افزایش دستکم 10 هزار تومانی بار مالی مجموع قبوض گاز و برق، وزارت نیرو طرح جدید به نام «ساخت نیروگاههای خانگی» به منظور صفر شدن مبلغ قبوض برق و حتی گاز به مشترکان پیشنهاد کرده است.»( جام جم آنلاین)
ملاحظه فرمودید...این جاست که باید هوا را در گلو مچاله کرد و با صدایی قرا و رسا گفت:« نازم به جهان همت مسئولان را!» از یک طرف پول آب و برق را از طریق یارانه در جیب ما می گذارند، از همان طرف پیشنهاد ساخت نیروگاه خانگی را هم می دهند، تا ما حتی مجبور نشویم آن یارانه را بابت قبوض جاریه از این جیب به آن جیب کنیم! تازه این کل ماجرا نیست؛ «وزیر نیرو با بیان اینکه هم اکنون ساز و کار اجرای این طرح در حال تدوین در سطح وزارت نیرو است، تبیین کرد: حتی وزارت نیرو آمادگی دارد برق مازاد بر مصرف این نیروگاه های خانگی را هم با یک قیمت مناسب و به صورت تضمینی خریداری کند!»
یعنی من فکر می کنم کسی ستون امروز ما را بخواند و از شدت خوشحالی ذوق نکند، باید مشاعرش را برای یک جنرال سرویس و تعمیرات اساسی نزد یک روانپزشک حاذق ببرد! البته تا این جای داستان همه اش به فکر افراد خوشبین و مثبت نگر بودیم ولی به هر حال باید به فکر آن گروه اول هم باشیم و نامردی است این نکته را نیز اعلام نکنیم که قیمت این تجهیزاتی را که وزیر محترم معرفی کرده اند، و قرار است علاوه بر صفر کردن مبلغ قبوض برق و گاز، در آمد زایی هم کند، دو سال قبل 6 میلیون تومان نا قابل بود!
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم: