در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
این ابزارهای تبلیغی که با رشد فزایندهای در حال تعدد و تکثرند، برآنند با تهیه و پخش برنامههای متنوع و جذاب و بهرهگیری از احساسات و فطرت انسانی در رقابتی شکننده، عرصه را بر فرهنگهای رقیب تنگ کرده، با در اختیار گرفتن افکار مخاطبان و تغییر نگرش در آنان رفتارشان را نیز کنترل کنند.
نسبت دین و رسانه
بیتردید یکی از عرصههایی که تلویزیون در سالهای اخیر به آن توجه ویژه نشان داده است، حوزه دین و مذهب است. در عصر حاضر در بسیاری از جوامع توسعه یافته و در حال توسعه، تلویزیون جای بسیاری از نهادها و موسسات را گرفته و به همین دلیل نهادهای مذهبی بخشی از کارکرد خود را به این رسانه سپردهاند تا نسبتی نو از تعامل مذهب و تلویزیون بهوجود آید.
اما ارتباط میان دین و رسانه و نحوه تعامل عینی آنها از موضوعات محوری و چندلایهای است که در چند دهه اخیر ذهن دینپژوهان و کارشناسان رسانه را به خود معطوف داشته است. گذشت زمان نشان داده نه تنها دین و رسانه با یکدیگر ناسازگاری ندارند، بلکه دین نیاز واقعی انسانهاست و آنها در هر مرحله از زندگی، آن را جستجو میکنند. دینباوران و مبلغان دین همواره با توجه به شرایط و فرصتهای تبلیغی، از رسانههای موجود برای نشر آموزههای اعتقادی خویش بهره بردهاند. برخی رسانهها نیز تحت تأثیر ضرورتهای ناشی از تبلیغ دین بهوجود آمدهاند و برخی نیز در پرتو این کاربری، رونق و رواج مضاعف یافتهاند. از اینرو، بهرهگیری از رسانهها و فناوریهای ارتباطی مناسب در جهت نشر و ابلاغ پیام دین نه داستان دیروز و امروز که سنتی دیرپا و مستمر است. براین اساس امروزه تعداد زیادی از رسانهها، بویژه شبکههای رادیویی و تلویزیونی، دستاندرکار انتقال و آموزش مفاهیم معارف دینی بوده و با وجود مشکلاتی که در مسیر آنها وجود دارد، مخاطبان بسیاری را به خود جلب کردهاند.
رویکرد دینی رسانه ملی
در جامعه ما نیز دین، بزرگ ترین سرمایه اجتماعی محسوب میشود، کشوری که اقوام گوناگون در آن زندگی میکنند و دین واحدشان باعث یکپارچگی آنها شده است. در سالهای گذشته تبلیغ دینی در ایران بیشتر از سوی رسانههای سنتی همچون مساجد، هیاتهای مذهبی، حوزههای علمیه و خانوادهها صورت میگرفت؛ اما بتدریج با گسترش شبکههای تلویزیونی، رسانهها نیز درگیر تولیدات دینی شده و بخشی از این وظایف را به عهده گرفتند.
براین اساس صداوسیما نیز از همان ابتدا، همواره بخش وسیعی از آنتن خود را به پخش برنامههای مختلف مذهبی و دینی همچون قرآن، اذان، سخنرانیها و مراسم مذهبی اختصاص داده است. برنامههایی که البته در گذشته بیشتر دارای کارکردهای مستقیم ارشادی و آموزشی بودند و هدفشان فقط آموزش مستقیم مسائل و آموزههای دینی به مخاطبان بود، از این رو نیاز چندانی به تنوع و خلاقیت در ساختار آنها احساس نمیشد. هرچند در این میان برخی از این برنامهها هم بسیار مورد توجه قرار گرفته و ماندگار شدند. برنامه «درسهایی از قرآن» حجتالاسلام قرائتی از این گونه بود؛ برنامهای که سالهاست مهمان خانههاست و همچنان با گذشت بیش از سه دهه به حیاتش ادامه میدهد.
برنامههای مذهبی با محور سرگرمی
اما برنامههای دینی و مذهبی رادیو و تلویزیون بتدریج و بخصوص در سالهای اخیر و در پاسخ به نیازهای مذهبی، دینی و اخلاقی مردم، علاوه بر آنکه به لحاظ کمی روندی روبهرشد یافت، از نظر کیفی نیز دستخوش تغییرات اساسی شد و کارکردهای ویژهای پیدا کرد. تهیهکنندگان و برنامهسازان دریافتند برنامههای مذهبی به همان اندازه که به متقاعد کردن مخاطب میپردازد، میتواند نقش سرگرمکننده و آگاهیدهنده نیز داشته باشد. اینگونه بود که عنصر سرگرمی به حوزه برنامههای دینی نیز راه پیدا کرد تا در کنار آموزش مستقیم، بر جذابیت آنها بیفزاید و برنامههای متنوعی در این حوزه متولد شد.
یکی از این برنامههای مبتکرانه «بچههای مسجد» است که با ساختار و سبکی جدید، درصدد بالابردن معنویات و آموزش مهارتهای زندگی از طریق مسجد به نوجوانان است. سازندگان این برنامه با هوشمندی، لحن و روایتی ساده برای این برنامه انتخاب کردهاند تا از این طریق هم مخاطبان نوجوان را پای تلویزیون بنشانند و هم بتوانند برنامهای پرنشاط و پرانرژی را روی آنتن ببرند.
در این برنامه کارشناسان مذهبی به پرسشهای نوجوانان در حوزههای گوناگون اجتماعی، اخلاقی، رفتاری، دینی و مذهبی پاسخ میدهند. یکی دیگر از بخشهای این برنامه، معرفی مساجد نمونه و الگو در سطح کشور است تا مخاطبان کودک و نوجوان با روحیات دینی و مذهبی هموطنان شهرهای مختلف کشور آشنا شوند. به هرصورت این برنامه با وجود برخی کاستیها، مسیر جدیدی در برنامهسازی دینی در تلویزیون محسوب میشد.
جذب مخاطب بر محور گفتوگو
در ادامه این روند، عنصر گفتوگو نیز به برنامههای معرفتی تلویزیون راه یافت تا شیوه جدیدی آزمایش شود؛ شیوهای که البته بسیار مورد توجه قرار گرفت و به نقطه عطفی در این سبک برنامهسازی تبدیل شد. اینگونه بود که برنامه «این شبها» متولد شد و از همان هفتههای نخست پخش، جای خود را میان بینندگان باز کرد و حتی به یکی از موفقترین برنامههای مذهبی تلویزیون تبدیل شد. رویکرد اصلی این برنامه شناسایی نیازهای معنوی و دینی مخاطبان و ورود به حوزههایی بود که افراد در زندگی روزمرهشان با آن درگیر هستند. امتیاز بزرگ این برنامه این است که با دعوت از کارشناسانی مجرب، شرایط استفاده هرچه بیشتر بینندگان از معارف ناب اسلامی را فراهم کرده و به سوالها و شبهههای دینی آنها با زبانی ساده و به دور از تکلف پاسخ میدهد.
اما عامل دیگر موفقیت این شبها به اجرای هنرمندانه علی درستکار باز میگشت. ورود بجا و بموقع در بحث، ایجاد چالش با کارشناسان برای بازتر شدن هرچه بهتر مباحث، پرهیز از اظهار نظرهای غیرکارشناسانه در مقابل مهمانان برنامه و واگذار کردن میدان تبیین کارشناسانه به استادان، از خصلتهای این مجری توانمند بود.
این شبها راه را برای تولید برنامههای گفتوگو محور معرفتی و مذهبی گشود تا برنامههای جذاب و موفق دیگری همچون «سمت خدا» از تلویزیون پخش شد. قالب برنامه معنوی و صمیمی سمت خدا نیز گفتوگو محور بود و براساس گفتوگوی یک مجری و یک کارشناس مذهبی در دکوری بسیار ساده صورت میگرفت. انتخاب دکوری ساده، تمهیدی هوشمندانه بود تا تمرکز بیننده را حفظ کرده و او را در فضای گفتوگو نگه دارد. این برنامه با بررسی مسائل و مشکلات روزمره و تاکید بر فطرت انسانی و صداقت، تاثیرگذاری و جذابیت بسیاری برای مخاطبانش ایجاد کرد. در موفقیت این برنامه هم مجری، نقش غیرقابل انکاری داشت چرا که برخلاف برخی مجریان، کمتر حرف میزد و بیشتر زمان برنامه را به کارشناسان اختصاص میداد و در برخی موارد با طرح پرسشهای کارشناسی گفتوگو را بخوبی به سمت موضوعات مرتبط پیش میبرد. اما یکی از دلایل موفقیت این برنامه استفاده از کارشناسان مجرب و توانمندی بود که قاعده استفاده از رسانه را آموخته و تسلط کافی به مباحث مطرح شده، داشتند.
سمت خدا تمام عوامل جذابیت یک برنامه مذهبی از مجری مسلط، کارشناسان متخصص و توانمند، فضایی معنوی و صمیمانه و موضوعات جذاب را با خود داشت و به همین دلیل موفق و ماندگار شد. با گذشت زمان و آزمون تجربههای جدید، کمکم پای موضوعات حساستر نیز به این برنامهها باز شد تا مسیر جدیدی گشوده شود. برنامه «گلبرگ» که محور اصلیاش بررسی و آسیبشناسی روابط دختران و پسران و خانواده و زن و شوهرها از منظر آموزههای دینی است، یکی از پرمخاطبترین برنامههای تلویزیون به شمار میآید. استقبال از این برنامه حکایت از نیاز جامعه و بخصوص جوانان به طرح این موضوعهای فراگیر در قالبی اخلاقی و دینی دارد؛ موضوعات اجتماعی و اخلاقیای که شاید جای آن تا پیش از این در میان برنامههای آموزشی و معرفتی صداوسیما خالی بود.
سخن پایانی
هرچند گروهی از کارشناسان، رسانههای مدرن را در حوزه ارتباطات دینی، رسانههایی دست دوم تلقی میکنند و در مقابل عدهای یکسره به توانمندیهای رسانههای جمعی نوین چشم امید دوخته و آن را بهترین ابزار برای آموزش نسل جوان میدانند، با این همه درخصوص تاثیرگذاری و نفوذ رسانه در حوزه آموزش دینی هیچ شکی وجود ندارد. براین اساس، رسانهها با پشت سرگذاشتن فراز و نشیبهای گوناگون در حوزه ساخت برنامههای مذهبی، همچنان به تلاش خود و آزمون راههای جدید انتقال پیام در قالبهایی متنوع و جذابتر ادامه میدهند.
در این میان یکی از چالشهای مهم رسانه به محدود بودن ظرفیت آن برمیگردد و دست اندرکاران برای انتقال پیام از طریق تلویزیون باید از یک سو به نوع و محتوای پیام و از سوی دیگر به ساختار رسانه توجه بیشتری داشته باشند. هر رسانه توانمندیهایی دارد که باید در برنامهسازی روی آن تاکید شود و در صورتی که بدون این شناخت و آگاهی برنامهای تولید شود، تاثیر معکوس به جای میگذارد. از این منظر تلویزیون زمانی میتواند در تولید برنامههای سرگرمکننده و آموزشی در حوزه دین موفق عمل کند که در کنار آموزش، نگاه ویژهای هم به سرگرمی، اطلاعرسانی و جنبههای هنری برنامهها هم معطوف کند. با رعایت این الگو، مخاطبان اینگونه برنامهها را طیف گستردهتری از مردم تشکیل خواهند داد و این هدفی است که هر رسانهای در پی رسیدن به آن است.
عرفان جلالی / گروه رادیو و تلویزیون
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد