در ادبیات کم نیستند داستانهایی که به موضوع مهاجرت پرداختهاند. آنچه ادبیات مهاجرت را جذاب میکند تقابلی است که نویسنده میان نگاهش به سرزمینی که به آن سفر کرده و وطن خودش ایجاد میکند یا نگاه متفاوت نویسنده هجرت کرده به سرزمینی که پیشتر برای خواننده آشنا نبوده یا تصویری رایج از آن داشته است.
هدف از مهاجرت آشکار است؛ بهره بردن از آزادی و برای بیان حرفهایی که در وطن نمیشود زد یا باید با احتیاط زده شود. اصلا دور از ذهن نیست که اگر پابلو نرودا در وطنش میماند خیلی سریع کشته میشد و ادبیات دوستان بسیاری از شعرهای ظریفش بیبهره میشدند.
از طرفی کشف مکانها و آدمهای جدید نیز از دلایل مهاجرت است؛ همینگوی را نمیشود بدون سفرهایش تصور کرد.
اینکه چه چیز موجب مهاجرت یا تبعید میشود، موضوعی است جدا اما به طور خلاصه میتوان دلایلی مثل جنگ، تغییر حکومت یا شرایط بهتر زندگی در کشوری غیر از وطن نویسنده را برشمرد.
آثار نویسندگانی که مهاجرت کردهاند اغلب به دلایل مهاجرت، سختی و دشواری مهاجرت و زندگی به عنوان یک مهاجر در وطن دوم میپردازند. برای همین ورود موضوعاتی چون تنهایی، غریبه بودن و بیگانگی، تضاد فرهنگی و حتی نوستالژی در این آثار عجیب نیست.
یکی از عمده مسائلی که منجر به مهاجرت و تبعید شده جنگ بوده و در این میان شاید جنگ جهانی دوم بیش از همه بر دنیای ادبیات، بویژه نویسندگان آلمانی تاثیر گذاشته باشد. برتولت برشت (نمایشنامه نویس بزرگ و نویسنده «آدم، آدم است»)، هرمان هسه (نویسنده «گرگ بیابان»)، توماس مان (نویسنده «مرگ در ونیز»)، هانا آرنت و اشتفن تسوایک از جمله نویسندگان ضدنازی هستند که با قدرت گرفتن این حزب راهی جز ترک وطن نداشتند. جالب اینجاست که نوشتههای این نویسندگان پس از مهاجرت، تاثیر بسیار زیادی بر احساسات ضدنازی در سراسر دنیا گذاشت.
با این حال تصور اینکه مهاجرت و تبعید موضوعی جدید در ادبیات و مربوط به 100 سال اخیر بوده، امری اشتباه است. آنچه در ادامه میخوانید معرفی چند نویسنده معروف از دوران باستان و زمان دانته تا امروز است که بنا به دلایل مختلف مجبور به ترک کشور خود شدهاند.
ـ دانته که با «کمدی الهی» شهرت دارد شاعر و سیاستمدار هم بود. او به دلیل سیاسی و حمایت از امپراتور مقدس روم مجبور به ترک فلورانس شد. این تبعید تا پایان عمر دانته ادامه داشت و تاثیرش را میتوان بر شاهکار او یعنی کمدی الهی مشاهده کرد. دانته نیز مانند شخصیت اصلی این رمان در جهنم به جستجوی مامنی میگردد.
ـ «موهبتی است که ذهن انسان به هر جا که بخواهد پر میکشد»، این جمله را اوید، یکی از بزرگان شعر ایتالیا گفته است. دلیل تبعید اوید مشخص نیست. برخی گفتهاند اشعار عاشقانه او برای دورانش خیلی تندوتیز بوده. برخی هم یکی از شعرهای او در مخالفت با امپراتور وقت را دلیل این سفر ناخواسته میدانند.
ـ ولتر با نام اصلی فرانسوا ـ ماری آرو در فرانسه شناخته شده بود اما وقتی برای بار دوم به زندان مخوف باستیل افتاد، نام مستعار ولتر را انتخاب کرد. او منتقد سرسخت دولت و اشراف بود و برای همین به لندن مهاجرت کرد اما در آنجا هم از انتقاد از شرایط اجتماعی و سیاسی دست نکشید و باز هم دچار دردسرهایی شد.
ـ لرد بایرون از شعرای بزرگ بریتانیاست اما زندگی بیسروسامان و بدهیهای فراوانش منجر به این شهر که از انگلستان فرار کند و به ژنو برود و در آنجا با پرسی شلی، شاعر بزرگ و همسرش مری شلی آشنا شود. مری شلی خالق «دراکولا» است که این رمان تاثیرگذار را در یک مبارزه طلبی از سوی بایرون در شبی بارانی نوشت.
ویکتور هوگو با رمان بزرگ «بینوایان» شهرت دارد. این نویسنده و مرد سیاست فرانسوی به دلیل مخالفت و انتقاد از ناپلئون و ملکه ویکتوریا مجبور به ترک وطنش شد. بعدا تبعید او بخشیده شد اما هوگو غرورش را زیر پا نگذاشت و از بریتانیا به فرانسه بازنگشت. او بینوایان 1200 صفحهای را در همین تبعید نوشت.
ـ اسکار ویلد با «پرتره دوریان گری» و «سالومه» شهرت دارد. اما در بریتانیای قرن نوزدهم کسی تاب تحمل این چهره متفاوت را نداشت. برای همین او با جیبی خالی راهی فرانسه شد اما تبعید اثر خودش را گذاشته بود و وایلد در فرانسه تقریبا بجز «اهمیت ارنست بودن» کاری مهمی ننوشت.
ـ دی. اچ. لارنس با دو رمان مهم «زنان عاشق» و «عشاق بانو چترلی» شهرت دارد. او که از منتقدان سرسخت جنگ بود همیشه مورد آزار دولت انگلستان قرار میگرفت برای همین هم راهی سفر شد. مهاجرت لارنس مقصد مشخصی نداشت و در استرالیا، ایتالیا، سریلانکا، آمریکا، مکزیک و جنوب فرانسه زندگی کرد و هرگز از نوشتن دست نکشید.
ـ ارنست همینگوی نامی بسیار آشنا برای دوستداران ادبیات است. او نویسنده «پیرمرد و دریا» و «وداع با اسلحه» است. او زاده آمریکاست اما در جنگ به عنوان راننده آمبولانس در ایتالیا خدمت کرد و بعد از مجروح شدن به پاریس رفت و به عنوان روزنامه نگار مشغول به کار شد. بعد از آن هم به طور خودخواسته دیگر به وطنش بازنگشت و آزادی جاری در پاریس را به آغوش کشید. پاریس محل وقوع رمان معروف او The Sun Also Rises است.
ـ تی. اس. الیوت (شاعر «سرزمین هرز») و پابلو نرودا (شاعر برنده نوبل اهل شیلی)، میلان کوندرا (نویسنده «سبکی غیرقابل تحمل زندگی») و گونتر گراس (نویسنده برنده نوبل ادبیات «طبل حلبی») از دیگر نویسندگان و شاعرانی هستند که تمام یا بخشی از زندگی خود را به دور از وطن گذراندند و به فعالیت ادبی خود ادامه دادند.
مهاجرت به هر دو شکل خودخواسته و اجباری اش مسالهای تلخ است و واقعا چیزی سختتر از ترک وطن وجود ندارد. اما انگار نامهایی که در بالا ذکرشان رفت و آثاری که به آنها اشاره شد، به جز در سرزمینی غیر از وطن نویسنده مجال آفریده شدن نداشتند، تلخ است اما انگار ادبیات بدون مهاجرت چیزی کم دارد.
حسین عیدیزاده - جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین هشدار داد
با کورش علیانی درباره اجرا و کارشناسیاش در چند برنامه محور مقاومت گفتوگو کردیم
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با سفیر ایران در روسیه مطرح شد