سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
ایلام سرزمین مردان روزهای سخت و خطه مقاومت، میزبان برگزاری جشنواره شعر و داستان جوان است که هر سال از سوی حوزه هنری در یکی از استانهای کشور برگزار میشود. این جشنواره سال گذشته در مازندران به نام سلمان هراتی برگزار شد و حالا هم که به ایلام آمده، به پاس رشادتهای مردمان دلیر این سرزمین مهد پایداری نام گرفته است.
ساعت حدود 4 بعد ازظهر است که به ایلام میرسیم. هوا آنقدر دلچسب است که دلت میخواهد در مسیر باد بایستی تا نسیم پاییزی ملایمی که میوزد صورتت را نوازش کند.
خیلی زود هتل زاگرس پر از شور و شوق شاعران و نویسندگان جوانی میشود که در کنار استادان پیشکسوت به گفتوگو مشغولند، شعر میخوانند و از داستانهایشان میگویند و قرار است پس از گپ و گفتی دوستانه به کارگاههای شعر و داستان بروند.
یوسفعلی میرشکاک، سعید بیابانکی، محمد رمضانی فرخانی، سید احمد نادمی، سید اکبر میرجعفری، علیرضا لبش و بسیاری از دیگر شاعران مطرح، مشغول گفتوگو با شاعران جوان هستند، اما از میان داوران بخش داستان و نویسندگان کسی در جمع حاضر نیست و امیرحسین فردی به تنهایی بار نبود همه آنان را به دوش میکشد و شده پاسخگوی حرفها و سوالات شاعران جوان.
کمال شفیعی، دبیر جشنواره هم مدام در حال آمد و شد است. هماهنگیها را انجام میدهد، به کارهای اجرایی میرسد و به سوالات خبرنگاران و شاعران هم پاسخ میدهد.
رسانهها، فرهنگ را دریابند
فردی هم با همان تواضع و مهربانی همیشگیاش مشغول پاسخگویی به نویسندگان جوان و خبرنگاران است. صبر میکنم تا کارگاهها شروع شود و بتوانم با خیال آسوده با او صحبت کنم. وقتی درباره برگزاری جشنواره در ایلام از وی میپرسم، پاسخ میدهد: استعداد شاعران و نویسندگان استان ایلام، کمتر از شاعران پایتخت نیست و بر همین اساس تصمیم گرفتیم نگاه برابری به نویسندگان و شاعرانی که در استانها و مرکز وجود دارند، داشته باشیم.
وی که سابقه طولانی در فعالیتهای مطبوعاتی دارد، میافزاید: برگزاری جشنواره بخشی از ماجراست و اطلاعرسانی بخشی مهمتر از آن. از رسانهها متوقع هستیم ما را در این زمینه یاری کنند، چرا که اگر بهترین و عمیقترین کارها انجام شود و اطلاعرسانی صورت نگیرد، گویی هیچ کاری انجام نشده است. فرهنگسازیها در هیچ عرصهای بدون اطلاعرسانی به نتیجه نمیرسد و اگر رسانهها همکاری کنند جشنوارهها هم رنگ و بوی دیگری میگیرند.
آینده روشن شعر زنان
یوسفعلی میرشکاک هم که از داوران بخش شعر کلاسیک این جشنواره است از مطالعه آثار شاعران جوان ابراز خرسندی میکند و میگوید: وقتی شعرهای شاعران جوان را خواندم، نسبت به آینده شعر کشور امیدوار شدم، اما آنان باید دقت کنند به آنچه در حال حاضر دارند قانع نشوند و به دنبال پیشرفت باشند.
به گفته وی، شعر شاعران زن در مقایسه با مردان، رشد کیفی بهتری داشته که بسیار امیدوارکننده است. برگزاری کارگاههای شعر پس از پایان یافتن جشنواره یکی از دیگر نکاتی است که میرشکاک بر آن تاکید میکند و میافزاید: کارگاههای شعر باید به صورت هفتگی در سراسر کشور برگزار شوند تا همه شاعران فرصت رشد داشته باشند و جرح و تعدیل و نقد را بیاموزند.
وی ادامه میدهد: در چنین جشنوارههایی شاعران کنار هم قرار میگیرند، جلوه میکنند و از هم تاثیر میگیرند. از طرف دیگر، جشنوارهها موجب پررنگ شدن فعالیتهای استانها میشوند و از کوچ شاعران به پایتخت جلوگیری میکنند.
الگوی شعر جوان
از وی میخواهیم تعریفش از شعر را برای شاعران جوان بگوید. میرشکاک پاسخ میدهد: شاعران جوان برای فهم بهتر شعر به مطالعه آثار شاعران بزرگی چون حافظ بپردازند. اگر شاعران جوان قصد دارند معنی واقعی شعر را بفهمند تنها یک راه دارند و آن هم فهم همین یک بیت حضرت حافظ است که میگوید:
بیا و حال اهل درد بشنو/ به لفظ اندک و معنی بسیار... حافظ تمام آنچه را یک شاعر باید انجام دهد، در قالب همین یک بیت بیان کرده است، چون درد انسان متفکری که آشنا به همه دردهاست را بیان میکند. حافظ بهترین الگو برای شاعران است.
مضامین تکراری، آفت شعر جوان
البته همه داوران جشنواره شعر جوان این نظر را ندارند و از آثار انتقاد هم میکنند و میگویند شعر جوان امروز نیاز به آسیب شناسی دارد. سید احمد نادمی، شاعر برجسته کشورمان که یکی از داوران بخش شعر سپید این جشنواره است، میگوید: یکنواختی در مضامین شعری جوانان از جمله مسائلی است که اگر با همین روند ادامه پیدا کند فضای شعری آینده را با مشکل مواجه میکند.
این یکنواختی که در زبان و فضای شعرها به وفور دیده میشود از طرفی داوری را دشوار میکند و از دیگر سو نمیتواند الگویی مناسب برای آینده شعر کشور بیافریند. البته این مشکل مختص به جشنواره مهد پایداری نیست و ابعادی گستردهتر دارد. فضای ادبی کشور به سمت و سویی رفته که در این مسیر افتاده ایم و شاهد این تکرارها هستیم.
وی میافزاید: میتوان گفت این مورد یکی از آسیبهای فضای مجازی است، هر چند رسانههای فراوان با برد زیاد و گسترده، صداها را بدون واسطه به مخاطب میرسانند، اما این راحتی کار، آسیبهایی هم دارد که یکی از آن ها، کمرنگ شدن رابطه شاگرد و استادی است.
پای صحبت شاعران جوان
در این میان شاعران جوان حاضر در جشنواره هم هر کدام حرف و سخنی دارند که درباره جشنواره بگویند. مجتبی دارابی، شاعر جوان استان قم چهارمین دوره است که در جشنواره حضور دارد.
نکته: هر چند جشنوارههای شعر کاستیها و آسیبهایی دارند، اما خوبیهایشان هم زیاد است. یکی همین که مجالی برای نویسندگان و شاعران جوان فراهم میآورند تا دیداری تازه کنند، رابطه استاد و شاگردی دوباره جانی بگیرد و به ادبیات هم روحی تازه ببخشد
وی درباره برگزاری این جشنواره میگوید: جشنواره هر عیبی که داشته باشد حسن بزرگی دارد که آن را میپوشاند. حسن بزرگش این که شاعران جوان یکدیگر را میبینند و با هم بیشتر آشنا میشوند. آخرین آثارشان را برای هم میخوانند و ارزیابی خوبی از آثار خود پیدا میکنند و اشکالاتشان برطرف میشود.
وی میافزاید: ناگفته نماند که جشنواره آسیبهایی هم دارد. هر دوره شاعران سال گذشته در جشنواره حضور پیدا میکنند و این نشان میدهد تعداد شاعران خوب حاضر در جشنواره از زمانی متوقف شده است.
البته قبول دارم تدابیری هم برای این موضوع اندیشیده شده و همین موضوع شرایط سنی که مطرح است عرصه را برای حضور همیشگی یک شاعر میبندد، اما باز هم در این زمینه باید راهکارهایی اندیشیده شود. دارابی هم مانند اغلب حاضران در جشنواره از برگزاری کارگاههای شعر در استانها استقبال میکند و میگوید: ارتباط ما با اغلب استادان شعر کم است و حتی بسیاری از دوستان آنها را سالی یکبار در همین جشنواره میبینند. بهتر است کارگاهها طی سال در استانها برگزارشود.
باز هم به ایلام بیایید
صدیقه مرادزاده، شاعر جوان ایلامی است که سال گذشته یکی از برگزیدگان این جشنواره بوده و در جشنواره شعر فجر هم رتبه کسب کرده است.
وی از برگزاری جشنواره در استان ایلام ابراز خرسندی میکند و میگوید: برگزاری جشنوارهها در استانهای جنوبی و غربی اتفاق خوبی است که کم میافتد. امیدوارم این اتفاق استمرار پیدا کند و باز هم شاهد برگزاری جشنوارههای ادبی و هنری در ایلام باشیم.
وی ادامه میدهد: وقتی جشنواره در ایلام برگزار میشود بهتر است برای آمد و رفت شاعران و نویسندگان جوان مانند گذشته برنامهریزی میشد، چون ایلام با اغلب استانها فاصلهای طولانی دارد و خیلی از شاعران نتوانستند در این مراسم حضور پیدا کنند.
کارگاههای فراموش نشدنی
فاطمه زنده بودی، نویسنده جوانی است که از استان بوشهر به جشنواره آمده است. وی که برای دومین بار در این جشنواره شرکت کرده است، میگوید: حضور خانم تجار در کارگاهها برایم لذتبخش بود و هرگز این اتفاق را فراموش نمیکنم. کاش طی سال برنامههایی باشد و خانم تجار به استان ما بیایند و کارگاه داشته باشیم تا مثل امروز نقاط ضعف و قوت خود را پیدا کنیم.
به سرغ راضیه تجار میروم تا نظر وی را درباره این موضوع جویا شوم. دور و برش پر است از نویسندگان جوانی که داستان به دست ایستادهاند تا درباره آثارشان با وی صحبت کنند. جلو میروم و درخواست این نویسنده جوان را با وی در میان میگذارم.
وی با لبخند میگوید: اگر برنامههایی برای حضورم در استانها و برگزاری کارگاه برای نویسندگان جوان گذاشته شود از آن استقبال میکنم و با کمال میل سعی میکنم به آنها کمک کنم. چون حوزه هنری با برگزاری این جشنواره اقدام مناسبی انجام داده و استعدادهای بسیاری را کشف میکند، اما این افراد نیاز به پیگیری و استمرار فعالیتهایشان در کنار نویسندگان بزرگتر دارند. من با کمال میل حاضرم کارگاهها را برگزار کنم و حمایت انجمن قلم را هم به این نویسندگان تضمین میکنم.
عضو هیات مدیره انجمن قلم ایران میافزاید: بعضی جشنوارهها آنقدر فقیر هستند که هیچ داستانی را به عنوان برگزیده اعلام نمیکنیم، اما در این جشنواره بیش از 3 نفر را به عنوان برگزیده معرفی کردهایم که این موضوع بیانگر قوت آثار رسیده است.
کارگاهها ادامه پیدا کند
مونا اسکندری، نویسنده جوانی که کتاب «پنجره نزدیک سقف» از او به چاپ رسیده است هم میگوید: انتشاراتیها به جوانانی که شناخته شده نیستند، اعتماد نمیکنند در صورتی که ممکن است این جوانان آثار بسیار خوب و ارزندهای داشته باشند و این بیاعتمادی باعث میشود انگیزهشان را از دست بدهند.
اسکندری یکی از راههای حمایت از نویسندگان و شاعران جوان را چاپ شدن آثارشان میداند و میافزاید: یکی دیگر از راههای حمایت حوزه هنری پس از برگزاری جشنواره این است که کارگاههای آموزشی پس از برگزاری جشنواره نیز ادامه داشته باشند. وی برگزیدگان جشنواره شعر و داستان جوان را از نتایج کلاسها و کارگاههای حوزه هنری دانسته و میگوید: مطمئنا پس از پایان جشنواره این امید است که کلاسها و کارگاههای آموزشی ادامه داشته باشند.
بسیاری بر این گمان هستند که جشنواره زدگی آسیب هنر و ادبیات امروز است؛ هر چند جشنوارهها آسیبهایی هم داشته باشند خوبیهایشان هم زیاد است. یکی همین گعدههایی که میشود مجالی برای نویسندگان و شاعران جوان تا هم دیداری تازه کنند و شاید هم همان رابطه استاد و شاگردی روزگاران قدیمتر که شاعران و نویسندگان بسیاری را پرورده بود دوباره جانی بگیرد و به ادبیات هم روحی تازه ببخشد. از طرفی دیگر جشنوارهها میشوند چراغ راه ما برای تعیین مسیر آینده ادبیات. اینکه یادآوری شود شعر به ورطه تکرار افتاده، اینکه کارگاهها استمرار پیدا کند و سایر حرفهایی که گفته میشود راه را بر تعالی ادبیات کشوررمان میگشاید. مانند جشنواره شعر و داستان جوان مهد پایداری که بسیاری از معضلات را عیان کرد و حال میشود برایشان دنبال چاره بود.
کارگاههای تخصصی شعر و داستان و ادبیات کودک و نوجوان از دیگر برنامههای این جشنواره بود که در بخش شعر یوسفعلی میرشکاک، محمد رمضانی فرخانی و محمود حبیبی کسبی و در بخش داستان علیرضا لبش و کیوان امجدیان و در بخش ادبیات کودک و نوجوان بابک نیکطلب به نقد و بررسی آثار داستانی راهیافته به مرحله نهایی جشنواره پرداختند.
زینب مرتضایی فرد / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد