سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
مدتی است که بیشتر در فیلمهای تلویزیونی حضور داشتهاید. درست است؟
بله، چون در این زمینه پیشنهادات بیشتری داشتم.
خب فکر نمیکنید تلهفیلمها به نوعی دچار شتابزدگی هستند؟
بله، متاسفانه این مساله در این نوع آثار وجود دارد که باید اصلاح و همینطور باید بودجه تلهفیلمها بیشتر شود. در حال حاضر بودجهای که به این نوع آثار تعلق میگیرد، همان بودجه قبل است و تغییری نکرده و از طرفی وقتی سرعت کار بالا میرود، همچنین ساده و شتابزده انجام میشود و در نتیجه کار خوب از آب درنمیآید. البته برخی کارگردانها واقعا دلسوزانه کار میکنند.
شما به عنوان یک بازیگر با این پدیده نوظهور موافق هستید؟
بله خوب است، اما به شرط آن که این پدیده را جدی بگیرند و صرف این که تنها کاری ساخته شود به آنها نگاه نشود و اگر جدیتر به این مساله نگاه کنیم قطعا اتفاقات بهتری خواهد افتاد.
برخی فکر میکنند این پدیده حکم «مشق شب» را دارد. با این نظر موافقید؟
خیر. به نظرم به هیچ وجه تلهفیلم یک مشق شب نیست، زیرا تلویزیون جایی برای مشق کردن نیست. کسانی که قبلا مشقشان را انجام دادهاند، باید در تلویزیون فعالیت کنند. چون ما با مخاطب روبهرو هستیم؛ مخاطبی که کارها را میبیند، فکر میکند و بعد قضاوت میکند. به هر حال تلهفیلم یک مشق نیست و باید خیلی جدیتر از اینها با آن برخورد کرد.
امروز برای انتخاب کارهایتان چه ایدهآلهایی دارید؟
ایدهآلهایم نسبت به گذشته فرق چندانی نکرده است. در وهله اول داستان برایم مهم است؛ از این نظر که هدفی در آن مشخص باشد و بعد کارگردان از این نظر که چقدر نسبت به کاری که میکند، اشراف دارد و سرانجام هم نوع نقش و تاثیری که در طول قصه میگذارد.
تا به حال این اتفاق برایتان افتاده است که هنگام کار یا در ابتدا فیلمنامه به طور کامل به دستتان نرسد؟
بله. حتی در حد سیناپس هم بوده و متاسفانه این مساله هم در کار ما جاافتاده است.
با این موضوع چطور کنار میآیید؟ از این نظر انتخاب کارها برایتان دشوار نمیشود؟
چرا، اما این دیگر به اعتقادی که من بازیگر نسبت به کارگردان آن کار دارم، برمیگردد. البته میشود یک پیشبینیهایی نسبت به قصه داشت، اما خب کامل نیست. ولی در نهایت این شیوه از کار، اصولا غلط و خیلی بهتر است که فیلمنامه کامل و درست به بازیگر ارائه شود تا بازیگر هم بتواند نسبت به نقشش تحلیل و شناخت درستی پیدا کند.
فکر میکنم بازی مقابل دوربین آن هم با یک فیلمنامه ناقص به مراتب سختتر از کارهای دیگر است.
بله، در اینگونه کارها بازیگر باید از تخیلش استفاده کند و در یک جمله میتوانم بگویم معجزه میکنیم تا بالاخره بتوانیم یکجوری به آن نقش نزدیک شویم.
فکر میکنید مخاطب به واسطه کدام نقش بیشتر شما را میشناسد؟
تا به حال به این مساله فکر نکردهام. اما من با همه نقشهایم به معنای واقعی زندگی کردهام و آنها را دوست دارم. امیدوارم مخاطبم هم با آنها ارتباط برقرار کرده باشد.
شما چقدر نسبت به سلایق مخاطبان امروزی تلویزیون آشنا هستید؟
فکر میکنم سلایق آنها را خیلی خوب میشناسم و این را میدانم که ما در مقابل آنها مسوولیم و برایشان کار میکنیم. کارهایمان نباید خیلی سادهانگارانه و خیلی سخت باشد که مخاطب چیزی متوجه نشود.
کمی هم در مورد سریال زیر تیغ با هم صحبت کنیم. تجربه این کار برایتان چطور بود؟
در وهله اول کار با کارگردانی مثل محمدرضا هنرمند بسیار برایم حائز اهمیت و خوشایند بود و خوشحالم که با او کار کردهام.
از چه نظر این تجربه برایتان دلپذیر بوده است؟
به نظرم شیوه کار هنرمند بسیار تازه و جالب آمد و او جزو کارگردانهایی است که میداند چه کار میکند و چه میخواهد. جالب است بدانید در ابتدای کار مواردی را که هنرمند به عنوان کارگردان به من گوشزد میکرد حتی یک جاهایی مرا اذیت میکرد و دائم با خودم میگفتم چرا باید این کار را انجام دهم اما بعد از تدوین و در طول پخش سریال متوجه حساسیتهای او شدم و فهمیدم که چقدر درست همه مسائل را کنترل کرده است.
مهمترین راز ماندگاری سریال زیرتیغ از نظر شما؟
عوامل زیادی را میتوان نام برد، مانند داشتن عوامل حرفهای و خوب، همدل بودن تمام گروه و داستان بکر و متفاوت آن.
اگر بخواهید این مجموعه را در یک جمله تعریف کنید، چه خواهید گفت؟
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد.
سعید داخ را چطور تعریف میکنید؟
بازیگری بلد نیستم و هنوز نیازمند تجربههای تازهام.
شما در رشته تئاتر نیز تحصیل کردهاید. هنوز هم در این زمینه فعالیت میکنید؟
بله. آخرین کارم در این زمینه نمایش «گلبانگ سربلندی» به کارگردانی سعید شاهپوری بود که در تالار وحدت آن را اجرا کردیم و در آن نقش جبرئیل را داشتم که راوی قصه هم بود.
در مورد کارهای تصویری چطور. آخرین کارتان چه بود؟
در تلهفیلم «داستانهای ناتمام دنیا» به ایفای نقش پرداختم که کارگردانش هم آقای صادق پروین آشتیانی بود.
گفتید که هنوز نیازمند تجربههای تازه هستید. به نظرتان حرکت در سرازیری راحتتر است یا در سربالایی؟
سرازیری راحت است به شرط آن که معنایش سقوط نباشد ولی به هر حال ما سربالایی را انتخاب کردهایم و هنوز هم داریم میرویم، گاهی خسته میشویم و گاهی دلگیر ولی باز هم دلمان نمیخواهد به سرازیری بیفتیم.
فکر میکنید تا انتها هم در همین مسیر خواهید رفت؟
آینده را که نمیشود پیشبینی کرد. ولی چیزی که مطمئنم این است که دوست دارم در کارم تجربههای متفاوتی داشته باشم تا بعدها از نگاه کردن به پرونده هنریام راضی باشم.
شما تا امروز توانستهاید متفاوت عمل کنید یا بهتر است بگویم انتخاب کنید؟
نمیدانم. اما مطمئنم که تلاش خودم را کردهام.
محبوبه ریاستی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد