درباره زندگی ستاره بسکتبالی که با ایدز مبارزه کرد

تنها دوبار زندگی می‌کنیم

زندگی پر از موفقیت‌ها و شکست‌های مختلف است. برای عبور از شکست و رسیدن به موفقیت انسان‌ها به روحیه بالا و قوای ذهنی فراوانی نیاز دارند. ویروس اچ آی وی و بیماری ایدز از آن جمله بیماری‌هایی است که افراد مبتلا به آن باید به جنگ با عوامل متعددی بپردازند. داستان آن دسته از افرادیکه به مقابله با این بیماری می‌پردازند، شرح حال انسان‌های شجاعی است که با مقاومت مثال زدنی خود بار دیگر به زندگی بازگشته‌اند. مجیک جانسون ستاره تیم بسکتبال لیکرز نمونه بارز این افراد است.
کد خبر: ۳۷۰۴۷۹

مسلما برای طرفداران تیم لیکرز روز 7 نوامبر سال 1991 یکی از تلخ‌ترین روزهاست. جانسون که ستاره‌ آن روزهای تیم بود، در مصاحبه‌ای تلویزیونی اعلام کرد که به ویروس اچ آی وی مبتلاست و مجبور است که از دنیای بسکتبال خداحافظی کند.خودش آن روزها را این‌گونه توصیف می‌کند:

« روز 26 اکتبر 1991 مایکل مِلمَن پزشک تیم، بدون هیچ توضیحی از من خواست تا به مطبش در لس آنجلس بروم. در کمال تعجب دکتر اعلام کرد که به این ویروس مبتلا شده‌ام. مطمئنا آن دو ساعت نزد دکتر مِلمَن، سخت‌ترین لحظات عمرم بود.در همان حال به همسرم کلی نیز فکر می‌کردم زیرا دو ماه بود که از مدت بارداری‌‌اش می‌گذشت و ترس آن را داشتم که همسر و فرزندم نیز مبتلا شده باشند. زمانی که به خانه رسیدم تنها دعا کردم که او مرا ترک نکند. وقتی موضوع را برایش تعریف کردم، گریه کرد و او هم مثل من همان نگرانی در مورد خودش و بچه را داشت. وقتی به او گفتم که حق دارد من را ترک کند، ضربه محکمی به صورتم زد و گفت: ما با هم و در کنار هم مبارزه می‌کنیم.»

5 روز بعد جواب آزمایش کلی منفی بود و از همان موقع بود که جانسون راه خود برای مبارزه با این ویروس را آغاز کرد. برای کسب راهنمایی بیشتر به سراغ الیزابت گلاسر موسس بنیاد شناسایی ایدز رفت. الیزابت در سال 1981 به دلیل انتقال خون ناسالم به ایدز مبتلا شده بود.جانسون می‌گوید اگرچه او در حال مرگ بود؛ اما با جملات امید بخشش از من خواست تا با این ویروس مبارزه کنم. تصمیم او برای مقابله با این ویروس پس از دیدار با الیزابت بیش از پیش قطعی‌تر شد و چند ماه بعد بنیاد مجیک جانسون برای مبارزه با بیماری ایدز را تاسیس کرد. تمرکز اصلی او در این بنیاد، آموزش و آگاهی دیگر افراد بخصوص سیاهپوستانی همچون خود در مورد ویروس اچ آی وی و بیماری ایدز در جامعه آمریکا بود. از طرف دیگر اهمیت کار او زمانی نمود بیشتر پیدا کرد که طبق آمارهای رسمی، ایدز یکی از عوامل اصلی مرگ بین جامعه سیاهپوستان آمریکا بود. در آن زمان تقریبا نیمی از افراد تازه مبتلا شده به ایدز را سیاهپوستان تشکیل می‌دادند که یک سوم از آنها بین زنان بود. جانسون اعلام کرد که هدف او کاهش این آمار بین سیاهپوستان و در کل آمریکا است.

این خبر به سرعت در صدر اخبار رسانه‌های آمریکا قرار گرفت چرا که تا آن روز کمتر کسی به موضوع اطلاع‌رسانی در مورد ایدز در میان جامعه سیاهپوستان آمریکا پرداخته بود. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان به دلیل آن که جانسون چهره‌ای شناخته شده بین مردم بود، تلاش او برای مبارزه با این بیماری نشان داد اچ آی وی بیشتر از آن که موجب شرمندگی و خجالت افراد باشد، یک ویروس بیماری‌زا است. او با برگزاری کنفرانس‌های متعدد در سرتاسر کشور به مردم آموخت که تفاوت فراوانی بین ویروس اچ آی وی و بیماری ایدز وجود دارد.این ویروس به ایدز ختم می‌شود؛ ولی لزوما خودش‌کشنده نیست. همین موضوع امید تازه‌ای در دل افرادی ایجاد کرد که از اظهار آشکار بیماری خود ترس داشتند. وی در آن سال‌ها با شرکت دارویی آبوت یک مشارکت 60 میلیون دلاری به راه انداخت که هدفش کاهش بیماری ایدز طی 5 سال آتی بین سیاهپوستان آمریکا بود.

وی در سال 1992 به کمیته ملی مبارزه با ایدز پیوست؛ ولی 8 ماه بعد به دلیل آن‌که اقدامات این کمیته برای مبارزه با این بیماری را کافی نمی‌دانست از آن جدا شد. وی همچنین در سال 1999 سخنگوی اصلی کنفرانس روز جهانی ایدز در سازمان ملل بود و هم‌اکنون به عنوان سفیر صلح سازمان ملل به فعالیت می‌پردازد.

حال 19 سال از آن اتفاق می‌گذرد و جانسون همچنان سالم و سرزنده است و یکی از رهبران مدنی در لس آنجلس به حساب می‌آید. او همچنین مفسر بازی‌های بسکتبال NBA است و موسسه تحت کنترلش ارزشی در حدود 750 میلیون دلار دارد که همین امر موجب شده او فردی موفق در تجارت نیز باشد. بیشتر اوقات به عنوان تماشاچی از بازی‌های لیکرز دیدن می‌کند و مسلما زندگی خوب و خوشی با همسر و اروینا و الیسا دو فرزندش دارد. شرح حال کوتاه و مختصر مجیک جانسون روایت انسان‌هایی بود که به مبارزه با دشمنی پرداختند که پیش از جسم، روح و روانشان را نشانه گرفته بود. جانسون به بسیاری از بیماران همچون خودش نشان داد می‌توان با روحیه بالا و اعتماد به نفس به جنگ بیماری رفت که بسیاری حتی از بیان آشکار آن احساس شرمندگی می‌کنند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها