سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
البته اگر خانواده دختر اوضاع مالی خوبی داشته باشد میتواند در برابر خواستههای فرزند انعطاف نشان داده و آرزوهای او را برآورده کند، اما مشکل آن زمانی است که دختر از مواضعش پایین نیامده و قلک خانواده هم خالی باشد. اگر کمی با دقت به اطراف خود نگاه کنید بیگمان چند مورد از این آدمهایی را که بهخاطر کم یا یکدست نبودن جهیزیه بنای ناسازگاری گذاشتهاند را خواهید دید. به گمان این افراد داشتن جهیزیهای کامل آنقدر به افراد شان و منزلت میدهد که ارزش آن را دارد که برای به دست آوردنش خود را به زحمت بیندازند. البته این آدمها بیراه هم نمیگویند، چراکه سالهاست عقل آدمها به چشمشان است. اما این روزها اوضاع کمی بدتر شده است و تجملگرایی در پوست و گوشت بیشتر افراد نفوذ کرده است و همه آدمها از هر طبقه اجتماعی را درگیر کرده است. البته اگر ثروتمندان جامعه در این ماراتن بیفتند نه عجیب است، نه غیرممکن. ولی آنوقتی که متوسطهای جامعه دست به تقلید میزنند و روزگار را بر خود تنگ میکنند مشکلات شروع میشود.
چند ترفند رایج
در این میان هستند کسانی که با ترفندهایی ویژه و به رخ کشیدن آداب و رسومی که پیش از این به آن پایبند نبودند، مشکل خود را حل میکنند. یکی از این راهها انداختن بخشی از بار خرید جهیزیه بر دوش داماد است؛ همان اتفاق ناخوشایندی که به رسمی متداول تبدیل شده است.البته در بعضی از خانوادهها تامین بخشی از جهیزیه در حالی به عهده داماد گذاشته میشود که او پیش از این مبلغ شیربها را نیز پرداخته است. در این قبیل خانوادهها رسم بر این است که داماد دستکم سرویس چوبی خانه را تهیه کند. این در حالی است که در برخی دیگر از خانوادهها تهیه این کالاها که گرانقیمتترین بخش جهیزیه است، تنها بخشی از فهرست خرید خانواده عروس را شامل میشود.
در این میان عدهای نیز هستند که دست به کار عجیبتری میزنند. آنها پس از جلب اعتماد و محبت پسر فهرستی از کالاهای مورد نیاز خود به همراه نام برندهای تجاری مورد نظر را بهدست پسر میدهند تا او هر چه سریعتر نسبت به تهیه آن اقلام اقدام کند. جالب اینجاست که این دسته از افراد مارکهایی را در فهرست مورد نظر خویش درج میکنند که هرگز خود قادر به خرید آنها نبودهاند. در مقابل عدهای نیز هستند که با هماهنگی با داماد خرید برخی لوازم موردنظر را به عهده داماد میگذارند به شرطی که او در مقابل خانوادهاش هرگز به این کار اقرار نکند.
دست بالای دست...
اما در این بازی نابخردانه گاه پسرها نیز شگردهایی را به کار میبندند. نمونه آنکه عدهای تلاش میکنند تا خواستههای خانواده عروس را با کمترین هزینه تهیه کنند. برای همین سری به بازار دستدوم فروشها میزنند و تمیزترین سرویس چوب را از آنجا تهیه میکنند. البته این به شرطی شدنی است که عروس خانم اصراری بر همراه شدن شوهرش در خرید نداشته باشد، چرا که بیشک پس از برملا شدن موضوع هیچ دختری راضی به استفاده از وسایلی کار کرده نمیشود.
در این میان پسرهایی نیز هستند که قادرند همسر آینده خود را متقاعد به کوتاه آمدن از فهرست یاد شده کنند، بهطوریکه عروس خانم به مارکهایی به غیر از برندهای مورد نظر راضی شود.
چند اشتباه رایج
ولی در روند ازدواج مسائل بحرانی بیش از این حرفهاست. بیشک همه ما در اطراف خود آدمهایی را سراغ داریم که به خاطر جا نماندن از قافله چشم و همچشمی حاضرند زیر بار وام و قرض کمر خم کنند، اما به قول خودشان سر بلند باشند. کم نیستند پدر و مادرهایی که به اصرار فرزند یا به خواست خود زیر فشار چند میلیون بدهی میروند تا دختر را با کولهباری آبرومند راهی خانه بخت کنند در حالی که غافلند خوشبختی نه از جنس اسراف است و نه از جنس چشم و همچشمی.
در این بین کسانی نیز هستند که رابطهای بیثمر میان چیزهایی چون زیبایی دختر یا تحصیلاتش با میزان جهیزیه برقرار میکنند، عدهای دیگر هم معتقدند میان میزان مهریه و جهیزیهای که عروس به خانه داماد میآورد رابطهای منطقی وجود دارد. اما این باورها در حالی به مرور زمان در باورهای ایرانیان رسوخ کرده که در گذشته جهیزیه در حد فراهم کردن ضروریترین وسایل زندگی و به عنوان هدیهای از سوی خانواده عروس بوده است.
جهیزیه عاملی برای قدرتمندشدن
البته دختری که با جهیزیه به خانه شوهر میرود در فرهنگ ما ارزش زیادی دارد، به گونهای که چنین دخترهایی با پشتوانه خوب مالی در زندگی میتوانند نوعی حکومت خودمختار داشته باشند و بیشتر وقتها با قدرتی ساختگی بر مردها فرمانروایی کنند. البته دخترانی که همسر را وادار به خرید اقلامی از جهیزیه میکنند باید بدانند که مرد نیز میتواند از این قدرت ساختگی استفاده کند و با به رخ کشیدن این مساله زندگی را به محل تاخت و تاز تبدیل کند.
از هندیها خوشبختتریم
اما اوضاع ازدواج و تهیه جهیزیه در ایران هر چه قدر نابسامان باشد اوضاع آن از کشور هندوستان بهتر است. چندی پیش بود صفحه حوادث بیشتر روزنامهها به مرگ عروسی هندی اشاره داشت که نداشتن جهیزیه عامل کشته شدنش بود. در این خبر آمده بود که دختر 17 سالهای به نام چامپا در شهر پاتنا با رانجیت کومار 28 ساله ازدواج کرده و به خاطر نداشتن جهیزیه هر روز کتک خورده تا اینکه یک روز به دست همسرش و زیر بار کتک از دنیا رفت. البته او پیش از مرگش امیدوار بود که با به دنیا آمدن فرزندش آزارهای همسرش کاهش یابد، ولی پیشبینیاش درست از آب در نیامد و پیش از به دنیا آمدن فرزند، خود از دنیا رفت. اما این پایان راه نیست، چرا که مانند این زن در هندوستان فراوان هستند بهطوریکه آمارها نشان میدهد در سال 2005 هر 77 دقیقه یک زن به خاطر نداشتن جهیزیه مورد قبول بهدست همسر یا خانواده شوهر کشته میشود. البته کارشناسان شورای جرم و جنایت هندوستان بر این باورند که 6787 قتلی که در این سال روی داده است، تنها گوشهای از جنایات رخ داده در این کشور است. در هندوستان خانواده داماد از این حق برخورداراست که به هر نوعی با عروس خانواده رفتار کنند و حتی اگر دست به خون او نیز آلوده کنند، قانون جز زندان برای آنان نمیشناسد. در این میان نکته قابل تامل نوع برخورد دولت هندوستان با قاتلان همسر است چرا که در این کشور کشتار زنان به خاطر مهریه امری عادی به نظر میرسد. برای همین است که بیشتر قاتلان بدون مجازات رها میشوند و زنان باردار تلاش میکنند تا جنین دختر را نابود کنند.
بهترین کار
اما بهترین کار در زندگی مشترک تلاش برای خوب زیستن است چراکه حتی آنانی که در مسیر چشم و همچشمی و مسابقه با دیگران نیز افتادهاند به دنبال خوشبختی میگردند... واقعیت این است کسانی میتوانند خوشبخت زندگی کنند که تمام حواشی را کنار زده و با تمام وجود به متن آن توجه کنند. باید دانست که تلاش برای ریخت و پاش و خرجکردنهای بیمورد تنها سبب بروز تنگنا در زندگی میشود، در حالی که حفظ سنتهای اشتباه در زندگی نیز تنها سبب ایجاد کدورت خواهد شد.
مریم خباز
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد