گفتگو با امیرحسین مدرس ، مجری و بازیگر رادیو و تلویزیون

امیرحسین مدرس ، متولد 1349 در تهران است . وی فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی و دانش آموخته بازیگری از مرکز آموزش فیلمسازی وزارت ارشاد است. او علاوه بر فعالیت تلویزیونی ، دستی هم به قلم دارد و به گفته خودش کتاب شعرش به همراه تحقیقاتی که در زمینه ادبیات انجام داده است ، سال آینده منتشر خواهد شد.

کد خبر: ۲۱۲۱۵

ظرفیت نقدپذیری امیرحسین مدرس ستودنی است . در برابر نقدهای نه چندان ملایم مصاحبه کننده با خونسردی برخورد می کند و حرفها را بسیار منطقی قبول و یا رد می کند.

علاوه بر فعالیت تلویزیونی ، فعالیت رادیویی هم دارید. حضور رادیویی شما به چه سالی برمی گردد و چرا در حال حاضر فعالیت رادیویی شما کمتر شده است؛
حضور من در رادیو به سال 70 برمی گردد که تا به امروز هم ادامه دارد و در حال حاضر هم در برنامه قند و نمک حضور دارم و علت کم شدن فعالیتم در رادیو بخشنامه ای است که اخیرا از سوی معاون محترم صدا آقای خجسته صادر شده است مبنی بر این که گویندگانی که در تلویزیون هستند، نمی توانند به طور همزمان در رادیو حضور داشته باشند. به همین دلیل از هر دو طرف ، یعنی هم رادیو و هم تلویزیون بچه هایی که کار گویندگی همزمان می کردند، مقداری کم کارتر شده اند.
چطور شد که میان رادیو و تلویزیون ، تلویزیون را انتخاب کردید؛
به این دلیل که من با تلویزیون شروع کرده بودم و به هر حال فکر می کنم این دلیل موجه باشد.
عکس شما هنوز روی تابلوی اداره کل نمایش است . چرا کار نمایشی نمی کنید؛
این به دلیل لطفی است که دوستان اداره نمایش به من دارند. مدتی است من و بچه های دیگر کمتر برای کار دعوت می شویم . علتش را هم نمی دانم . شاید فکر می کنند ما فقط قادریم متنهای خاصی را بخوانیم و قابلیت خواندن متنهای دیگر را نداریم ؛ البته موضوع دیگری هم هست . گاهی زنگ می زنند و ما را برای کار دعوت می کنند؛ اما من سر کار تلویزیونی هستم و وقتهایمان با هم هماهنگ نمی شود.
شما، هم سابقه کار رادیویی دارید و هم تلویزیونی و به میزان تجربه خودتان به کار محاط هستید و با مشکلات آن آشنا ، به نظر می رسد رادیو مخاطبان خود را از دست داده و جذابیت های پیشین را ندارد. فکر می کنید علت آن چیست؛
کاملا صحیح است . مرحوم پدرم صبح که از خواب بیدار می شد ، اولین کاری که می کرد روشن کردن رادیو بود. من هنوز قطعه معروف استاد حسن کسایی را که در چهارگاه زده بود و به صبحگاه معروف بود، یادم هست . آن موقع می گفتند آهنگ سلام علیکم ؛ اما چرا حالا مخاطب کم شده است ، فکر می کنم مشغله مردم و بی حوصلگی آنان یکی از دلایل آن باشد و علت دیگر هم تعدد رسانه هایی است که در روزگار ما وجود دارد. از تلویزیون و ماهواره گرفته تا اینترنت و... اینها همگی باعث شده است رادیو مخاطب کمتری داشته باشد. این یک طرف قضیه است و اما طرف دیگر نوع برنامه هایی است که از رادیو پخش می شود که موفقیتی در جذب مخاطب ندارد و یا مثلا برنامه های زنده رادیویی در برخورد با مخاطب صادقانه عمل نمی کنند.
می توان گفت امیرحسین مدرس مجری بازیگر است و علاقه او به بازیگری کاملا مشهود است . تا به حال وسوسه شده اید بازیگری را به طور جدی دنبال کنید و آیا اصلا پیشنهادی در این زمینه داشته اید؛
من پیش از این که در تلویزیون تمرکز پیدا کنم ، هر سال یک کار روی صحنه داشتم . از وقتی که با «نیم رخ» در تلویزیون تمرکز پیدا کردم فرصتی برای این کار پیش نیامد. پس سعی کردم آن خطی را که روی صحنه دنبال می کردم ، در تلویزیون هم ادامه بدهم . سعی کردم اجراهای من متفاوت باشد و بعد از «نیم رخ» هم تلاش کردم در اجراهای دیگر همین رویه را ادامه دهم . مثلا همین برنامه «تلنگر» که هم اکنون پخش می شود، درست است که به اندازه نیم رخ مایه نگذاشته ایم ؛ ولی باز هم در همان خط است . من پیشنهادهای زیادی برای بازی داشتم ، هم در سینما و هم در تلویزیون ، اما دیدم آن کارها در مقابل اجرا بازیهای من ضعیفتر است و اگر قبول می کردم ذهنیت مخاطب من آشفته می شد. با این حال در همین مدت 2 - 3 بازی برای تلویزیون هم داشتم . یک کار برای شبکه تهران که سال گذشته ماه مبارک رمضان پخش شد و یک مجموعه 7قسمتی بود و دیگری بازی بود که در میعاد شبانه داشتم و نقش پدر حسین رفیعی را بازی می کردم . هنوز هم به بازیگری علاقه زیادی دارم و اگر پیشنهاد خوبی بشود، قطعا می پذیرم . تجربه کردن یک فضای جدید به صورت منسجم برایم مهم است . فکر می کنم وسعتی که دنیای بازیگری نسبت به اجرا دارد برایم مهم است .
موافقید کمی هم از «نیم رخ» صحبت کنیم . به هر جهت شما با «نیم رخ» شناخته شده اید.
با این که 3سال و نیم است از مجموعه فاصله گرفته ام ؛ اما اگر چیزی یادم باشد و حسی داشته باشم ، سعی می کنم جواب بدهم.
شما در نقطه اوج «نیم رخ» اجرای آن را به عهده دار شدید و در کنار دیگر عوامل ، برنامه موفقی را ارائه دادید. حال آن که من معتقدم نیم رخ تنها در فرم و ساختار برنامه ای موفق بود نه در محتوا. با این وجود مخاطب زیادی را به خود جذب کرد. تا جایی که یادم هست ، بیننده ای تماس گرفته بود و برای تمام شدن نیم رخ گریه می کرد. فکر می کنید علت محبوبیت نیم رخ چه بود؛
به نظر من و به نظر بسیاری دیگر نیم رخ از لحاظ محتوایی هم تا آنجایی که دستش می رسید غنی بود. این را آمار بالای 78درصد مرکز نظرسنجی سازمان به ما می گوید که هم از لحاظ فرم و هم از نظر محتوا بسیار پرمخاطب بود. گرچه در برخی موارد هیچ راهکاری ارائه نمی داد و فقط طرح سوال می کرد و شاید مخاطب را در یک سردرگمی نگه می داشت ؛ ولی نمی توانیم این را تعمیم بدهیم و بگوییم تمام قسمتهای نیم رخ این طور بوده است ؛ اما آن اتفاقی که شما به آن اشاره کردید، فکر می کنم در درجه اول به دلیل تفکری بود که پشت برنامه وجود داشت . نیم رخ در زمان خودش به عنوان یک برنامه ساختارشکن ، باعث موفقیتش بود که حالا در دل این ساختار ما طراحی صحنه را داشتیم ، متن ، شیوه تصویربرداری و از همه مهمتر تفکر کارگردان را داشتیم و اجرا را هم داشتیم . تمام این عوامل با هم در دل آن ساختار جواب دادند. این طور نیست که من بگویم چون اجرا متفاوت بود، برنامه موفق بود، نه ؛ چون ساختار متفاوت بود، همه چیز را متفاوت می طلبید، حتی اجرا را. من اوایل برنامه نیم رخ حقیقتا نمی دانستم چه کار باید بکنم ، یعنی تا به حال من خودم با چنین چیزی برخورد نکرده بودم . مانده بودم این برنامه از من چه چیزی می طلبد. من چه کار باید بکنم و شاید آن موقع خیلی کلافه بودم از این که چرا کارگردان هیچ توضیحی به من نمی دهد. کارگردان فقط یک جمله به من می گفت : «صبح زودتر بیا ، تو این دکور زندگی کن». این تکه کلام او بود؛ اما وقتی کم کم وارد کار شدم ، دیگه دستگیرم شد که چنین برنامه ای چه نوع کاری از من می طلبد که در حد توان سعی کردم آن را انجام بدهم و در نهایت آن شد که شما روی آنتن دیدید.
بعد از نیم رخ افت کیفی در اجرای شما مشهود بود و در قالبی رفتید که مناسب شما نبود. با توجه به سن شما که نه پدر نسل جوان هستید و نه پسر ؛ اما در برنامه تلنگر، که اجرای قابل نقدی دارید ، نوعی پدرمآبانه صحبت می کنید و این صمیمیت مدرس نیم رخ را مختل کرده است . نظر شما چیست؛
من این نقد را کاملا قبول دارم . من خودم جزو منتقدان ردیف اول تلنگر هستم . بارها هم این نقدها به نظرم می رسید و هنگام فیلمبرداری به عوامل می گفتم . من خیلی راجع به تلنگر حرف دارم . نه به این دلیل که مثل نیم رخ برنامه موفقی بوده است . نه اتفاقا این برنامه ضعفهایی دارد که می توان درباره آنها بسیار حرف زد. با همین ایرادها خدا باز هم به من خیلی لطف کرد که توانستم این اجرا را ارائه بدهم.
مجری ، گوینده ، بازیگر و... نام شما را در کدامیک از این قالبها باید تثبیت کرد؛
مرا بیشتر به عنوان مجری می شناسند؛ اما برایم فرقی نمی کند؛ چون من کارم را انجام می دهم و راضی هم هستم . یکی می داند من دارم چه کار می کنم و یکی نه .
من روی صحبتم با مخاطب شما نبود با خود شما بود. خودتان دوست دارید در کدامیک از این قالبها فعالیت بیشتری داشته باشید؛
من خیلی دلم می خواهد نیروی اصلی ام را در برنامه سازی صرف کنم .
اگر بنا باشد از امیرحسین مدرس سوالی داشته باشید، آن سوال چیست؛
با این همه درد دلی که داری ، دلت خوشه کار می کنی .
و پاسخ سوال :
در حقیقت به دلیل دغدغه ای است که من نسبت به این فعالیت ها دارم . حساسیت نسبت به این که حرفی که از دهان من خارج می شود ، روی خیلی ها تاثیر می گذارد. من خودم تا مدتها این قضیه را باور نمی کردم .