اگرچه این انتقاد بهنوعی وارد است، اما باید بدانیم در حالی سرانه مصرف لبنیات رو به کاهش است که مصرف نوشابهها (با قیمتهایی بیشتر از شیر) همواره با افزایش روبهروست و این مساله یک گزاره مهم را پیشروی ما میگذارد؛ اینکه وضعیت تغذیه ایرانیان در وضع مطلوبی نیست. یکی از مهمترین عـوامـل شکلدهنده الگوی غذایی هر جامعه، مجموعه عادات و فرهنگ غذایی آن جامعه است. ایرانیان مردمیخوشذائقه و دارای تنوع غذایی بسیار بالا هستند، اما دراین میان آنچه قابل تأمل است، الگوی تغذیهای ماست. سطح سلامت جامعه وابستگی زیادی به تغذیه مناسب و سالم دارد. الگوی تغذیه کشور ما دستخوش تغییرات زیادی شده است و همین تغییرات را میتوان در سرانه مصرف بسیاری از خوراکیها دید. البته که پیامدهای این موضوع هم در آمارهای مربوط به نظام سلامت هویداست؛ بهعنوان مثال، رشد فزاینده بیماری دیابت در ایران که مربوط به مصرف فستفودها و البته کمتحرکی است، یکی از این پیامدهاست. اساس مقایسه با کشورهای دیگر هم همواره به نظام استدلالی درستی ختم نمیشود چراکه رفتارهای تغذیهای کشورهای مختلف هم تفاوتهای آشکاری با یکدیگر دارد؛ تفاوتهایی که گاه به جبر جغرافیایی و نوع قرارگیری این کشورها مربوط است و گاه به فرهنگ غذایی این کشورها بازمیگردد. بهعنوان مثال نمیتوان میزان مصرف غذاهای دریایی در کشوری همچون ژاپن را بامیزان مصرف چنین غذاهایی درکشوری همچون افغانستان (که هیچ مرزی با دریا ندارد) سنجید. دراین میان اقلامی هم پیدا میشود که ربط چندانی به موقعیت قرارگیری جغرافیایی ندارد و نشأتگرفته از همان فرهنگ غذایی جوامع است. دادههای موجود مربوط به این حوزه در ایران چندان امیدبخش نیست! با ذکر ضروری این نکته که میزان مصرف خارج از استاندارد این اقلام در ایران ارتباطی به تورم ندارد. بهعنوان مثال میانگین سرانه مصرف نمک در جهان درحالی سه کیلوگرم است که این میزان در ایران به شش کیلوگرم میرسد و همین موضوع یکی از دلایل تهدیدکننده سلامت جامعه ایرانی است.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد