به گزارش خبرنگار جامجم، شهاب مرد میانسالی است که در یکی از روزهای بهمن سال ۹۹، برسر جای پارک خودرو در یکی ازمحلههای اطراف تهران با مردی پژو سوار درگیر شد و در اوج عصبانیت با قفل فرمان او را زخمی کرد و متواری شد. با فوت مرد در بیمارستان، چند روز بعد شهاب هم بازداشت و روانه زندان شد. مدتی بعد پرونده برای محاکمه به دادگاه ارسال شد و اولیای دم در این جلسه برای قاتل درخواست قصاص کردند. متهم به قتل نیز در جلسه محاکمه در دفاع از خود گفت: کارم احداث و فروش املاک است. روز حادثه برای معامله قطعه زمینی به یکی از شهرهای اطراف تهران رفته بودم. به آنجا که رسیدم شلوغ بود، وقتی خواستم پارک کنم، راننده پژو آمد و گفت این جای پارک من است که دعوایمان شد. عصبانی شدم و با قفل فرمان به او ضربه زدم و فکر نمیکردم فوت کند.
در ادامه قضات دادگاه حکم به قصاص متهم دادند که این حکم بعد از تأیید در دیوان عالی کشور به اجرای احکام ارسال شد و نام شهاب در فهرست افراد محکوم به قصاص قرار گرفت. متهم پشیمان بارها با خانواده مقتول تلفنی حرف زد و خواست به خاطر فرزندانش او را ببخشند اما آنها اصرار بر اجرای حکم قصاص داشتند. چندی پیش پسر متهم به قتل که در خارج از کشور در مقطع دکتری درس میخواند، وقتی پی برد چند هفته دیگر حکم قصاص پدرش اجرا میشود، درسش را رها کرد و به ایران بازگشت تا با آن خانواده حرف بزند و بتواند رضایت بگیرد. وقتی برای پیگیری پرونده به اجرای احکام رفته بود با دختر و والدین مقتول روبهرو شد اما جرات نکرد بگوید فرزند قاتل است و پدرش بابت یک خشم آنی این اتفاق را رقم زده است. بنابراین خودش را بهعنوان یک مراجعهکننده جا زد و نزدشان رفت و درباره بخشش برایشان حرف زد و خواست فرصت زندگی دوباره به قاتل پشیمان بدهند تا خطایش را جبران کند. اولیای دم هم در جواب گفتند دراین باره فکر و نظرشان را به اجرای احکام اعلام میکنند.
فرزند قاتل هنگام خروج خانواده مقتول از دادسرای اجرای احکام، دنبالشان رفت تا بلکه نشانی از آنها پیدا کند و بعد با چند نفر از اقوامش برای میانجیگری به خانه آنها برود که یکباره زمانی که دختر مقتول در مسیر قصد جواب دادن به تلفنش را داشت، فرد موبایلقاپی، گوشی او را از دستش قاپید. پسر مرد اعدامی که شاهد این حادثه بود با به خطر انداختن جانش به سارقان حمله کرد و توانست آنها را ناکام بگذارد. با حضور مأموران درصحنه سارقان سابقهدار بازداشت شدند وگوشی سرقتی هم به آن دختر تحویل داده شد. بعد از این ماجرا پسر جوان واقعیت را برای این دختربرملا کرد وگفت که پدرش همان فردی است که ناخواسته قاتل پدر او شده است. دختر جوان وقتی با فداکاری این پسر روبهرو شد گفت همه تلاش خود را به کار میگیرد تا رضایت والدین پدرش را جلب کند و خودش هم رضایت میدهد. بعداز آن بود که دختر مقتول چند مرتبه با قاتل پدرش تلفنی حرف زد و متوجه شد او در این سالها با عذاب وجدان زندگی کرده است.
دختر جوان دیروز همراه مادربزرگ و پدر بزرگ خود به اجرای احکام رفت و هر سه نفرشان برگههای رضایتنامه را امضا زدند و قاتل را بخشیدند. به این ترتیب شهاب به زودی از زندان آزاد خواهد شد.