سخن گفتن از سلمان، سخنگفتن از انسانی است که توانست میان ریشههای فرهنگی خود و پیام نوینی که از سوی پیامآور اسلام آورده شد، پیوندی سازنده و آگاهانه پدید آورد. او در جستوجوی راستی، از مرزهای شناختهشده سرزمینها، آیینها و فرهنگها گذر کرد، تا به نوری دست یابد که او را آرامش بخشد.
زندگی سلمان، داستان انسانی است که از چارچوبهای معمول زمانه خود فراتر رفت. او در پی پاسخهای روشن و استوار برای پرسشهای بنیادین خود بود؛ و در این راه، آرامش و آسایش را کنار گذاشت. کوچهای پیاپی و دلکندن از دلبستگیهای اینجهانی، نشان از شوری ژرف درون او دارد. سرانجام، این جستوجو او را به یثرب (مدینه) رساند، و دیدار با پیامآور اسلام، نهتنها سرنوشت او، که مسیر تاریخ را دگرگون ساخت.
برای ما ایرانیان، آنچه در خور توجه است، تنها مسلمانشدن سلمان نیست؛ بلکه برجستهماندن ایرانزادگی او در دل جامعه آن روزگار است. پیامآور اسلام نیز بارها جایگاه و منش والای او را ستوده بود. گفته نامآور «سلمان از خاندان ماست» نشان میدهد که در نگاه آن بزرگ، ایرانیبودن، نهتنها کاستی نبود، بلکه سرمایهای ارجمند بود.
این نگاه، پیامی روشن بههمراه دارد: آیین اسلام، از آغاز، آمادگی پذیرش و درآمیختن با فرهنگها و مردمان گوناگون را داشت. چنین نگاهی بود که توانست در دل گوناگونی، پیوندی معنوی و انسانی پدید آورد.
سلمان تنها یک دیندار درستکردار نبود؛ او در میدانهای اجتماعی و سیاسی نیز نقشی سازنده و اثرگذار ایفا کرد. نمونه برجسته آن، پیشنهاد کندن خندق در پیرامون شهر در هنگام نبرد با دشمنان بود؛ شیوهای برخاسته از دانش کهن ایرانی که به نگهداری یثرب انجامید. این کار، نمایانگر آن بود که بهرهمندی از دانش بومی و اندیشه ایرانی، نهتنها ناسازگار با اسلام نبود، بلکه توانست آن را توانمندتر و پایدارتر کند.
امروز نیز سلمان تنها چهرهای تاریخی نیست؛ او نمونهای زنده از آمیختگی خردمندانه ایرانیبودگی و باور دینی است. در روزگاری که سخن از چندگانگی هویتی و سردرگمی فرهنگی فراوان است، نگریستن به زندگی سلمان نشان میدهد که چندلایگی هویت، نهتنها آسیب نیست، بلکه میتواند سرچشمه پویایی فرهنگی و بالندگی معنوی باشد.
بازخوانی زندگی و منش سلمان، برای جامعه امروز ایران یک نیاز است. از او میتوان آموخت که حقیقتجویی، وفاداری به ارزشها، و اندیشهورزی در رفتار اجتماعی، میتوانند در کنار یکدیگر باشند و یکدیگر را پشتیبانی کنند. سلمان با این ویژگیها، در میان یاران پیامآور اسلام جایگاهی ویژه یافت و الگویی شد که تا امروز نیز مایه انگیزش است.
نکتهای که بر آن پای میفشارم این است: ایرانزادگی و دینداری نه در برابر هم، که در کنار هم معنا دارند. پیشرفت علمی، آبادانی کشور، فرهنگسازی، و در کنار آن، پایبندی به دادگری و معنویت، تنها زمانی بهدرستی رخ میدهد که این پیوند را بشناسیم و آن را در رفتار و اندیشه خود به کار گیریم.
کار ما تنها برگزاری نشستها و یادمانها نیست. باید سلمان را به الگویی زنده در آموزش، فرهنگ و زندگی همگانی دگرگون کنیم؛ الگویی که به ما میآموزد میتوان ایرانی ماند و همزمان در پیام جهانی اسلام نقش داشت. اگر این آموزه بهدرستی در جان جامعه ایرانی جای گیرد، بیگمان گامی بزرگ بهسوی آیندهای روشنتر، همدلانهتر و توانمندتر خواهیم برداشت.
سلمان فارسی، نماد پیوند ماندگار میان ایران زادگی و دینداری است؛ پیوندی که نشان میدهد گذشته ما تنها برای یادآوری نیست، بلکه چراغی است برای آیندهای بهتر.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
«جامجم» در گفتوگو با رئیس مؤسسه واکسن و سرمسازی رازی بررسی کرد
شهرزاد مظفر، سرمربی تیم ملی فوتسال زنان در گفتوگو با جامجم آنلاین
مهدی فقیه در گفتوگو با «جامجم»: