در این شب غالبا بزرگترها سعی در برپایی آداب و رسوم خاص یلدا دارند و جوانترها درباره چگونگی بهوجودآمدن و نام این شب گفتوگو میکنند. تاکید بزرگترها بر طولانیبودن این شب و باقیماندن آن از دوران باستان است. به باور آنها، یلدا همان موعد انقلاب زمستانی و آخرین روز آذرماه است که قدما از روزگاری دور آن را جشن میگرفتهاند. درحالیکه بررسی صورتگرفته در متون کهن نشان میدهد که ایرانیان باستان، انقلاب زمستانی و تغییر فصل را نه با نام یلدا که با نام «آذرجشن» جشن میگرفتند. در این جشن، مردم با این باور که روشنکردنِ آتش، سرما و زیان زمستان را از جانداران و گیاهان دور میکند، در خانههایشان آتش بزرگی میافروختند، دورهم جمع میشدند، شادمانی میکردند و غذاهای مختلفی مانند خوراکیهایی با طبع گرم تناول میکردند و گاه تفال میزدند. ابوریحان بیرونی از اینجشن نام برده و به تفصیل دربارهاش توضیح داده است.
یلدا در درازنای تاریخ ایرانی
از طرفی جوانترها، بر طبق برخی نظرات، یلدا را زمان زایش خورشید یا ایزدِ مهر در زمان انقلاب زمستانی میدانند و ریشههای آن را در کیش یا آیین مهرپرستی تصور میکنند. این درحالی است که در ایران قدیم هیچگاه پرستش مهر یا میترا بهشکلی که امروزه از آن یاد میشود، پا نگرفته و پیروانی نداشته است. درواقع جشن مهرگان، تنها جشنی است که نسبت مستقیمی با آیین مهرپرستی ایرانیان و ایزدِ مهر که نگهبان پیمان بود، دارد. از این رو برای یافتن پاسخ قدمت این جشن باید به خود کلمه یلدا رجوع کرد. این کلمه وامواژهای آرامی از گویشهای آرامی مسیحی و بهمعنای میلاد است. یلدا به میلاد مسیح اشاره داشته و احتمال دارد که از گویشهای آرامیِ شرقی رایج در ایران یا بینالنهرین به زبان فارسی راه یافته باشد. از این رو همزمانی میلاد عیسیمسیح(ع) و یلدا، این فرضیه را در ذهن قوت میدهد که ایرانیان اندیشه جشنگرفتن یلدا را از مسیحیان مشرقزمین پیش از اسلام اخذ کرده باشند. از اینرو به تاریخ رجوع میکنیم و درمییابیم که کهنترین موارد کاربرد یلدا نزد ایرانیان غیرمسیحی، به سدههای بعدی میلادی و اواخر سده چهارم و نیمه نخست سده پنجم هجری بازمی گردد. بهاحتمال قریب بهیقین «آثارالباقیه» ابوریحان بیرونی که متعلق به سده سوم و چهارم است، نخستین اثری است که نهتنها به جشنهای ایرانی که به یلدا نیز اشاره دارد و آن را در شمار اعیاد مسیحیان سریانی ذکر کرده است. این اشاره نشان میدهد که در آنزمان، جشنی به ایننام موسوم نبوده است. در عینحال، بیرونی کاملا مطلع بود که زمان انقلاب زمستانی با یلدا متفاوت است. مسیحیان در آن زمان میلاد مسیح را در شب بیستوپنجم دسامبر که آن را بلندترین شب سال میخواندند، جشن میگرفتند. در باب مختصشدن تولد مسیح با عنوان یلدا باید گفت که براساس نوشتههای آبای کلیسا (مفسران قدیمی دین مسیحیت) که مربوط به سدههای اول تا سوم میلادی است، تاریخهای متفاوتی برای میلاد مسیح ذکر شده است که بر طبق قوانین شوراهای کلیسا در سده چهارم، روز بیستوپنجم دسامبر برای تولد مسیح انتخاب شد. این انتخاب با توجه به رواج میترائیسم در غرب با تولد میترا مرتبط بود.
تعامل فرهنگ ایرانی با ادیان توحیدی
از اینروست که علیرغم آنکه نشانهای از اقبال ایرانیان به آداب و رسوم مسیحیان در دست نیست ولی ایرانیان بهوسیله مسیحیان با یلدا آشنا شده بودند. آنها باور به بلندترین شب سال بودن آن را از آنان اخذ و یلدا را وارد ادبیات خود کردند. حشرونشر ایرانیان با مسیحیان در قرون اولیه هجری بهگونهای بود که حتی خاقانی شاعر بزرگ ایرانی از مادری متولد شد که از مسیحیت به اسلام گرویده بود. او در اشعار خود اشارات زیادی به عیسیمسیح(ع) داشته و حتی دقایقی از زندگی آنحضرت را بازشمرده و به آن اشاره کرده که در قصصالانبیا و اناجیل موجود نیست. مداقه و بررسی متون ادب فارسی قرون ابتدایی هجری قمری نشان میدهد که نخستین کاربردهای یلدا در ادبیات فارسی به سدههای پنجم و ششم هجری بازمیگردد و نشان میدهد که ادیبان و شاعران این شب را هم شب میلاد مسیح و هم بلندترین شب سال میدانستند. ناصرخسرو (قرن پنجم) در قصیدهای یلدای ترسایان را با شب قدر یکسان میداند: گر زی تو قول ترسا مجهول است/ معروف نیست قول تو زی ترسا/ او بر دوشنبه و تو بر آدینه/ تو لیل قدر داری و او یلدا. و درکنار آن به بلندبودن آن شب نیز توجه دارد: قندیل فروزی به شب قدر به مسجد/ مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا.
ریشهشناسی یلدا در شعر فارسی
سنایی یلدا را به حضرت عیسی نسبت میدهد: به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جویی/ که از یک چاکری عیسی چنان معروف شد یلدا. محمدحسین نظیری نیشابوری، شاعر قرن یازدهم که صاحب بیت معروفِ «درس ادیب اگر بود زمزمه محبتی/ جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را» است، درباره یلدا چنین گفته است: بیتو دوشم در درازی از شب یلدا گذشت/ آفتاب امروز چون برق از سرای ما گذشت. تا سده هفتم هجری پیوند مسیح و یلدا در آثار ادبی ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و در قرون بعدی شاعران تنها به جنبههای دیگر یلدا اشاره و برخی همچون فیض کاشانی در دوره صفویان، بلندای این شب و سیاهی آن را به زلف یار مانند میکنند: چه عجبگر دل من روز ندید/ زلف تو صد شب یلدا دارد. کلیم کاشانی در اینباره سروده است: منت زلف تو طوق گردنم بادا کزو/ حال دلها بر تو در شبهای یلدا روشنست. صائب تبریزی نیز همین شیوه را در پیش میگیرد و بلندی گیسوی یار را همانند بلندای شب یلدا میداند و میگوید: میکند زلف دراز تو به دلهای حزین/ آنچه با خستهروانان شب یلدا نکند. حافظ سخن از یار و موی او فراتر راند و یلدا را به صحبت حکام تشبیه میکند: صحبت حُـکّام ظُلمت شب یـلداست/ نـور ز خورشید جوی، بـو که بـراید خورشید. و حتی خاقانی یلدا را چاهی ژرف و تاریک میداند: گر آن کیخسرو ایران و تور است/ چرا بیژن شد اندر چاه یلدا. امیرخسرو دهلوی این شب را برابر با شب هجران و فرقت یار دانسته است: هر شبی در غم هجرت شب یلداست مرا/ که به سالی به جهان یک شب یلدایی هست.
نقش شعر فارسی در حفظ سنت یلدا
رفتهرفته ایرانیان ارتباط بین شب یلدا و عیسی مسیح را به بوته فراموشی سپردند و در قرون بعد صرفا بلندای آن را در ناخودآگاه جمعی خود حفظ کردند تا به نسلهای بعد منتقل شود. در طی قرنها و سدهها برخی از جشنهای ایرانی با تغییراتی محسوس حفظ شده و تا به امروز برپای ماندهاند.
نام شب یلدا که از روزگاری کهن به دوره ما رسیده است، نشان میدهد که شاعران و ادیبان نقش مؤثری در حفظ کلمه یلدا از گذشته دور تا به امروز داشتهاند. این شاعران در ابتدا شب میلاد مسیح را مرتبط با بلندای یلدا دانستند و بهتدریج شکل نوینی به اشعار خود دادند و تشبیهات متفاوتی را برای یلدا در نظر گرفتند. با توجه به ارتباط بین شب میلاد عیسی مسیح و شب انقلاب زمستانی این باور بهبار نشسته که شب یلدا با باورهای میترائیسم و جشن زایش خورشید مرتبط است، در حالیکه یلدا بنا بر مطالعات تاریخی و زبانشناختی واژهای آرامی و مختص به مسیحیان است که با تولد عیسیمسیح مرتبط است. اکنون این باور در حال تقویتشدن است که جشن یلدا همچون برخی از آداب و رسوم دیگر ایرانیان باستان همانند متاثرشدن آناهیتا از ایشتر، جزئی از باورهای مردم بینالنهرین بوده است. با توجه به مطالعات تاریخی و زبانی، روشن میشود که شب یلدا بهعنوان طولانیترین شب سال از ایران باستان ناشی نمیشود، بلکه واژهای آرامی است که بهمعنای میلاد است و در ارتباط با تولد عیسی مسیح وارد فرهنگ ایرانی شده است. در واقع، این جشن با باورهای مسیحیان و جشنهای ایرانی پیوند دارد. شاعران و ادیبان ایرانی نقش مهمی در حفظ و انتقال این واژه به ادبیات فارسی داشتهاند اما به مرور زمان پیوند بین یلدا و میلاد مسیح در ذهن ایرانیان کمرنگ شده و بیشتر جنبههای طولانیبودن شب یلدا باقیمانده است. بنابراین، جشن یلدا نمادی از ترکیب باورها و جشنهای مختلف فرهنگی و دینی است که در طول تاریخ در فرهنگ ایرانی جای گرفته است.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با مدیر بخش زلزله و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، دلایل بروز و راههای مهار فرونشست زمین را بررسی میکند
در گفتوگو با دکتر محمد حسنی، پژوهشگر و دانشیار پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش مطرح شد
در گفتوگو با رئیس مرکز پویانمایی صبا مطرح شد