حق تالاب‌ها آب می‌رود

با این‌که سال‌هاست هشدارهای زیادی در مورد خشک‌شدن تالاب‌های ایران و فجایعی که به همراه خواهند داشت داده می‌شود، اما گویی در عمل اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد و شرایط به جایی رسیده که در فصول گرم باید اخبار خشک‌شدن صددرصدی برخی تالاب‌ها را پیگیری کنیم.
با این‌که سال‌هاست هشدارهای زیادی در مورد خشک‌شدن تالاب‌های ایران و فجایعی که به همراه خواهند داشت داده می‌شود، اما گویی در عمل اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد و شرایط به جایی رسیده که در فصول گرم باید اخبار خشک‌شدن صددرصدی برخی تالاب‌ها را پیگیری کنیم.
کد خبر: ۱۴۸۵۵۶۶
نویسنده سجاد مرسلی - گروه ایران
 
با این‌که تمام تالاب‌ها حقابه دارندوبا سهم خودشان می‌توانندبه زندگی ادامه دهند، اما ازانتقال همین حداقل‌هاهم دریغ شده و سیلاب‌های گاه‌وبیگاه را به‌نام حقابه تحویل این اکوسیستم‌ها می‌دهند. اما این تمام ماجرا نیست، چون در تابستان امسال و با نباریدن باران‌های رگباری و به‌وقوع‌نپیوستن سیلاب‌ها، تعدادی از تالاب‌ها صددرصد خشک شده و بقا و زندگی پرندگان و موجودات زنده آنها هم به خطر افتاد.در اواخر تابستان امسال خبری مبنی بر خشک‌شدن صددرصدی ۹ تالاب نگرانی‌های زیادی را به جامعه تزریق کرد. در آن خبر با استناد به تصاویر ماهواره‌ای عنوان شده بود چندین تالاب مهم ایران ازجمله انزلی، هامون، جازموریان، بختگان، حوض‌سلطان، دریاچه‌نمک، بامدژ و شیمبا به‌دلیل کمبود بارندگی، افزایش دما و برداشت بی‌رویه از منابع آبی به‌طور کامل خشک شده‌اند! بعد از سروصداهایی که به‌پا شد، آرزو اشرفی‌زاده، مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالاب‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست اعلام کرد: «به‌جز تالاب انزلی که با دریا در ارتباط است، دیگر تالاب‌هایی که در این مطلب به آنها اشاره شده است، جزو تالاب‌های داخلی بوده که بیشتر تحت تأثیر اقلیم قرار می‌گیرند. در مردادماه اوج گرما و بیشترین شدت تبخیر از سطح تالاب‌های داخلی‌ را داشتیم اما برخی از تالاب‌هایی که در اینجا به آنها اشاره شده است مانند حوض‌سلطان و دریاچه‌نمک، تالاب‌های فصلی هستند که خشک‌شدن آنها در مردادماه و فصل تابستان دور از انتظار نیست.» او در مورد تالاب جازموریان توضیح داد که متأسفانه در سال‌های اخیر بارش‌های قابل توجهی رخ نداده و سیلاب بزرگی به تالاب وارد نشده است، بنابراین آبگیری آن انجام نشده است. در این حوزه کشاورزی ناپایدار گسترده و همچنین چاه‌های غیرمجاز زیادی وجود دارد که به خشکی این تالاب و تبدیل آن به یکی از کانون‌های ایجاد گردوغبار کشور با شدت بالا منجر شده است. در حوضه تالاب بختگان هم کشاورزی و تعدد چاه‌های مجاز و غیرمجاز در کنار کاهش بارندگی خشکی این تالاب را رقم زده و متأسفانه تالاب مهارلو هم به علت گرمای شدید، خشک شده است. این مسئول گفت که تالاب بزرگ هامون چندین سال است که خشک شده، اما امسال می‌توانست شرایط بهتری داشته باشد، چراکه بارندگی در کشور افغانستان بسیار خوب بود و سیلاب‌های متعددی به وقوع پیوست اما به‌دلیل انحرافی که افغانستان در مسیر طبیعی رودخانه هیرمند، برخلاف تمام اصول و قواعد عرفی و حقوقی ایجاد کرده است، این سیلاب‌ها به شوره‌زار گودزره هدایت شدند و هامون همچنان تشنه باقی ماند. اشرفی‌زاده از خشکی تالاب گاوخونی خبر داد و تاکید کرد: «سال گذشته با پیگیری‌هایی که انجام شد، حقابه اندکی در حد ۱۱میلیون مترمکعب برای تالاب تامین گردید. این حقابه بسیار اندک و حدود ۷درصد حقابه تالاب بود که به آبگیری بخشی کمی از تالاب منجر شد و با بازگشت پرندگان به تالاب و رشد پوشش گیاهی امید به احیای گاوخونی به مردم و علاقه‌مندان محیط‌زیست بازگشت اما این میزان آب در برابر میزان تبخیر دوام نداشت.» اگرچه میزان بالای دما در خشکی تالاب‌ها تأثیر داشته است اما عدم تأمین حقابه کامل محیط‌زیستی این تالاب‌ها باعث شرایط فعلی بوده است. به‌ویژه حیات تالاب‌هایی که در فلات‌مرکزی واقع شده‌اند، مانند تالاب مهارلو، گاوخونی، بختگان و... به تأمین حداقل نیاز آب محیط‌زیستی وابسته است.

حقابه‌هایی در حد آمار و ارقام
مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالاب‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست در بخشی از صحبت‌هایش از کاهش بارش‌ها و به‌وقوع‌نپیوستن سیلاب‌های بزرگ را علت نرسیدن آب به تالاب‌ها عنوان کرده است. این حرف‌ها در شرایطی مطرح می‌شود که تمام تالاب‌ها حقابه دارند و باید براساس قانون سهم آنها در نظر گرفته شده و به سمت‌شان جاری شود. سازمان حفاظت محیط‌زیست در راستای قانون حفاظت از تالاب‌ها، حقابه‌ها را تعیین کرده و وزارت نیرو نیز مکلف به تامین آن است اما گاهی نه‌تنها این میزان آب به سمت تالاب‌ها رها نمی‌شود، بلکه سیلاب‌هایی را که در مسیر به تالاب‌ها می‌رسد، پای حقابه می‌نویسند. آن‌طور که گزارش‌های میدانی نشان می‌دهد بیش از دو دهه است که تعدادی از تالاب‌ها رنگ آب را به خود ندیده‌اند و به‌طور کامل خشک شده‌اند ازجمله تالاب پریشان، گاوخونی و تا حدودی بختگان. تحویل منظم حقابه تالاب‌ها و دریاچه‌ها بسیار مهم است. نکته‌ای که وجود دارد این است که در قانون برنامه هفتم توسعه پیش‌بینی شده سالانه ۱۰میلیارد مترمکعب آب به‌عنوان حقابه تالاب‌ها و دریاچه‌ها رهاسازی شود. حالا کارشناسان می‌پرسند این ۱۰میلیارد مترمکعب چگونه محاسبه شده است. در نظر بگیرید فقط حقابه مورد نیاز دریاچه ارومیه آن‌هم در شرایط نرمال سالانه ۳.۴میلیارد مترمکعب است. این در‌حالی‌است که بیش از ۲۵۰ تالاب ودریاچه درکشور وجود دارد، بنابراین چگونه قرار است این ۱۰میلیارد مترمکعب حیات این تالاب‌ها و دریاچه‌ها را تضمین کند! هرچند مشخص است که همین میزان حقابه نیز از سدها به دریاچه‌ها و تالاب‌ها نمی‌رسد و اگر هم رهاسازی شود، در مسیر با چالش‌هایی مواجه شده و به مقصد نخواهد رسید.  هرچند کمبود آب اولین بهانه برای نرسیدن حقابه تالاب‌ها عنوان می‌شود و برخی مسئولان با اولویت‌بندی‌ها، آب شرب و کشاورزی را در صدر نیازها قرار می‌دهند، اما حقیقت این است که سوءمدیریت‌ها هم در قربانی‌شدن تالاب‌ها نقش دارند. عدم مدیریت روان‌آب‌ها که اولین تامین‌کننده آب تالاب‌ها هستندوهمچنین رها شدن کشت و زرع به شیوه‌های سنتی، دلیل اصلی گرفتن سهم آب تالاب‌هاست. همچنین سازمان حفاظت محیط‌زیست می‌تواند با همکاری وزارت نیرو، احداث ایستگاه‌های هیدرومتری را در مصب تالاب‌ها در دستورکار قرار دهد. ایستگاه‌هایی که به‌طوردقیق میزان آب ورودی به این اکوسیستم‌ها را اندازه‌گیری کرده و میزان نیازشان برای زنده‌ماندن را اعلام می‌کنند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها