صنعت پتروشیمی، ماهیتی راهبردی داشته و بخش اعظمی از مدیریت آن، در بستر ترسیم استراتژی ها و طراحی نقشه راه موثر و فضاساز در این عرصه تبلور می یابد. هرگونه سیاستگذاری، تصمیم یا اقدامی که منجر به تمرکززدایی از نگاه راهبردی در این عرصه شود، قطعا نامطلوب و عواقب و عوارض آن در مواردی غیرقابل جبران خواهد بود. موشکافی رخدادهای گذشته و جاری در صنعت راهبردی پتروشیمی، اگر به درستی صورت گیرد، منتج به تنظیم رویکردها و اهداف و در نهایت، ارتقای دستاوردهای این عرصه خواهد شد.
یکی از آفات و موانعی که باید از آن برحذر بود، نگاه تاکتیکی نسبت به یک مقوله استراتژیک و راهبردی است. قطعا تاکتیکهای مدیریتی، لازمه پیشبرد اهداف و استراتژیهای کلان یک مجموعه است اما زمانی که توازن و تعادل نگاه استراتژیک و تاکتیکی مخدوش شود، این اهداف حتی در سایه بهترین خلاقیتها محقق نخواهد شد. بنابراین ، تاکتیکها و خلاقیتها باید در بستر ثوابت، راهبردها و در همپوشانی با آنها تعریف و تصدیق پیدا کند.
صنعت پتروشیمی، عرصه ایست که در آن ریسک پذیری ، خلاقیت، انعطاف پذیری و دیگر مولفه های تاکتیکی در صورتی مطلوبیت می یابد که ناظر بر اهداف بنیادین و عملیاتی شکل گیرد. در این صورت، شاکله و ساختار در هم افزایی ( و نه در تلاقی یا تعارض با یکدیگر) ظهور و بروز پیدا می کند.
تحلیل رویکرد و فعالیت شرکتهای توسعه محور در عرصه پتروشیمی نیز باید مبتنی بر همین تناسب و تعادل صورت گیرد. یکی از خطاهای رایج شناختی و محاسباتی در تحلیل فعالیتهای صورت گرفته در حوزه توسعه صنایع پتروشیمی (که به صورت خاص توسط مخاطبان بیرونی صورت می گیرد)، عدم تطبیق مولفه های راهبردی و تاکتیکی با یکدیگر و نسبت سنجی دقیق آن با اهداف و ماموریتهای تعریف شده است. ظرفیت ابزارها و روشها، در بستر راهبردها شکوفا خواهد شد و زمانی که این معادله به هر دلیلی برعکس تفسیر شود، شاهد تمرکززدایی از اهداف و انفصال اجزای زنجیره مدیریتی و اجرایی در این عرصه مهم خواهیم شد.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد