درس از تاریخ و قصص قرآنی
پیامی که انتخابات به ما می‌دهد

درس از تاریخ و قصص قرآنی

جمع‌بندی انتخابات چهاردهم

آغازی نو برای یک پایان

ایرانی‌ها و شیعیان جهان عدد عجیب ۱۴ را دوست دارند. این عدد در جمع غریب به ۵ بدل می‌شود. وقتی انسان یک دستش را نشان احد واحد بالا بگیرد، پنج انگشت آن احد واحد ۱۴ بند دارد.
ایرانی‌ها و شیعیان جهان عدد عجیب ۱۴ را دوست دارند. این عدد در جمع غریب به ۵ بدل می‌شود. وقتی انسان یک دستش را نشان احد واحد بالا بگیرد، پنج انگشت آن احد واحد ۱۴ بند دارد.
کد خبر: ۱۴۶۲۵۹۱
نویسنده احمد میراحسان - نویسنده، شاعر و مستندساز

 این شیعیان علی امیرالمومنین، ولی ا... الاعظم را به یاد خدا و پنج تن و ۱۴ شاخه معصوم این شجره طیبه و ریشه پاک هدایت می‌اندازد. ایرانیان عدد مقدس ۱۴ را عددی مبارک و قدسی می‌شمرند، چون عدد ۱۴ یادآور دو ۷ و نیز ۱۴ ماه تابان و امامان راهنما و روشنی‌بخش ظلمات جهل در زمین است. آنان دارای عصمت ذاتی و پاک هستند، از هر رجس و آلودگی جهل و خطا و نادانی و دست‌اندازی نفس امرکننده به هر بی‌معرفتی و خطای شناختی و فکری و گرفتاری رفتاری و اخلاقی و لغزش عملی در عبودیت خالص و هدایت عام و خاص مردم جهان و نسبت به هستی مصون هستند. آنان هستندگان و باشندگان معصوم و سروران انسان‌ها و انبیا و تجلی اسم جامع و اسم اعظم خداوند در دنیا و جهان جاودانه‌اند. صلوات‌ا... علیهم‌وعلی‌انوارهم. از هر رخداد و بهانه ایرانیان بهره می‌برند تا گوشزد کنند شرافت در پیروی از خدا و ۱۴ ماه عرشی در ظلمات شب دی‌جور غیبت و فراق است تا برای آدمی سعادتمند آن لقای رستگاری‌بخش سررسید و در جاودانگی مطمئن بهشت جاودانه رضایت و ولایت بیارمد.

نقش درست صداوسیما 
مومنان ایران انتخابات چهاردهم را به فال نیک می‌گیرند و درس‌های آن را به یاد خواهند داشت.
پیش از هر درسی این دوره انتخابات نشان داد صداوسیما اداره شایسته دوران تازه حیات پیشرو ایران را پیدا کرده است. نقش درست خود را یافته است و مسیر پیشروان پیشران را طی می‌کند و در جاده کم‌کردن نواقص و افزودن درستی‌های معنوی و ساختاری تبلیغ و رسانه‌ملی پیش می‌رود و نقش بزرگی در مردم‌سالاری دینی و اجرای منویات رهبر بزرگوار این مردم‌سالاری و طرح تربیتی حکیمانه و مدیریت دقیق و آگاهانه ایشان ایفا می‌کند. طی دهه‌ها رهبری معظم با کیاست و تشخیص درست سکان نفی عملی روحیات کهنه استبدادی در حکمرانی و درون مردم و گروه‌های سیاسی و روشنفکران دینی و حتی اهل علم را به دست مقتدر ولایت‌فقیه پیش بردند. استوار با قانون‌ستیزی مقابله کردند و هوشمندانه قبض و گشایش لازم را برای مقاومت برابر توطئه‌ها، تحقق بخشیدند؛ و قدرت‌پرستی‌ها، قانون‌شکنی‌ها و رفتار شالوده‌شکنانه و استحاله نظام به دستان جریانات منحرف و انواع زورگویی‌ها را خنثی کردند. در مقایسه با زندگی ۳۰۰۰ ساله مبتنی بر استبداد در حکمرانی که تنها حدود ربع قرن آن را براساس مردم‌سالاری اسلامی در دوران حکومت رسول‌ا... و امیرالمومنین و امام مجتبی صلوات‌ا... علیهم آن هم ۱۴۰۰ پیش زیستند، عمر حدودا نیم قرنی جمهوری اسلامی برای مشی مردم‌سالاری اسلامی بس اندک است، با این همه پیروزی در توطئه‌های عظیم علیه نظام جمهوری اسلامی بنا به ولایت‌فقیه و هدایت الهی فتنه‌های ویرانگر با اتکا به عقل و نفس مزکی و ربانی امامان انقلاب به رشدی باورنکردنی برای میلیون‌ها ایرانی منجر شده است. از مهم‌ترین عرصه‌های مشق فرهنگ مردم‌سالاری انتخابات ریاست‌جمهوری بوده است. چالش و هجوم فتنه‌ها و جنگ‌ها و کودتا و تروریسم و تجزیه‌طلبی و دیگر هجوم‌ها به مردم‌سالاری نوپای جمهوری اسلامی و ویرانگری‌های خارجی و داخلی، چون تحجر از یک‌سو و نولیبرالیسم غربی و شبه‌روشنفکری مدرن و اذناب وطن‌فروش نوکر شیاطین از سوی دیگر و نگرش سرمایه‌سالاری دولتی و تفکرات مارکسیستی از سوی سوم، ۴۵ سال طفل مردم سالاری دینی ایران را با خطر قتل و شهادت روبه‌رو کرد. مهم‌تر از همه پاره‌ای از زبیر‌ها و نیرو‌هایی که با انقلاب به قدرت رسیدند ایمانشان را به انقلاب اسلامی از کف دادند و از مقاومت خسته شدند و سستی و دنیاطلبی و اسارت‌شان در اندیشه مدرن و بی‌باوری به پیروزی اسلام و جهاد برای حق و شرف را به اسم خستگی مردم جار زدند و با نقاب مدافعان راه امام (ره) علیه راه امام قد علم کرده و به اسم تعامل با جهان خواهان سلطه‌پذیری مجدد و به اسم اصلاح اسیر توهمات شناختی و بردگی ظلم جهانی و ... شدند. در انتخابات این گرایش هماره سد راه اجرای سیاست کلی، ولی فقیه و قانون‌اساسی و تحکیم استقلال و رشد علمی مستقل و توان‌یابی تولیدی و خوداتکایی ایران شد، اما به یاری خدا شکست اغتشاشات گوناگون‌شان در انتخابات به توسعه عقل و فرهنگ و شناخت و درک مردم‌سالاری دینی مردم مومن ختم شد و آنان را در قانون‌پذیری و تبعیت از ولایت‌فقیه مستحکم‌تر کرد.

نقطه عطف بزرگ مردم‌ سالاری 
انتخابات ۱۴ هم در همه سطوح آموزشی حاوی نقطه عطف بزرگ و جهش مردم‌سالارانه در وجه عقلی و برنامه واقعی و اخلاقی و ضد اسلوب فریبنده آمریکایی انتخابات بود. این اولین شکست دشمن بود. هرچند آقای ظریف در مبارزه انتخاباتی به تقلید از ریگان و ترامپ و ... کندن کت و هیجانات بازیگرانه و فرار به جلو و وانموده‌های اغواگر و فریبکاری و دروغ و فریاد و نعره‌زنی‌های زشت عرض و آبروی خود بردند و زحمت به اهل حق دادند، اما همین رفتار هم به رشد فرهنگ و خرد و شناخت مردم منجر شد که ادب از که آموختی از بی‌ادبان. در این رفتار‌ها پیروز عرصه انتخاب رسانه‌ملی بود. روش عادلانه و متعالی و راستگو و متین و فرهنگ‌مند و آگاهی‌بخش و منصفانه برگزاری مناظره‌ها یک نقطه عطف بود. اجازه نداد پول‌های حرام دشمن به سود نامزد‌های فضای تبلیغی به نفع دروغ مغشوش کند و به همه نامزد‌ها فرصت مساوی داد تا به بیان آرای خود در فضایی آرام بپردازند و مشق مردم‌سالاری را ارتقا بخشند و ادب‌آموز شد.

 این امر سبب شد فضا برای تامل نو و درس‌های عمیق‌تر و تجربه تازه‌تر مردم‌سالاری و قانونمندی و مطلوبیت و پایداری و وفا به اصول جمهوری اسلامی و پایبندی به قانون و ولایت‌فقیه و ارزش‌های اخلاقی تحت هدایت، ولی فقیه ارتقا یابد و مردم به ارزش خرد و قانون و آرامش و تفکر روی مواضع نامزد‌ها به‌جای اغتشاش و جدل و رقص و آواز و فحش و دروغ‌های مدل آمریکایی در انتخابات پی ببرند.

حال نکاتی و وظایف مهمی بر دوش رئیس‌جمهور پیروز سنگینی می‌کند که ادامه همین قانونگرایی و خردورزی و دوری از فریبکاری جواب‌های ریاکارانه به‌جای کار انقلابی برای اصلاح است. این انتظار‌ها چیست؟ بدیهی است شهید رئیسی در ارتقای خدمت رئیس‌جمهور و راستی و عشق او به مردم و نظام معیاری نو و ملموس نقش داشته است. امروز خدمت به انقلاب، شأن و حفظ ایران و تلاش وافر و دفاع از حقوق همه مردم نه خواست‌های مرفهان و غربگرایان و توجه به مستضعفان و زحمتکشان در دیباچه خدمت قرار دارد. شهید خدمت یک آستانه نو و محک تازه برای اصل وفاداری رئیس‌جمهور به امر قرآنی عدالت و سلطه‌ستیزی و رشد برمبنای حفظ کرامت انسان و مردم و به‌خصوص دفاع از مستضعفان، کارگران و کشاورزان محروم و راستی‌آزمایی و سنجش رئیس‌جمهور خدمتگزار برپا داشته که تا همیشه در جمهوری اسلامی نشان خدمت را از نشانه‌های خیانت تفکیک خواهد کرد و دیگر به‌سادگی غربزدگان و اهل فساد و دنیا و اختلاس و امتیازخواهی و ویژه‌خواری نمی‌توانند سر مردم مومن کلاه بگذارند. این مهم‌ترین رویداد انتخابات و ریاست دوره ۱۴ بوده که روح آن احیای عدالت و رشد براساس عدالت است و با توسعه سرمایه‌سالارانه خشن و ناعادلانه آمریکایی ماهوا تضادمند بوده و بر مبنای راه قرآن و عترت و نگرش فقهی امام‌خمینی (ره) و رهبر معظم استوار است، نه فقه ضد‌انقلاب اسلامی و رفرمیسم غربی و فقه بی‌بی‌سی و ایران اینتر‌نشنال. بر این اساس توقعات جدید مردم تقویت‌کننده اصول تعهدات رئیس‌جمهور به انقلاب اسلامی و سلطه‌ستیزی است. چنان معرفت اسلامی و انقلابی به یمن آمدن امام و رهبر معظم عمیق شده که سرشان کلاه نمی‌رود و نیرو‌های اهل فساد و غربزدگی و فرهنگ ضد‌دینی دیگر نمی‌توانند زیر نقاب دروغین راه امام و اسلام پنهان شوند. انتظار امروزی مردم سلطه‌ستیز رشد زندگی سالم مستقل و تحول ساختاری بنا به ارزش‌های قرآن و عترت و مدیریت فقهی و عقلی حاکم بر اجتهاد رأی‌های به سود سلطه‌پذیری به بهانه علم است. پس:

۱. پیروی قلبی، اخلاقی، علمی و عملی رئیس‌جمهور از اسلام: انتظار مردم از رئیس‌جمهور هر‌کدام که پیروز عرصه گزینش مردم شده‌اند، پیش از هر تقاضایی پیروی قلبی، اخلاقی، علمی و عملی از خدای یکتاست و پیامداران حق علیهم‌السلام. این پذیرش به حرف نیست. استفاده ناصادقانه از قرآن و روایات و نهج‌البلاغه برای آن نیست که نقل‌قول‌های گسسته به درد اثبات برتری باور ما بر باور جامع هدایت قرآن و نهج‌البلاغه آید. برای آن نیست که از قرآن و نهج البلاغه سود جوییم، اما در اصل حکم قرآن بر سر نیزه کردن را داشته باشد. برای آن نیست که قرآن را بر افکار خود عرضه کنیم و هرجا با افکار و باور‌های ما منطبق بود شاهد مثال آوریم و حق کامل و پیوسته و یکپارچه را تحریف کنیم و عوض عرضه خود به وحی و نهج‌البلاغه و نهج‌الفصاحه و همه کلام بلیغ و فصیح و کل روایات به صورت فقیهانه قرآن را به خود عرضه کنیم و هرجا با امیال و اغوا و افکار ما تناسب نداشت حذف کنیم یا تفسیر خود‌رأی از آن ارائه دهیم چنان که روش روشنفکران مدرن با پوشش اسلام از زمان مشروطه و روش ملکم‌خان و طالبوف تا مرد متدین، اما علم‌پرستی مثل مرحوم آقای بازرگان با تفسیر به رأی بود و نهضت آزادی و بنی‌صدر و منحرفان ابلق، چون مجاهدین التقاطی دهه ۵۰ و هواداران مرحوم شریعتی، چون فرقان و آقای پیمان و سوسیالیست‌ها و لیبرالیست‌های اسلامی از درخشش تا سروش و غیر‌مجتهدانی دیگر و حتی طلبه‌هایی که گرفتار مرجعیت مدرن شدند. پس یک رئیس‌جمهور می‌تواند با نقاب خدا و قرآن و روایات عمیقا علیه آن مشی کند و مرجعیت او، شرک مدرن و علم ابطال‌پذیر باشد یا بر عکس وفادار به وحدت و پیشوایان برگزیده و معصوم چهارده‌گانه علیهم‌السلام بدون ذره‌ای بهانه، لغزش، منیت، خودمحوری، شرک، بندگی شیطان، تفکر خود بنیان مدرن و هر غیر خدا و پرستش هر علم فریبای حدسی با همه قلب و عقل، اسلام مرجع برحقش باشد و با عقل و ایمان تمام علم حدسی بشری را به قرآن و اهل‌البیت و عقل نورانی که با‌جنودش شناخته می‌شود عرضه کند و هر راه مغایر شرع مقدس را کنار نهد و دانایی کافی و عالمانه‌ای داشته باشد و بداند ما یک دانشمند با یک نگاه علمی در جهان نداریم و حتی در دانشگاه ییل، هاروارد، کلمبیا و ... در یک رشته و یک موضوع دو و بیشتر نظر کارشناسی وجود دارد و نه‌فقط نظری که با لیبرالیسم یا سوسیالیسم و... و خواست قلبی و منافع حزبی من و تو همپوشانی دارد. بحث علم و قدرت و دانش و ارزش بحث مهمی است که نباید با جهل ندیده گرفته شود و به بهانه علم به کارشناسان اجنبی و نهاد‌های قدرت جهانی تسلیم شویم. او بداند اسلام بهترین راه تشخیص علم بشری را پیش پا نهاده و آن عدم مغایرت علم نافع با آموزه‌های الهی است. تکرار می‌کنم بحث روایی و عقلی علم نافع بس مهم است. پس مثلا اگر عالمی در اقتصاد راه‌حلی برای رفع بحران اقتصادی ارائه دهد که متضمن حرام و بی‌عدالتی و غصب و زیر پانهادن حق دیگری و شرکت و همراهی با استکبار و تایید کشتار مردم و ملل مظلوم برای کسب منافع و همدستی با شیاطین و همسویی با فرعون در ظلم جهانی و تبعیت از آمریکای جنایتکار و غرب غارتگر باشد این راه‌حل مضر «کارشناسانه» غربگرا مطلقا قابل‌قبول برای رئیس‌جمهور در جمهوری اسلامی نمی‌تواند باشد، زیرا قرآن با هر بی‌عدالتی و هر ظلم مستقیم و غیر‌مستقیم مطلقا مخالف است. رئیس‌جمهور دوره چهاردهم باید بداند همه جنایت‌های دولت‌های مدرن استعماری و سرمایه‌سالاری جهانی متاخر، آمریکا، اروپا و اسرائیل در همه عرصه‌ها از اقتصاد تا سیاست و فرهنگ به‌وسیله دانشمندان، متخصصان، کارشناسان، استادان و محققان دانشگاهی غرب و شرق طراحی شده و تازه خود سیاستمداران غرب از رؤسا، ورزا، وکلا و همه عالم با تحصیلات عالی در بهترین دانشگاه‌ها هستند؛ پس نباید فریب علم علم کردن‌های عقل مدرن را بخوریم و معیار‌های اصیل قرآن و روایات را وانهیم و برای خلع سلاح مومنان با فرصت‌طلبی مثل مارکسیست‌ها در مباحث خیابانی در دانشگاه و خیابان که کد‌های سطحی و گسسته از هم از «کاپیتال» و «چه باید کرد» می‌آوردند، قرآن را با جهل یا سوء‌نیت دستاویز راه ضد‌قرآن قرار دهیم.
بلکه باید قلبا و عقلا به هدایت قرآن و عالمان معصوم و راسخ در عام قرآن سر نهاده، آن را چراغ هدایت قرار دهیم و به فقه و هدایت، ولی فقیه در سیاست‌گذاری اصلی گردن بگذاریم، تفسیر رای گزینشی و اسلام‌نشناسانه و طوطی‌وار نکنیم که منافقان چنین کردند و حاصلش را شاهدیم. در این بستر نگرش تخصص و علم ابزار چشم‌پوشی‌ناپذیر تحول و رشد و اداره مملکت است. تعهد با تخصص هیچ منافاتی ندارد. این درس تکرار سده در مناقشات و مناظرات ۱۴ است.
پس اولین هم‌سویی با عصمت عدد ۱۴ در انتخابات چهاردهم اصل قرار دادن توحید و همه رهنمود به‌هم‌پیوسته کلام خدا و ۱۴ معصوم علیهم‌السلام است به عنوان و سرلوحه باور، عمل و کار تخصصی! و در هرقدم خواست و فکر خود را با فرمان خدا سنجیدن نه برعکس و پیمان با رب‌العالمین که کمترین تحریف و توجیه و سر سوزنی انحراف از هدایت ثقلین در هر گام پیشه نکردن. اگر کارشناسی راه ظلم به مردم و بی‌عدالتی را برای رفاه دنیوی به رئیس‌جمهور پیشنهاد کرد، باید حتما بداند این فریب شیطانی است که به جامعه حرامخواری و انباشت ثروت مردم در دست اشراف و قدرت منجر می‌گردد.

۲- عدالت و رئیس‌جمهور: دستامد بزرگ دوران انتخابات و کار هوشمندانه صداوسیما در برگزاری عادلانه مناظرات آگاهی‌بخش، ضدروش سرمایه‌سالاری و نمایش فریب و ریخت و پاش شیوه غربی انتخابات و فریبکاری‌هایش حاوی روشنگری‌های فراوانی است.
این دوره یک نقطه عطف به‌شمار می‌آید و دوران جدیدی را رقم می‌زند. دوران پاکسازی ساختاری جمهوری اسلامی‌از فساد‌های گریبانگیر و انجام حق ملت بر گردن حکومت طبق فرمان قرآن و عترت. ازجمله آگاهی مردم از وعده‌ها و خصوصا داعیه اجرای عدالت از سوی شش نامزد، برجسته‌ترین نکته وظایف رئیس‌جمهور است. حال عرصه ایران اسلامی و جمهوری اسلامی ما و حکمرانی و همه زندگی آزمایشگاه نامزد پیروز، رئیس‌جمهور محترم است در راه عمل از سر صدق و خدمت. شهادت رئیس‌جمهور عدالتخواه و کوشا توقع مردم را از عدالتخواهی بالا برده که این باز گشت‌پذیر نیست و ملت آن را هوشیارانه و فعال پیگیری خواهد کرد. همه باید به رئیس‌جمهور در این راه یاری کنند، مطالعه داشته باشند و با موانع داخلی و خارجی بجنگند.
مفاد سوگندنامه رئیس‌جمهور در برابر خدا و قرآن مجید، تکلیف رئیس‌جمهور است که باید به آن وفادار باشد و نه آن که به‌مثابه یک تشریفات بی‌روح، چون سوگند در نظام‌های لیبرال دموکراسی، دروغی فریب‌آمیز به مردم باشد و به آن پشت پا برند. اولین نشان وفای رئیس‌جمهور مومن به خدا و ۱۴ معصوم علیهم‌السلام و به پیمان انقلاب اسلامی و قانون اساسی و راه امام خمینی (ره) پیرو صدیق آن امام موعود عدل جهانی، همان تلاش صادقانه و تا پای جان برای اجرای عدالت است، ولو به قیمت جانش و قتل به دست کفار ظالم و دشمنان دادگری. آبادانی درآمیخته با دادگری حتی پیش از اسلام هم آرمان و خواست ایرانیان و یکتاپرستی ایرانی در فرمانروایی و الگوی پادشاهی و فره ایزدی بود و کمالش با اسلام و ولایت الهی به اصل کامل حکمرانی در میان شیعیان و خلافت اسلامی معصوم علیهم‌السلام ارتقا یافت. در عصر غیبت و مرجعیت عالم ربانی، تنها الگو برای زندگی یاران منتظر و مردم منتظر، نظام ولایت فقیه است که حکمرانی دانایی قرآن و عترت را در وسع عمل انسان غیرمعصوم ممکن می‌سازد. ولایت فقیه در گام آغازین یقینی را اصل قرار می‌دهد: با پیروی از فساد، ظلم و قدرت‌های جائز و وابستگی و رشد قشر ممتاز نمی‌توان عادل بود.
عدالت واقعگرایانه همه عرصه‌های زندگی اجتماعی را دربر می‌گیرد. عدالت اقتصادی و مراعات حقوق مردم در اقتصاد، عدالت سیاسی و عدالت فرهنگی از هم جدایی‌ناپذیر است. آبادانی بدون عدالت و توأم با ظلم و تبعیض، یعنی آبادانی فرعونی! مدیریت عدالتخواه فقهی باید بر مدیریت جامعه و مدیریت علمی‌احاطه داشته باشد.
کدام فرعون، کاخ و تکنولوژی و شهر‌ها و تمدن بزرگ در مصر، چین، یونان، ایران و هند برفراز نکرد؟ تمایز آبادانی الهی، با آبادانی آمریکایی عادلانه بودن آن است. با ظلم و خونریزی علیه مردم خود و ملل مستضعف، آبادانی، ذره‌ای ارزش ندارد. نمی‌توان میلیون‌ها کشاورز فقیر و کارگر زحمتکش و مردم دیگر را به روز سیاه نشاند و از حقوق و تأمین اجتماعی‌شان چشم پوشید، امنیت کاری‌شان را نفی کرد، طبقات زالوصفت و تبعیض ظالمانه را رشد داد، داعیه جمهوری اسلامی و تشیع داشت و هماره مردم مستضعف را در دوزخ ترس از بیکاری و ستم آزمندان و سرمایه‌سالاران ناعادل که به قیمت استثمارمان فربه می‌شوند، رها کرد و از افتخار رشد حرف زد. این همان توسعه آمیخته به خون مظلومان در سرمایه‌داری غربی است که حق نیروی کار و سهم اجتماعی او از بیت‌المال و اموال ملی مردمی زحمتکش می‌دزدد که صدای آنان شنیده نمی‌شود. زیرا اعتراض‌شان در نظام طبقاتی، ناجوانمردانه سرکوب می‌شود. فرق پیروان اصیل اهل بیت علیهم‌السلام، چون عالمان ربانی، امام عزیز، رهبر معزز، سلیمانی، مطهری، مدنی، چمران، همت، متوسلیان، زین‌الدین، باقری، کاظمی و ... و رئیسی و همه فرزندان شهید مردم شریف زحمتکش با کسانی که شرافت عدل نداشتند و به سود پیدایش اشرافیت و قشر ممتاز زالوصفت و مدیران حریص به تبعیض تن دادند و به احیای اشرافیت بی‌شرافت، دزد، طفیلی و ویژه‌خوار یاری رساندند در همین موضوع عدالتخواهی جامع است. فرق اصلاح‌طلبی پرمدعا، غربگرا و گسسته از اسلام و مردم با جریان انقلابی در ایران، همین پایبندی و تلاش انقلابی برای اصلاح، عدالت، حفظ حقوق مردم و سبک کردن بار سنگین بر دوش مردم، کارگران، کارمندان ساده و کشاورزان است و نابودی تبعیض در آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، نوع بیمه و ... و کمک به کارآفرین واقعی و صاحبان کوشا، عادل و منصف صنایع تولیدی.
این فاصله طبقاتی هولناک در جمهوری اسلامی‌که از انباشت حرام سرمایه رانتخوار سوءاستفاده از قدرت پدید آمد، همه آتش دوزخ است و راهش آن است که رئیس‌جمهور برای رشد عدالت‌محور از شهید رئیسی تبعیت کند. رفع تبعیض و بهبود معاش مردم بر اثر دادگری بزرگ‌ترین ثمره‌های وحدت حکومت و ملت را برخواهد انگیخت.

۳. علیه مدیریت دروغ: رئیس‌جمهور باید زخم دروغ را بر پیکره جامعه ایران درمان کند. دوران انتخابات اخیر و مناظرات در صداوسیما فرصت عالی‌ای برای ظهور انزجار عمومی از دروغ سیاسی‌کاران و جناح‌ها بود و این چپ و راست و اصولگرا و اصلاح‌طلب نمی‌شناسد. انواع تناقضات و گاه دروغ به واکنش عمومی ختم شد. رئیس‌جمهور حالا معتمد همه مردم است و رها از حزب و دارودسته و اطرافیان و منافع و رفتار جناحی باید بداند نفرت از دروغ در انسان فطری است و ملت از رئیس‌جمهور دروغگو بدش می‌آید. تفکر مدرن ماکیاولیستی و سفسطه‌گرایانه است و دموکراسی‌لیبرال خود را به دروغ و به هر وسیله کاذب برحق جلوه می‌دهد و دروغ سفسطه را به اصل سیاست بدل کرده است. واکنش منفور مردم به فریبکاری مشاوران پاره‌ای از نامزد‌ها عکس‌العملی شریف بود. کابینه جدید باید کابینه ضددروغ باشد و اصل را بر شفافیت‌سازی و سالم‌سازی و دروغ‌زدایی قرار دهد. با مردم روراست باشیم. دفاع از راستی و نفی دروغ ظاهرا امری روشن و شفاف و ساده است. بله سهل است اگر واقعا راستگو باشید. اما دروغگویانی وجود دارند که با نقاب دفاع از راست، بدترین دروغ‌ها را به خورد مردم می‌دهند. آنان حقیقت انقلابی را دروغ و دروغ لیبرالیستی را درستکاری وانمود می‌سازند. امر بد وعده‌های دروغین انتخاباتی است، اما این فاصله طبقاتی هولناک در جمهوری اسلامی که از انباشت حرام سرمایه، رانت‌خواری و سوءاستفاده از قدرت پدید آمد، همه آتش دوزخ است و راهش آن است که رئیس‌جمهور برای رشد عدالت‌محور از شهید رئیسی تبعیت کند. رفع تبعیض و بهبود معاش مردم بر اثر دادگری بزرگ‌ترین ثمره‌های وحدت حکومت و ملت را برخواهد انگیخت.
نفرت از نوکری و وابستگی به سرمایه‌داری جهانی، نکته کلیدی دیگر انتخابات بود، اما پذیرش سلطه و پرده‌پوشی آن بزرگ‌ترین دروغ است و مخالفت با اصول استقلال، اسلام و انقلاب اسلامی، توافق قلبی با پذیرش ولایت شیطان بزرگ، سلطه نظام قدرت سرمایه جهانی خونریز و پذیرش بردگی غرب و نهان‌کردنش دروغی نابخشونی است. در حالی که خود را وفادار به اسلام، امام، آرمان انقلاب اسلامی و شهدا و حافظ منافع مردم معرفی می‌کنند، نادیده‌گرفتن وصیت امام (ره) و در پی تسلیم انقلاب به فرعونیت جهانی‌بودن، خود دروغی منفور است. یعنی وقتی بزرگ‌ترین دروغگو هستید، با دروغگویان رسوا وحدت دارید و دروغ و دورویی هشت سال حکمرانی اشرافیت فاسد و نوکیسه و دروغ‌های برجامی و اعتماد به کفار ظالم حربی و تحقیر مردم و دروغ شبانه‌روزی و جنایات ارزی و مسخره‌کردن‌شان را سر گران‌کردن بنزین با پررویی فراموش می‌کنید، اعتماد مردم را از دست خواهید داد و با بی‌حرمتی، به شعورشان توهین می‌کنید و دزدیدن اموال‌شان با بازی بی‌شرمانه در بورس و ستم وحشیانه به کارگران و تعطیلی کارخانه‌ها و فروش‌شان به ثمن‌بخس و گرسنگی مستخدمان و نیروی کار را به‌سادگی امری درست جلوه می‌دهید، در حالی که خود خوب می‌چرند و شکم‌شان پیه زده؛ همه این‌ها را مدیریت طلایی معرفی می‌کنند و تشویق را حق خود می‌دانند، اما لعن مردم را کسب می‌کنند. این‌ها هم جلوه‌ای از دروغ در انتخابات بود؛ وعده‌های سر خرمن نامزد‌ها دروغ بود و از آن بدتر وانموده‌ها بودند. رئیس‌جمهور باید همه این درس‌ها را به خاطر بسپارد و خود دروغ نگوید. جهاد علیه دروغ و امر دروغ‌زدایی را روش همیشگی خود قرار دهد و به آن عمل کند و یارانش را مستثنی نکند.

۴. دفاع از استقلال ایران: دفاع از ایران مستقل و نظام مدافع استقلال و کیان جمهوری اسلامی و نفی ساختار پیرامونی و عدم تسلیم به ربوبیت غرب و عدم نوکری و وابستگی به سرمایه‌داری جهانی، دیگر نکته کلیدی‌ای بود که در جریان رقابت‌ها همه کاندیدا‌ها بر آن پای فشردند. رئیس‌جمهور جدید باید کابینه‌ای تشکیل دهد که کمترین گرایشی به سرسپردگی به استعمارگران پسامدرن غربی و سلطه سرمایه خونریز و فجیع جهانی نداشته باشد و تا پای جان، چون امام خمینی و امام خامنه‌ای و همه شهدا و مردم شریف از دستامد استقلال سیاسی دفاع کند و استقلال اقتصادی و فرهنگی را رشد دهد. این خواست عمومی مردم در دوران انتخابات بود و نباید فراموش شود.

۵. سالم‌سازی دستگاه حکمرانی: سالم‌سازی دستگاه حکمرانی، سه قوا و نهاد‌های حکومتی خواست جدی ملت در انتخابات اخیر بود. تغییر ساختار از نظامی پیرامونی به نظامی اسلامی و پیشرو و عادل بدون این سالم‌سازی ناممکن است.

جریان‌های مخالف انقلاب و رفرمیست‌های ایران هم از تحول ساختاری و تغییر حرف می‌زنند، اما منظور آنان نه نابودی وابستگی و ناتوانی در حرکت مستقل علمی و تکنولوژیک و تولید صنعتی و کشاورزی و دارویی و از بین بردن ساختار‌های تبعیض و بی‌عدالتی و فساد پولی و بانکی و...، بلکه از بین بردن موانع وابستگی و چیزی است که اسم رمزش تعامل با دنیاست. در حقیقت هیچکس در ایران مخالف تعامل با دنیا نیست، بلکه انقلابیون مسلمان مخالف بردگی و سلطه‌پذیری هستند. وقتی شما از توان‌یابی تولید نیاز‌های اساسی در کسب تکنولوژی پیچیده دست می‌کشید یا از کسب آن نومید هستید، سلطه‌گران از این نیاز به سود امر و نهی کردن و دخالت و غارت و سلطه بر شما سود می‌جویند، اما وقتی شما تولیدکننده نیاز‌های خود هستید، دیگر تحریم و فشار فایده ندارد؛ پس تن به ارتباط برابر می‌دهند. ساختار پیرامونی و سلطه‌پذیر، بدون توان‌یابی تولید علم و فن و کالای دارای نیاز به «های‌تکنولوژی» ممکن نیست و اصلاح باید در مسیر رفع فساد و بلبشو برای رهایی از ساختار پیرامونی صورت گیرد، نه برعکس؛ نابودی استقلال به سود نظام وابستگی مجدد.

۶. علم و دین: در مناظره‌ها فهمی غلط از علوم بشری و نسبت دین و علم ظاهر شد که اگر تصحیح نشود، نتایج وخیمی به بار خواهد آورد. تصور پاره‌ای از نامزد‌ها درباره علم به سبب فقدان دانش در خصوص فلسفه علم و انباشت آگاهی و درک ماهیت ظنی‌بودن و ابطال‌پذیری و حدسی‌بودن علوم انسان، تصوری مغلوط دارند و وانمود می‌کنند دانش مشخص انسان‌ها در یک زمان و مکان تاریخی معین دربردارنده حقیقت قطعی است و این سبب شده آقای پزشکیان طوری درباره علم کارشناسان موافق اصلاح‌طلبی حرف بزند که دال بر درکش مبتنی بر وهم یقینی‌بودن این یا آن نظریه علمی یا نظر کارشناسان و تحصیلکرده‌های رشته‌های علمی است.

چنین تصوری پوچ است، زیرا در همان زمان اقتصاد‌دان بزرگ دیگری وجود دارد که راه حلی مغایر دیدگاه کارشناس دلخواه ایشان دارد و تعامل با دنیا را به گونه دیگر تفسیر می‌کند. حال کدام نظر علمی را می‌پذیرند؟ اگر عقل متکی بر قرآن نباشد و اعتماد به حاذق بودن و قبول نگرش مقدماتی شما نظر کارشناسی درون می‌پذیرید که او را قبول ندارید. زپیش پزشکی نمی‌روید که معتقدید در تشخیص بیماری و فهم از بیماری ناتوان است. در نتیجه درمان او را قبول نمی‌کنید. پس یک پندار مطلق از علم غربی نسازید. این جهان را همین عالمان بزرگ در خدمت نظام ظلمانی سرمایه‌سالاری وحشی و متجاوز که آسایش سرپرستی سیری‌ناپذیر است به دوزخ و جای جنایت بدل کرده نه مردم معمولی. دانش پیشنهادی نهاد‌های بین‌المللی در خدمت نظام بین‌المللی هستند. این که به صورت پراکنده اینجا و آنجا حرف درست زده‌اند هیچ ربطی به بهره استعمارگرانه و استثماری برنامه‌ها و قراردادهای‌شان ندارد پس راه بالا بردن توان علمی‌خود برای اجرای فرامین الهی دال بر عدم نوکری اجنبی و رشد مستقل جوامع مسلمانان است و این ضد هدف رفرمیست‌های پیرامونی است که بت مدرنیته را می‌پرستند و شعور درک رابطه علم و قدرت را در نظام جهانی ندارند و برای بردگی و استفاده از نظر «کارشناسی خارجی» نعره می‌زنند و گریبان چاک می‌دهند. از دستاورد‌های مبارزه انتخاباتی با سازماندهی متین آن همین روشنگری در‌باره علم غربی و فاجعه برنامه‌های توسعه آنان در مصر و پاکستان و سودان و شیلی و یونان و کل دنیاست. رئیس‌جمهور هم بنا به آموزش قرآن و هم روح راه امام و هم تجربه جهانی باید در کاربرد وجوه مفید علم جهانی مستقل و محتاط عمل کند و اصل را هدایت ارزش‌های اسلامی و نافع بودن علم برای رشد استقلال ما باشد که عدالت و حتی رفاه با بردگی «علمی» غرب ممکن نیست.

۷_ نقطه عطف بازگشت ناپذیر‌: رئیس‌جمهور باید بداند مردم‌سالاری دینی ما با هدایت هوشمندانه ولایت فقیه در دور سیزدهم قد کشید. عنصر اشراف منشی و آریستوکراسیک قدرت که ضد مردم‌سالاری دینی و عدالت اجتماعی است و عنصر غیر دینی داعیه مردمی و آزادیخواهی و نگرش دموکراسی لیبرال رسوا شد و ضربه خورد و مجبور به عقب‌نشینی گشت تا جایی که نولیبرال‌های ما هم دست به دامن اصلاح‌طلب محترمی شدند که حافظ نهج البلاغه است و دست‌کم در زبان از عدالت و طبقات فرودست سخن می‌گوید و از قرآن نقل قول می‌کند. این به معنی آن است که ولو یک رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب مجبور است از این پس قرآن را سرلوحه قرار دهد نه مدرنیته سکولار را، زیرا در برابر مردم به این امر وانمود کرده است و مردم سرشان کلاه نمی‌رود. اگر به فرامین الهی بی‌اعتنا باشد منفور و منافق خواهد نام گرفت و اگر عمل کند این همان چیزی است که خواست انقلاب اسلامی و امامان آن و حرف دل انقلابیون است.

روح بزرگ و انقلابی شهید خدمت دیگر پاستور را ترک نمی‌کند و شهادت خواهد داد هر رئیس‌جمهوری در عمل در خدمت جمهور و مردم‌سالاری دینی و سیاست کلی امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای دامت برکاته است یا نه؛ و وفادار به آرمان رشد مستقل است یا در مسیر سرسپردگی قدرت جهانی عمل می‌کند و در حرف مردم را دوست دارد یا با تلاش و خدمت و پذیرش کار سخت این را اثبات می‌کند. مردم باید در حفظ بازگشت‌ناپذیری راه صادقانه دینداری رئیس‌جمهور و عدالت‌خواهی او و سلطه‌ستیزی‌اش خود نقش شاهد فعال و داور اصلی را ایفا کنند و مطالبه‌کننده خدمت به مردم به‌وسیله رئیس‌جمهوری مومن و کوشا باشند. این یک پیروزی برای مردم‌سالاری دینی و خواسته انقلابی مردم است.

۸_ارتقای مدیریت تخصصی‌: در جریان مناظرات ما با یک پدیده بس دلگرم کننده روبه‌رو شدیم. اکثر نامزد‌ها نسبت به دوره‌های پیش از نظر احاطه تخصصی به مسائل انضمامی اداره کشور و مشکلات نسبت به نامزد‌های دوران پیشین ارتقا یافته بودند. نگرش کارشناسی محصول مطالعات نظری و پژوهش میدانی‌شان آشکار بود. این درست است که کار رئیس‌جمهور تخصص در اداره همه نهاد‌های کشور، تخصص در اقتصاد و علم و دانشگاه و سیاست و درمان و ورزش و صنعت و ارتباطات و رسانه و فرهنگ و هنر و کشاورزی و دستگاه امنیتی و انتظامی و مدیریت شهری و آموزش و پرورش و ... نیست، اما داشتن تفکر استراتژیک و احاطه بر چگونگی طی طریق آگاهانه و علمی در مسیر منطبق بر ارزش‌ها و قدرت گزینش نخبه‌ترین همراهان و چینش درست و هماهنگی تیم کابینه و قوه تشخیص آن که راه‌حل‌های تخصص مطابق نگاه اسلام و انقلاب و تعهدات ارزشی انقلاب اسلامی و قانون اساسی هست یا نه و سلامت و ایمان و تخصص او بسیار مهم است. سخنان آقایان جلیلی، قالیباف و زاکانی در سطح بی‌نظیری از احاطه بر مشکلات و راه حل‌ها و مسیر درست بود و اینان درجه‌ای از تسلط بر مسئولیت ریاست جمهور‌ی داشتند تا کارشناسان غربگرا و سست مایه در نگرش انقلابی و مردمی و دینی، گیج‌شان نکنند و به هر راهی نکشانند. این ارتقای بحث تخصص توقع مدیریت علمی بهتری را نسبت به سابق پیشاروی رئیس‌جمهور می‌نهد.

۹_پذیرش نقش ولایت فقیه: از بارزترین تعهدات پیشاروی نامزد‌های ریاست بر مردم در جریان مناظرات، پذیرش همگانی نامزد‌ها دال بر تبعیت مطلق از سیاست کلی، ولی فقیه بود. زمانی این امر یک جمله کلیشه‌ای است که بی‌هیچ تعهدی برای فریب مردم و حکومت یا انجام تشریفات بر زبان رانده می‌شود، ولی وقت‌هایی است که ملت و نخبگان به اهمیت یک اصل عمیقا پی می‌برند و فایده آن را درک کرده‌اند و به آن می‌بندند. نجات ایران از بحران‌ها و روشن‌بینی فقیهانه، ولی فقیه جایگاهی مطمئن نزد نامزد‌های دوره ۱۴ برای این مقام ارجمند و حیاتی در انقلاب اسلامی فراهم آورده است. این موهبتی است که رئیس‌جمهور باید بداند تحت نظارت مردم قرار دارد.
۱۰_اثبات اهمیت حضور مردم: دوره ۱۴ ریاست جمهوری دوره درخشان برای اثبات اهمیت حضور مردم برای موجودیت و قوام نظام در جمهوری اسلامی برای همه و در راس همه برای نظام مبتنی بر ولایت فقیه و، ولی فقیه است.

نظام غیر‌مردمی از حضور آزاد مردم برای انتخاب نامزد‌هایی با تفاوت‌های نگرشی اساسی هرگز استقبال نکرده است، برای همین نگرش یک‌حزبی و تک‌صدایی بر انتخابات آنان حاکم است یا مردم را موضوعی برای مهندسی ذهن با تکنیک‌های گوناگون و بردگی فکری و در خدمت احزاب طبقات استثمارگر و متفرعن می‌داند. اما مردم‌سالاری اسلامی، آرمان جدی عقلانیت و بلوغ فکری مستقل و اختیار توأم با عبودیت حق و نفی باطل را هدف جدی خود قرار داده است و همواره آن را بر‌مبنای معرفت و تزکیه درونی آموزش داده تا جهل عمومی را به خرد و فرهنگ عمومی حقیقت‌طلب بدل کند. دشمنان اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی و ولایت‌فقیه همواره به سبب هراس از این مردم‌سالاری وانمود و تبلیغ کرده‌اند جریان اسلامی مایل به مشارکت مردم نیست و نمی‌خواهد نیرو‌های منتقد پیروز شوند و مشارکت حد اکثری به سود اپوزیسیون خواهد بود. دیدیم که با چه قدرت محکمی، ولی فقیه بر مشارکت حداکثری اصرار کرد و شرایط آن فراهم شد و بار دیگر دروغ دشمن و همراهانش نقش بر آب گشت. این حرف به معنی آن است از منظر اسلامی، فقهی و عقلی و نگاه، ولی فقیه، حضور و هستی جمهوری اسلامی را پیوند خورده به اراده مردم می‌داند و هرگز به دیکتاتوری تن نخواهد داد و همآن‌قدر که قدرتمندانه به سرکوب توطئه‌ای دشمنان ایران و اسلام و انقلاب می‌پردازد، همآن‌قدر هم متکی به خواست مردمی است که انقلاب کرده و برای استقلال و سرشت اداره مردم‌سالارانه ایران، بهای گرانی داده‌اند.

۱۱ـ مقاومت جهانی و اتحاد اسلامی: رئیس‌جمهور دوره چهاردهم از دارایی عظیمی برخوردار است که اثبات ارزش انسانی تعهد به حق و نفس باطل و تجربه جهانی شرافت مقاومت برابر ظلم و جنایت قدرت مدرن جهانی و سرمایه‌سالاری بیرحم، فاسد و درنده است. اگر روزی اصلاح‌طلبی غربگرا، چون عروسک خیمه‌شب‌بازی بازیچه در دست فریبکاری سازمان‌های امنیتی آمریکا و اسرائیل شعار نه غزه نه لبنان سر می‌داد، امروز دیده است پایداری بر حق باعث می‌شود پیشروترین نخبگان دانشگاه‌های غرب و آمریکا همسو با جمهوری اسلامی به حمایت از غزه و لبنان قیام کنند و حقانیت مواضع جمهوری اسلامی اثبات شود و مواضع سبز‌ها به زباله‌دانی تاریخ سقوط کند. تجربه تلخ حمایت رهبران اصلاح‌طلبی از شعار «زن، زندگی، آزادی» اسرائیلی/ آمریکایی کومله کمونیست در خط سازمان سیا هم درس بزرگی است تا هر رئیس‌جمهور قدردان اسلام و نقش دین در هدایت حکومت برای مقاومت برابر شیاطین باشد. در اسلام، علم کردن زن برابر مرد حرام است. زن و مرد متفاوت، اما با حقوق برابر آفریده شده‌اند و امتیازشان در تقوی است و روابط‌شان برابری برابر عدالت است. رویارویی این دو و پذیرش ظلم مرد علیه زن یا ظلم زن علیه مرد نقشه صهیونیستی برای اشاعه فساد است. زندگی با زوجیت و همراهی اینان و کانون خانواده پاک ارزش پیدا می‌کند و البته آزادی در این شعار حتما مغایر با عبودیت حق متعال است که انسان را آزاد در ظلم کردن و فساد و ضد اخلاق و کفر نمی‌داند و مختار است این‌ها را بر‌گزیند، ولی این‌ها آزادی در بهیمیت و وحشی شدن و جهل و راه دوزخ برگزیدن است و انسان پاک، عبد خالص حق است و پایبند حقیقت و طهارت از هر رجس و سر‌سپرده عدالت و عبودیت و اطاعت پروردگار منزه و حق مطلق.

پس رئیس‌جمهور اگر در مقاومت علیه ظلم و کفر کوتاه بیاید و اتحاد مسلمانان را در مقاومت علیه کفر تضعیف کند خیانت بزرگی به اسلام و سربلندی ایران در جهان مرتکب خواهد شد. او مکلف به ادامه راه امام‌خمینی و امام خامنه‌ای و انقلاب اسلامی و سلیمانی‌های زنده است. این همراهی با حقیقت اعتقادی از ارزش سیاسی استراتژیک و شرافت ملی برخوردار است و امروز ما همچنان باید در صف اول مقاومت گام برداریم.

۱۲ـ معاش و شرافت‌: اثبات عدم تقابل تامین معاش شرافتمندانه مردم ایران با مقاومت استقلال‌طلبانه، درس بزرگ دوره اخیر مناظرات بود. در‌باره رسوایی متصل کردن معاش مردم به جلب ترحم استکبار و توهم دست برداشتن آنان از زورگویی و گردن نهادن به ذلت از هولناک‌ترین راهبرد‌های فلاکت‌انگیز دولت‌های اصلاحات و اعتدال و تفکر فاسد سران‌شان بود. امروز کاملا واضح است آن مسیر خیانت‌بار است و با چنین تجربه‌ای باید معاش مردم بدون بهانه بردگی تامین شود و شرافت‌شان حفظ شود. این در مناظرات به اثبات رسید و جای پسرفت نیست.

۱۳ـ بهره‌مندی از تجربه مناظرات: تجربه مناظرات دوره ۱۴ دارای نکته مهمی است. قرآن و نهج‌البلاغه باید یکپارچه و بدون تفسیر راُی و ارتباط آیات به همدیگر و تحت نظارت عالمان قرآن‌شناس و نهج‌البلاغه‌شناس به‌کار گرفته شود تا به صورت غلط و ناقص و یکسویه تاُویل نگردند و علیه خودشان به‌کار گرفته نشوند.

قرآن هرگز نگفت در هیچ شرایطی قلبا و فکرا ستایشگر نظام ظلمانی کفر متجاوز و خونریزی و استثمارگر باشید. هرگز نگفت برابرشان ذلیل شوید و به آنان اعتماد کنید. هرگز نگفت هر بلایی بر سر شما آوردند، چون یک سگ وفادار تسلیم‌شان باشید و ذلت بپذیرید. رئیس دوره ۱۴ باید بداند ملت مومن ایران (و نه گرگ‌های فاسد و نوکر و گروه‌های خودباخته) از ذلت منزجر است. ستایش آنان و عمل سرشار از عشق‌شان نسبت به نماد‌های مقاومت و ایستادگی از حاج‌قاسم و بهشتی و رئیسی، ۴۵ سال دارد این را جار می‌زند و به نمایش درمی‌آورد و حجت بر هر رئیس‌جمهوری تمام است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها