جمهوری اسلامی یعنی نظام برآمده از انقلاب اسلامی اکثریت قریب به اتفاق ملت و رأیی که اکثریت ۹۸ درصدی مردم به این نظام و قانون اساسی دادند و آرمانها، وظایف و اصول روشن آن در قانون اساسی مندرج است. اسلام، استقلال و نفی سلطه اجنبی، کفر و قدرتهای ظالم که منبعث از امر واجب قرآنی بر عهده مسلمانان است و آزادی از طاغوت، اولین اصل و هدف این نظام است. عدالتطلبی و پیشرفت ملی و حفظ حقوق ملت برابر دشمنان استقلال و غارتگران جهانی،سرشت این نظام است.پس اگربه سبب مقاومت برای این اصول شرافت، دین،عزت و گریز ازذلت مردم ناگزیر باشند، سختیها را هم تحمل میکنند.عهد و پیمان اساسی مردم با نظام به رهبران و رئیسجمهور اجازه حراج وطن، شرافت، نوکری و تسلیم به طاغوت را نمیدهد. پس رئیسجمهوری که با نفس مقاومت اساسی برابر کفر، پذیرش بندگی و تسلیم تصور میکند فقر ومشکلات اقتصادی را حل تواند کرد، دو خطای اساسی مرتکب میشود؛ اول آنکه اساس استقلال ملت و نظام برخاسته از انقلاب، او وپیمان قانون اساسی رامنتفی میداند ودوم آن که مردم را فریب میدهد،چون وابستگی به آمریکا نه درمصر،سودان و پاکستان و نه در آمریکای لاتین و آفریقا سبب رفاه نشده است.
بحرانزایی تصنعی
اگر ملتی با تسلیم همه نفت خود و تریلیاردها دلار به آمریکا گاو شیردهی شده که لقمه نانی برای مردم پنج میلیونیاش فراهم میکند، این به معنی رفاه نیست. اگر آمریکا به اردوغان به قیمت نوکری ناتو و خیانت به اسلام، امتیاز میدهد تا برابر بیداری اسلامی، اسلام لیبرال جعلی را ترویج کند یا اسلام جعلی وهابی در عربستان سلطه بر کعبه را به سود غارت ثروت اسلام تحکیم کند، این خیانتها دلیل راهحل شرافتمندانه و نفس مقاومت نیست.بحران اقتصادی ایران تصنعی است.ازسویی به سبب جنگ وحشیانه استکبار برای سلطه است و تحریم دشمن و ازسوی دیگر جریان سیاسی همدست وهمسو با سرمایهسالاری جهانی و خیانت آنان به مردم و ممانعت از برنامههای ملی است.پس هم برای حفظ استقلال و آزادی وهم پیشرفت عادلانه، ما به رئیسجمهوری خستگیناپذیر مومن به اسلام ودارای پافشاری به اجرای برنامه ملی توسعه وتولیدمستقل ورشدعلمی وفناورانه نیازمندیم؛نه رئیسجمهوری بیاعتقاد وچشمبهفرمان ورابطه با دشمن وفلجکردن توان حرکت انقلابی وملی مردم،اشرافمنش،پرورنده فساد،تبعیض، رانتخواری، مدیران غیرانقلابی، ناشایست، طماع و غربگرا .
نکتههایی درباره مدیریت اجرایی کشور
پس شخصی برای ریاستجمهوری مناسب است که مدیریت اجرایی او دل از وابستگی بریده باشد.
۱. ساختار پیرامونی را تغییر دهد.
۲. نظام مدیریتی سالم و متخصص و کارآمد و پرتلاش را شکل دهد.
۳. مبانی علمی توسعه مستقل و جنبش تولید دانش، تکنولوژی، صنعت و کشاورزی را سامان نو و مستقل بخشد.
۴. نهادها را از فساد پاکسازی کند.
۵. شریان پولی، مالی و بانکی کشور را از دست دزدان و نوکران خائن غرب درآورد .
۶. قشر ممتاز، رانتخوار، اختلاسگر، دزد و خاندانهای تازه بهدوران رسیدهای را از حاکمیت میراند که حق مردم را میبلعند و سالمسازی نظام تولید ملی را سامان دهد.
۷. با رسیدگی به کوخنشینان از اقشار حریص که هرچه بیشتر مصرف میکنند طلبکارترند، تبری بجوید.
۸. بهسامانبخشی منابع انسانی و رسیدگی به کارگران و زحمتکشان و مردم مستضعف و کارکنانی که اساس توسعه ایران به دوش آنان است و جوانان نخبه ملت و تحصیلکردگان آرمانخواه برای ترقی ایران تکیه کند.
۹. بهرهبرداری نقشهمند و علمی از منابع طبیعی و ثروت ملی و پایاندادن به خامفروشی و استفاده از همه نیروهای جهادی برای ساختن ایران را با پایمردی دنبال کند.
در حقیقت در یک کلام به شیوه انقلابی برای رفع بحران معیشت مردم عمل کند و همه نیروهایی را که آرمان توسعه مستقل و رها از بردگی در سر میپروراند را گرد هم آورد. گرد میآورد .
مجریان بردگی و اضمحلال
رئیسجمهوری که به این راه باور نداشته باشد، مجری بردگی و اضمحلال همیشگی ایران خواهد بود .افراد متعهد به شیاطین غرب استدلالشان آن است که انقلابی بودن و پایبندی به ارزشهای انقلاب اسلامی و ولایتفقیه تعطیل عقل است و عقل حکم میکند برای حل مسائل معیشت دست از انقلاب بشوییم.آنان نهان میکنند این کدام عقل است که میگوید برای رشد و رفاه به کسانی که هدفشان غارت منابع ملی است تکیه کنید. این قدرتها که حیات انگلیشان با ممانعت از رشد کشورهای پیرامونی و اختصاص ثروت ملی به توسعه ملی و بلعیدن و خارج کردن این ثروت از چرخه حل مشکلات اقتصادی کشور در آمیخته است. این چه فتوای عقل ناقص شماست این فریب شیطان و نکراء است نه عقل . این جریان دارونما علل بحران اقتصادی و سختی معیشت مردم که معلولهایی چون فساد و عدم مجازات غارتگران و عدم پیشرفت برنامهها را حکمرانی لیبرال وهمدست غرب نمیبیند و با دروغ پای انقلاب مینویسد ودرپی رئیسجمهوری بحرانآفرین درتقابل باولیفقیه است،بالاخره نوکتیز حمله را متوجه ولیفقیه میکند. رئیسجمهوری معارض با رهبری انقلاب در حقیقت رئیسجمهور معارض با ارزشهای انقلاب اسلامی و عمل انقلابی است. راه جهادی تنها راه نجات و پیشرفت عادلانه ایران است و ضامن آن ولیفقیه است .
چرا باید نیروی انقلابی برگزینیم؟
میگویند چرا به ولیفقیه تقدس میبخشید؛ برای آن که ولیفقیه در فرهنگ ناب اسلام محمدی واقعا مردی مقدس اهل تزکیه نفس عالم ربانی و مدیر و مدافع اسلام و ایران اسلامی و مقاوم برابر کفر ظالم و قدرتهای استکباری است و رهرو راه امام زمان(عج) است. میگویند چرا هرگز امام زمان از ولیفقیه نمیپرسد، چرا بیعدالتی و فساد و فقر در نظام جمهوری اسلامی وجود دارد؛ زیرا حقیقتا امام زمان به حقایق آگاه است و میداند امام خمینی و امام خامنهای دشمن فساد وبیعدالتی هستند ولی طبق پیمان قانون اساسی امور اجرایی بهعهده رئیسی است که مردم انتخاب میکنند واین مقام قدرت سیاسی بزرگی داردکه راه انقلاب را هموار کند پس نباید با فساد سازش کند و جزبه قدرت رسیدن نیروی انقلابی بهوسیله انتخاب مردم و کارسخت نیروهای انقلابی ومردم راه دیگری وجود ندارد .پس نامزد مومن، انقلابی، متخصص، مدیر، خالص و خستگیناپذیر برگزینیم تا سدراه استقلال وپیشرفت وحل مشکلات با حفظ شرافت ملی نباشد و مملکت را به دشمن تحویل ندهد.