رضا پهلوی هم شرمسار رفتار هوادارانش با منتقدان، تبدیل به مهرهای سوخته شده که پس از آبروریزی سفر به تلآویو، دیگر حتی برای دولتهای غربی هم اعتباری ندارد. به این فهرست، ماهیت خشونتطلب جریانات تجزیهطلب چپگرا را هم اضافه کنید که در مصاحبههای مطبوعاتیشان بهصراحت حرف از جنگ مسلحانه و جدایی از ایران به میان میآورند. ماهیت واقعی این چهرهها پس از آن رو شد که حمایت قاطع مردم از کشورشان، این عناصر را به جان هم انداخت و هر یک به افشاگری علیه دیگری روی آورد.
در این میان، حتی دولتهای غربی هم بهخوبی دریافتند که اسیر شعارهای تو خالی مشتی فرصتطلب شدهاند و به همین دلیل، از سیاست فشار حداکثری خود کوتاه آمده و به فکر همکاری با ایران افتادهاند. این همکاریها بهویژه پس از آن سرعت گرفت که بهبود روابط تهران و ریاض، آتش جنگ و خشونت در بسیاری از نقاط را خاموش کرد و دست مقاومت را برای ایجاد ثبات در غرب آسیا قدرتمندتر از قبل ساخت.
به این ترتیب حالا که بازی براندازی در آنسوی آبها تمام شده و حتی نظریهپردازان اغتشاشات، رسانههای حامی خشونت خیابانی را ژورنالیستهای تبهکار مینامند، خوب است آنها که میپنداشتند ایجاد تحول مثبت در کشور از طریق اغتشاش شدنی است، به این موضوع بیندیشند که نتیجه رفتارشان جز تحریم، خونریزی و ناامنی در سطح کشور چه فایدهای داشت؟ آیا ایجاد محبوبیت کاذب برای کلاهبرداران و فرصتطلبان به بهای ریخته شدن خون بسیاری از جوانان و مدافعان امنیت، پسندیده بود؟ ۴۲ سال پس از خرداد ۶۰ و ۱۴سال پس از خرداد ۸۸، یکبار دیگر میتوان چنین از تاریخ درس گرفت که خشونت خیابان و اغتشاش، جز به ضعیف شدن ایران و ایجاد شکافهای جدید در جامعه منتهی نمیشود و این مسیری نیست که برای توسعه کشور باید طی شود.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد