«پدیده نادر» عنوان اصلی مقاله من بود که در این ویژهنامه کار شد و بنابر ضرورت رسانهای عنوان آن تغییر کرد اما با توجه نسبت هستیشناختی و زبانشناسانه و زیباییشناسانه و تاریخی و عصری و عملی این نام با «به دید آمدن» و ظهور نادر با ریشه فعل به دید آمدن یعنی پدید آمدن (و شاید برعکس!) و پدیدهشناسی او، نام را تغییر دادند و گذاشتند «طالب حقیقت» که البته با طالبزاده ارتباط ملیحی دارد و در خور تلمیحی جالب! به هر رو حالا در ادامه سیماهایی از ویژگی نادر، میخواهم مطالبهای جدی را مطرح کنم و شاید صداوسیمای ما و آقای جبلی، مدیر اصلی و انقلابی رسانهملی در ایران، آن را جدی بگیرند و نتایجش به درد انقلاب جهانی اسلام بخورد.
ویژهنامهای جدی در جهت روشنگری
ویژهنامه نادر در جامجم، ظاهرا مثل همه ویژهنامهها بود و شاید حتی بپندارید خیلی تدارکدیده به نظر نمیآمد و با بسیاری میشد گفتوگو کرد که درنگرفت اما در باطن این ویژهنامه پر است از افقهای کار عملی برای تداوم میراث نادر:
۱- گزارش «او با تمام افقهای باز نسبت داشت»، به ما یادآوری میکند مستقیم یا غیرمستقیم بهنام بنیاد نادر، میتوان کنفرانسی جهانی از آدمهای متفکر دیگر کشورها که او را میشناسند و در این گزارش درباره او سخن گفتهاند و با حضور افرادی دیگر از همه قارهها که دوستدار انقلاب اسلامی هستند، برگزار کرد. بهانه جمعبندی حیات و میراث نادر و کارهایی که میتواند ادامه یابد، فرصت خوبی برای بازسازی رابطه با متفکران قارهها و بهره جهانی و شناختی از آنان شبیه کنفرانس افق نو و برگزاری مستمر چنین کنفرانسی است. در نوشتههایم بارها و در همین نوشتهام به ضرورت، برخورد جهانی درخور انقلاب اسلامی، پافشاری کردهام که تأسیس بنیادهای فعال با فعالیت فرهنگی جهانی در مقاومت برابر توطئههای استکبار جهانی بس مهم است. بازسازی ارتباطات جهانی نادر با حضور متفکران و هنرمندان جهانی بس کار ارزشمندی است و یک کمیته نخبه میتواند تشکیل شود و با دعوت از دوستان جهانی نادر، این کار را پیش ببرد.
۲- راز نادر مقالهای است که ضمنا ارزش گام عملی و سازماندهی و تشکیل یک نهاد حقوقبشری ضدترورهای بیولوژیک و رسیدگی به پروندههای موجود در این زمینه را در خود نهان دارد که بخش بینالمللی قوه قضاییه میتواند با نیروهای انقلابی و ضدرفتار بروکراتیک آن را مدیریت کند.
۳- مقاله آمیختگی سینما اندیشه و هویت هم میگوید با گرد آوردن دوستان جهانی نادر و دیگر اندیشهورزان میتوان یک اندیشکده جهانی در سینما را بنا نهاد .
۴- مقاله طالبزاده و میراث ماندگارش، نهادسازی مثل جشنواره عمار برای تغییر ساختار را عمل سینمایی جهانی تکرار میکند.
۵- مقاله آموزگار جسارت توطئه به ضرورتهای نهاد پاسخ به مزخرفات جهانی را گوشزد میکند.
۶- مقاله شیفته انقلاب به عمل براساس نگاه راهبردی تأکید دارد.
۷- با چشمپوشی از لقب اغراقآمیز فیلسوف در مقاله طالبزاده فیلسوف مخلص، این مقاله هم به برخورد جسورانه استراتژیک و جهانی او نگاه میکند که برای ما درسآموز است.
عملگرایی به جای حرفمحوری
حرف فایده ندارد، اینها را باید عمل کرد و دیگر ویژگیهایش را که در مقالهام برشمردم و ماند برای بعد مثل: ویژگی پاسخ جهانی به مسأله جهانی و توان آگاهیبخشی جهانی ویژگی او بود. البته گشودن مفاهیم این خصوصیتها و اشاره به گفتار و کردار رسانهای و جهانیش حجم زیادی میطلبد که روزنامه یارای آن را ندارد و عنوانگونه آن را متذکر میشوم. منظورم اینجا آن است که نادر طالبزاده مسأله جهانی را تقلیل نمیداد و پاسخ ملی برای آن نمیساخت، بلکه در سطح جهانی با آن برخورد میکرد. چه در دیدگاه و ادراک و چه در عمل و ارتباط. وقتی استکبار جهانی طرح و توطئه نابودی اسلام را پیش میبرد، او با توهمات ملی واکنش منفعل نشان نمیداد، بلکه نیروی جهانی افشا و دفاع و مقاومت را برمیانگیخت از درون خود آمریکا تا مصر، آفریقا و اسپانیا و یمن و سوریه و....
اقدام فرهنگی
در برابر ضدانقلاب جهانی در گام اول او به اقدام انقلابی فرهنگی، آگاهیگری جهانی و ارتباط بینالمللی دل میبست و آن را سازمان میداد. حال در قالب یک برنامه تلویزیونی، یک کنفرانس جهانی، یا یک جشنواره انقلابی و ضدلیبرالی.
رویارویی با قدرتها
مرحوم طالبزاده، خود را در جایگاه رویارویی جهانی با قدرتهای جهانی میدید. او گروههای چاکرصفت «ایرانی» را آدم حساب نمیکرد و به پشیزی نمیخرید و اعتنایی به این دلقکها و عروسکان خیمهشببازی نداشت.
علیه خشونت
بازتولید خشونت جهانی بهویژه بهوسیله شیطان بزرگ واذناب اروپایی شیطان بزرگ و کشورهای غربی، افشاگری نادرش را برمیانگیخت.
میدان و ریختار
میدان فکری مقاومت جهانی و میدان جهانی عمل مقاومت را درخور عظمت انقلاب اسلامی برپا میداشت و خواست رهبر انقلاب و خواست مردم انقلابی و مؤمن را میفهمید و این از عقل فعال او بود. همین عقل او را به حفظ ریخت و شمایل انقلاب فرامیخواند.
جهانیسازی
طالبزاده فهمی مستند از جهانیسازی داشت و فریب نمیخورد و درست این امر سرمایه بزرگ او بود در مبارزه با تحولات سرمایهسالاری جهانی. او از ارتباطات سرمایه یهودیت باخبر بود و معنای جهانیسازی را میدانست و میکوشید مقاومت جهانی را علیه جهانیسازی برانگیزد.
پروژههای پیشران مقاومت جهانی
نادر طالبزاده، انسان پلگونه بود. پلگونگی وجوه گوناگون او بود. پلی بود بین انقلاب اسلامی و متفکران جهانی. پلی بود بین ایران و غرب در مسیر محور شیطانستیزی جهانی، پلی بود بین قدرتهایی هرچند کافر شرق که اما آماده بودند پیمان نگه دارند و با اسلام و ایران و انقلاب اسلامی همکاری صلحآمیز کنند. او همه طراحی و نیروی سازماندهی پلگونه ارتباطی و فرهنگیاش را در سطح مقاومت و تداوم جهانی مقاومت، خرج میکرد. بدین ترتیب از پیشرانهای مقاومت جهانی تحت هدایت ولی فقیه بود. امکانات و ارتباطات شخصی او در خدمت ایفای این نقش بود. در ایران در ارتباط با این موضوع که از ماهیت انقلاب اسلامی جداناپذیر است، سه نیروی اصلی در صف مقاومت وجود دارد که ظاهرا مخالف مقاومت نیستند.
۱- کسانی که در باطن تسلیمطلبند و باوری به مقاومت ندارند و برای حکمرانی و قدرت ظاهرا و به زبان آن را تأیید میکنند اما از تمام امکانات خود در عمل ضد آن سود میبرند و رؤیایشان تسلیم و سازش است.
۲- کسانی که به مقاومت ملی درون مرزها باور دارند و به مقاومت جهانی مسلمانان و مستضعفان، باور ندارند و با آن مخالفت میکنند.
۳- کسانی که طبق فرمان جدی الهی در جهان در حد وسع خود هماره مقاومت برابر شیطان درون و فرعون بیرون و مستکبران را اصل میدانند و به آن به هر شکل ممکن عمل مینمایند. اتفاقا نوک جنایتهای تروریستی استکبار جهانی و صهیونیسم وحشی و عاصی همین افرادند، چه ترورهای علنی و چه ترورهای بیولوژیک و بیوشیمیایی که در مقاله راز نادر از آن مصداقی سخن رفت و من نیز همواره به آن اشاره کردهام و جز ترورهای خونریزانه و ترورهای علنی برای ایجاد رعب، ترورهای خاموش را دربر میگیرد برای از میان برداشتن نیروی فرهنگی پیشران که اعلامش و اعلانش هزینه گزاف دارد و خاموش صورت میگیرد، اضافه بر نامهای اعلامشده در مقاله راز نادر، نامهای فراوانی را در برمیگیرد که مستندا یا احتمالا شهید شدهاند و محصول همکاری اسرائیل و موساد، با نقش هدایتگر با ساواک و پرویز ثابتی زمان شاه و بعد از انقلابند یا با منافقین. من شخصا زیانهای حتمی زندگی و حیات و وجود مرحوم طالقانی را برای طرحهای تروریسم جمعی و عملیات مأمورانه منافقین پس از سال ۵۹، محتمل میدانم. او قربانی ترور بیولوژیک برای سکته شد و پیشتر سکته آقا مصطفی و بعدتر سکته سید احمدآقا، زیان وجود او را در دفاع از ولایت فقیه و خط امام و مخالفت با لیبرالیسم ضدانقلاب، از همین جنس میدانم و نیز، جدا از ترور شهید سید باقر صدر، ترور سید عبدالعزیز حکیم و آیتا... العظمی سید محمود شاهرودی و قربانیان ترورهای سعید امامی برای بدنام کردن جمهوری اسلامی را حداقل در وجه رازناک طرح که کسی جز اسلامی (امامی) از آن باخبر نبود، محصول هدایت نهان موساد و سیا تصور میکنم. آلودگی سازندگان سریال موسی علیهالسلام را نیز همچنین. وقتی یاسر عرفات و امثال او که تا حدی در همراهی با غرب عمل میکردند در امان نبودند، چگونه هر فعال سیاسی و دینی مؤثر و دانا مثل مرحوم دیانی خارج از توطئه رژیم سفاک و بچهکش و تروریستی مثل رژیم نامشروع صهیونیستی ممکن نیست آلوده به سرطان شده باشد؟ همینجا میگویم از حاتمیکیا و دهنمکی، انقلابیون هنرمند باید مراقبت امنیتی علیه آلودگی بیولوژیک کرد. هزار بار که قرار نیست تجربه کنیم.
رویای نادر
رویای بزرگ نادر طالبزاده همان رؤیای صاحبالزمان (عج) و عدالتگستری جامع بود که فقط با ظهور امام معصوم و حجت خدا محقق میشود. در زمانومکان کنونی اما رؤیای کنونی و فوری جهانی او خیزش جهان اسلام و مستضعفان و ملل و متفکران انقلابی علیه سلطه شیطان بزرگ بود و پایان دادن بهسلطه فرعونی آمریکا و غرب و هر سلطهای. او یقین داشت فرعون عصر داوطلبانه دست از سلطه نمیکشد و تنها قدرت، قدرت مردم جهان است برای پایان بخشیدن به ظلم موجود. رویای او در امر داخلی پایان دادن به فساد در حکمرانی بود که اعتقادی به انقلاب و امام ندارند و بر سفره انقلاب سرگرم اسراف و اترافند و ... تشکیل یکجامعه سالم متعارف در حد توان مؤمنان و مردم و نفی ظلم و فساد درونی رؤیای او بود.شرح و بسط میراث معنوی و عملی نادر طلبزاده کتابی میطلبد. او با همه مخلصین از جان گذشته و مؤمن در رؤیای پیشروی عدالت اجتماعی و تشکیل جامعه سالم و آزاد از قید فرعون و اسلامی و نه غربی و نه شرقی شریک بود.
بدترین ناشکری ما
بدترین عمل ناشکرانه ما در این مورد و در قبال او، نابودی میراثها و بنایی است که در جامعه و فضای رسانه، حول این مقاومت جهانی پی انداخته است .نابودی داراییهای نادر و رها کردن آن، خواست آمریکا و صهیونیستها و ظالمان جهانی است که در هرحال قاتل او هستند. چه کشته باشندش با ترور بیماری علاج ناپذیر و چه نه. بار گران رنجهای ناگفته و در سکوت انسان را از پای در تواند آورد.
چه کنیم؟
وفاداری زبانی و بزرگداشت سالانه و ستایش او ارزش چندانی ندارد. مهم بازتولید مقاومت او و به طور خاص نهادینه کردن باز تولید نادرهاست که نیازمند، نهاد فعال و سازماندهی و عمل برای آموزش و پرورش نادر است و مقدم بر آن، نیازمند فضای زندگی الهی و حضور ملموس نیروهای مخلص و عملکرد واقعا عادلانه، سالم، فسادستیز نظام است و فراتر از حرف زدن درباره انقلابی زیستن. دردناک است که بگویم تا کی و چندمین سالگرد شهادت او رسانهملی باید اینقدر جربزه نداشته باشد که جای نادر طالبزاده و برنامههایش و ارتباطات رسانهایش را پر کند و دارایی نادر فعلا باد هوا شده است و کسان ناکس با صورتک مسئول انقلابی بر سفره انقلاب دنبال چرب و شیرین دنیا او را از یاد بردهاند. هدف این ویژهنامهها و مقالات، برانگیختن نهاد مستقل برای فعالیت است اما جلب توجه نهادهای رسمی مثل صداوسیما هم میتواند در جهت روشنگری و مطالبهگری تاثیرگذار باشد. در حقیقت خدا فراموشکار نیست و در ایران نیروهای مخلص کم نیستند و کارها پیش میرود مقاومت الحمدلله، رهبری صدیق و بیبدیل دارد.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گروسی: مشکل تیم روحی و روانی است
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»: