ایستادن مقابل رادیوهای بیگانه

اگر مخاطب رادیو باشید که «جوانی به وقت فردا» را می شناسید، اگر نه ، حتما تعریف آن را شنیده اید. هر روز ساعت 5 عصر روی موج اف ام ردیف 88 و صدای فاطمه صداقتی و برنامه ای که به قول سردبیرش لحن طنز و گزنده ای دارد
کد خبر: ۱۳۲۲۸۳
، متعلق به گروه جوانی است که پرسیدن و راضی نشدن تا پاسخ روشن و قطعی گرفتن ، مهمترین ویژگی آنهاست.
این گروه جوان به توانستن جوان ایرانی اعتقاد محکمی دارند و می خواهند فاصله میان شهرها و روستاها را آنقدر کم کنند که همه جوانها شبکه ملی را از خود بدانند؛ این را رضا ساکی ، سردبیر جوانی به وقت فردا می گوید.

جوانی به وقت فردا لحن تند و تلخی دارد؛
جوانی به وقت فردا لحن تند و گزنده ای دارد، چون اصولا نقد با گزندگی همراه است ، خصوصا وقتی با زبان طنز در هم آمیخته می شود. برنامه ما هم یک برنامه انتقادی است که لحن تند و گزنده اش با حلاوت همراه است.

اما این حلاوت را فقط کسانی احساس می کنند که با شما همذات پنداری می کنند.
این حلاوت را هم کسانی احساس می کنند که با ما همذات پنداری می کنند و هم مخاطبان اصلی نقد ما. رسالت اصلی رسانه ، بویژه رسانه هایی که حامی دولت هستند در نقد منصفانه است و رسانه ای که بخواهد فقط اغماض یا تمجید کند، به درد نظام و دولت نمی خورد. نقد در ماهیت خود سازنده است و آنها هم باید حرف مردم را بپذیرند؛ چون به هر حال یک خرد جمعی این برنامه را هدایت می کند.

منظور از خرد جمعی ، تیم جوان همکاران شما در جوانی به وقت فرداست؛
بله. تیمی که با هم کار می کنیم و درنتیجه گیری های جمعی مشخص می کنیم که چه رویکردی باید داشته باشیم و این ویژگی جوانی به وقت فرداست.

این ویژگی از ابتدا هم هدف شما بود؛
اگرچه بتدریج به آن رسیدیم ، ولی از ابتدا هم قصدمان این بود که منصفانه ، بی پروا و با دلایل محکم وارد فضای نقد شویم و هرچه دوران آزمون و خطا را طی کردیم ، بیشتر به نتیجه رسیدیم. کارشناسانی که الان با ما در ارتباط هستند، طیف وسیعی از نخبگان جامعه ، نمایندگان مردم و اعضای هیات دولت را دربرمی گیرند و در واقع آنها این برنامه را حریم امن خود می دانند. حتی گاهی خودشان تماس می گیرند برای این که نظراتشان را بگویند. منظورم این است که تعامل ما با مسوولان کم نشده ، اگرچه بیشترین نقد را از آنها کرده ایم.

در عین حال معترضانی هم داشته اید؛
بله. هر برنامه طرفداران و منتقدانی دارد. یک بخش آن هم سلیقه ای است. برخی ممکن است اصلا ساختار برنامه یا نوع آن را دوست نداشته باشند و برخی هم بعکس. خود من به عنوان سردبیر جوانی به وقت فردا هیچ وقت دنبال جذب طیف وسیعی از مخاطب نبودم ، اگرچه برای یک برنامه مزیت محسوب می شود. بلکه می خواستم کار خودمان را انجام بدهیم ، یعنی برنامه مان ایرانی باشد و حرف داشته باشد و خدا را شکر که با همین شیوه مخاطبان خود را به دست آوردیم.

جوانی به وقت فردا روی چه محوری حرکت می کند؛
موضوعات را براساس پیام رهبر معظم انقلاب طراحی کردیم. ایشان از دشمن داخلی صحبت کردند و ما تنبلی و خلقیات منفی را در نقد رفتارهای مردم مطرح می کنیم. سال گذشته مبارزه با دشمن خارجی مدنظرمان بود و امسال نیز با توجه به سال وحدت ملی و انسجام اسلامی برنامه ریزی خاصی برایش طراحی کردیم. مثلا در هفته ارتش که آن را به نام هفته قدرت نامگذاری کردیم ، با سرداران ارشد سپاه گفتگوهایی انجام دادیم و درباره توانمندی های نظامی کشور حرف زدیم. خلاصه دوست داریم کسی که برنامه ما را می شنود، چیزی به دانسته هایش اضافه شود و جوان ایرانی به داشته هایش با امید نگاه کند. نقدهای ما را اعضای دولت و نمایندگان مجلس می شنوند و پاسخ می دهند.

جوانی به وقت فردا گاهی روی مسائل خیلی سماجت می کند.
بله ، جوانی به وقت فردا گاهی در مطرح کردن برخی مسائل سمج است و دست از سر برخی مسائل برنمی دارد. ما شاید در کوتاه مدت از موجی که حوادث ایجاد می کند دور شویم ، ولی پس از مدتی باز می گردیم و اصل قضیه را بررسی می کنیم. گاهی فقط سوال می کنیم.

به لحاظ عملی سماجت های شما تاثیری هم داشته است؛
صددرصد. ما الان قضیه جشن ملی خرمشهر را مطرح کردیم و از مردم و مسوولان خواستیم ایده هایشان را بگویند. در حالی که پیش از یک ماه تا این جشن فاصله داریم ، اما مردم زیاد تماس می گیرند.

مساله جشن ملی فرق می کند. اما این که جوانی به وقت فردا هر روز درباره سرانجام اعلام اسامی مفسدان اقتصادی سوال می کند، آیا نتیجه ای هم داشته است؛
به هر حال مهم این است که این آیتم را داریم واگرچه خیلی ها می گویند چرا باید باشد، من می گویم یک حرکت رو به جلو است و البته ترجیح می دهم در مورد نتیجه سماجت هایمان صحبت نکنم.

جسارت روی موج جوانی


جوانی به وقت فردا برای خودش از همان ابتدا ادبیات خاصی را تعریف کرد.
اول این که در عین نزدیکی و صمیمیت با مخاطب ، ادب رسانه ای را رعایت کند و دوم این که این گروه جوان بنای خود را بر این گذاشت که از مسائل نگذرد و از کسی هم تمجید نکند. خاصیت برنامه هایی از این دست در آن است که می تواند مخاطبش را به تفکر وادارد و در مواقعی به او امکان همذات پنداری بدهد. جوانی به وقت فردا در «آیا» سوال می کند، در قصه های پتی آباد و مجتمع مسکونی ما شنونده را با قرار دادن در یک فضای مجازی ، به تفکر وامی دارد و زندگی روزمره و جامعه را برایش واگویه می کند و هر روز روی بیان برخی مسائل سماجت ویژه ای را به خود هزینه می کند. جمله موکد «لطفا عدالت را رعایت فرمایید» در میان صحبتهای برخی مسوولان و انعکاس برخی رویدادها و پرسشهایی که هر روز پرسیده می شود، مثل نرخ بنزین از این جمله است.

اما به هر صورت برنامه رادیویی در رسانه ای شنیداری وقتی می تواند موثر و مقبول باشد که قالب و ساختار زیبایی برایش طراحی شود و جوانی به وقت فردا از این حیث نیز موفق ظاهر شده است. آرم جوانی به وقت فردا، انتخاب موسیقی و میان تیترهایی که انتخاب می کند، در اقبال آن از سوی مخاطب سهم ویژه ای دارد. این برنامه با وجود طنز گزنده اش به هنر و ادبیات هم توجه ویژه ای دارد و به این معتقد است که ایران فقط تهران نیست.
برای همین است که مشکلات شهرها را بررسی می کند و هر روز ساعت 7.45 اصرار دارد بر این که تصنیفی را از استاد شجریان پخش کند. آنچه به عنوان ویژگی مهم این برنامه در آخر می توان یادآور شد، ایجاد هیجان و حرکت درون جوان ایرانی است ، برای این که به او ثابت کند یا به یادش بیاورد که می تواند و جمله ای از حضرت امام که هر روز پخش می شود «فکر این که ما نمی توانیم را از سر خودتان بیرون کنید» قدرت انتقال این پیام را صدچندان می کند. به هر حال ، موج جوانی متعلق به جوانهاست. وقتی هم که گروه جوانی برنامه ای را تولید می کند، به خاطر ذات جوان بودن می تواند روی مخاطبان همسن و سال خود تاثیر بگذارد و این یعنی رعایت ماموریت رسانه.

همین قدر بدانید که تاثیرگذار و موثر بوده و باعث اصلاح شده است.

قبول دارید که زیاد شنیده می شوید؛
می دانم. اگرچه باعث خوشحالی است ، ولی کار ما را سخت تر می کند؛ چون خیلی ها شنونده ما هستند و ما تاثیر می گذاریم. دکتر خجسته معاونت صدا همیشه می گوید رسانه می تواند روی نماز مردم تاثیر بگذارد. سعی من بر این است که نوجوان و جوانی که برنامه را گوش می کند اگر چیزی مثلا از خرمشهر نمی داند، به او بیفزاییم و اگر اندک می داند همان را هم از او نگیریم.

منظورم این بود که شما به خاطر ساختار سیاسی برنامه از طرف مسوولان شنیده می شوید؛
این که مسوولان شنونده هستند، برای ما افتخار است و نشان می دهد که مسوولان ما به انتقاد توجه می کنند و برایشان مهم است. عرض کردم خیلی وقتها خودشان تماس می گیرند و می خواهند راجع به موضوعی حرف بزنند. گاهی اگر لغزش و توهینی هم صورت می گیرد، در یک برنامه زنده آن هم غیرقابل پیش بینی است. جوانی به وقت فردا حاصل تلاش گروهی است که با عشق و علاقه کار می کنند.

این گروه جوان چقدر دغدغه سیاسی دارند؛
هزار درصد دغدغه فرهنگی دارند. به همین دلیل دغدغه سیاسی هم دارند؛ چون سیاست در کشور ما دست از سر فرهنگ برنمی دارد. شما سینما را نگاه کنید. در جشنواره فیلم فجر از کمیسیون فرهنگی مجلس تا مشاور رئیس جمهور دخیل می شوند. اتفاقا به دلیل فرهنگی بودن «جوانی به وقت فردا» ناچاریم وارد مباحث سیاسی هم شویم ، ولی بیشتر از همه ایران اسلامی برایمان مهم است.

شما سرتان درد می کند؛
در رادیو، بویژه شبکه جوان اگر دغدغه نداشته باشی که وارد کار نمی شوی. سری است که درد می کند. رادیو جبهه ای است که در خط مقدم حرکت می کند. در این خط ممکن است اشتباهی هم رخ بدهد. خیلی وقتها درخصوص برخی مسائل ، مطبوعات و تلویزیون سکوت خبری اختیار می کنند؛ ولی رادیو جوان در آن باره از صبح برنامه سازی می کند تا شب و همان می شود راهبرد. به قول مهران دوستی ، رادیو جوان مقابل رادیوهای بیگانه ایستاد. اگر تا یکی دو سال پیش همه رادیوهای وابسته به بیگانه را گوش می کردند و کسی هم نمی توانست بگوید چرا، ولی حالا همه رادیو جوان گوش می کنند و کسی هم آنها را زور نمی کند.

یعنی ادعا می کنی رادیو از مطبوعات و تلویزیون پیشروتر است؛
رادیو جوان ، دلیل هم دارم. وقتی من برنامه ساز ساعت 2.30 بعدازظهر خبردار می شوم که «شهرام جزایری» فرار کرده ، یک آنونس دارم و یک صدای گوینده و بلافاصله خبر را اعلام می کنم. اما مطبوعات صبح روز بعد منتشر می شوند و...

درخصوص اطلاع رسانی بله. هر رسانه ای کارکرد خودش را دارد؛ اما الان گفتی که رادیو راهبرد تبیین می کند.
من می گویم مدیران و برنامه سازان رادیو جوان راهبردها را خوب تبیین می کنند. امتحانش را هم بارها پس داده اند. در جریان ملوانان انگلیسی ، فیلم 300 یا اعدام صدام رادیو نشان داد که می تواند. خیلی ها محافظه کارند و منتظر می مانند تا عکس العمل رسانه های دیگر را ببینند و اقدام کنند، اما شبکه جوان از این جهت جلو است.

شما در این شبکه کار می کنید و طبیعی است که درباره اش اغراق کنید.
الان شبکه جوان به مرحله ای رسیده که خیلی از خبرگزاری ها از آن ذکر منبع می کنند و به صورت مستقیم در تولید اخبار و تحلیل و بررسی رویدادها حضور مستمر دارد. اگر شنیده می شویم ، حاصل این تلاشهاست.

در برنامه شما آیتمی هست به نام مجتمع مسکونی ما که در کنار دیگر آیتم های جوانی به وقت فردا به نظر می رسد عمق کمتری دارد و مسائل را در سطح مطرح می کند.
مجتمع مسکونی ما فقط مسائل را تلطیف می کند و تلطیف شدن به این معنا نیست که حقایق را بپوشانیم یا مجیز بگوییم. مجتمع مسکونی ما اتفاقا یک فضای مجازی است که در آن می خواهیم به صورت روشن تر مسائل را بررسی کنیم.

هر برنامه طرفداران و منتقدانی داردبرخی ممکن است اصلا ساختار برنامه یا نوع آن را دوست نداشته باشندو برخی هم بعکس

قبول دارم که عمق کمتری دارد؛ ولی می خواهیم اینجا شفاف تر صحبت کنیم ، چون طیف دیگری از مخاطب را در نظر گرفته ایم که شاید روزنامه نمی خواند، مطالعه نمی کند ولی عضو این جامعه و مجتمع مسکونی ماست.

یعنی شما برای هر آیتم مخاطب مشخصی را تعریف می کنید؛
برای هر آیتم هدف مشخصی داریم. می دانیم با چه کسی صحبت می کنیم. در آیتم اشعار طنز استاد احمد، فضای فکاهه را دنبال می کنیم ، با این که برنامه ما سیاسی اجتماعی است ، اما اینجا اگر حرف سیاسی هم نزدیم اشکال ندارد. می توانم ادعا کنم که تایم عصر شبکه جوان که متعلق به برنامه های سیاسی اجتماعی است ، به خودی خود پرمخاطب و جنجالی است ، اما از طریق تلفنهایی که به صندوق صوتی می شود می توانم بگویم که همه بخشهای برنامه ما مخاطب دارد و فکر می کنم به این دلیل باشد که برنامه ما فضای تفکری دارد.

فکر می کنی فضای تفکری دارد؛
تردید ندارم که تفکر برانگیز است. روش کار من در برنامه سازی اصلا به تفکر واداشتن است.

تصور می کردی پس از روی خط جوانی که آنقدر موفق بود بتوانی جایی برای برنامه ات باز کنی.
درست است که ما پس از روی خط جوانی و در واقع به جای آن آمدیم ، اما قدرت جوانی به وقت فردا در این است که ادبیات یا دایره لغات خاص خودش را دارد. یکی دو هفته بیشتر نگذشته بود که شنونده ها به صندوق صوتی زنگ می زدند و پیغام می گذاشتند که آیا فرشید منافی رفته است؛ آیا شما جوان هستید؛ آیا شما برنامه سیاسی دارید؛ و... می دانید که این پرسشها از آیتم آیا ملهم می شد و همانجا من فهمیدم که بردم ، البته منظورم از من جلال سمیعی ، مهدی استاد احمد، فاطمه صداقتی ، حمیده قادری ، حامد مرادیان و در کنار آنها رضا ساکی است که در واقع یک کار گروهی را روی آنتن می برند.


فاطمه رحیمی
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها