نوه آیت‌ا... کاشانی 25 سال بعد از آن‌که نامه آیت‌ا... کاشانی را به دکتر مصدق رساند و جوابش را گرفت، این نامه را منتشر کرد و وجود این نامه را به اطلاع عموم رساند. این اتفاق در سال 1357 رخ داد و همین فاصله زمانی سبب شد خیلی‌ها در مورد صحت این نامه دچار تردید شوند. پاسخ او را در این باره بخوانید:
کد خبر: ۱۲۲۳۰۶۱

واقعیت این است که هیچ‌یک از رسانه‌های گروهی در اختیار ما نبود. اولین باری که امکان چاپ این نامه برایم فراهم شد، سال 1962 بود که احسان طبری داشت کتابی درباره تاریخ معاصر ایران می‌نوشت. من می‌خواستم به آلمان‌شرقی بروم و کپی این نامه را به او بدهم که در کتابش چاپ کند، اما شهردار شهرمان -که تازه در آنجا مشغول کار شده بودم- اجازه نداد و گفت: پلیس مخفی آلمان تمام کسانی را که به آلمان‌شرقی می‌روند، قدم به قدم تعقیب می‌کند... و در هر حال مانع شد و من هم پیش احسان طبری شرمنده شدم. بعد شنیدم کتاب «گذشته چراغ راه آینده است» توسط «جامی» چاپ شده است. به شکل مستقلی جواب این کتاب را دادم و نامه را در آن چاپ کردم. البته آن روزها با زحمت زیاد و فقط حدود 150 نسخه از کتابم را در چاپخانه‌ای چاپ کردم که تیراژش ابدا با تیراژ «گذشته چراغ راه آینده است» قابل قیاس نبود، اما بعد از انقلاب عده‌ای بدون اجازه من، کتابم را به شکلی که خودشان دلشان می‌خواست چاپ کردند! بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به فکر چاپ این نامه نبودم، اما ظاهرا نامه به دست مرحوم دکتر حسن آیت می‌رسد و در روزنامه جمهوری اسلامی چاپ می‌کند که مورد انتقاد سردبیر روزنامه یعنی آقای میرحسین موسوی قرار می‌گیرد. اینها در همین حد هم تحمل افشای حقایق را نداشتند و ندارند و در عین حال دم از آزادی فکر و بیان می‌زدند! به هر حال دانشجویان و استادان ایرانی در فرانسه، آلمان و اروپا اصرار کردند اسنادی را که از دوره نهضت ملی در اختیار دارم، منتشر کنم و من هم در کتاب «روحانیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت» این کار را با همکاری چند نفر از استادان دانشگاه انجام دادم. در هر حال کتابی را که 40 سال پیش چاپ کرده و نامه آیت‌ا... کاشانی را در آن آورده بودم، در همان موقع به دایی‌ام، مهندس احمد کاشانی دادم و کم کم این نامه در سطح وسیع‌تری چاپ و منتشر شد.
چطور دکتر محمود کاشانی که در دانشگاه پاریس درس می‌خواند و دستش برای افشای چنین نامه مهمی باز بود، هیچ‌وقت به این نامه اشاره نکرد؟ برای این‌که از این نامه خبر نداشت! آن روزها به مدرسه ابتدایی می‌رفت و نمی‌توانست در جریان این‌گونه امور قرار بگیرد. پدربزرگم نامه‌های زیادی نوشته بود که کسی از مضمون آنها خبر نداشت. بعد هم در سال 1332 چه کسی خبر داشت که قرار است عده‌ای در آینده کل تاریخ معاصر را وارونه جلوه بدهند؟ خود من هم ضرورتی برای چاپ این نامه نمی‌دیدم تا وقتی که کم‌کم سر و کله مدعیان رنگارنگ پیدا شد! در چنین شرایطی که این‌قدر دروغ بافته می‌شد، چه باید می‌کردیم؟ یعنی حق نداشتیم حتی یک سند را -که سال‌ها در دســــــــت داشتیم- منتشر کنیم؟

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها