در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
قتل در پشت بام
معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی استان البرز در تشریح این پرونده به خبرنگار جامجم گفت: سحرگاه ششم اسفند سال گذشته در جریان قتل مرد جوانی که از اتباع افغان بود، قرار گرفتیم. قتل در پشتبام خانهای در محله کمالشهر کرج رخ داده بود.
همراه تیم جنایی در محل حاضر شده و با جسد مقتول به نام نصیر که با ضربههای چاقو کشته شده بود، روبهرو شدیم. همسر مقتول به نام لیلا در بازجوییها مدعی شد، دزدی به خانهشان وارد شده و شوهرش متوجه حضور او شده بود.
در ادامه شوهرش به تعقیب دزد پرداخته و در پشت بام با هم درگیر شده و توسط دزد ناشناس کشته شده بود. بررسی صحنه قتل با اظهارات زن جوان تناقض داشت.
به همین خاطر تحقیقات را روی زن جوان متمرکز کرده و متوجه شدیم او با پسر جوانی ایرانی ارتباط داشته و شوهرش متوجه این ارتباط شده بود. با افشای این موضوع، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازهای شد و دوباره از لیلا بازجویی کردیم که او به قتل شوهرش با همدستی پسر ایرانی به نام سهیل اعتراف کرد.
سرهنگ امیر امیدی خاطر نشان کرد: با ردیابیهای پلیسی مشخص شد، سهیل اهل یکی از شهرهای شمالی کشور است و بعد از جنایت به سمت زادگاهش فرار کرده است. مسیرهای عبور متهم زیر نظر گرفته شد و در سوادکوه شناسایی و دستگیر شد. متهمان در بازجوییها به مشارکت در قتل اعتراف کردند. جسد هم برای تعیین ضربههای مرگبار به پزشکی قانونی منتقل شد.
فریب مادر و دختر را خوردم
خشم در چهرهاش موج میزند و خودش را قربانی توطئه لیلا میداند و میگوید: «میخواستم تمام کنم اما او باعث شد شوهرش را بکشیم.» در زندان منتظر گزارش پزشکی قانونی است تا شاید از مجازات قصاص نجات پیدا کند.
چند سال داری؟
20 سال.
تحصیلاتت؟
تا دیپلم خواندم. علاقهای به درس نداشتم. کسی از من حمایت نمیکرد. یتیم بودم و به کرج آمدم تا کار کنم.
چه کاری؟
با پرایدم مسافرکشی میکردم. شبها هم خانه مادربزرگم میخوابیدم.
چطور با لیلا آشنا شدی؟
یک بار به عنوان مسافر سوارش کردم و او را تا خانهشان رساندم. بعد شمارهام را گرفت تا اگر جایی خواست او را برسانم. من هم نمیدانستم چه فکری در سر دارد و قبول کردم. بعد از آن چند بار زنگ زد و او و خانوادهاش را به صورت دربستی به مقصدشان میرساندم. همین رفت و آمدها باعث آشنایی ما شد. از او پرسیدم شوهر داری که ادعا کرد طلاق گرفته است.
او سه بچه داشت چطور متوجه نشدی؟
بچههایش طوری رفتار میکردند که فکر میکردم خواهر و برادرهایش هستند. البته یک بار دختر سه سالهاش به او گفت مامان و شک کردم.
بعد چه شد؟
حدود سه ماه از رابطهمان گذشته بود که حس کردم عاشقش شدم. قصد داشتم با او ازدواج کنم. مرا خوب درک میکرد و برعکس همه دخترها دنبال پول نبود. یک بار که به خانهشان رفته بودم، او را از مادرش خواستگاری کردم. او هم قرار شد با پدر لیلا صحبت کند. من هم لیلا را به خانه مادربزرگم بردم و به خانوادهام نشان دادم.
لیلا 15 سال از تو بزرگتر بود، خانوادهات با این موضوع مخالف نبودند؟
او طوری آرایش میکرد که سنش را پایین میآورد. من هم فکر میکردم اختلاف سنیمان پنج سال است.
چه زمانی متوجه شدی شوهر دارد؟
حدود سه ماه بعد از آشنایی. یک شب او را به مقابل خانهشان رساندم. وقتی پیاده شد، چند مرد از خانهشان بیرون آمده و به سمت ما حمله کردند. یکی از آنها میگفت با زن من چکار داری؟ لیلا سد من شد و گفت: من این را دوست دارم و طلاقم بده تا با او ازدواج کنم. شوکه شده بودم و میخواستم با پلیس تماس بگیرم که آنها فرار کردند.
چرا رابطهات را قطع نکردی؟
میخواستم این کار را انجام دهم. حتی تلفنم را دو روز خاموش کردم. وقتی دوباره روشن کردم، زنگهای لیلا شروع شد. به او گفتم برو اول از شوهرت طلاق بگیر بعد بیا سراغ من.
پس چرا به خانهاش رفتی؟
قرار بود هدیههایی که برایم خریده بود را به او بدهم. به همین خاطر به خانهشان رفتم. نمیدانستم با تهدید شوهرش مرا به خانه کشانده است. وارد خانه که شدم شوهرش با چاقو به طرفم حمله کرد.
تو هم او را کشتی؟
نه گلویش را محکم گرفتم و او را به دیوار راهپله کوبیدم. در این لحظه لیلا با چاقویی به ما نزدیک شد. شوهرش گفت؛ لیلا بزنش. خیلی ترسیده بودم و گفتم الان مرا میکشد اما لیلا به خاطر کینهای که از شوهرش داشت، با چاقو دو ضربه به کتف او زد. چاقو از دست مقتول افتاد و به پشتبام رفت که من با برداشتن آن چند ضربه به دست و صورتش زدم.
بعد کجا فرار کردی؟
میخواستم به شمال بروم که در میان راه دستگیر شدم.
در این مدت لیلا را ندیدی؟
در آگاهی دیدمش. او ابتدا همه تقصیرها را گردن من انداخت و وقتی رو به رو شدیم واقعیت را گفت.
حرف آخر .
من کسی را نداشتم با او درد و دل کنم و همین باعث شد به سمت لیلا کشیده شوم. آنها خیلی خوب نقش بازی کردند و کار را به جایی رساندند که از او خواستگاری کنم.
مردانی که قربانی میشوند
مریم جنتآبادی، حقوقدان در تشریح این پرونده میگوید: این جنایت در بستر یک رابطه غیرمتعارف رخ داد که برای تعیین مجازات، گزارش پزشکی قانونی نقش موثری دارد. هر دو متهم به بدن مقتول ضربه زده اند و باید مشخص شود کدام ضربات کشنده بوده و باعث مرگ شده است.
وی ادامه داد: روابط خارج از عرف و فرازناشویی پایانی تلخ همچون این جنایت دارد. دو طرف این رابطه به تصور اینکه بعد از قتل زندگی آرامی خواهند داشت و بدون توجه به عواقب این کار اقدام به حذف شوهر میکنند. در اغلب این پروندهها شخص ثالث به عنوان قاتل با حکم قصاص روبهرو میشود و زن مقتول هم به خاطر معاونت در جرم روانه زندان میشود. در این پروندهها شاهد هستیم دو مرد قربانی رابطه خارج از چارچوب میشوند.
این حقوقدان وقوع قتلهای خانوادگی بهخصوص همسرکشی را ضعف توجه به کارکرد خانواده عنوان کرد و افزود: با آموزش مهارتهای زندگی مشترک قبل از ازدواج، تقویت باورهای مذهبی، درک متقابل و گذشت در زندگی، کنترل خشم و جلوگیری از ازدواجهای اجباری میتوان نقش موثری در کاهش همسرکشی داشت.
محمد غمخوار
گروه حوادث
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: