سرقت طلافروشی راز تاجر هزار چهره را فاش کرد

جوان بادیگارد و همدستش دیروز با انتقال به دادسرای جنایی جزئیات نقشه سرقت از طلافروشی را که در آن ناکام مانده بودند، تشریح کردند.
کد خبر: ۱۱۱۶۱۲۳
سرقت طلافروشی راز تاجر هزار چهره را فاش کرد

به گزارش جام‌جم،ساعت 10 صبح دوشنبه، ماموران اداره یکم پلیس آگاهی تهران سه جوان را که قصد دستبرد به یک‌طلافروشی در محله یافت‌آباد را داشتند، بازداشت کردند.

یکی از سارقان با گلوله پلیس زخمی و به بیمارستان منتقل شد و دو نفر دیگر نیز به اداره یکم پلیس آگاهی تهران انتقال یافتند و به جرایمشان اعتراف کردند.

متهمان دیروز برای ادامه تحقیقات نزد بازپرس علی ایرد موسی، شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران منتقل شدند.

متهمی که بادیگارد بود در جریان تحقیقات گفت: متاهلم و همسرم باردار است. بدنسازی و پرورش‌اندام کار می‌کنم و هفت سال است در بخش محافظت فیزیکی شرکت‌های مختلف کار کرده‌ام. حقوقم دو میلیون تومان بود که کفاف زندگی‌مان را نمی‌داد. از آنجا بیرون آمدم و دنبال کار بودم. دوستم مرا به دفتر بادیگاردی معرفی کرد و در آنجا به مرد تاجری معرفی و بادیگاردش شدم.

وی افزود: او دو نفر از دوستانم را نیز برای یک سال با حقوق ماهانه پنج میلیون تومان استخدام کرد. او برای معامله‌های مختلف از جمله زمین، ملک و آپارتمان به شمال تهران از جمله پاسداران، الهیه و زعفرانیه می‌رفت و من مراقبش بودم. یک چمدان پر از دلار به من داده بود و چمدانی هم خودش داشت. او دلارها را برای اعتماد به افراد نشان می‌داد. او حتی قراردادی با یک پزشک و جراح زیبایی معروف در تهران بسته بود تا ملک 500‌متری او در الهیه را که 13 میلیارد تومان ارزش داشت معامله کندکه معامله از سوی پزشک فسخ شد.

وی گفت: آن مرد حقوقم را نداد و من چمدانی را که 120 هزاردلار در آن بود برداشتم که بعد متوجه شدم دلارها تقلبی است. ماجرا را به دوستانم گفتم و قرار شد از او انتقام بگیرم تا طلبم را وصول کنم. سعید، متهم سابقه داری که پیش از این در قهوه‌خانه با او دوست شده بودم همراه دو پسر همسایه‌مان با من همراه شدند. متوجه شدیم مرد تاجر به یک طلافروشی می‌آید. سعید گفت او را در آنجا به دام می‌اندازیم و پول را می‌گیریم و بعد به طلافروشی هم دستبرد می‌زنیم. قرارشد دختر مورد علاقه دوستم هم بیاید که نیامد. آن روز ما منتظر تاجر بودیم که پلیس آمد و ما دستگیر شدیم و در اجرای نقشه ناکام ماندیم. سعید سلاح قلابی‌اش را در خودرو جا گذاشت و فرارکرد. در پلیس آگاهی متوجه شدیم آن مرد تاجر نبوده و کلاهبردار سابقه‌دار فراری است. او مدام تغییر چهره می‌دهد و کلاه گیس می‌گذارد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها