این روزنامه مینویسد: محمد بن نایف آوریل 2015 ولیعهد عربستان شد. اما سال گذشته نام محمد بن سلمان فرزند 31 ساله ملک سلمان با تعیین شدن او به عنوان وزیر دفاع و جانشین ولیعهد در صحنه سیاسی این کشور پیچید. اما بن نایف ولیعهد در نشست این هفته مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک نماینده کشورش بود و به این ترتیب بر پیشبینیها درباره احتمال کنارهگیری او به نفع پسرعمویش خط بطلان کشید. السفیر مینویسد: یکی از نشانههای این تنش، جنگ یمن است که محمد بن سلمان پس از منصوب شدن به عنوان وزیر دفاع، آن را فرماندهی کرد. محمد بن سلمان در ابتدا به فرماندهی «خردمندانه» خود در این جنگ فخر میفروخت اما با وخیم شدن اوضاع در یمن، تصمیم به وارد شدن به جنگ در یمن به عنوان تصمیمی «جمعی» معرفی شد.
بروس ریدل از موسسه آمریکایی «بروکینگز» میگوید: «نکته قابل توجه این است که محمد بن نایف در تصمیمگیری برای وارد شدن به جنگ، عجله نکرد» بلکه برعکس، از این بابت ناخرسند به نظر میرسید. او سپس دسامبر سال 2015 به الجزایر سفر کرد و با نادیده گرفتن مسئولیتهایش در داخل کشور، شش هفته در آنجا ماند.
السفیر در ادامه گزارش خود آورده است: هر چند تعیین بن سلمان از سوی پدرش به عنوان صاحب تاج و تخت اقدامی دشوار به نظر میرسد چراکه به طور سنتی حکومت بر عربستان سعودی با اجماع همراه بوده است؛ اما در شرایطی که عربستان درگیر اصلاحات ریشهای است، هیچکس نمیتواند به طور قطع بگوید پادشاه بعدی این کشور چه کسی خواهد بود. این در حالی است که پادشاه قطعا یکی از این «دو محمد» خواهد بود. به نظر میرسد آینده قدرت در عربستان پیچیدهتر میشود. علاوه بر اینکه آمریکا به عنوان کشوری که بیشترین منافع را در عربستان دارد یک سوی این معادله است اما نباید طیفهای دیگر قدرت را نیز در داخل نادیده بگیریم.
صلاحالدین خدیو، کارشناس مسائل عربی درباره تحولات درونی حکومت آلسعود میگوید: ملک سلمان آخرین پادشاه از فرزندان ابن سعود بنیانگذار عربستان است. پادشاه بعدی برای نخستین بار در تاریخ عربستان از برادرها نخواهد بود بلکه از نسل سوم سعودیهاست. این تحولی بزرگ به شمار میرود که میتواند در داخل خاندان سلطنتی مخالفتهایی را برانگیزد. نکته بعدی این است که ملک سلمان میخواهد تحول اساسی ایجاد کند. اقتصاد تکمحصولی براساس نفت را به اقتصاد چند محصولی تبدیل کند. هدف بعدی این است که این تغییرات اقتصادی به تغییرات اجتماعی منجر شود و جامعهای که الان خیلی محافظهکار و متهم به مروج اندیشههای تکفیری است مدرن شود. همه اینها میتواند منشا چالش، رقابت و تنش باشد.
این فعال رسانهای میگوید: در عربستان دو ستون قدرت وجود دارد. قدرت در این کشور بین علمای نجد و خانواده سعودی تقسیم شده است. علمای نجد یا علمای وهابی خیلی مهم هستند به همین دلیل بخشی از محافظهکاری در سیستم سیاسی عربستان با اتحادهای سیاسی آنها در سطح بینالملل همخوانی ندارد. مثلا اتحاد با آمریکا و مجموعه غرب و مماشات با اسرائیل. از ابتدا این تقسیم بندی بین نجدیها و سعودیها بود. بخش اعظمی از درآمد حج به دست آنها میرسد و در سایر کشورها برای فعالیتهای تبلیغی پول زیادی هزینه میکند. دخالت علمای عربستانی در 11 سپتامبر مربوط میشد به همین پولهایی که علمای وهابی از دولت عربستان و درآمد حج دریافت میکنند. صلاحالدین خدیو در ادامه عنوان میکند: به نظر من در انتخاب سیستم سیاسی آینده در عربستان قطعا علمای نجد دخالت خواهند کرد.
به طور خلاصه عربستان وضعیت بغرنجی دارد و در آستانه تحول سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قرار گرفته و خودشان میخواهند این تحول را مدیریت کنند. به هرحال ادامه حکومت به این شکل برای سیستم سیاسی عربستان ممکن نیست.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد