گفت‌وگو با امیررضا واعظ آشتیانی، مدیرعامل پیشین باشگاه استقلال

ورزش؛ ابزار سیاست و اقتصاد

المپیک هر بار که در یک کشور برگزار می‌شود، مواهب و معایبی را به همراه خود دارد. البته شرایط برای همه کشورها یکسان نیست و برخی کشورها از امتیازات نانوشته‌ای برخوردارند که در مقایسه با کشورهای دیگر خودی نشان می‌دهد.
کد خبر: ۹۲۹۸۹۶

به گفته امیررضا واعظ آشتیانی، مدیرعامل اسبق باشگاه استقلال و کارشناس ورزشی متاسفانه برخلاف قانونی که همه کشورها برای شرکت در یک مسابقه بین‌المللی باید از یک شرایط برخوردار باشند شاهد این هستیم که برخی کشورهای دارای قدرت سیاسی برای ورود از لابی‌های خود استفاده می‌کنند و جایگاه خود را بالاتر از دیگران در نظر می‌گیرند. وی بر این نکته تاکید دارد که ورزش امروزه به یک ابزار قدرت و زورآزمایی در حوزه‌های سیاست و اقتصاد تبدیل شده و کشورهایی که از این موضوع غافل هستند همیشه باید انتهای صف بایستند تا حق خود را دریافت کنند. گفت‌وگوی ما را با این صاحب‌نظر ورزشی بخوانید.

با وجود این‌که کشورها باید از شرایط یکسان برای ورود به مسابقات برخوردار باشند، اما شاهد تبعیض در ورود و جایگاه اقامتی و همچنین نحوه ارائه خدمات به برخی کشورها هستیم. نظرتان در این مورد چیست؟

واقعیتی که نمی‌توان انکار کرد این است که ورزش در دنیا وسیله‌ای برای به هدف رسیدن ابزارهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شده و کشوری که از نظر سیاسی قوی‌تر است می‌تواند جایگاه بهتر و بالاتری در رقابت‌ها داشته باشد. اکنون اتفاقاتی پیرامون حوزه ورزش می‌افتد و مسلما کشورهایی که از قدرت سیاسی بالاتری برخوردارند، می‌توانند سهم بیشتری داشته باشند. با این‌که برگزاری مسابقات به منظور مودت و شادابی بیشتر کشورها در فضایی کاملا برابر و سالم برگزار می‌شود، اما برخی لابی‌ها نشان می‌دهد برگزاری مسابقات از هدف اصلی فاصله گرفته و بیشتر به یک ابزار برای قدرت نمایی کشورها درآمده است. ماهیت اصلی ورزش شادابی جامعه بوده و برای برخی کشورها این شادابی در قالب ورزش‌های قهرمانی است، اما کشورهای دارای قدرت سیاسی از ورزش استفاده ابزاری می‌کنند و با پایمال کردن حقوق کشورهای دیگر خود را بالاتر می‌برند.

چه فسادها و تبعیض‌هایی تاکنون در جریان برگزاری مسابقات المپیک اتفاق افتاده است؟

سال 2006 نخست‌وزیر وقت انگلستان در اجلاسی که در سنگاپور برگزار شد، حضور پیدا کرد و رایزنی‌هایی را انجام داد که بتواند المپیک 2012 را بگیرد. در همین حال با رقیب خود آقای سارکوزی، نخست‌وزیر ایتالیا دیدار کرد که در نهایت نخست‌وزیر انگلستان پیروز بیرون می‌آید. این موضوعات نشان می‌دهد که ورزش به‌عنوان یک وسیله برای قدرت نمایی به کار گرفته می‌شود. شاید در گذشته کشورها برای معرفی فرهنگ خود باید تبلیغات و هزینه زیادی پرداخت می‌کردند. همچنین برای تقویت اقتصاد کشور نیازمند سرمایه‌گذاری‌های گسترده‌ای بودند تا کشور را در شرایط خاص نگه دارند و رفاه عمومی مردم را تامین کنند، اما از زمانی که قدرت اقتصادی و فرهنگی ورزش جدی گرفته شد برخی کشورهایی که از لابی سیاسی قوی برخوردار هستند، توانستند ورزش را با رویکرد اقتصادی و فرهنگی به نفع خود تمام کنند.

در المپیک 2012 لندن کشور انگلستان نمادهای فراماسونری را به نمایش گذاشت و در همان مقطع مردم میانمار را می‌کشند، اما مانع بازتاب‌های خبری آن می‌شوند. این کشتار در آن زمان در هیاهوهای المپیک 2012 پنهان شد و به نوعی آن را خاموش کردند. اکنون کشورهایی که بیشترین سهمیه را در المپیک پرداخت می‌کنند برای همه موضوعات تصمیم می‌گیرند و پشت‌پرده زورآزمایی و ایفای نقش می‌کنند. در مقابل کشوری که دوپینگ زیادی دارد از یک طرف محروم می‌شود و از طرف دیگر آنها را می‌بخشند همه اینها از اعمال زوری است که کشورهای قدرتمند به کمیته المپیک وارد می‌کند.

این تبعیض فقط در لایه‌های اعزام تیم دیده می‌شود؟

خیر. تبعیض در کارهای لجستیکی هم از نظر تدارکات باز هم تبعیض مشاهده می‌شود. اینها با روح المپیک که مودت، دوستی و رقابت سالم در یک فضای برابر است مغایرت دارد. چنین اتفاقاتی فضای المپیک و رقابت سالم را دگرگون می‌کند و این مسائل متاسفانه در ورزش شرایط پیچیده‌ای را تزریق می‌کند. موضوع دیگری که متاسفانه دیده می‌شود فضایی است که برای ورزشکاران کشورهای قدرتمند در نظر می‌گیرند. برگزارکنندگان مسابقات قطعا برای کشورهای دارای قدرت خدمات ویژه در نظر می‌گیرند و کشورهایی که از نظر سیاسی و اقتصادی ضعیف هستند شرایط برابری را با آنها ندارند و این از روح مساوات و عدالت به دور است، اما متاسفانه مشاهده می‌شود.

دخالت سیاسیون در امر ورزش خلاف قانون است و این کار به صورت پشت پرده انجام می‌شود؟

ببینید، سیاستمداران متوجه شدند که ورزش ابزار مناسبی برای زور آزمایی و تغییر معادلات سیاسی در کشورهاست، اما متاسفانه برخی از مسئولان ما نیز استفاده ابزاری صحیح و سازنده را فرا نگرفتند. البته ما نمی‌گوییم از ورزش استفاده ابزاری غیرمفید انجام دهیم، اما می‌توانیم از قدرت اقتصادی، فرهنگی اجتماعی و سیاسی برخوردار شویم و بزرگ‌ترین عاملی که در این بحث مطرح است نظرات غیرکارشناسی است. تا زمانی که این رویکرد وجود داشته باشد «ورزش را به ورزشی‌ها بسپارید» و اظهار کنند که دخالت حوزه‌های دیگر در ورزش ممنوع است نمی‌توانیم شاهد رشد و شکوفایی در این بخش باشیم. در نگاه مدرن ورزش دنیا چنین جایگاهی وجود دارد، اما اکنون ورزش ما در کدام رتبه و رده جهانی قرار دارد. مسلما بدون حمایت بخش‌های دیگر پیشرفت ورزش امکان‌پذیر نیست. در بخش جهانی نیز باید گفت که کشورها در سازمان ملل زورآزمایی می‌کنند و هر کشور با وجود این‌که دارای یک رای است در عین حال با قدرت و اعمال زور این توانایی را دارند که آرای دیگران را به نفع خود تمام کنند و به طور معمول حرف اصلی این سازمان را آمریکا می‌زند.

آمریکایی‌ها چقدر در بحث برگزاری مسابقات تصمیم می‌گیرند و به این مسائل ورود می‌کنند؟

آمریکایی‌ها قدرت لابی بالایی دارند و هر کشوری که از نظر سیاسی در کنار او باشد قطعا مورد حمایت‌های لازم قرار می‌گیرد و نمونه اخیر آن واگذاری سهام جام‌جهانی در قطر است. اکنون عنوان می‌شود قرار است جام جهانی 2022 در قطر برگزار شود. برگزار شدن این جام در کشور قطر یک لابی سنگین سیاسی را به دنبال دارد و در عین حال تطمیع برخی سران این کشورها بوده است. البته این لابی‌ها در رابطه با المپیک نیز وجود دارد.

برگزاری مسابقاتی مانند المپیک و جام‌جهانی چقدر روی اقتصاد آن کشور تاثیر می‌گذارد؟

شواهد تاریخی نشان می‌دهد هر کشوری که میزبان برگزاری مسابقات بوده توانسته خود را از تنگناهای مالی برهاند و حتی اقتصاد خود را در بخش‌های مختلف تقویت کند. اگر نگاهی به المپیک‌های آتن، سیدنی، آتلانتا، لندن و پکن بیندازیم، متوجه می‌شویم میزبان‌ها از درآمد بالایی برخوردار شدند. شما در نظر بگیرید چند میلیون گردشگر به کشور میزبان سفر می‌کنند و اگر هر کدام از آنها هزار دلار هزینه کند که این رقم بسیار حداقل است درآمد آن کشور در کوتاه مدت بسیار چشمگیر خواهد بود. در مسابقات بزرگی مانند جام جهانی و المپیک بلیت‌هایی که فروخته شده و حق پخش‌هایی که به شبکه‌های مختلف واگذار می‌شود، می‌تواند اقتصاد آن کشور را تا حد زیادی به سمت رشد حرکت دهد. در کشورهای توسعه‌یافته 3 تا 4 درصد تولید ناخالص داخلی‌شان را اقتصاد ورزش به خود اختصاص داده است و باید روی این موضوع در کشور ما نیز سرمایه‌گذاری صورت گیرد. از جمله درآمدهای پایدار اقتصاد ورزش است. تا قبل از برگزاری جام‌جهانی برزیل تظاهرات گسترده‌ای در این کشور اتفاق می‌افتاد و دولت برزیل با تمام چالش‌هایی که داشت این مسابقات را برگزار کرد.

اما این تظاهرات همچنان ادامه دارد و اظهار می‌کنند وضعیت معیشت مردم خوب نیست و چرا باید المپیک که هزینه بسیار بالایی دارد دوباره در کشور برزیل انجام شود؟

اکنون این تظاهرات نسبت به جام جهانی تا حدودی فروکش کرده، اما همچنان اعتراضات ادامه دارد. به نظر می‌رسد برگزار کردن المپیک بتواند اقتصاد برزیل را که دارای مشکلات فراوان است تا حدی نجات دهد. ببینید اصرار برزیل برای برگزاری المپیک این بود که بیشتر ساز و کار این کشور برای جام جهانی آماده بود و می‌خواست تا آنها را از دست نداده دوباره درآمدی از آن کسب کند.

محمدحسین علی‌اکبری/ روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها