به بهانه باز پخش مجموعه پرده‌نشین

چون پرده در افتد

روحانیت و شیوه‌های نمایش این قشر در تلویزیون و سینما همواره محل مجادله و مباحثه است. چنانچه طیف سنتی در میان روحانیون و مردم چندان تمایلی به نمایش نوع زندگی و مناسبات این منادیان دین و مذهب ندارند، اما چند سالی است که خوشبختانه با همکاری بین حوزه‌های علمیه و تلویزیون آثاری شکل گرفته که می‌تواند به شناخت عامه مردم کمک کند و این تابو را بشکند.
کد خبر: ۹۱۶۲۱۹

تابویی که در بسیاری موارد ساخته و پرداخته ذهن است و وجود خارجی ندارد. این اتفاق در چند سال گذشته در پاره ای از اوقات شکل با مزه‌ای هم پیدا کرده است. مثال بارز و ماندگار آن روحانی جوان و دوست ارسطو در پایتخت 4 است که وقتی برای عقد بابا پنجعلی با مادر بائو می‌رود به‌صورت تلفنی تیم فوتسال دوستان ‌طلبه‌اش را در یک مسابقه از راه دور مربیگری می‌کند. این قسمت نشان می‌دهد اتفاقا با حفظ احترام می‌توان با روحانیون شوخی هم کرد و بعضی فاصله‌های ایجاد شده در اذهان را از بین برد. از این منظر، پرده‌نشین به کارگردانی بهروز شعیبی به نظر جدی‌ترین ورود تلویزیون به بطن زندگی روحانیون در قالب قصه‌ای جدی و محکم است. در نوشتار زیر به وجوه مختلف این مجموعه و البته کارگردان جوان آن خواهیم پرداخت.

شاید کسی جز خود بهروز شعیبی فکر نمی‌کرد نوجوان لاغر و محجوبی که نقش پسر حاج کاظم را در آژانس شیشه‌ای بازی می‌کند روزی تبدیل به فیلمسازی خوش‌ذوق و البته با اخلاق شود. این اخلاق‌مداری در تمام آثار شعیبی از تله‌فیلم‌های اولش تا مجموعه پرده‌نشین کاملا پیداست و می‌توان آن را امضای او دانست. شعیبی با توجه به این‌که از بازیگری و دستیاری وارد سینما شده همیشه بازیگردان خوب و بازیگری با تکنیک و قابل احترام است. اوج هنر بازیگری او فیلم ماندگار طلا و مس به کارگردانی همایون اسعدیان است که نقش یک روحانی جوان درگیر بیماری سخت همسرش را بخوبی ایفا می‌کند.

تلفیق نگاه سینمایی و تلویزیونی

شعیبی در پرده‌نشین، قصه محکم و فیلمنامه خوب این سریال را به درستی روایت می‌کند و البته مهم‌ترین ویژگی یک سریال خوب یعنی ریتم را بخوبی رعایت می‌کند. کارگردانی او در بعضی سکانس‌ها بر متن غالب است و البته به نظر می‌رسد شعیبی باید در کارهای بعدی این ویژگی را پنهان کند تا لحن روایی اثرش مانند زندگی عادی جریان داشته باشد. پرده‌نشین از آن دست مجموعه‌هایی است که اولین کلمه‌ای که برای توصیفش می‌توان به کار برد واژه خوش ساخت است که اتفاقا در فیلم سینمایی دهلیز هم این خصیصه به چشم می‌خورد و این مطمئنا از توانایی این فیلمساز جوان سرچشمه می‌گیرد.

فیلمنامه پرده‌نشین تلفیقی از یک نگاه سینمایی و تلویزیونی است که به عنوان مثال در آثاری همچون طلا و مس هم وجود دارد. متن از کمترین اشتباهات دراماتیک برخوردار است و قصه‌اش را روان پیش می‌برد و باعث می‌شود مخاطب با شخصیت‌ها درگیر شود.

هدی پس از سال‌ها برای گرفتن ارثیه‌اش به ایران بازمی‌گردد اما ملک او حوزه علمیه‌ای است که حاج آقا شهیدی معتمد شهر رئیس آن است و البته هدی زمین را پس می‌گیرد اما پرده‌ها فرو می‌افتد و میرزایی تاجر که شوهر خواهر هدی است رسوا می‌شود. هدی در این مجموعه برخلاف کلیشه‌ها منفی نیست، بلکه قربانی شرایط است. مائده دختر هدی و محمدحسین پسر حاج‌آقا شهیدی هم درگیر یک رابطه عاطفی هستند و همین مساله چالشی مضاعف برای هدی است.

موضوع سریال از دو منظر قابل تامل و البته تابوشکن است. نخست نمایش زندگی یک روحانی برجسته که پسرش به‌دلیل فساد مالی به زندان می‌افتد و البته مشخص می‌شود که بی‌گناه است و دوم مساله وقف و پس گرفتن یک زمین که ساختمان حوزه علمیه است و انصافا اگر نویسندگان این مجموعه اندکی با غفلت و نااگاهی قلم می‌زدند قطعا سریال قابل پخش نمی‌شد، اما نه‌تنها این اتفاق نمی‌افتد بلکه به‌دلیل طراحی مناسب و هوشمندانه مجموعه با اقبال عمومی‌ و منتقدان و همچنین روحانیون روبه‌رو می‌شود. پرده‌نشین از آن دست آثاری است که اهمیت یک فیلمنامه خوب به همراه تحقیق کافی را نشان می‌دهد.

بازی‌های خلاقانه

بازی بسیاری از بازیگران این مجموعه ماندگار است. بدون شک ویشکا آسایش در نقش هدی و فرهاد آییش در نقش حاج‌آقا شهیدی برخلاف کارنامه کاری خود نقشی متفاوت ایفا می‌کنند. بازی ویشکا آسایش در نقش مادری میانسال، جسور و البته ساختارشکن و بازی آییش در نقش یک روحانی، ایده‌ای خلاقانه است که شاید در مرحله پیشنهاد کمی‌ غیرمعمول به نظر می‌رسد، اما در این سریال اتفاقی متفاوت می‌افتد. نقش‌های مکمل مانند حامد کمیلی، آتیلا پسیانی و مهران رجبی هم با انرژی هستند و مائده طهماسبی روی ویلچر همه را غافلگیر می‌کند. کارگردان در حفظ تداوم بازیگران موفق عمل می‌کند و همین نکته باعث می‌شود شخصیت‌ها به دقت طراحی شده در فیلمنامه به درستی اجرا شود.

ریزه‌کاری‌های روحانیون و نوع رفتار‌های آنان در حوزه علمیه توسط فرهاد آییش، هومن برق‌نورد و هومن کیایی به شکلی قابل قبول اجرا می‌شود که این نکته بیشتر از هر چیز مدیون صرف زمان کافی و البته استفاده درست از مشاوره است زیرا یکی از انتقاداتی که همواره به نقش‌های روحانیون در سینما و تلویزیون می‌شود همین عدم توجه به ریزه‌کاری‌ها توسط بازیگران است. شخصیت‌های مذهبی به‌واسطه سلوک خاص رفتاری و اخلاقی همواره نقش‌های سختی برای بازیگران هستند که به نوعی یک چالش هم محسوب می‌شوند، اما انصافا این چالش در سریال پرده‌نشین با موفقیت بازیگران آن همراه بوده است.

نمایش زندگی ایرانی- اسلامی

مضمون پرده‌نشین در نگاه اول بسیار جذاب است. یک روحانی صاحب‌نام و بزرگ، پسرش به زندان می‌افتد، وجهه‌اش زیر سوال می‌رود و مجبور است ساختمان حوزه علمیه شهر را هم به صاحبش که اتفاقا آشناست پس بدهد. او از هیچ نفوذی استفاده نمی‌کند و اتفاقا ساختمان را تخلیه می‌کند و خود از سمت ریاست حوزه کنار می‌رود. در سوی دیگر هدی با نگاهی منفی در ابتدا می‌خواهد به جنگ حاج آقا شهیدی و شاگردانش برود، اما در پایان در می‌یابد آن که در تمام این سال‌ها با خیانت به او سعی در تصاحب اموالش داشته شوهر خواهرش است و حالا دوباره سعی می‌کند طبق خواسته پدرش حوزه را مجددا راه‌اندازی کند. موضوع سریال سرشار از خط قرمز و تابوهای مذهبی و عرفی است که با هوشمندی تیم سازنده از هیچ‌کدام عبور نمی‌شود. اثر با روایتی درست موضوع را گسترش می‌دهد و بدون شک پس از این سریال نگاه بسیاری از مخاطبان در خصوص حوزه‌های علمیه و طلاب محصل تغییر می‌کند و باعث می‌شود تلویزیون بتواند در تجربه‌ بعدی، از این ساختار آشنا استفاده کند. پرده‌نشین برخلاف رویه مذهبی خود اثری اجتماعی است و در قصه‌های جانبی خود نگاه جدی به مفاسد اقتصادی و موضوعاتی همچون زمین خواری دارد.

البته به‌نظر می‌رسد این مجموعه نخستین هدفگذاری خود را بر توسعه سبک زندگی ایرانی اسلامی‌قرار داده و با نشان دادن کاستی‌های رسیدن به این نوع زندگی می‌خواهد الگوی مناسبی از دین و دینداری ارائه کند. این نوع سبک زندگی چند سالی است که در مقابل هجمه‌های سبک زندگی غربی به شکل جدی از سوی تلویزیون دنبال می‌شود و از این جهت سریال پرده‌نشین یکی از نمونه‌های مناسب برای تماشاست.

فاصله از تهران تکراری

اما نکته پایانی که می‌توان در مورد این مجموعه اشاره کرد طراحی صحنه مناسب و حرفه‌ای اثر است. تمام لوکیشن‌ها با دقت انتخاب شده و خصوصا ساختمان حوزه علمیه آن هم در یک شهرستان، بسیار باصفا و البته با معماری اصیل ایرانی اسلامی ‌طراحی شده که در خاطر می‌ماند. انتخاب یک شهرستان که اتفاقا تداعی‌کننده نقطه خاصی نیست و دور شدن تولید یک مجموعه از تهران و پایتخت از آن دست نکاتی است که امید می‌رود در تمام سریال‌های تلویزیونی توسعه یابد تا از فضای کسالت‌بار و تکراری تهران فاصله گرفته شود.

پرده‌نشین تجربه مهم و جدی تلویزیون در یک پروژه ملی به نام اصلاح سبک زندگی است. زندگی از نوع حاج‌آقا شهیدی که در اوج قدرت و احترام وقتی پرده‌ها فرو می‌افتد به آرامی ‌و سادگی همه چیز را می‌نهد و سبکبال در گوشه‌ای به عبادت مشغول می‌شود. ابوسعید ابوالخیر می‌گوید چون پرده در افتد نه تو مانی و نه من و ای کاش در این روزگار کوله بارمان سبک باشد. سبکی همانند لحظه تولد....

مجتبی نوایی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها