بزن دررو

من از استندآپ کمدی بدم می‌آید!

بچه که بودم، چند تا شعر نصفه‌نیمه از برکرده بودم و در هر جمعی به اصرار پدر و مادر و جهت خودشیرینی و اظهار این‌که ببینید بچه ما چقدر باهوش است، این شعرها را می‌خواندم و مورد تشویق قرار می‌گرفتم.
کد خبر: ۸۴۲۰۶۷
من از استندآپ کمدی بدم می‌آید!

در یکی از مهمانی‌ها طبق روال نوبت به هنرنمایی من رسید و بعد از خواندن شعر، دایی محترم خانواده که با خانواده ما هم در شرایط رودربایستی به سر می‌بردند، فرمودند: عزیزم، می‌خوام به تو جایزه بدم، چی دوست داری، برات بخرم؟

گفتم: دایی‌جان، شما خودت رو به زحمت و مخاطره ننداز. اگه راست میگی، پولش را بده، من خودم از خودم تقدیر و تشکر می‌کنم. بعد از گفتن این حرف خنده حضار به من نشان داد که من ذوق طنز و شوخ‌طبعی دارم. دایی هم برای این‌که پیش بقیه کنف نشود، یک اسکناس درشت از جیبش بیرون کشید و به من دستخوش داد.

آن شب کتک مفصلی از پدر و مادر محترم خوردم که چرا با حرف بیجا، آبروی خانواده را به خطر انداخته‌ام و باعث شده‌ام که بقیه فکر کنند: پدر و مادر مرا پولکی بار آورده‌اند. آن شب البته پدر و مادر محترم به بهانه تنبیه اسکناس درشت را از من پس گرفتند و در صندوق ذخیره ارزی خانوادگی بایگانی کردند.

من از آن روز به بعد فقط می‌توانم طنز بنویسم و از اجرای آن به‌صورت زنده و بدون برنامه‌ریزی به‌شدت هراس دارم. می‌ترسم چیزی ناخودآگاه و به‌قصد شوخی از دهانم در برود که باعث آبروریزی باشد.

حالا چند وقتی است که برنامه خندوانه دست به ابتکار زده و مسابقه خنداننده برتر را به راه انداخته که جای بسی تقدیر و تشکر دارد اما برای من جای شگفتی است که این مردمی که این‌قدر این روزها به طنز و کمدی علاقه‌مند شده‌اند و میلیون‌ها رای به کمدین‌ها و اجراکارهای طنز می‌دهند، چرا نسبت به طنزهای مکتوب هیچ واکنشی نشان نمی‌دادند. جوری شده است که من احساس می‌کنم، طنزنویسان مکتوب تنها برای خودشان و آشنایانشان طنز می‌نویسند. چند روز پیش با تماس پدرم فهمیدم که چرا من از استندآپ کمدی بدم می‌آید. پدرم زنگ زد و گفت: مگه نگفتی کارت طنزه؟

گفتم: اگر شما قابل بدانید و کاری که ما می‌کنیم را شغل بدانید، بله. شغل من طنزنویسی است.

گفت: پس چرا توی خندوانه نشونت نمی‌دن؟ می‌دونم که عرضه‌اش رو نداری مردم رو بخندونی، چرا لااقل بین تماشاچی‌ها دست نمی‌زنی؟

من از آن‌وقت تابه‌حال با کتاب طنز قطوری که تازگی‌ها به چاپ رسانده‌ام توی سر خودم می‌زنم.

علیرضا لبش - جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها