نگاهی به فیلم «یه شام خوب»

وقتی مخاطب سرنوشت قهرمان را رقم می‌زند

فارغ از قصه و روایت فیلم که با وجود خوش‌ریتم و تصویر بودن فاقد منطق دراماتیکی بود و رگه‌های اغراق آن پررنگ است، اما ایده تازه در فرم و شکل و ساختار فیلم قابل توجه و تامل است.
کد خبر: ۸۳۹۹۷۸
وقتی مخاطب سرنوشت قهرمان را رقم می‌زند

این‌که مخاطب از این امکان برخوردار باشد که خود پایان و درواقع سرنوشت شخصیت اصلی و قهرمان قصه را رقم بزند.

قطعا این اتفاقا فرصت و امکانی است که خود شبکه نمایش خانگی به عنوان مدیوم در اختیار فیلمساز و مخاطبانش قرار می‌دهد و بدیهی است چنین موقعیتی در مدیوم‌های سینما و تلویزیون امکان‌پذیر نیست!

مهدی مظلومی از ذات و ماهیت و کارکرد شبکه نمایش خانگی در جهت روایت قصه خود بهره‌برداری می‌کند که در جای خود قابل توجه است و در واقع یک نوع پیوند عملی بین مخاطب و شخصیت‌های فیلم برقرار می‌کند که این امکان علاوه بر ایجاد تعلیق خودخواسته یک نوع حس مشارکت در روایت و قصه‌گویی را هم به مخاطب منتقل می‌کند که لذتبخش است.

به‌عبارت دیگر در این شرایط مخاطب از همذات‌پنداری با قهرمان قصه فراتر رفته و سرنوشت او را تعیین می‌کند.

در فیلم «یه شام خوب» وقتی به دقیقه 15 قصه می‌رسیم فیلم متوقف شده و آیکون‌هایی برای انتخاب ظاهر می‌شود که این متن در آن درج شده «با انتخاب هر گزینه قصه به درخواست شما پیش می‌رود» بعد سه گزینه در ذیل آن آمده که 1 ـ مانی بدبخت شود؟ 2 ـ مانی تنبیه شود؟ 3 ـ مانی خوشبخت شود؟

مخاطب با انتخاب هر یک از این گزینه‌ها با سه قصه و در واقع 3 پایان متفاوت روبه‌رو می‌شود. طبیعتا مخاطبی که این فیلم را می‌بیند تنها به یک گزینه اکتفا نکرده و کنجکاو می‌شود قصه را با انتخاب گزینه‌ها و در واقع پایان‌های دیگر نیز دنبال کرده و به مقایسه آنها با هم بپردازد.

خود این قیاس فارغ از این‌که می‌تواند برای مخاطب جذاب و لذتبخش باشد، در واقع پیام اصلی فیلم را منتقل می‌کند؛ این‌که سرنوشت شخصیت‌های قصه و به تبع آن سرنوشت هریک از ما به تصمیم‌ها و انتخاب‌هایی است که انجام می‌دهیم.

در واقع از پس این فرم بر نقش تدبیر و تصمیم‌های فردی در سرنوشت انسان تاکید شده و این‌که زندگی و سرنوشت ما محصول انتخاب‌های ماست.

واقعیت این است که فیلم یه شام خوب از حیث مضمون و درونمایه اثر حرف تازه‌ای برای گفتن نداشته و خلأ‌های فیلمنامه‌ای و شخصیت‌پردازی در آن کم نیست.

اما آنچه جذاب است و برای کارگردان هم اولویت داشته فرم و شیوه روایت است و این‌که مخاطب با انتخاب خود و سهیم بودن در روایت قصه، درگیری ذهنی ـ عاطفی بیشتری با اثر پیدا کرده و از یک مخاطب منفعل به مخاطب فعال بدل می‌شود، به‌طوری که می‌توان گفت در این فیلم مخاطب از جایگاه مخاطب بودن فراتر رفته و خود را در موقعیت فیلمنامه‌نویس یا کارگردان فرض می‌کند.

در واقع یه شام خوب یک فیلم فرم و اجراست که برساخته ذات مدیوم است و اینجا همان جایی است که فرم در خدمت محتوا قرار گرفته و کیفیت و چیستی آن را تعیین می‌کند.

فارغ از شیوه و ساختار روایت حضور هومن برق‌نورد را باید از‌جمله امتیازهای این فیلم قلمداد کرد که اگر قصه را بدون توجه به انتخاب‌های سه‌گانه‌اش تحلیل کنیم فقدان او در فیلم به سقوط مستقیم اثر منجر می‌شد.

چون نه قصه پر و پیمانی دارد و نه ویژگی خاصی که بتوان آن را به‌عنوان یک فیلم خوب تعریف کرد، اما حضور برق‌نورد و نمک ذاتی او که البته با رگه‌های کمیک قصه نیز همپوشانی دارد مخاطب را با خود همراه می‌کند.

به‌هر حال مهدی مظلومی به واسطه سال‌ها تجربه ساخت مجموعه‌های طنز تلویزیونی این زبان و ساختار را به‌خوبی می‌شناسد.

استفاده از فضاهای شهری مثل فضای درونی سینما یا برخی شوخی‌هایی که مثلا با فیلم جدایی نادر از سیمین و اصغر فرهادی می‌شود به مفرح بودن فیلم می‌افزاید.

واقعیت این است که شبکه نمایش خانگی ما نیازمند ساخت فیلم‌هایی است که مختص و منطبق با ویژگی‌ها و امتیازهای این شبکه بوده و مخاطب به غیر از انتخاب این شبکه نتواند در جاهای دیگر به تماشای آن فیلم بنشیند.

فیلم ساختن برای شبکه نمایش خانگی یعنی همین. یعنی فیلم‌هایی در این شبکه نمایشی عرضه شود که تنها از طریق این شبکه قابل دریافت و تماشا باشد.

اگرچه فیلم ضعف‌های سینمایی زیادی دارد، اما این ایده و ساختار در فرم و روایت خود ارزشمند بوده و مخاطب می‌توان دست‌کم از حیث فرم موقعیت‌های تازه‌ای در عادات فیلم‌بینی خود تجربه کند. جای این تجربه خالی بود.

قاب کوچک

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها