اعترافات عجیب قاتل سپهر کوچولو

«در خانه مشغول استراحت بودم که صدایی را شنیدم که می‌گفت اشکان عجله کن چاقو را از آشپزخانه بردار و به کوچه برو، چاقو را برداشتم و به کوچه رفتم. پسربچه‌ای را دیدم که او را پیش از این در رویاهایم دیده بودم. او شبیه بچگی‌های خودم بود. دیگر چیزی نفهمیدم و فقط یادم می‌آید شب در پارک خوابیدم و بعد مردی در خیابان مرا صدا زد و وقتی برگشتم به دستانم دستبند زد.»
کد خبر: ۸۳۲۸۲۵
اعترافات عجیب قاتل سپهر کوچولو

به گزارش جام‌جم، این بخشی از اعترافات عامل جنایت جنوب تهران است. اشکان 35ساله متهم است سه شنبه هفته گذشته در خیابان وحدت اسلامی سر کودک 10 ساله‌ای را با چاقو بریده و سپس از محل فرار کرده بود.

متهم به قتل شامگاه چهارشنبه در خیابان داور حوالی چهارراه گلوبندک توسط ماموران شناسایی و دستگیر شد و در بازجویی‌ها به قتل سپهر کوچولو اعتراف کرد.

روز گذشته متهم پس از انتقال به دادسرای امور جنایی، مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت و جزئیات جدیدی از قتل پسر ده ساله را فاش کرد.

اشکان در جلسه بازپرسی ادعا کرد: 12سال قبل از یکی از استان‌های غربی به تهران آمدیم و همراه مادرم که اکنون 90 سال دارد در خیابان وحدت اسلامی ساکن شدیم. سال 82 با مدرک دیپلم در یک بانک استخدام شدم، اما بعد از پنج سال وقتی برادرم مرا به کراک معتاد کرد، از کار اخراج شدم و از آن زمان خانه بودم.

برادر و خواهرانم همه تحصیلکرده و مدیر هستند، اما به مادرم سر نمی‌زدند. من بچه آخر هستم، اما برادرزاده‌هایم از من بزرگتر هستند. من معتاد به مرفین هستم و آن را از ناصرخسرو خریده و تزریق می‌کنم. در این چند سال دو رگ دستم بر اثر تزریق زیاد خشک شده است.

متهم به قتل ادامه داد: پنج بار به اتهام مواد مخدر و نزاع با خانواده‌ام دستگیر شده‌ام. یک بار40 سانت شیشه از من کشف شد که متعلق به دوستم بود.بیشتر مواقع خانه نیستم و کارتن‌خوابم. کارتن‌خوابی ژنتیک در خون ماست. برادرم هم که چند بچه بزرگ دارد چند سالی است به تهران آمده و کارتن خواب شده است.

مرد معتاد درباره روز جنایت ادعا کرد: چند روز قبل برادرم به خانه‌مان آمد و مدام از چاقوی آشپزخانه حرف می‌زد. آن روز صدای پیرمرد خوش سیمایی را شنیدم که گفت عجله کن و چاقو را بردار و به خیابان برو! چاقو را از خانه برداشتم و در کوچه پسری را دیدم که شبیه بچگی‌های خودم بود. من دیگر چیزی یادم نمی‌آید و نمی‌دانم خون از کجا روی لباسم ریخته است. چاقو را به فردی فروختم و با پولش مرفین خریدم. به بیمارستان رفتم تا آن را تزریق کنم که باز هم پیرمرد آنجا بود و سرنگ خود را به من داد تا مرفین را تزریق کنم. تنها چیزی که یادم می‌آید یک شب در پارک خوابیدم و بعد از آن در خیابان دستگیر شدم. پول موادم را هم مادرم می‌داد و برخی اوقات با فروش کفش و وسایلم پول مواد را به دست می‌آوردم.

اشکان خاطرنشان کرد؛ آقای قاضی مرا اعدام کنید تا راحت شوم. پشیمان هستم و آن موقع در حال خودم نبودم. من دروغ نمی‌گویم و بچه را نمی‌شناختم. عمدی در کشتن سپهر نداشتم و اگر خانواده او مرا ببخشند حاضرم تا آخر عمر نوکری آنها را بکنم. قاتل‌ها همیشه انگیزه دارند، اما من ذهنم بیمار است. باور کنید هیچ چیزی از صحنه قتل یادم نمی‌آید، اما چهره پسربچه را خوب یادم است. من دو بار با زدن رگم خودکشی کردم و ای کاش آن موقع می‌مردم. در این دو روز دلتنگ مادرم هستم و ای کاش او را می‌دیدم.

در ادامه جلسه بازپرسی وقتی مادر سپهر کوچولو با قاتل فرزندش روبه‌رو شد، یاد صحنه قتل فرزندش افتاد و به بازپرس پرونده گفت: پسرم خیلی خوب و مهربان بود. او بی‌گناه بود چرا باید گلوی فرزندم بریده شود. مرد سنگدل ادعا کرده معتاد و بیمار است که این موضوع دروغ است. می‌خواهم خودم قاتل فرزندم را قصاص کنم. من بدون حضور پدرش سپهر را چهار سال با خون جگر به بهترین شکل بزرگ کردم و حق او این نبود.کار این جنایتکار کمرم را شکست. من فقط قصاص در محل جنایت را می‌خواهم.

با اعترافات قاتل 35 ساله او با دستور سجاد منافی آذر بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی بازداشت شد تا تحقیقات در رابطه با شناسایی انگیزه اصلی جنایت توسط کارآگاهان پلیس آگاهی انجام شود.

ذهنم بیمار است

هنوز خمار است. سرش را به زیر می‌اندازد و باید هر سوال چندبار پرسیده شود تا متوجه شده و جواب دهد. فرصتی کوتاه پیش آمد تا گفت‌وگویی با او داشته باشیم که در ادامه می‌خوانید.

چرا مرتکب قتل شدی؟

نمی‌دانم چرا این کار را کردم. باور کنید هیچ چیز از آن روز یادم نمی‌آید. من ذهنم بیمار است و تحت درمان هستم.

رابطه‌ات با خانواده‌ات خوب است؟

چند وقت است آنها را ندیده‌ام. سال قبل به خانه برادرم رفتم که او مرا راه نداد و از خانه‌اش بیرونم کرد.

چند خواهر و برادر داری؟

سه برادر و دو خواهر دارم. من فرزند کوچک خانواده هستم. خواهرم مدیر یک بیمارستان در غرب کشور است.

چه کسی را بیشتر از همه دوست داری؟

مادرم. دلم برایش تنگ شده است، او تمام زندگی‌ام است و من از او نگهداری می‌کردم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۲ انتشار یافته: ۱۷
---
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۵
۰
۰
...باز انقد رو مخ مادر اون طفل معصوم راه برین تا رضایت بده....
مادر
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۵
۰
۰
چرا كسی از مادر قاتل حرف نمیزنه ...دوستان دقت كنید زنی كه در 55 سالگی بچه دار بشه چطوری میتونه وظایف مادریشو انجام بده ؟چطوری میتونه واسه كودكش هم مادر باشه هم یك دوست؟چطوری میتونه تو اون سن وسال كه سایه مرگ بالای سرشه، جوونشو درك كنه , واسش زندگی بسازه؟...
..... پیرزن كه با خودخواهی و هوسبازیت ،زندگی چند تا خانواده رو نابود و یك جامعه رو داغدار كردی مقصر اصلی این جریان تو هستی...
شرم بر تو
زینب
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۵
۰
۰
به خاطر این اتفاق تلخ خیلی متاسفم و واقعا نمی دونم چی بگم .باورش خیلی سخته بچت بره بیرون ویه نامرد روانی این بلارو سرش بیاره .
وحشتناكه واین روانی باید به شدت مجازات بشه تا عبرت موجودات رذلی امثال این بشه.
علی
Malaysia
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۵
۰
۰
این شخص باید اعدام بشه و شكی در اون نیست و باید جلوی چشمان مادر خودش گلوش ببرن تا بدونه مادر با عدم تربیت صحیح چه بلایی بر سر خودش و دیگران میتونه بیافته و مادر اون بچه بدبخت چی كشیده. باید جلوی برادرش گلوش رو ببرن تا بدونه معتاد كردن برادر یعنی چه؟ باید جلوی اون شخصی كه این فرد رو از كارش اخراج كرده گلوش رو ببرن كه طرف بدونه بجای اینكه اخراج كنه فرصتی برای بازپروری بده. باید جلوی اون قاچاقچی و تولید كننده و توزیع كننده مواد گلوش رو ببرن تاببینه آوردن و فروختن مواد یعنی چی؟ باید جلوی اون افرادی گلوش رو ببرن كه بدونن با تصویب قوانین ناقص یا عدم تصویب قوانین ضروری و اجرای آنها چه اتفاقاتی ممكنه بیافته. باید جلوی اون وزیر و یا شخص مسئولی گلوش رو ببرن تا بدونه بی كفایتی یه مسئول و تخصیص پول به جاهای غیر ضروری چه پیامدهایی میتونه در بر داشته باشه. خلاصه همه مسئولیم تنها اون شخص نیست بلكه هر كسی به نوعی نقش در اون جنایت داره یكی مستقیم و اون یكی غیر مستقیم. میگیم آلمان پیشرفت كرده یك مثال ساده در سال 2002 در شهر كلن آلمان در طول یكسال چندین ورزشگاه بزرگ و كوچك ساخته شد. ده سال بعدش میزان افراد بیمار در بیشتر سنینی كه از باشگاهها استفاده میكردن بطور چشمگیری كاهش یافت پس پول بیمه موند تو جیب دولت در واقع هزینه ساخت باشگاهها در اومد چندین ورزشكار در سطح حرفه یی به كشورهای دیگه رفتن یعنی آوردن ارز به كشور. مسابقات بین المللی در اون شهر افزایش یافت تیمهای زیادی برای اردو اومدن و ارز با خودشون آوردن. میزان جرم و جنایت و اعتیاد و دزدی خیلی كم شد پس میزان رضایتمندی مردم و اعتماد گردشگران خارجی برای مسافرت به آلمان پس درآمد توریستی هم افزایش یافت چندین هزار شغل ایجاد شد و ..... یك مثال ساده كه در یك شهر 10 تا باشگاه خوب بزنی چه فوایدی داره ولی متاسفانه این چیزا رو مسئولین ایرانی نمیدونن یا میدونن نمیخوان عمل كنن. البته طبیعیه كسی كه لیسانس مثلا علوم اجتماعی داره میدن استاندار یه استان طبیعیه كه این آقا تا بخواد یاد بگیره دوره ش تموم میشه و یكی دیگه میاد.
ناشناس
-
۱۴:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۵
۰
۰
بدهیدش دست من تا خواهرومادرش رابیارم جلوی چشماش میبرمش میندازمش جلوی سگ های گله مون تكه تكه اش كنند بی ناموسا
حمید
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۵
۰
۰
ازش بیست سانت شیشه گرفتن و باز ازادش كردن كه بره بچه مردم رو بكشه ....
علی اصغر
-
۱۴:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۵
۰
۰
اینها همه شعار هست اگرها واماها فقط باید ریشه آن كنده شود هر كسی كه بعنوان معتاد گرفته میشود اگر خوب شد كه هیچ اگر نشد فقط راهش از روی زمین محو شود كه امثال این طفلها قربانی نشوند فقط دولت محترم باید این كارو عملی كندوگرنه درست نخواهد شد.
مسعود
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۵
۰
۰
متاسفانه ریشه این اتفاقات را خود ما بوجود می آوریم برنامه هایی هرروز تهیه می شود كه این ها معتاد نیستند مریض هستند و از این حرفهایی كه پوچ و باطل هستند و اكنون با این اتفاقات نا خوشایند و ناگوار كه هرروز در جامعه ما می افتد و خانواده های مظلومی را كه دستشان به هیچ جایی بند نیست را به خاك سیاه می نشانند و با طولانی شدن پرونده عملاً پرونده از حالت طبیعی خودش خارج میشود واقعا برای این جامعه متاسفم.
اذر
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۵
۰
۰
چهره اش را كاملاً بپوشانید تا مبادا شناخته شود . عجب قانونی !
1
Iran, Islamic Republic of
۰۲:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۶
۰
۱
چی ... زدید با این نظراتون.ادم روانی رو اعدام نمی كنند.
علی
Canada
۰۵:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۶
۰
۰
كجای كارید به این زودیها حكم صادر نمی شه از بس در ادارات كاغذ بازی وجود داره. امروز برو فردا بیا/ امروز رعیس نیست فردا بیا/ پرونده هنوز امضاع نشده فردا بیا ووووووووو تازه .... می گفت دنیا از ما یاد بگیره منظورش كاغذ بازی ادارات بود .
شهروند
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۷
۰
۰
این مرد نامرد كثیف باید اعدام شود وگرنه مادر نیستی
سعید
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۷
۰
۰
سنگسارش كنین اگه سنگسارش نكنین معلومه به قانون بی توجهید
طاهره سادات
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۸
۰
۰
دروغه كه شب گرفتننش . بعداز ظهر ساعت پنج یا شش دم پارك شهر گرفتنش من اونجا بودم دروغه كه میگن سرشو برگردونه و دسبند زدن بهش من اونجا بودم دیدم ك با شوكر گرفتنش ....
ایلیا
-
۱۸:۰۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۹
۱
۰
بنظرمن بااید قصاص بشه..چطور تونسته زجركشیدن اون بچرو ببینه ..خدالعنتش كنه
اسرا
-
۱۷:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۶
۰
۰
فقط میگم چرا اون بدبختو كشتی چون شبیهت بود
...
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۴
۰
۰
مرگ بر هر چی ماده مخدره

جامعه رو به كجا كشونده..به قتل!
اونم قتل پسربچه...
باید یه فكری برای آدم های معتاد برداشته شه...این جوری كه نمیشه...

نیازمندی ها