طبق بررسیها، ایرانیها به دلایل مختلف میخواهند همچنان حافظ رتبه نخست تخریب بیش از 11 میلیون از مجموع سه میلیارد و 454 میلیون هکتار جهان باشند؛ به گونهای که سال 1389 را به عنوان سال سیاه جنگلهای ایران به دلیل سوختن بیش از 40 هزار هکتار از جنگلهای زاگرس در آتش به نام خود ثبت کردهاند.
جنگلهای زاگرس، گلستان و این روزها جنگلهای سیروان استان ایلام به کرات سوخته و میسوزند با دلایلی که باورشان سخت است.
به گفته خداکرم جلالی، رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، 200 هکتار از جنگلها و مراتع در استانهای مختلف نه با کبریت ضعیف مسافران بلکه به خاطر کینهورزیها و اختلافات قومی و قبیلهای خاکستر شدهاند. جاندارانی که ارزش زیست آنها اگر بیشتر از زندگی یک انسان نباشد، کمتر هم نیست.
سید محمد قاسمی عضو کارگروه حفاظت و احیای جنگلهای استان لرستان، در گفتوگویی کوتاه به عوامل بحران جنگلهای زاگرس میپردازد.
چرا سرعت تخریب جنگلها در کشور ما اینقدر بالاست؛ به گونهای که کارشناسان هشدار نابودی جنگلهای ایران را تا سال 2060 پیشبینی کردهاند؟
تخصص من در حوزه زاگرس است، بنابراین بیشتر اظهارات من مربوط به این بخش است، اما تجربیات ده سال فعالیت در این بخش نشان میدهد که مشکلاتی که مطرح میکنم، دامنگیر کل جنگلهای کشور است. بررسیهای میدانی نشان میدهد که 70 تا 75 درصد عامل تخریب جنگلها روستاییان هستند. سالهاست با چشمان خود شاهدم که چگونه روستاییان ساکن در حاشیه جنگلها با قطع درختان، هر سال بر متراژ زمینهای زراعی خود میافزایند بدون آن که در مقابل قانون و مسئولی پاسخگوی اقدامات خود باشند.
روستاییان هر سال با سوزاندن بخشهایی از درختان، زمینهای کوچک کشاورزی خود را به متراژهای بزرگتر در ابعاد هکتار تبدیل میکنند تا بتوانند گندم دیمی بیشتری برداشت کنند، تازه بعد از اتمام کارشان، با آتش زدن زمین کشاورزی و گسترش آن جنگلهای مجاور همچنان به نقش تخریبگر خود ادامه میدهند، بدون آن که نگرانی از برخورد قانونی از سوی مسئولان و متولیان امر داشته باشند.
مگر یگانهای حفاظت از جنگلها برخورد نمیکنند؟
اتفاقا یکی از مشکلات اصلی ما مربوط به بخش نظارت است. یگان حفاظت از جنگلها نهتنها با کمبود نیروهای آموزش دیده مواجه است؛ بلکه امکانات لازم را برای گشتهای مداوم و منظم نیز دراختیار ندارد تا بتوانند به وظیفه نظارتی خود بموقع عمل کنند و مانع از بروز مشکلاتی همچون قطع و تخریب درختان در اثر آتشسوزی یا هر عامل انسانی دیگر شوند.
براساس استانداردهای بینالمللی هر 500 هکتار ما باید یک جنگلبان داشته باشیم، ولی در استان لرستان طبق گفته مدیران مسئول هر 70 هزار یک جنگلبان داریم که بیشتر کار اداری و روزمره انجام میدهند تا نظارت .
عامل انسانی در آتشسوزی جنگلها تا چه حد تاثیر دارد؟
مسافران برخلاف نقش پررنگی که در آلودگی جنگلها به زباله دارند، تاثیرشان در تخریب جنگلها شاید به یک درصد هم نرسد. بعد از نقش اول روستاییان در تخریب و آتشسوزی جنگلها، 20 تا 25 درصد تخریبها برای انجام پروژههای عمرانی و 5 درصد به عوامل طبیعی همچون سیل و زلزله مربوط میشود.
مدیران همیشه از کمبود اعتبارات گلهمندند ؟
من خود دانشآموخته رشته مدیریت هستم و تجربه کار مدیریت هم دارم. به نظر من وجود مدیران ناکارآمد و غیرمتعهد نسبت به حفظ جنگلها ومراتع اولین و اصلیترین عامل نابودی جنگلهای زاگرس و چه بسا ایران است. مشکل ما پول و بودجه نیست؛ بلکه ضعف مدیران است که نمیدانند چگونه باید تامین اعتبار کنند و از آن مهمتر، بودجهای که در اختیار دارند را به شکل بهینه و مفید هزینه کنند.
به اعتقاد شما تخریب جنگلها میتواند بحران کمآبی را تشدید کند؟
صددرصد، چون وقتی جنگلها از بین میروند، دیگر آب در زمین نفوذ نمیکنند؛ زیرا ریشههای درختان با جذب سریع باران باعث غنی شدن سفرهای زیرزمینی میشوند، اما قطع درختان باعث اختلال در این فرایند میشود.
درواقع مسئولان از میان سه عامل موثر بر بحران کمآبی، تنها به بحث خشکسالی و استفاده بیرویه از چشمههای زیرزمینی اشاره میکنند، اما به اصلیترین مساله که قطع درختان جنگل است، اشاره نمیکنند. خوشبختانه در استان لرستان کارگروهی به ریاست استاندار محترم با هدف حفاظت از جنگلها تشکیل شده که امیدوارم درآینده نزدیک خبرهای خوبی در رابطه با جنگلهای زاگرس در اختیار رسانهها قرار دهیم.
سهیلا فلاحی - جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد