به گزارش جامجم، ساعت 11 صبح بیستم مرداد امسال مردی با پلیس 110 تماس گرفت و از وقوع تصادف میان یک دستگاه خودروی پژو با راکب موتورسیکلت در بزرگراه یادگار امام (ره) در نزدیکی جایگاه سوخت فرحزاد خبر داد. پس از حضور ماموران، راننده خودروی پژو به نام محمد بیست و یک ساله در جریان تحقیقات اعلام کرد، هنگام عبور از محل بودم که متوجه حضور راکب موتورسیکلت نشده و با وی تصادف کردم.
مرد موتورسوار بلافاصله به بیمارستان منتقل شد اما بهدلیل شدت صدمات جان خود را از دست داد. ماموران با بررسی پرونده افراد ناپدید شده، هویت مرد موتورسوار به نام روحالله بیست و نه ساله را شناسایی کردند. خانواده مرد جوان با طولانی شدن غیبت او، موضوع را به پلیس اطلاع داده بودند.
خانواده روحالله پس از حضور در پلیس آگاهی اظهار کردند: پس از ناپدید شدن پسرمان، جستجو برای یافتن او را آغاز کرده و شکایتی را مطرح کردیم. روحالله در یک شرکت تبلیغاتی کار میکرد که امروز مدیر آنجا با ما تماس گرفت و مدعی شد، پسرمان تصادف کرده است. همزمان هم از پلیس آگاهی با ما تماس گرفتند.
در حالی که برای راننده خطاکار قرار قانونی صادر شده و او با سپردن کفالت تا روز دادگاه آزاد شده بود، خانواده روح الله به اطلاعاتی دست یافتند که نشان میداد، پسرشان با مدیر شرکت اختلاف داشته و رانندهای که با وی تصادف کرده، در همان شرکت کار میکند و با روحالله درگیری داشته؛ بنابراین تصور میکنند این تصادف عمدی بوده و پسرشان به قتل رسیده باشد بنابراین خانواده روحالله بیست و پنجم دی امسال با حضور در دادسرای جنایی، از راننده به اتهام قتل عمد شکایت کردند.
پس از این شکایت پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت و ماموران با تحقیقات محلی دریافتند، روحالله به مدیر شرکت تبلیغاتی علاقهمند شده و حتی از او خواستگاری کرده بود، اما محمد ـ راننده خطاکار ـ با اطلاع از این ماجرا و به هواخواهی از زن جوان با مقتول درگیر شده بود.
با کشف این سرنخها، محمد هفته گذشته با دستور قاضی سعید احمدبیگی، بازپرس شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران بازداشت شد و برای ادامه تحقیقات در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت .
متهم اینبار هم در اظهاراتش به افسر بازجو گفت: روز حادثه در بزرگراه در حال حرکت بودم که بهدلیل سرعت بالا و ترکیدگی لاستیک جلو، ناگهان خودرو منحرف شد و با یک دستگاه موتورسیکلت که در کنار جایگاه سوخت توقف کرده بود، برخورد کردم. بعد از تصادف متوجه شدم راکب موتورسیکلت روحالله بوده است.
همزمان با شروع تحقیقات، کارآگاهان جنایی به سرنخهای جدیدی دست یافتند که نشان میداد، متهم پرونده پیش از تصادف در محل حادثه حضور داشته و احتمال عمدی بودن این حادثه قوت گرفت.
تحقیقات از متهم جوان برای مشخص شدن دیگر ابعاد پرونده ادامه داشت تا این که محمد دیروز به قتل روحالله اعتراف کرد و گفت: روز حادثه قرار بود به دفتر فاطمه ـ مدیر شرکت ـ بروم که طی تماسی متوجه شدم وی در جایگاه سوخت نزدیک شرکت است و روحالله نیز مزاحمش شده است. از آنجا که چندی پیش نیز به دلیل پیشنهاد ازدواج از سوی روحالله به مدیر شرکت، از وی کینه به دل گرفته بودم، خود را به محل رسانده و او را زمانی که مشغول صحبت با فاطمه بود زیر گرفتم و قصد فرار داشتم که 200 متر جلوتر لاستیک جلوی خودروام ترکید و بناچار متوقف شدم اما فاطمه از محل حادثه فرار کرد.
با اعتراف متهم به قتل، مدیر شرکت تبلیغاتی تحت تعقیب پلیس قرارگرفت و دستگیر شد. دختر جوان با انتقال به پلیس آگاهی گفت: روحالله کارمندم بود و وقتی به او جواب رد دادم، شروع به مزاحمت کرد. روز حادثه روحالله دوباره مزاحمم شد و من هم موضوع را به محمد گفتم. مرد جوان با شنیدن این موضوع عصبانی شد و خود را به مقابل پمپ بنزین رساند. نمیدانستم قصد کشتن روحالله را دارد.
ظهر دیروز دو متهم برای تحقیقات قضایی به شعبه هفتم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند. ابتدا پسر جوان ـ محمد ـ به تشریح حادثه پرداخت و گفت: من هم به فاطمه ـ مدیر شرکت ـ علاقهمند بودم. موضوع را غیرمستقیم به او گفتم اما موضوع را جدی نگرفت. زمانی که متوجه شدم روحالله همچنان مزاحم فاطمه میشود، با وی دعوا کردم. حتی روز حادثه هم به قصد تنبیه کردن روح به جایگاه سوخت رفتم و او را زیر گرفتم، اما قصد نداشتم وی را بکشم.
سپس فاطمه به دفاع از خود پرداخت و گفت: ماجرای مزاحمتهای روحالله را به محمد گفته بودم اما فکر نمیکردم او نیز به من علاقهمند باشد و دست به چنین کاری بزند.متهمان پس از بازجویی با قرار قانونی روانه زندان شدند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد