وزیر امور خارجه کشورمان در این نامه اعلام کرده است نگرانی ما، در جمهوری اسلامی و در دنیای اسلام، شیوع دوگانگی معیار در قبال دفاع از اصل "آزادی بیان" است که از احترام جهانشمول برخوردار است.
ظریف در بخش دیگری از این نامه اضافه کرده است: این پدیده ذاتا خطرناک تهدیدی جدّی علیه صلح و امنیت بین المللی، تهدیدی علیه فضا و محیط انسانی و روابط مسالمت آمیز بین دولتها و ملتها که بشدت مورد نیاز است، و نیز تهدیدی علیه ضرورت توسل همه به گفتگو، تفاهم و مدارا بین مجموعه متکثر قومیتها، ادیان و نژادها در دنیای کنونی ما بشمار می رود.
وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه با اشاره به نامه اخیر مقام معظم رهبری به جوانان در غرب اضافه کرد: اخیرا در پیامی که افتخار دارم متن آن را ضمیمه این نامه کنم، آیت اللّه خامنه ای در شروع گفتگو با جوانان در غرب پیرامون این موضوع بسیار مهم پیشگام شدند.
وزیر امور خارجه کشورمان در پایان ضمن اظهار علاقه برای اطلاع یافتن از ابتکار قاطعانه ای که دبیر کل سازمان ملل متحد در این زمینه مبذول خواهد داشت آمادگی خود برای تبادل نظر بیشتر در مورد این موضوع خطیر را اعلام کرده است.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
عالی جناب
مایلم توجه جنابعالی را به نمادهای فراگیر و بسیار آزاردهنده اسلام هراسی که پس از اقدامات تروریستی اخیر تشدید شده اند جلب نمایم. آدم کشی های غیر قابل توجیه توسط اعضاء یک گروه تروریستی خشن و بدنام - که دلیل وجودی و علل ظهور آنها بمثابه یک کنشگر در منطقه ما بر همگان آشکار است - توسط مسلمانان در سراسر جهان، به شمول دولتها، نهاد ها و مقامات مذهبی، جامعه مدنی و شخصیت های برجسته، بگونه ای صریح و بی ابهام محکوم شده است.
این واقعیت که اینگونه دست یازی به خشونت جائی در اسلام و تعلیمات متعالی آن ندارد و برای مسلمانان نیز قابل قبول نیست محل شک و تردید نیست، هرچند که عاملین و حامیان اسلام هراسی آنرا بگونه ای دیگر بنمایانند.
نگرانی ما، در جمهوری اسلامی و در دنیای اسلام، شیوع دوگانگی معیار در قبال دفاع از اصل "آزادی بیان" است که از احترام جهانشمول برخوردار است. شاید برای شما جالب باشد که در سال 2008 سردبیر همان مجله به کارتونیست مجله دستور داد تا بخاطر مطلبی که "ضد یهودی" قلمداد شده بود نامه معذرت خواهی بنویسد، و آنگاه که او از انجام این دستور سر باز زد بلافاصله از مجله اخراج شد. چنین رویکرد و عزمی در مورد کاریکاتورهای موهن مکرّر متضمن بدنام کردن مسلمانان و اهانت به ارزشهای اسلامی که در آن مجله و دیگر نشریات مشابه در اروپا منتشر شده اند و موجب تشدید تنش با جامعه مسلمانان در فرانسه و در جهان اسلام شده هرگز مشاهده نشده است. هم چنانکه همه ما در دوران اخیر شاهد بوده ایم، تهاجم آشکار علیه ارزشهای مذهبی مسلمانان، چه در مورد شخص پیامبر اکرم (ص)، قرآن کریم و یا تعلیمات و ارزشهای اسلامی، در جوامع مختلف غربی، چه از جانب محافل و شخصیت های سیاسی، رسانه ها و دنیای مجازی، با کمال تاسف بگونه ای موضوعی عادی شده است.
این پدیده ذاتا خطرناک تهدیدی جدّی علیه صلح و امنیت بین المللی، تهدیدی علیه فضا و محیط انسانی و روابط مسالمت آمیز بین دولتها و ملتها که بشدت مورد نیاز است، و نیز تهدیدی علیه ضرورت توسل همه به گفتگو، تفاهم و مدارا بین مجموعه متکثر قومیتها، ادیان و نژادها در دنیای کنونی ما بشمار می رود.
اکنون غرب، و بویژه اروپا، فراتر از اقدام لازم و فوری در تقبیح و محکوم کردن اقدامات خشونت زبانی و عملی، می باید در درون خود به جستجوی علل بنیادینی برخیزد که چرا تعداد قابل توجهی از افراد و گروه های طرفدار ایدئولوژی های افراطی و دخیل در انجام اقدامات سبعانه و خشونت زشت، در اروپا و در مقیاسی بزرگتر در عراق و سوریه، اتفاقا نسل دوم اروپائی هستند. این پدیده عجیب و ظاهرا غیر قابل تبیین نمی تواند صرفا اتفاقی باشد، و نیز نمی تواند به آسانی بی اهمیت قلمداد شده و یا سرپوش نهاده شود. این پدیده بخشی لاینفک از واقعیت سیاسی در اروپا بشمار می رود، و نمایانگر نشانه هائی از یک بیماری اجتماعی-سیاسی عمیق تر در این جوامع و بویژه سیاست های جاری در قبال اقلیت های مسلمان و ارزشها و مقدسات آنها است.
تحلیل های اخیر، که عمدتا بخاطر آهنگ بالای استخدام تروریست در اروپا و آمریکای شمالی صورت گرفته است، حاکی از ناتوانی نظام مند این جوامع است که به حاشیه سازی، از خود بیگانگی و محرومیت این جوامع اقلیتی و اعضاء آنها، و بطور مشخص نسل دوم که در جوامع غربی متولد و بزرگ شده و به مدرسه رفته اند، انجامیده است. این واقعیت که تروریست های داعش که غیر نظامیان بیگناه را سر می برند و با احساس رضایت و شعف بیمارگونه سر بریده گروگانهای خود را به نمایش می گذارند به زبان های اروپائی با لهجه بومی سخن می گویند گیج کننده و در عین حال ترسناک است. نشانه رفتن انگشت اتهام بسوی دیگران، چه کشور های اسلامی، چه برخی حکومتها که سیاست شان نامقبول است، و یا بدتر از آن، اسلام بمثابه یک دین، حتی اگر از منظر سیاست داخلی این کشورها مصلحت آمیز بنظر برسد و یا واجد منافع کوتاه مدت باشد، اصلا قانع کننده نیست و نمی تواند به مشکلات جدّی در سطح جامعه ذیربط و اکنون در سطح جهانی بپردازد.
جناب آقای دبیر کل
هدف من از نگاشتن این نامه صرفا اعتراض به تجلیات آشکار دوگانگی معیارها و یا ایراد گیری به سیاست های عمیقا مورد حمایت این یا آن دولت و جامعه نیست، بلکه طرح این نگرانی ها با جنابعالی هدف جدّی تری را تعقیب می کند. با عنایت به توانائی های نهادی سازمان ملل متحد و نیز این واقعیت که بعنوان دیپلمات چند جانبه ای که هنوز به ظرفیت های قابل توجه این سازمان باور دارد، هم چنان امیدوارم که ملل متحد و ظرفیت ها و سازوکار های آن را بتوان برای تاثیرگزاردن بر موضوعی با اهمیت و آثار و عواقب بین المللی بکار گرفت. دو پیشنهاد ایران، یعنی "گفتگوی بین تمدنها" (قطعنامه شماره 6 مجمع عمومی پنجاه و ششم) و "جهان علیه خشونت و افراط گرائی" (قطعنامه شماره 127 مجمع عمومی شصت و هشتم) – که هردو توسط مجمع عمومی ملل متحد به تصویب رسیده اند – میتوانند چارچوب نهادی لازم برای این تلاش را فراهم کنند. اخیرا در پیامی که افتخار دارم متن آن را ضمیمه این نامه کنم، آیت اللّه خامنه ای در شروع گفتگو با جوانان در غرب پیرامون این موضوع بسیار مهم پیشگام شدند.
عمیقا باور دارم که ما می باید بگونه ای عاجل به خرد جمعی مان، در سطح بین المللی و بمنظور یافتن راه های عملی در این زمینه توسل جوئیم.
ضمن اظهار علاقه برای اطلاع یافتن از ابتکار قاطعانه ای که در این زمینه مبذول خواهید داشت و اعلام آمادگی بمنظور تبادل نظر بیشتر در مورد این موضوع خطیر، فرصت را برای تجدید احترامات فائقه مغتنم می شمارم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد