در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گرسنگی و بیغذایی بیداد میکرد و برخی که طاقت از دست داده بودند، برای به دست آوردن لقمه نانی به قتل و غارت روی آورده بودند. مردم ایران در گرسنگی به سر میبردند، اما محصول غله کشور برای شوروی جنگزده ارسال میشد.
ایران با آن که پل پیروزی بود و حضور متفقین در کشورمان یکی از عوامل اساسی غلبه آنان بر آلمان نازی در جنگ بود، اما بهرهای از کامیابیهای ظفرمندان نداشت.
نیروهایی که ایران را به اشغال خود درآورده بودند، با وجود پایان جنگ همچنان در بخشهایی از خاک کشور جا خوش کرده بودند و جسورانه به ماموران دولتی امر و نهی هم میکردند. از همه بدتر اینکه با وجود شرایط بد اقتصادی حاصل از جنگ، دولت ایران موظف بود سالانه 7000 تن گندم، 15 هزار تن جو و 30 هزار تن برنج به شوروی تحویل دهد.
مردم عاصی که از نابسامانی اوضاع و آشفتگی شرایط به جان آمده بودند در کرمانشاه، نجفآباد، زنجان، تبریز، داراب، رشت، قزوین و... دست به شورش زدند و به انبارهای غله حمله کردند.
اوج ماجرا در هفدهم آذر 1321 روی داد. آن موقع احمد قوام به عنوان نخستوزیر بر سر کار بود. این سیاستمدار باسابقه که برای چندمین بار سکان اجرایی کشور را به دست گرفته بود، شاه جوان را چندان جدی نمیگرفت و این رفتار البته نگرانیهایی را در دربار ایجاد کرده بود.
شرایط اقتصادی در کشور وضع بغرنجی داشت و تلاش دولت برای سروسامان بخشیدن اوضاع تاثیر اندکی داشت. در روز هفدهم آذر دستههای دانشجویی و دانشآموزی به صورت سازمانیافته در خیابانها حضور پیدا کردند.
راهپیمایان از گوشه و کنار تهران به سمت میدان بهارستان در حال حرکت بودند. جمعیت زیادی در این میدان تجمع کردند. معترضان جلوی مجلس شورای ملی شعارهای تند میدادند.
چاقوکشها و لاتهای کوچه و خیابان از فرصت استفاده کردند و در بین جمعیت جایی برای خود باز کرده بودند و با ادبیات چالهمیدانی خود دولتمردان را به بیکفایتی متهم میکردند.
شهر آبستن حوادث تلخی بود. مردم ناراضی از وضع بد اقتصادی و کیفیت نامطلوب نان، خشمگینانه مسببان چنین شرایطی را تهدید میکردند. نانهای خریداری شده از سوی مردم با آرد تلخ و سیاهی تهیه میشد که در برخی اوقات هم با خاک آره آمیخته شده بود.
گوش شنوایی هم برای شنیدن اعتراضات مردمی نبود. معترضان عصبانی در حین تجمع در میدان بهارستان، چند تن از نمایندگان را به باد کتک گرفتند و حتی عدهای از فرصت استفاده کردند و به خانه قوام رفتند و آنجا را غارت کردند. کنترل شهر داشت از دست ماموران دولتی خارج میشد.
قرار شد به قول دولتیها غائله بخوابد. از اینرو قوام در اولین اقدام دستور داد روزنامههای پایتخت را ببندند. از نظر دولت، نشریات عامل اصلی تحریک مردم بودند و با نوشتههای جنجالی خود آتش به انبار باروت ناراضیان میانداختند. ماموران نظامی در مقابل تجمعکنندگان به صف شدند.
مسلسلها و تانک در خیابانهای اصلی منتهی به بهارستان مستقر شدند. به سپبهد امیر احمدی ماموریت داده شده بود که شورش را مهار کند. در برخی منابع از حضور نیروهای متفقین در کنار سربازان دولتی هم سخن به میان آمده است.
بعد از صحبتهای ابتدایی رد و بدل شده میان دو طرف، به ماموران فرمان آتش داده شد. با شلیک اول، معترضان مثل برگ خزان روی هم افتادند و بقیه برای نجات خود به هر سو گریزان شدند. آمار دقیقی از کشتهها و زخمی در دست نیست.
روزنامهای باز نبود که اخبار را منتشر کند. گرچه در برخی اخبار، گزارشهایی درخصوص کشته و زخمی شدن 600 نفر در این درگیریها منتشر شده است. تا مدتها بعد از این رویداد قوام باز هم به بهانه در دست تنظیم بودن لایحه قانون مطبوعات به هیچ روزنامهای اجازه انتشار نداد و مردم فقط یک روزنامه دولتی و با خبرهای یکطرفهای به اسم اخبار روز را میخواندند.
بعد از این اتفاق دکانها تعطیل و منع رفت و آمد در شهر برقرار شد. قوام برای تسلط بر اوضاع و امور و برای اینکه دوباره با شورشی مشابه مواجه نشود دستور داد برای اهالی تهران کارت جیره در نظر گرفته شود.
هر فردی برای خرید غلات سهمی داشت و به مقدار معینی میتوانست غله برای خود و خانوادهاش تهیه کند، اما با این وصف همچنان اوضاع به نسبت گذشته فرق چندانی پیدا نکرد. چاپ بیرویه اسکناس، دستگیری برخی ایرانیها به اتهام هواداری از آلمان، در پیش گرفتن روش استبدادی از سوی قوام، ادامه احتکار و گرانی کالا و غلات در طول دوران نخست وزیری او، استفاده از نیروهای انگلیسی برای سرکوب معترضان، نابسامانی وضع حمل و نقل و دخالت روس و انگلیس در شمال و جنوب ایران که نقش تعیینکنندهای در انتقال سوخت به پایتخت و دیگر شهرها داشتند، باعث شد که همچنان مردم در نارضایتی به سر ببرند و برای پیدا کردن لقمهای نان برای خانوادهشان دچار مشکل شوند. با ادامه این روند قوام مجبور به استعفا شد و صندلی نخستوزیری را به علی سهیلی واگذار کرد.
فتاح غلامی - گروه تاریخ
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم