معصومه ابتکار در برنامه «شناسنامه»:

تسخیر کنندگان سفارت آمریکا پشیمان نیستند

آل اسحاق در برنامه شناسنامه مطرح کرد

ناگفته هایی از جلسه عسکراولادی با میرحسین موسوی

یحیی آل‌اسحاق با اشاره به جلسه مرحوم عسکراولادی با میرحسین موسوی در سال 88 گفت: موسوی تاکید داشت که من خودم بسیجی هستم و برای انقلاب هزینه گذاشتم، شما نگران نباشید من حتما از چارچوب بیرون نمی‌روم.
کد خبر: ۷۴۶۰۱۸
ناگفته هایی از جلسه عسکراولادی با میرحسین موسوی

رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران مهمان این هفته برنامه «شناسنامه» بود که به سردبیری محمدحسین رنجبران از شبکه سوم سیما پخش شد.گفت:آقای عسگر اولادی با چهار پنج نفر دیگر رفتند دفتر آقای موسوی. قبل از بحث‌های انتخابات همان اوایل که ایشان داشت کاندیدا می‌شد. نم نمک دعواها شروع شده بود. اوایل 88 یا بعد از این دعواها که شروع شد چهار پنج نفر رفتند آقای موسوی را نصیحت کنند.

وی افزود: من و آقای عسگر اولادی و پنج نفری که جز رجال سیاسی هستند رفتیم همان ساختمانی که در میدان ولی عصر است. خودشان هم خیلی احترام کرد. اقای عسگر اولادی گفت من تو را می‌شناسم، علی رغم اختلافاتی که ما با هم داشتیم در صداقت تو شک نداشتم، تو منتسب به امام بودی. او شروع کرد خصوصیات مثبت اش را بیان کرد، ولی گفت مسیری که داری انتخاب می‌کنی دور نمایش را خوب نمی‌بینیم، نگران هستیم که خدای نکرده به شما و به کشور لطمه بزند. یک مقدار تامل کن، در روش و منش و برخوردت یک خورده حساب شده تر باش که به اصل نظام لطمه نخورد.

آل اسحاق اظهار کرد: هر یک از آقایان هم یک جوری به یک ادبیاتی گفتند. ایشان برگشت ضمن احترام به آقای عسگر اولادی و دوستان گفت من خودم بسیجی هستم. برای انقلاب هزینه گذاشتم. شما نگران نباشید من حتما از چارچوب بیرون نمی‌روم. من با حفظ همه‌ی چارچوب‌های نظام عمل می‌کنم. منتها این مسیر را شروع کردم، به من اجحاف شده، ظلم شده، کذا و کذا. بار دوم گفتند باشد اگر می‌خواهی انجام بدهی با این ادبیات انجام بده. با یک توصیه‌هایی ایشان هم قول داد و آمدیم بیرون. ما همه خوشحال بودیم ولی بعدا حال و هوایی که اطراف ایشان بود باعث تغییر شد. برآورد آقای عسگراولادی بود این بود که اطرافیانی که دور ایشان بودند ایشان را نگذاشتند به تصمیمی که در آن جلسه رسیده بود عمل کند و در چارچوب حرکت کند.

این مسائل پیش آمد با این ذهنیت که ایشان نوعی از صداقت را داراست، نوعی از سرمایه گذاری در نظام دارد و نخست وزیر امام بوده و این قضایا. در آخر می‌گفت باید رفت و کمک کرد از این داستان او را در آورد. منتها با حفظ همه‌ی اصول شروع کرد. یک سری مکاتبات، دوباره نصیحت کردن و ... . با نیت خالص بود با این که برای این کار خیلی با ایشان مخالفت کردند. از دوستان نزدیکش هم مخالفت کردند. حتی در جریان حزب هم عنوان کرده بود من حاضرم از حزب بروم بیرون که هزینه‌ی من به حزب تحمیل نشود، من وظیفه‌ی شرعی ام تشخیص دادم که با حفظ همه‌ی اصول و موازین این مکاتبات را بکنم.

آل اسحاق در بخشی از برنامه با اشاره به بحران مالی سال 72 دولت هاشمی رفسنجانی گفت: ما خورده بودیم به شرایطی که وضعیت ارزی به کف رسیده بود، همان بحران ارزی. بدهی‌ها سرازیر شده بود. بانک مرکزی در بدترین وضع بود و وضعیت انبارها به حداقل داشت می‌رسید. ما مجبور بودیم یک هماهنگی داشته باشیم. در دولت یک تصمیم گیری شد که فرماندهی بخش اقتصاد به دلیل مسائل مالی بیفتد دست نوربخش و او شود محور و بقیه شوند تبع و اداره کنند.

وی در ادامه در خصوص اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها در دولت هاشمی رفسنجانی گفت: شجاعت و جسارت پذیرفتن خطرات اجرای این طرح را در آن زمان همه نداشتند. بعدها این کار خوب شروع شد، ولی متاسفانه سیاسی شد. احمدی‌نژاد ضمن این که نقاط ضعف زیادی داشت، نقطه‌ی مثبتش جسارتش بود. جرئتش، خطرپذیری و خطر کردنش در مقاطعی از اقتصاد ما ضرورت داشت. در حوزه‌های سیاسی هم ضرورت داشت ولی جسارت تبدیل شد به تهور.(تسنیم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها