جهان امروز جهان سیطره نیازهای کاذب در زندگی انسان است و این تسلط تا به آنجا گسترش یافته که نیازهای اولیه را نیز در بر گرفته است. یعنی دیگر خوراک، پوشاک و مسکن هم محدود به حد ضرورت نمیشود و چه بسا بیش از دیگر احتیاجات زندگی مدرن، آمیخته به زوائد کاذب و غیرضروری شده آنچنانکه دیگر داشتن خوراک بهاصطلاح بخور و نمیر یا پوشاک ساده تنپوش یا مسکنی در حد چاردیواری برای زیستن کفایت نمیکند و بسته به شرایط، نیازهای اولیه نیز بازتعریف میشوند.
این فرآیند تغییر و تبدل مدرن تا آنجا پیش میرود که دیگر هیچکس در هیچ مرتبهای از برخورداری مادی و اقتصادی، خود را بینیاز تصور نمیکند و همیشه میپندارد زندگیاش پایینتر از استانداردهای یک زندگی مقبول و شایسته است. در چنین وضعی دیگر تعجبی ندارد اینکه میشنویم بعضیها میگویند حاضرند بمیرند ولی غذایی غیر از غذای ویژه و مخصوص خودشان را نخورند، لباسی غیر از البسه مارک و گرانقیمت نپوشند و در خانهای جز آپارتمانی که استانداردهای امروزی یک مسکن مدرن را داراست سکونت نگزینند.
این سیر زیادهخواهی انسانهای این عصر در حالی روز به روز رو به فزونی است که هنوز هستند کسانی که حقیقتا به نان شب محتاجند و این تنها شعاری کهنه و تکراری و کلیشه شده نیست؛ محرومان نیازمندی که یا غذایی برای خوردن ندارند یا از فرط تغذیه نادرست به سوءهاضمه دچارند و با انواع و اقسام بیماریهای ناشی از آن دست به گریبانند.
محرومانی که محروم میمانند و تغییری در وضع زندگیشان اتفاق نمیافتد چون فقرا خود را محروم میانگارند و به محض آنکه سخن از انفاق و دستگیری از نیازمندان به میان میآید، میگویند ما خود از همه نیازمندتریم و راست هم میگویند منتها اگر راستی را مطابقت سخن با باور قلبی بینگاریم نه مطابقت با واقعیت امر. انسانهای این عصر در زمانهای زیست میکنند که در آن بینیازی ـ دستکم در امور مادی و رفاهی ـ امری محال و ناممکن تلقی میشود و تا وقتی که انسان خود را نیازمند بداند هر چراغی را به خانه روا و به مسجد حرام خواهد دانست.
سازمان ملل متحد سال 1945 پیشنهاد کرد شانزدهم اکتبر هر سال مطابق با بیست و چهارم مهرماه بهعنوان روز جهانی غذا بهمنظور توجه دادن جهانیان به مساله مهم غذا انتخاب شود. ولی تصویب این روز بهعنوان روز جهانی غذا نوامبر 1972 در بیستمین کنفرانس کشورها که با شرکت اعضای سازمان خواروبار و کشاورزی FAO تشکیل شده بود توسط دکتر پال رومانی، وزیر بهداشت مجارستان که ریاست این کنفرانس را به عهده داشت، اعلام شد. از آن به بعد هر سال 150 کشور جهان این روز را برای توجه دادن جهانیان به سایه سیاه فقر و گرسنگی که عدهای را از داشتن حداقلی از غذا که بتواند سلامت آنها را تضمین کند، محروم میکند، معطوف داشتند. از آن سال تاکنون هر سال عنوانی برای این روز توسط فائو انتخاب میشود تا بین کشورها در زمینههای مرتبط مانند سوءتغذیه، گرسنگی و پیدا کردن راه حلها در سطح جهان و منطقه بحث و تبادل نظر صورت گیرد و اقدامات موثری برای کاهش تعداد گرسنگان انجام شود. روز جهانی غذا اهداف زیر را دنبال میکند:
1ـ تشویق و تحریک ملتها، سران دولتها، مراکز بینالمللی و نهادهای غیردولتی به افزایش تولید محصولات کشاورزی برای پایان دادن به گرسنگی.
2ـ تشویق به برقراری ارتباط کشورهای در حال توسعه برای همکاریهای اقتصادی و کشاورزی و حمایتهای متقابل فنی برای افزایش محصول.
3ـ تشویق روستاییان و خصوصاً زنان به مشارکت در تصمیمگیریهایی که شرایط زندگیشان را بهبود میبخشد.
4ـ افزایش آگاهی عمومی ملل و توجه دادن آنها به مساله گرسنگی در جهان.
5ـ تشویق انتقال تکنولوژی به جهان در حال توسعه.
6ـ بهجوش آوردن همت و مسئولیت بینالمللی و ملی برای جنگ علیه گرسنگی، سوءتغذیه و فقر و جلب توجه به تولید و توسعه کشاورزی پایدار.
حال با توجه به آنچه ابتدا درباره ویژگیهای زمانه کنونی و بهطور خاص مساله بازتعریف مفهوم نیاز عنوان شد و با نظر به ارزش و اهمیت موضوع غذا که بحق شایسته نامگذاری یک روز خاص در تقویم ملل به نام آن و برای بذل توجه عمومی نسبت به آن است، در چنین شرایطی باید در باب چگونگی تحقق آرمان رفع گرسنگی در جهان با توجه به شیوع باورهای مخرب مدرن به تامل بنشینیم و ببینیم آیا به راستی پاسخی برای این معمای پیچیده متصور است یا نه.
پیچیدگی این معما از آنجاست که از یک طرف ما با معضل زندگی مدرن و نیازهای کاذب بشر امروز مواجهیم که رفاه و پیشرفت مادی را به قبله آمال و آرزوها بدل ساخته و در نتیجه امکان انفاق و دستگیری از فرودستان را به حداقل ممکن رسانیده و از طرف دیگر با مساله بهرهمند نشدن کافی کشورهای درحالتوسعه از امکانات تکنولوژیک مواجهیم که موجبات محرومیت این کشورها را از ثروتهای ناشی از تجارت و بازارهای وابسته به تکنولوژی فراهم کرده است. در واقع چنین مینماید که درمان درد مورد نظر ما یعنی فقر و گرسنگی همان عامل ایجاد درد یعنی فناوری و مدرنیته است و این ما را در تنگنایی فلسفی قرار میدهد که خروج از آن بسادگی ممکن نیست.
هربرت مارکوزه در کتاب «انسان تکساحتی» بر آن است که: «در جوامع امروز، وسایل معیشت با هدف و غایت زندگی درآمیخته و کیفیت، قربانی کمیت شده است.» حال آنکه «همانگونه که نهادها بر پایه تکنولوژی استوارند، ارج نهادن به کیفیت زندگی در جامعه، از ضروریات اولیه محسوب میشود. کیفیت زندگی نیز باید مانند کمیت آن که معروض دگرگونیهای فنی و صنعتی است تغییر پذیرد.» (هربرت مارکوزه، انسان تک ساحتی، ترجمه محسن مؤیدی، انتشارات امیر کبیر، تهران: چاپ چهارم، 1378) در واقع به نظر مارکوزه مشکل را باید در شیوه مواجهه ما با تکنولوژی جستجو کرد نه در خود آن. به بیان دیگر آنچه فناوری و زندگی تکنولوژیک را به عامل ایجاد درد و به دنبال آن مسکن ـ نه درمان ـ این درد تبدیل میکند وابستگی و تعلق به فناوری است. چنانکه اعتیاد به هر ماده مخدر دیگری در آن واحد هم مسبب بیماری و هم مسکن آن خواهد بود و این دور باطل تا همیشه ادامه خواهد داشت مگر آنکه دست از تعلق و وابستگی بکشیم و نسبت خود را با مسائل پیرامون خود بهویژه تکنولوژی به شکلی معقول و سنجیده اصلاح کنیم و از این طریق آفات و آسیبها را به حداقل ممکن برسانیم.
مارکوزه بر آن است که انسان امروز به دلیل خودباختگی در برابر تکنولوژی و نیز به دلیل اسراف و تبذیر و استغراق در نیازهای کاذب و غیرلازم، بیشتر جامعهای حسابگر است تا اندیشمند؛ «امروزه افراد به خاطر تأمین نیازهای روزمره، که شاید مهمتر از اندیشیدن درباره آزادی و بردگی به نظر میرسند، با یادآوری این مسائل، خود را ناراحت نمیکنند و این طرز فکر، بزرگترین اشتباه است زیرا تاریخ پیوسته در کار دگرگون ساختن شرایط و مقتضیات بشری است. تنها هدف ارزنده تاریخ، جانشین کردن نیازهای صحیح به جای نیازهای غلط در یک جامعه است.» ممکن است بگویند آزادی در بهرهمندی از حق انتخاب است و حق انتخاب هم تنها وقتی حاصل میشود که دارا باشیم و محدودیتی برای انتخاب کردن نداشته باشیم. اما نه، اینچنین نیست. چه اینکه به بیان مارکوزه «آزادی انسان تنها به دارا بودن حق انتخاب چیزی محدود نمیشود.
بهرهمندی از آزادی واقعی هنگامی است که او توانایی درک چگونگی انتخاب و ارزیابی چیزهایی را که باید انتخاب کند، داشته باشد.» و اینچنین است که ما میتوانیم بخشش، انفاق، اکرام و توجه به نیازمندان را به زیباترین شکل ممکن تجربه کنیم حتی زمانی که خود، دارا و برخوردار محسوب نمیشویم و بهلحاظ مادی نیازمندیم اما بهرهمندی از این قدرت درک و شناخت والا خواهد توانست ما را به ارزش و اهمیت آرمان فقرزدایی و ریشهکن کردن گرسنگی در جهان رهنمون سازد و این یکی از موثرترین راههای مقابله با آسیبهای بظاهر ناگزیر زندگی مدرن است.
آزاد جعفری / جامجم
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین هشدار داد
حسن هانیزاده در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگوی تفصیلی با جام جم آنلاین مطرح کرد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد:
گیتی خامنه از دغدغههای محیطزیستیاش میگوید
علی داوودی و پدرش در تحریریه روزنامه «جامجم»:
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین هشدار داد
گفتوگوی «جامجم» با یک متخصص تغذیه درباره اینکه چطور فودبلاگرها در فضای مجازی عادات غذایی ما را شکل میدهند