«برخیزید»، «معلم»، «شقایقهای پرپر»، «وحدت مسلمانان»، «خجسته باد این پیروزی»، «دریغا» و... برخی از آثاری است که گلریز تا کنون به مناسبتهای مختلف به خواندن آنها پرداخته است. او در کارنامه هنری خود، خواندن 1500 سرود، آهنگ و مرثیه را ثبت کرده است. آنچه در پی میآید گفتوگویی با این هنرمند به مناسبت فرا رسیدن هفته دفاع مقدس است.
موسیقی حماسی یکی از موضوعاتی است که همیشه در عرصه موسیقی مورد بحث بوده و توجه بسیاری را از سوی مردم، دولتمردان و اهالی موسیقی به خود جلب کرده است. شما به عنوان یکی از فعالان این نوع موسیقی چه نظری در این باره دارید؟
دقیقا همین طور است. موسیقی حماسی و انقلابی همواره موجب افتخار همه نسلها بوده است، زیرا این نوع موسیقی توانایی عظیمی در جذب همه گروههای سنی و اقشار مختلف جامعه دارد و میتواند تجربه فضاهای مختلفی را برای آنها ایجاد کند. در کشور ما هم این موسیقی میتواند فارغ از در نظر گرفتن ردهبندی سنی برای تمام نسلها ارائه شود و حتی نسل جوانی که جنگ را تجربه نکرده و بعد از پایان هشت سال دفاع مقدس به دنیا آمده است تحت تاثیر قرار دهد.
میتوان گفت این اتفاق خصیصه اصلی موسیقی است که میتواند خیلی راحت بر مخاطب خود اثر بگذارد.
بله. کاملا با شما موافقم. خاصیت موسیقی همین است و به همین دلیل ما باید برخورد هوشمندانهای با این هنر داشته باشیم و موسیقیهایی را که در خور جامعه ماست به نسل جدید ارائه کنیم. طبعا موسیقی حماسی و انقلابی هم جزو همین موسیقیهاست، اما مانند دیگر حیطهها نیازمند حمایت و سرمایهگذاری است و تا زمانی که نسبت به این مسأله توجه بیشتری صورت نگیرد نمیتوانیم در حفظ و ادامه این میراث کاری انجام دهیم. به بیان سادهتر، اگر برای جشنوارههایی چون جشنواره موسیقی مقاومت، ردیف بودجه مناسبی تخصیص داده شود، قطعا میتوانیم از حضور هنرمندان بیشتری بهرهمند شویم و همین طور به تقویت بخش بینالملل نیز بپردازیم.
شاید میان دغدغهها و مسائل مالی مختلف کشور کمتر حواسمان به این موضوع باشد و موسیقی به حال خود رها شود.
ببینید خطری که اکنون ما را تهدید میکند این است که اگر روی موسیقی حماسیمان سرمایهگذاریهای لازم را انجام ندهیم، موسیقی غربی جایگزین آن میشود و مهمتر از همه آن که وقتی ظرفیتهای موسیقی داخلی خودمان به جوانان شناسانده نشود، آنها این نیاز را با موسیقی کشورهای دیگر پر خواهند کرد. بنابراین تخصیص بودجه مناسب به جشنوارههایی از این دست و همین طور بها دادن به آهنگسازانی که در این زمینه کار میکنند، میتواند تا حدود زیادی در مرتفع کردن این معضل نقش داشته باشد.وقتی جنگ شروع شد نسل دهه 50 ، هشت سال جنگ ایران و عراق را تجربه کرد و نسل دهه 60 که کوچکتر بود، امروز جنگ را به عنوان خاطرهای در ذهن حفظ کرده است، اما نسل دهه 70 به معنی واقعی چیزی از جنگ نمیداند و طبعا درباره موسیقی حماسی هم اطلاع درستی ندارد. بنابراین اصل است که اعتقاد دارم ساخت و ارائه آثار موسیقایی فاخر میتواند پیوندی میان موسیقی حماسی و این نسل برقرار کند.
خود شما در این برهه بیشتر میکوشید از چه مضامینی برای خواندن آثاری که انتخاب میکنید استفاده کنید؟
سعی میکنم بیشتر سمت اشعاری بروم که انعکاسدهنده دغدغههای روز جامعه باشد. این مسأله موجب میشود تا آثاری که یک هنرمند ارائه میکند، برای مخاطب نیز قابل لمس باشد؛ چون همانطور که اشاره کردم با مسائل روز جامعه سر و کار دارد. به هرحال، به این گروه از شعرها که به قولی از جنس زمانه خودمان هستند بیشتر گرایش دارم. به خاطرم هست، در سالهای اخیر آهنگی را با درونمایه احسان و کمک کردن به دیگران خواندم که صرفنظر از این که با استقبال خوبی مواجه شد، بازخوردهای تاثیرگذاری هم داشت؛ بهطوری که مطلع شدم، چند پزشک بعد از شنیدن این قطعه به شکل رایگان به معالجه بیماران خود پرداخته بودند. بنابراین مطرح کردن دغدغههای اجتماعی یکی از مهمترین مسائلی است که باید در زمینه موسیقی به آن توجه زیادی کرد. همیشه انتخاب چنین اشعاری برایم اولویت بوده است و فکر میکنم از همین راههاست که موسیقی میتواند اثر مثبت خود را بر جامعه بگذارد.
برسیم به ماجرای موسیقی حماسی. یکی از اقداماتی که برای معرفی و پاسداشت این نوع موسیقی انجام شده است، برگزاری جشنواره موسیقی مقاومت است. فکر میکنید زوایای مختلف مفهوم مقاومت با برگزاری چنین جشنوارهای توانسته تبیین شود؟
جشنواره موسیقی مقاومت از آغاز تا امروز همواره دارای قداست و رسالت خاصی بوده و آن هم انعکاس مفهوم مقاومت به زبان تاثیرگذار موسیقی بوده است. تصور میکنم به فراخور شرایط و امکانات مالی و بودجهای که هر سال در اختیار این جشنواره گذاشته میشد، توانستیم تا جایی که شایسته بوده این جشنواره را به شکل مطلوبی برگزار کنیم. به نظر میرسد جشنواره مقاومت آنطور که باید از حمایت و توجه برخوردار نمیشود؛ در حالی که امروز، شاهد همبستگی و همدلی خوبی میان هنرمندان هستیم که بهترین نمونه آن را میتوان در جریان نبرد غزه در ماههای اخیر قلمداد کرد که دیدیم هنرمندان از هر طیفی که در جامعه بودند سعی میکردند به فراخور ابزارهای هنری که با آن سر و کار دارند به نوعی دربیان درد و رنجی که غزه از رهگذر مقاومت در برابر اسرائیل متحمل میشود اثری خلق کنند. به هر حال امیدوارم نسبت به این جشنواره حمایت و توجه بیشتری شود و در حفظ و ادامه این مسیر تلاش بیشتری کنیم.
میخواهید بگویید ظرفیتهای موسیقی مقاومت ما مغفول مانده و به آن شکلی که باید شناخته نشده است؟
همینطور است و واقعا جای آن دارد که به مدد برگزاری و ادامه جشنوارههایی از این دست، به تقویت بخشیدن به این حیطه بیشتر کمک کنیم؛ بویژه این که، امروز هنرمندان جوان هم مشتاق هستند در این عرصه فعالیت کنند. همانطور که در جشنواره سال گذشته، حضور هنرمندان جوان، خاصه در عرصه پاپ پررنگ بود؛ بهطوری که هنرمندان جوان سال گذشته در برج میلاد به اجرای برنامه پرداختند و از مفاهیمی چون شهید، جانباز، خلیجفارس و... خواندند. شاید برایتان جالب باشد که بگویم ما سال گذشته از رهگذر اجرای چنین برنامههایی، نزدیک به 150 میلیون تومان بلیت فروختیم و این اجراها با استقبال گسترده مخاطبان مواجه شد.
در این ارتباط به یاد سخنی از رهبر معظم انقلاب افتادم که میگویند: «دفاع مقدس ما باید تا دفاع مقدس ظهور حضرت ولیعصر(عج) ادامه داشته باشد.» روی این اصل است که باید به خاطر داشته باشیم دفاع و مقاومت ما تنها محدود به دوران جنگ و اصولا به یک برهه زمانی خاص نیست؛ بلکه هنر متعهد و مقاومت و دفاع مقدسمان باید تا عدالت جهانی که به وسیله امام زمان(عج) میسر میشود ادامه داشته باشد و به آن پیوند بخورد.
یک سوال هم درباره صیانت از بخش مکتوب سرودها و ترانههای هنرمندان داشتم. خود شما فکر میکنید بهترین راه در این زمینه چیست؟
طبعا در این زمینه نیز نهادهایی باید وظیفه نگهداری از این آثار را که هر کدام بیانگر لحظات خاطره آمیز برهههای گذشته هستند، بر عهده بگیرد. البته، طی سالهای اخیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی به من پیشنهاد کرده است تا یک مستند از زندگی من تهیه کند که این کار اکنون در مرحله انجام است و بیش از نیمی از آن به پایان رسیده است. در این مستند صرف نظر از تبیین زوایای مختلف فعالیت موسیقایی خود، 1500 اثری را که تا امروز در قالب حماسی خواندهام، نیز اسکن کردهاند. امیدوارم درباره دیگر آثاری که در این زمینه ارائه شده است نیز این اتفاق بیفتد.
طی دورههای گذشته جشنواره موسیقی مقاومت همواره عنوان بینالمللی را به دوش کشیده، اما واقعا چقدر در این زمینه کار شده است؟
خب! شاید از منظر بینالمللی آنطور که باید عملکرد موفقیتآمیزی نداشتهایم. گرچه، نبود بودجه کافی نیز در این زمینه تاثیرگذار بوده است. بویژه، در سالهای گذشته از نظر بودجه در مضیقه بودهایم. طبیعی است تا زمانی که بودجه مناسب در اختیار نباشد، نمیتوانیم برای پررنگ کردن بخش بینالمللی کاری درخور اعتنا ارائه کنیم. در حالی که بودجه اندک موجب میشود از گروههایی که نیازمند صرف هزینه کمتری هستند برای حضور در این جشنواره دعوت کنیم تا گروههایی که کارشان با ارکسترهای خوبی انجام شده است. به نظرم بانیان فرهنگی در تمام عرصهها باید در اندیشه تقویت موسیقی فاخر باشند؛ موسیقیای که میتواند حتی در ابعاد فرامرزی مطرح شود.
به نظر شما چرا در برگزاری جشنواره مقاومت در آستانه ششمین دوره تاخیر پیش آمده است؟
واقعا دلیل این مسأله را نمیدانم. ولی در دورههای گذشته کلید این جشنواره از انتشار فراخوان تا مراحل دیگر از اردیبهشت زده میشد و متعاقب آن جلساتی با رسانهها و دستاندرکاران برای تقویت و بهتر برگزار شدن آن صورت میگرفت و به هر حال ما نیز در وظیفهای که به ما محول کرده بودند از هیچ تلاشی فروگذار نمیکردیم. به نظر میرسد برای انجام مراحل ابتدایی یعنی رایزنی با گروههای موسیقی کشورهای دیگر باید کمی زودتر عمل میکردیم، این کار قطعا نیازمند زمان زیادی است. ضمن این که در داخل کشور نیز برای جذب هنرمندانی که میخواهند به تبع سالهای گذشته در این جشنواره به ارائه اثر بپردازند باید به انتشار فراخوان بپردازیم.
به نظر شما با توجه به این که 35 سال از پیروزی انقلاب میگذرد و بیش از دو دهه از پایان هشت سال دفاع مقدس، کمی دیر به فکر برگزاری جشنواره موسیقی مقاومت نیفتادهایم؟ منظورم این است که این جشنواره میتوانست در سالهای گذشته شکل بگیرد؟
من هم در این زمینه با شما موافقم که در وادی موسیقی انقلاب و اصولا موسیقی حماسی کمکاری کردهایم. شاید یکی از دلایل آن را بتوانیم در بیتوجهی به سرمایههای مطلوبی که در این حیطه وجود دارد، بدانیم ضمن این که نبود سرمایهگذاری و حمایتهای لازم از سوی دستاندرکاران فرهنگی در دورههای گذشته و همین طور نبود اطلاعرسانی و تبلیغات مزید بر علت شده تا حیطه موسیقی انقلاب و حماسی کمرنگ باشد.
جدای از برگزاری جشنواره از نظر شما با گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی در کشورمان جایگاه موسیقی انقلابی و فاخر را کجا میدانید؟
برای پاسخ دادن به این پرسش برمیگردم به همان چیزی که اول مصاحبه گفتم! موسیقی خوب و فاخر ما حمایت نشده است و اگر این اتفاق میافتاد قطعا شاهد اتفاقات خوبی در موسیقی کشورمان بودیم. از نظر من موسیقی فاخر و انقلابی ما اکنون در جایگاهی که شایستگی آن را دارد قرار نگرفته و باید برای تغییر این شرایط هرچه زودتر دست به کار شویم.
بسیاری تصور میکنند مردم سرودهای انقلابی را فراموش کردهاند یا دیگر ارتباط چندانی با آنها برقرار نمیکنند، نظر شما چیست؟
مطمئن هستم شما با این که جوان هستید سرودهایی چون «خجسته باد این پیروزی» را به خاطر دارید. غیر از این است؟
نه، کاملا به خاطر دارم.
ببینید مردم با این سرودها خاطره دارند، هر چند که دیگر فقط در ایام خاص و مناسبتهایی مثل دهه فجر و سالروز آزادسازی خرمشهر آنها را میشنوند، اما هنوز در خاطرشان زنده است. این حافظه مردم است که نشان میدهد چه چیزی فراموش میشود و چه چیزی در خاطر مردم میماند. با تصور بعضیها هیچ چیز عوض نمیشود؛ واقعیت آن چیزی است که در بستر جامعه رخ میدهد و ما از نزدیک با آن مواجه هستیم.
آزاده صالحی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: