این سرود هنوز هم در روز ارتحال امام(ره) از صدا و سیما پخش میشود به همین بهانه گفتوگویی کوتاه با این خواننده سرودهای انقلابی انجام دادیم.
سالهای زیادی از ارتحال امام خمینی(ره) میگذرد، اما هنوز هم سرود «دریغا» برای مردم کاری آشنا بوده و تکراری نشده است. چه خاطراتی از روزهای تولید این سرود دارید؟
همه مردم در جریان کسالت حضرت امام(ره) بودند و برای سلامت ایشان دعا میکردیم و پیگیر احوالشان بودیم. روزی که ایشان فوت کردند در مسیر رفتن به محل کارم بودم که ناگهان دیدم دانشجویان زیادی مقابل دانشسرای تربیت معلم تجمع کردهاند. کنجکاو شدم بدانم چه خبر است. به سمت جمعیت رفتم و دیدم همه ناراحت هستند. دوست نداشتم باور کنم، صدای رادیو در محوطه پیچید و اعلام کرد روح امام خمینی به ملکوت اعلی پیوست. همه بهت زده و ناراحت بودیم. همه مردم ایران و بلکه در سراسر دنیا افراد زیادی از این اتفاق متاثر شدند. به خاطر دارم آن روز به محل کارم که رسیدم دیدم همه جا نیمه تعطیل است و پیاده به خانه بازگشتم. اما در تمام مسیر با خودم میگفتم خدایا کاش بشود کاری برای تسکین درد مردم انجام دهیم.
و به فکر ساخت سرود «دریغا» افتادید؟
نه. فکر تولید این سرود برای من نبود. وقتی به خانه رسیدم همسرم گفت سریع خودم را به تالار وحدت برسانم و پیش آقای شکوهی بروم. وقتی رسیدم آقای شکوهی تلفنی صحبت میکرد. صحبتشان که تمام شد گفت باید شعری را که آقای حمید سبزواری فیالبداهه سرودهاند، خیلی سریع اجرا کنیم. در آن وقت کم امکان جمع کردن نوازندهها نبود. بنابراین محمدعلی شکوهی با سینتی سایزری که در دیدار از نمایشگاهی در ژاپن خریده بودیم، مشغول آهنگسازی شد و بر اساس ملودی که من گذاشته بودم کار آهنگسازی انجام شد. بعد هم به استودیو رفتیم و کار را اجرا کردیم. ساعت 11 شب بود که آن را تحویل صدا و سیما دادیم و از تلویزیون و رادیو پخش شد.
فکرش را میکردید که این سرود ماندگار شود؟
به خاطر امام بله. هرچیزی که به ایشان مربوط باشد در ذهن مردم ماندگار میشود، بخصوص نسلهایی که حضور ایشان را درک کرده اند،قطعا این حس را به شکل خیلی قویتری دارند. از طرف دیگر شعر، خوانندگی و آهنگسازی این کار هم با حس عمیقی انجام شده بود و هنوز به خاطر دارم صدای بنده هنگام خواندن این سرود چه غمی داشت.
جز این سرود، کارهای دیگری هم برای امام خمینی(ره) خواندهاید و فکر میکنم در این عرصه رکورددار باشید.
بله کارهای زیادی را چه در زمان حیات امام و چه پس از ارتحالشان برای ایشان خواندهام. برای چهلم ایشان «غم فراق» را با شعری از زنده یاد محمود شاهرخی و آهنگسازی هادی آزرم خواندم. این کار هم برایم حس عجیبی داشت و به خاطر دارم هنگام اجرای آن اشک میریختم. سالگرد ایشان هم کاری با نام «در سوگ خورشید» با شعر زندهیاد شاهرخی و آهنگسازی عظیمی اجرا کردیم. «نماز آخر» را هم با شعری از همین شاعر و آهنگسازی انوشه اجرا کردیم که نماآهنگی از نماز خواندن امام در بیمارستان را هم داشت. «رحلت یار» با شعری از حمید سبزواری و آهنگسازی آقای حیرانی و همچنین «دلدادگان دوست» با آهنگسازی آقای احتشامی هم کاری بود که سال گذشته اجرا شد و خیلی مورد توجه قرار گرفت.
چه احساسی از خواندن این سرودها داشتید و دارید؟
بسیار خوشحالم از این که کارهایم در یک برهه حساس و زمانی که مردم اندوهگین بودند پخش شد و تسکینی هر چند کوچک برای غم و ناراحتیشان بود. همچنین کارهایی که خواندهام همه فاخر و ماندگار بودند و همیشه به این فکر میکنم وقتی کاری هدف عالی داشته باشد خدا هم کمک میکند و آن کار ماندگار میشود. ضمن این که کارهای من فقط برای غمها نبوده، شادی بازگشت امام به ایران و کارهای دیگری هم از این دست دارم که در لحظههای شاد با مردم همراه بوده است. خرسندم از این که هم در شادیها و هم در غمها با مردم همراه بودهام.
زینب مرتضایی فرد / گروه فرهنگ و هنر
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد