معنای پیروزی زهران ممدانی

ذهن‌ های استعمارزده سخت مشغول کارند که با طنز و تمسخر - از مهم‌ترین سلاح‌های سرکوب در محافل شبه‌ روشنفکرانه - هرگونه خوانش ضداستعماری از پیروزی زهران ممدانی را سرکوب کرده و نتیجه بگیرند که: «این پیروزی هم گلی به جمال ارباب استعمارگر است»!
ذهن‌ های استعمارزده سخت مشغول کارند که با طنز و تمسخر - از مهم‌ترین سلاح‌های سرکوب در محافل شبه‌ روشنفکرانه - هرگونه خوانش ضداستعماری از پیروزی زهران ممدانی را سرکوب کرده و نتیجه بگیرند که: «این پیروزی هم گلی به جمال ارباب استعمارگر است»!
کد خبر: ۱۵۲۶۵۸۳
نویسنده شهاب اسفندیاری 

همزمان ناله و فغان برمی‌آورند که «ما کجا و آنها کجا»؟ اصلا «مگر اینجا امکان دارد»؟ اینها همان کسانی هستند که هر وقت اینجا مردم انتخابی خارج از دایره انتظارات آنها کردند، زیر میز زدند و آشوب به‌پا کردند که «تقلب» شده. آنها هم مثل اربابِ استعمارگر، تحمل «دیگری» ندارند.

البته این که کسی پیروزی زهران ممدانی را پیروزی اسلام ناب محمدی (ص) یا شیعه اثنی‌عشری بداند، طبعا خطا است. او نه به دلیل مسلمان بودن یا شیعه بودن پیروز شد و نه کارزار انتخاباتی او مبتنی بر شعار‌های دینی و مذهبی بود. سبک زندگی او هم با بسیاری از مسلمانان مقید متفاوت است. چه‌بسا در آینده مواضعی هم بگیرد که مطلوب جمهوری اسلامی نباشد.

اما تقابل نمادین او با شخصیت و سیاست‌های ترامپ در موضوعات اقتصادی و اجتماعی و نیز در موضوع جنگ غزه و نسل‌کشی رژیم صهیونسیتی کاملا آشکار بود. اولین معنای پیروزی ممدانی، ثمربخش بودن ایستادگی و مقاومت در برابر ترامپ و نتانیاهو است. پیروزی او شکستی برای همه تسلیم‌طلبان است.

کلیدواژه تبلیغات انتخاباتی ممدانی Affordability بود: این‌که طبقات متوسط و محروم هم باید از عهده مخارج زندگی در شهر گران نیویورک برآیند. کاهش نابرابری طبقاتی، مبارزه با مالیات‌گریزی و فساد ابرسرمایه‌داران، و تأمین حداقل شرایط زندگی برای طبقات محروم از سیاست‌های اصلی او بود.

این دقیقا نقطه مقابل نگرش سرمایه‌سالار برخی کارگزاران ایرانی مانند غلامحسین کرباسچی است که روزگاری در مقام شهردار تهران می‌گفت تهران باید آن‌قدر گران باشد که هر کسی نتواند در این شهر زندگی کند. آنچه در دولت و مجلس اصلاحات مفقود بود، مسأله فقر و نابرابری بود.

بسیاری از برنامه‌های زهران ممدانی در زمره خط قرمز‌ها و تابو‌های جریان بازارگرایی افراطی ایران است. سال‌ها در محافل آکادمیکی مانند مکتب نیاوران و دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف، این ایده‌ها، چون کفر و شرک، نفی و طرد می‌شد. «ممنوعیت افزایش اجاره‌بها»؟ استغفرالله!

از این جهت پیروزی ممدانی را باید به بزرگان مکتب بازارگرایی افراطی ایران و بنگاه‌های رسانه‌ای وابسته - که اخیرا به دلیل پیروزی خاویر میلی در آرژانتین جشن و سرور برپا کرده بودند - تسلیت گفت. تفسیر نئولیبرالیستی از «بازار آزاد» در انتخابات شهرداری نیویورک ضربه سنگینی خورد.

دیگر عامل تمایز زهران ممدانی مواضع ضدصهیونیستی او و حمایت آشکار و صریح او از فلسطین است. ممدانی گفته که اساسا ورود او به عرصه سیاست به دلیل مسأله فلسطین بوده است. این رویکرد نیز در تعارض آشکار با جریانی است که شعار مشهور آنها «نه غزه نه لبنان» بود.

تسلیم‌طلبان و حامیان «تغییر پارادایم» که با تحریف واقعیت‌ها پس از جنگ ۱۲ روزه انگشت اتهام را به سوی حاکمیت ایران گرفتند و اربابِ استعمارگر را تطهیر کردند، دقیقا نقطه مقابل زهران ممدانی هستند که حتی در کارزار یک انتخابات شهری هم ذره‌ای از مواضع ضدصهیونیستی خود کوتاه نیامد.

نکته دیگر درباره پیروزی زهران ممدانی این که او ۲۴ سال پس از ۱۱ سپتامبر، پس از چند دهه تبلیغات سنگین اسلام‌هراسی و بمباران مسلمانان با رمز «جنگ علیه ترور»، در همان شهر نیویورک پیروز شد. این پیروزی شکست بزرگی برای پروژه «اسلام‌هراسی» و «اسلام‌ستیزی» بود.

مهم نیست زهران ممدانی چقدر مقید است، چه سبک زندگی دارد و همسرش چه لباسی می‌پوشد. مهم این است که به عنوان نامزد شهرداری نیویورک از ابراز هویت دینی خود ابایی ندارد. صریح می‌گوید «من مسلمانم و بابت مسلمان بودن عذرخواهی نمی‌کنم». این رویکردی متفاوت از برخی سکولار‌های ایرانی است.

در واقع سیاستِ برخی انقلابیون پشیمان در ایران، این بوده که برای به دست آوردن رای بخشی از مردم، باید هویت دینی خود را پنهان کنیم؛ البته برخی از این افراد به دلیل رفتار‌های افراطی در دهه ۶۰، درواقع از گذشته خود فرار می‌کنند، اما حکایت آنها «یکی بر شاخ و بن می‌برید» است.

درواقع آنها با انکار هویت دینی و انقلابی که مبنای ورود آنها به سیاست و قدرت بود و با اتخاذ هویتی عاریتی که به قیافه آنها هم نمی‌آمد، هم پایگاه اجتماعی سابق خود را از دست دادند و هم نتوانستند پایگاه اجتماعی جدیدی پیدا کنند. از اینجا رانده و از آنجا مانده شدند.

خلاصه آن‌که پیروزی زهران ممدانی بیش از هر چیز معنایی ضداستعماری دارد:
- ضدسرمایه‌سالاری که همزاد و منشأ استعمار است. 
- ضدصهیونیسم که جلوه‌ای از استعمار و مخلوق آن است.
- و ضد سلطه فرهنگی استعمار که هر هویتی جز هویت فرهنگی استعمار را تحقیر و سرکوب می‌کند.

این که ذهن‌های استعمارزده ایرانی می‌خواهند از پیروزی زهران ممدانی هم مدال افتخاری بسازند و بر سینه اربابِ استعمارگر بزنند، گویای این حقیقت است که آنها به هیچ جهانِ آلترناتیوی، جز این جنگلِ آکنده از خشونت و ظلم و نابرابری که ارباب استعمارگر ساخته، باور ندارند.

زهران ممدانی، فرزند محمود ممدانی از متفکران برجسته پسااستعماری، با پیروزی خود نشان داد که دنیای دیگری هم امکان‌پذیر است. او تسلیم انگاره‌های غالب و رایج استعماری نشد. این مهم‌ترین درسی است که او از همه مبارزات ضداستعماری تاریخ - از جمله انقلاب اسلامی ایران - گرفته است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها