شکست طرح خلع‌سلاح حزب‌الله

پرسشی که این روزها به‌طور گسترده مطرح می‌شود، ماهیت استراتژی آمریکا در لبنان و نحوه هماهنگی آن با راهبرد اسرائیل است. بسیاری تلاش می‌کنند اختلاف احتمالی میان واشنگتن و تل‌آویو را روشن کنند، درحالی‌که اساسا راهبرد اسرائیل بخشی از راهبرد کلان آمریکاست و باید یک مجموعه واحد تلقی شود.
کد خبر: ۱۵۲۹۹۱۱
نویسنده مصطفی مصلح‌زاده | کارشناس مسائل غرب ‎آسیا
 
این الگو محدود به لبنان نیست و در فلسطین و برخی کشورهای عربی دیگر نیز طی سال‌های گذشته به همین صورت اجرا شده است.در بند نخست این راهبرد، اسرائیل مأموریت دارد به کشوری حمله کرده و بخشی از خاک آن را اشغال کند. در گام دوم، آمریکا وارد صحنه می‌شود واعلام می‌کند که این حمله بدون هماهنگی باواشنگتن انجام شده و آمریکا با اشغالگری موافق نیست؛ سپس خود را به‌عنوان میانجی معرفی می‌کند و طرح آتش‌بس ارائه می‌دهد. نکته اساسی در این مرحله، جلوگیری آمریکا از دخالت سازمان ملل است. شورای امنیت هربار در فلسطین خواست آتش‌بس اعلام کند، آمریکا آن را وتو کرد و در لبنان نیز همین روند استمرار یافت. دلیل آن است که آمریکا تنها آتش‌بسی را می‌پذیرد که «آتش‌بس آمریکایی» باشد، نه آتش‌بسی که مشروعیت بین‌المللی و الزام حقوقی داشته باشد.در بند سوم، آتش‌بس آمریکایی ماهیتی یک‌طرفه پیدا می‌کند. طرف مقابل ملزم به رعایت آتش‌بس است اما اسرائیل بدون هیچ تعهدی آن را نقض می‌کند. نمونه روشن در فلسطین دیده می‌شود؛ فلسطینی‌ها آتش‌بس را رعایت می‌کنند اما اسرائیل بارها آن را نقض کرده و مانع رسیدن صدها کامیون کمک انسانی شده است. در لبنان نیز طبق گزارش‌های سازمان ملل، اسرائیل طی نزدیک به یک سال بیش از ۶۰۰۰ بار آتش‌بس را نقض کرده است. حتی در جلسات نظارتی، نماینده آمریکا در برابر پرسش درباره دلیل ممانعت نکردن از نقض‌های اسرائیل، پاسخ می‌دهد که «امکان جلوگیری از اقدامات اسرائیل وجود ندارد». این پاسخ، تعریف دقیق آتش‌بس آمریکایی را روشن می‌کند که آتش‌بسی یک‌طرفه و فاقد توازن است.در بند چهارم، موضوع «صلح» مطرح می‌شود. از نگاه آمریکا، صلح زمانی شکل می‌گیرد که دو طرف امتیاز بدهند اما سازوکار آن به‌گونه‌ای طراحی شده که ابتدا طرف مقابل همه امتیازات را بدهد و در مرحله بعد، اسرائیل نیازی به اجرای تعهدات نداشته باشد. نمونه بارز آن توافق اسلو است؛ طرف فلسطینی همه امتیازات نقد را ارائه داد اما اسرائیل به تعهدات خود حتی در سطح ایجاد حکومت خودگردان محدود عمل نکرد. این الگو در مناطق دیگر نیز با همان ساختار تکرار شده است.در لبنان نیز همین چهار بند حمله و اشغال محدود، کنار زدن سازمان ملل، تحمیل آتش‌بسی یک‌طرفه و ورود به مرحله امتیازگیری دنبال شد. امتیاز مورد مطالبه آمریکا و اسرائیل خلع‌سلاح حزب‌الله است اما اینجا راهبرد واشنگتن با «بن‌بست استراتژیک» مواجه شده است. حزب‌الله امکان تحقق این بند را نمی‌دهد و همین امر موجب شده که اسرائیل و آمریکا مجموعه‌ای از حملات، ترورها و فشارهای سنگین را با هدف شکستن این بن‌بست دنبال کنند. اگر خروج از این وضعیت ممکن نباشد، دست‌کم هدف‌شان این است که ضعف استراتژیک‌شان در منطقه آشکار نشود و از طریق قدرت‌نمایی‌های پی‌درپی، ابتکار عمل را از دست ندهند.شرایط تا زمانی به همین شکل ادامه خواهد داشت که حزب‌الله تصمیم بگیرد از وضعیت فعلی عدم‌پاسخ خارج شود و پاسخ‌های نظامی مستقیم‌تری ارائه کند. مجموعه تحولات اخیر نشان می‌دهد که شکست در بند چهارم، آمریکا و اسرائیل را در موقعیت دشواری قرار داده و معادلات آینده لبنان و منطقه را تحت‌تأثیر قرار خواهد داد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها