چرا اساسا حضرت زهرا(س) درباره فدک وارد احتجاج و گفتوگو شدند؟ با توجه به اینکه مقام ایشان به گونهای است که فراتر از دغدغههای مادی به نظر میرسد؟
پیش از هر چیز باید این نکته را روشن کنیم که شخصیت حضرت زهرا(س)، همچون پدر بزرگوارشان پیامبر اکرم(ص) و همسرشان امیرالمؤمنین(ع)، مظهر اسلام ناب و تجسم بیاعتنایی به دنیا و مظاهر دنیوی است. بنابراین ورود ایشان به بحث فدک، هرگز بهدلیل دلبستگی به مال یا منفعت شخصینبود.
بله پس انگیزه و علت اصلی این ایستادگی چه بود؟
نکته همینجاست. اولیای الهی با اینکه نسبت به دنیا بیرغبت هستند اما در برابر ظلم و زور ساکت نمینشینند. وقتی مالی مشروع در اختیار انسان قرار دارد و گروهی میخواهند با زور آن را سلب کنند، سکوت در برابر این تعدی، بهخودی خود، نوعی گناه و تأیید ظلم است. در احادیث نیز تصریح شده کسی که برای دفاع از مال مشروع خود در برابر سارق یا ظالم بایستد و حتی اگر در این راه کشته شود، شهید محسوب میشود.
بنابراین حضرت زهرا(س) از موضع دفاع از حق و مبارزه با ظلم وارد میدان شدند؟
دقیقا همینطور است. ایشان نه بهدلیل علاقه به مال، بلکه برای ایستادن در برابر یک ظلم آشکار و بین وارد احتجاج شدند؛ ظلمی که خلاف احکام الهی و قطعا برخلاف حق مسلم ایشان بود.حضرت، اسلام مجسم است و قطعا در مواجهه با انحراف و غصب حقوق، سکوت را جایز نمیدانند.
اما یک نکته تاریخی همواره مورد توجه محققانه بوده: اینکه حضرت زهرا(س) از فدک استفاده شخصی نمیکردند؟
این نکته بسیار مهم است. حضرت زهرا(س) فدک رادراختیار داشتند اما هیچگاه از عواید آن برای خود مصرف نمیکردند. درآمد فدک صرف امور عمومی، کمک به مستمندان و تقویت بنیهاشم و نیازمندان جامعه میشد.همین امر نشان میدهد که مطالبه فدک نه اقتصادی، بلکه یک حرکت اصولی برای صیانت از حق، عدالت و جلوگیری از تحریف احکام الهی بود.
با وجود آنکه فدک در اختیار حضرت زهرا(س) بود، چرا ایشان و خانوادهاش زندگی بسیار ساده داشتند و از عواید فدک بهرهبرداری شخصی نداشتند؟
این نکته از ارکان اساسی در شناخت حقیقت ماجرا به شمار میرود. با وجود آنکه فدک در اختیار حضرت زهرا(س) قرار داشت و عوایدی چشمگیر از آن به دست میآمد، حتی بخش ناچیزی از این درآمدها صرف رفاه شخصی یا آسایش خانواده ایشان نمیشد. تاریخ گواهی میدهد که همان خاندان صاحب فدک، در خانه خویش جز چند قرص نان ساده برای افطار نداشتند. با این حال، وقتی یتیمی در شب اول و مسکینی در شب دوم و اسیری در شب سوم در خانه را کوبید و درخواست کمک کرد، تمام آنچه داشتند ــ یعنی همان نانهای اندک ــ را در راه خدا بخشیدند و خود با آب افطارکردند.این رفتار نشان میدهد که فدک برای حضرتزهرا(س) نه منبع آسایش دنیوی، بلکه وسیله انجام تکلیف، انفاق، دستگیری از محرومان و اقامه عدالت اجتماعی بود. به تعبیر روشن، آنحضرت مالک فدک بود اما بهرهبردار آن نبود و تمام عواید آن را در مسیر الهی و انسانی صرف میکردند.
با این توصیف، انگیزه اصلی حضرت زهرا(س) سلاماللهعلیها برای ورود به مناظره چه بود؟
ایستادگی ایشان دربرابر غصب فدک، برخاسته از احساس تکلیف الهی بود. وقتی حقی مشروع به ناحق سلب میشود، سکوت به معنای تأیید ظلم است. حضرتزهرا(س) برای مقابله با همین انحراف آشکار، وارد میدان احتجاج شدند و در مناظرهای استوار، مستند و خدشهناپذیر، استدلالهای طرحشده (از سوی خلیفه) را با قدرت ابطال کردند.
هدف اصلی خطبه مشهور، محورها و مؤلفههای بنیادین طرحشده از سوی حضرتزهرا(س) چه بود؟
این یک سوءتفاهم رایج است. خطبهای که حضرت زهرا(س)درمسجد ایراد فرمودند ــ خطبهای که بحق از تأثیرگذارترین و لرزهافکنترین خطبههای تاریخ اسلام است ــ هرگزبرای بازگرداندن فدک نبود.ایشان باآن خطبه،درجمع مردانی که بسیاری از آنان در آزمون ولایت مردود شدند، حقیقتی بسیار فراتر را بیان کردند.این خطبه دفاع از ولایت است، نه خطبه مطالبه مال. حضرت در آن خطبه، از ریشههای انحراف، ازتحریف مسیرامامت وازگسستن رشتهای که پیامبر برای هدایت امت نهاده بود سخن گفتند. فدک تنها نماد و مصداق یک ظلم بود؛ اما هدف اصلی، هشدار درباره انحراف آینده امت است.
پس خطبه مشهور حضرتزهرا(س) را باید «خطبه دفاع از ولایت» نامید؟
علت این نامگذاری آن است که حضرتزهرا(س) در متن خطبه، خود آشکارا اعلام میفرمایند که فدک برای ایشان ارزش مادی ندارد. ایشان با صراحت خطاب به غاصبان میگویند: فدک همچون شتری پالانکرده، از آن شما باد؛ اما همین فدک در قیامت گریبانتان را خواهد گرفت. این سخن، اوج بیاعتنایی حضرت به مال دنیا و درعینحال، هشدار روشن نسبت به عواقب ظلم و غصب است.به همین دلیل روشن میشود که فدک بهانهای برای بیان حقیقتی بزرگتر بود: حقیقت غصب خلافت و ظلمی که بر ولایت روا داشته شد. حضرت زهرا(س) از مطالبه فدک بهره میگیرند تا انحرافی را که در رأس جامعه اسلامی شکل گرفته بود برای مردم آشکار کنند.
محتوای اصلی خطبه حضرتزهرا(س) و پیامی که دنبال میکرد؟
در این خطبه، حضرت ابتدا معارف بلند توحیدی، اعتقادی و الهی را بیان میکنند تا مخاطبان را از نظر فکری در جایگاه درست قرار دهند. سپس به تشریح جایگاه بیبدیل امیرالمومنین(ع) میپردازند؛ خدمات بینظیر او به اسلام، نقش او در تثبیت دین و ویژگیهایی را که او را تنها فرد شایسته ولایت پس از پیامبر میساخت.
این بخش ازخطبه در حقیقت ستون اصلی پیام حضرت است: نشاندادن اینکه ولایت حقیقی از مسیر خود منحرف شده است و جامعه بهجای تمسک به معیار الهی، گرفتار مصلحتسنجیهای انسانی و سیاسی شدهاست.
حضرت زهرا (س) در خطاب به مردم مدینه چه انتظاری از آنان داشتند؟
حضرت در ادامه خطبه با لحنی آمیخته به درد، تعجب و گلایه، مردم مدینه ــ بهویژه انصار ــ را خطاب قرار میدهند؛ همان کسانی که در دوران حیات پیامبر با او پیمان بسته بودند که از اهلبیتش همچون عزیزترین افراد خود دفاع کنند. حضرت به آنان یادآوری میکنند که شما هم توان دارید، هم نیرو، هم سابقه جهاد؛ پس چرا در برابر این ظلم آشکار، این انحراف خطرناک و این شکستن عهد تاریخی سکوت کردهاید و اقدامی نمیکنید!
این بخش از خطبه در حقیقت دعوتی است برای بیداری اجتماعی؛ دعوتی برای برخاستن در برابر انحرافی است که میتوانست مسیر آینده امت را برای همیشه دگرگونکند.
و هدف نهایی حضرت از طرح موضوع فدک؟
هدف حقیقی، نه مال، نه زمین و نه دارایی؛ بلکه احیای حق ولایت بود. ولایت همان نقشه الهی برای هدایت بشر است، طرحی که خداوند برای سعادت انسان قرار داده بود اما اکنون مورد بیوفایی و خیانت قرار میگرفت.
بهعبارت دیگر، حضرت زهرا (س) ورای مطالبه فدک، در حقیقت برای احیای آن حقیقت بزرگ ــ یعنی ولایت حقه امیرالمؤمنین (ع) ــ قیام کردند؛ ولایتی که تداوم رسالت و ضمانت سلامت مسیر امت بود.
بهفرموده شما، حضرت زهرا (س) فدک را مطالبه کردند تا مردم را به صحنه بیاورند و اسلام را از انحراف و بدعت نجات دهند؟
بله، دقیقا. مطالبه فدک در واقع یک حرکت هدفمند و راهبردی بود تا جامعه از خواب غفلت بیدار شود و جریان انحرافی که پس از رحلت پیامبر شکل گرفته بود، آشکار شود. حضرت زهرا(س) میخواستند مسیر رهبری امت دوباره بهدست صاحب ولایت حقیقی ــ همان فردی که خداوند برای هدایت بشر تعیین کرده است ــ بازگردد. فدک تنها یک «نماد» بود؛ نماد حق مسلوب، نماد ولایت غصب شده و نماد عدالتی که از مسیر الهی خارج شده بود.
بنابراین باید این منطق و رویکرد در نسلهای بعدی اهل بیت نیز ادامه یافته باشد؟
بیتردید.همان روح منطقی،الهی و حکیمانهای که درحرکت حضرت زهرا(س) دیده میشود، درنسلهای بعدی اهلبیت(ع) نیز ادامه یافت. نمونه بسیار روشن آن، مواجهه امام موسی کاظم(ع) با هارون عباسی است. هنگامی که هارون گفت: «حاضرم فدک را به تو بازگردانم؛ فقط حدود آن را مشخص کن»، امام با استدلالی شگفتآور حقیقت را آشکار کردند.
امام فرمودند: «اگر راست میگویی، حدود فدک را تعیین میکنم.» سپس حدودی را بیان کردند که عملا تمام عالم اسلام را دربر میگرفت:
•حد شرقی: سمرقند • حد جنوبی: عدن • حد غربی: مغرب • حد شمالی: آذربایجان
این بیان امام موسی کاظم (علیهالسلام) نه یک توصیف جغرافیایی، بلکه یک حقیقت اعتقادیبود.
روح پیام امام موسی کاظم (ع) به هارون و کارگزارانش چه بود؟
امام میخواستند روشن کنند که مطالبه فدک در اصل مطالبه یک «زمین محدود» نبوده و نیست؛ بلکه مطالبه ولایت بر تمام قلمرو اسلامی است. یعنی آن قلمرویی که باید تحت فرمان الهی، تحت ولایت حقه و در مسیر هدایت و عدالت اداره شود. فدک، نماد این حقیقت است: ولایت باید در جایگاه الهی خود قرار گیرد تا امت به سعادتبرسد.
این سخن امام در حقیقت تکمیلکننده پیام مادرشان حضرت زهرا (س)است: مطالبه فدک، مطالبه عدالت، حقیقت و بازگشت رهبری امت به مسیر الهی است؛ نه مطالبه یک باغ و نه مطالبه ثروت.