تاملی در مفهوم ثروت ملی و دولت

چقدر محقیم پول نفت بگیریم؟

نفت ثروت ملی است، بنابراین دولت نباید پرداخت نقدی به شکل حاضر را متوقف کند، چون همه به یک میزان از ثروت ملی سهم دارند. این استدلال برخی از مخالفان نحوه اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌هاست، اما چقدر درست است. قطع نظر از تصویب قانون هدفمندی و مغایرت پرداخت نقدی به شکل فاز اول با آن، نقد صورت استدلال فوق می‌تواند راهگشای بسیاری از مسائل در عرصه اندیشه باشد. با تامل در مفهوم ثروت ملی و دولت و البته با نیم‌نگاهی به شرایط این دو در ایران امروز می‌توان مشخص کرد که محق نیستیم ثروت ملی را به شکل پول دریافت کنیم.
کد خبر: ۶۶۳۳۰۶

ثروت ملی

بسیاری معتقدند دولت باید پول نفت را به شهروندان بدهد، اما آیا این کار به نفع ایرانیان خواهد بود؟ آیا دولت موظف است به ساده‌ترین شکل مال مردم را به ایشان پرداخت کند. به نظر می‌رسد درک درست‌تری از مفهوم ثروت ملی و دولت به یافتن پاسخ کمک کند.

ثروت به معنای ارزشمندی انباشته است. از این رو درآمد ثروت خوانده نمی‌شود. به نظر می‌رسد ثروت با مفهوم سرمایه پیوند داشته باشد. این سرمایه است که به درآمد منجر می‌شود و نباید از محل سرمایه هزینه‌ها را پرداخت کرد. بنابراین صرف دارایی یا ثروت ملی به هزینه، به زیان ملی خواهد انجامید.

اما آیا ثروت ملی باید در دست همگان باشد؟ طبعا وقتی می‌گوییم ثروت ملی، مقصودمان پول‌های خصوصی افراد نیست. ذهنمان می‌رود سراغ جنگل‌ها، معادن و مراتع پهناور و وسیع. آیا این درست است که افراد در یک دوره زمانی خاص از منابعی محدود سهمی عینی و شخصی داشته باشند؟ خصوصیت دارایی و سرمایه عمومی از این رو تقرر و مانایی آن است. پول توی جیبی نیست که بتوان هر لحظه از آن خرج هزینه‌ها کرد. بودجه کشور ایران را نفتی می‌خوانند و این حسن نیست. غایت بسیاری از برنامه‌ریزان عدم وابستگی بودجه به نفت و تقویت تولید و صنعت و از قبل آن اداره کشور با مالیات بوده است. قانون هدفمندی یارانه‌ها در راستای رسیدن به چنین غایتی است.

نفت به عنوان دارایی ارزشمند از یک سو نباید در جیب تک‌تک ایرانیان باشد و از سویی دیگر باید خرج مصارف بنیادینی شده و تبدیل به احسن شود. اختصاص نفت به بودجه نوعی دود کردن ثروت ملی است. به بیان دیگر این سود حاصل از ثروت است که باید به جیب ما برود و نه خود سرمایه.

دولت

از سوی دیگر تصور ما از دولت چیست؟ چرا باید آزادی افراد توسط نهادی به نام دولت محدود شود. فارغ از این که به دولتی خاص بتوان یا نتوان اعتماد کرد، چرا اساسا باید دولتی وجود داشته باشد؟ حدود اختیارات دولت در چه حدی است؟ آیا دولت می‌تواند برای اقتصاد برنامه‌ریزی کند؟ به نظر می‌رسد بتوان دو دولت حداقلی و حداکثری را در دو سوی طیف پاسخ به این پرسش در نظر گرفت. برخی اندیشمندان از دولت به عنوان شر لازم یاد می‌کنند و برخی نیز دولت را امری خیر و مرحله‌ای پیشرفته در تاریخ دانسته‌اند. اگر دولت را شر لازم بدانیم باید میزان لزوم دولت را تعیین کنیم و از این رو باید به حدود دولت بیندیشیم و اگر دولت را امری خیر تصور کنیم باید به آن اعتماد داشته باشیم، البته اگر براساس تعاریفمان نهاد مستقر در واقع مصداقی از تعریف دولت باشد.

اگر عمل‌گرایانه به قضیه نگاه کنیم، باید از کارکردهای دولت بپرسیم. دولت و پیش از آن قانون باید به تضمین آزادی‌ها بپردازد. در تعارض اراده‌های افراد نهادی فرادست و برآمده از مردم به عنوان مرجع بی‌غرض و بی‌طرف به رفع منازعه و تضمین قراردادها بپردازد. تضمینی نیست که منافع افراد به منفعت عموم باشد و اساسا تصوری یکسان و منسجم از منفعت عمومی در فقدان دولت ممتنع خواهد بود. از این رو عموم برای اداره خویش به دنبال تشکیل دولت می‌روند. به نظر می‌رسد نگاه عمل‌گرایانه به دولت فارغ از منشا و حدود و اختیارات آن کمک می‌کند تا ما بتوانیم دولت را سر جای خود بنشانیم. در این معنا دولت پاسخگو نیز هست.

چقدر محقیم پول نفت بگیریم؟

خارج از نگاه انتزاعی، دولت در ایران خاستگاهی سنتی دارد. دولت در ایران پیشینه‌ای دارد. انحصار اصلی‌ترین منبع تولید دولت ایران را مقتدر و بی‌نیاز به مشروعیت‌بخشی مردم ساخته بود. با انقلاب مشروطه بحث محدودیت‌های دولت برای اولین بار به صورت پر رنگی مطرح شد. دولت از این رو در خدمت ملت درآمد. تصور دولت به مثابه شبان و ملت به مثابه گله رخت بر بست و ایرانیان دولت را خادم خود خواندند. هرچند در عمل حکومت قانون به تمامه تحقق نیافت، اما به عنوان پارادایمی فضای ذهنی ایرانیان را تحت تاثیر خود قرار داد.

تصریح بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و مقام معظم رهبری بر خدمتگزار بودن دولت نشان از تداوم پارادایم مشروطه دارد. حال دولت باید خدمتگزار باشد و این خدمت بی هزینه نخواهد بود. نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان خادم مردم از سویی دیگر ضمانت اجرایی احکام الهی را داشته و از طریق ولی فقیه مشروعیت دینی نیز دارد.

اگر با نگاه عمل‌گرایانه به تاریخ دولت در ایران بنگریم مشخص می‌شود چقدر محقیم پول نفت را بگیریم. ماهیت ثروت ملی اقتضا می‌کند دولت از هزینه کرد پول نفت به هزینه‌های جاری بپرهیزد، ثروت باید به سود بینجامد نه به پرداخت همه هزینه‌ها. از سوی دیگر تبدیل نفت به اسکناس و از این طریق بی‌ارزش کردن آن، ماهیت دولت و ثروت را به یک میزان زیر پا می‌گذارد.

ما از طریق فرآیند انتخابات، دولت (قوای سه‌گانه) را مامور کرده‌ایم ثروت ملی را ارتقا بخشد و به دنبال بهره‌وری اقتصاد ملی باشد. از این رو فاز دوم هدفمندی یارانه با بازگشت دولت به روح قانون به ارتقای اقتصاد ایران و حفظ ثروت ملی می‌اندیشد، آنچه تامل در مفهوم ثروت ملی و دولت آن را لازم می‌کند.

میثم قهوه‌چیان / جام​جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها