نام سورینت نخستینبار وقتی در رسانهها مطرح شد که مدیرعامل باشگاه راهآهن در پاییز 1391 اعلام کرد توسعه برند از اهداف مالکان جدید باشگاه راهآهن است. رئیسیکیا این اقدام را نوسازی برند برای سازگاری باشگاه با اهداف و اقدامات جدید و اولین گزینه برای تغییر برند باشگاه را «سورینت» خوانده بود: «مالکان باشگاه فعالیتهای اقتصادی خود را تحت نام این شرکت انجام میدهند و شرکت هواپیمایی فراز قشم هم یکی از زیر مجموعههای آن است». او گفته «سوری» به معنای گل سرخ بسیار خوشبو و نت به معنای بزرگ است.
سال سقوط
آنهایی که خرافاتیاند میگویند نحسی سال 2013 دامان بابک زنجانی را گرفت. قرار گرفتن نام بابک زنجانی در فهرست تحریمهای اتحادیه اروپا پیش از کریسمس 2013 برای نخستین بار نام او را در رسانههای ایران طرح کرد. وی نخستین شهروند غیرنظامی و غیرسیاسی ایران بود که تحریم میشد. زنجانی خیلی زود با رویترز مصاحبه کرد و از در انکار ادعاهای اروپا درآمد: «بانک و دیگر شرکتهای متعلق به من هیچ فعالیت اشتباه و غیرقانونی انجام ندادهاند و با دولت ایران همکاری ندارند». او میگفت اگر دولت ایران از او طلب همکاری میکرد، حتما چنین کاری را انجام میداد، اما دولت ایران اساسا چنین خواستهای از او نداشته است. به اعتقاد زنجانی گذرنامه ایرانی و مبالغ کلانی که او در دنیا جابهجا میکرده، اتحادیه اروپا را به اشتباه انداخته بود. چند ماه بعد و در اواخر تابستان 92 بابک زنجانی روایت دیگری عرضه کرد: «برای فروش بار 12 کشتی نفت ایران کمک کردیم و زمینه آن را فراهم ساختیم، پولش را هم گرفتیم. منافع ما هم فقط همان هفت در هزار، کارمزد انتقال پول نفت ایران به داخل کشور بوده است، یعنی چیزی حدود 150 میلیون دلار. این در حالی است که تمام بانکهای چینی و کرهای برای انتقال پول بیش از 20درصد کارمزد دریافت میکنند در صورتی که من زیر یک درصد کارمزد داشتهام.»
درست در زمانی که بابک زنجانی میتوانست از برگ تحریم برای گسترش سرمایهگذاریهایش در ایران استفاده کند، نام او به صورت اختصاری در جلسه استیضاح وزیر کار- که به یکشنبه سیاه شهرت یافت- مطرح شد. رئیسجمهور پیشین، از طرح نام او در فیلمی که پخش کرده بود، خبر میداد. این اتفاق با انتشار تصاویر یوزیبه دست بابک زنجانی در یکی از سایتها و طرح اتهامات متعدد ضد او مقارن شد.
فرا رسیدن فصل بهار و داغ شدن فضای انتخاباتی شاید برای زنجانی میتوانست فرصت تنفس از فشارهای سیاسی باشد، اما او که پایش به زمین رسانهها باز شده بود، قصد نداشت به این راحتی از این امکان تبلیغاتی دست بکشد. در شرایطی که علی دایی قرارداد خود را برای لیگ برتر 93 ـ92 با باشگاه راهآهن منعقد کرده بود، پرسپولیس خواهان جذبش شد. رایزنیهای رویانیان با باشگاه راهآهن جواب داد، اما این بار بابک زنجانی شخصا برای انتقال دایی به پرسپولیس شرط گذاشت تا از زمین محبوبیت فوتبال خرمنی درو کند. دو شرط زنجانی از این قرار بود:
«1ـ دریافت مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان از آقای علی دایی بابت درخواست فسخ اجرای قرارداد و هزینه این مبلغ در خیریه کودکان سرطانی. 2ـ دریافت قرارداد امتیاز درج نام شرکت سورینت در پشت لباس بازیکنان پرسپولیس برای یک فصل با جناب آقای رویانیان مدیرعامل محترم باشگاه پرسپولیس». زنجانی بعدا از شرط دوم خود نیز صرفنظر کرد و گفت پول خیریه را بدهید، دایی مبارک پرسپولیس باشد.
در ابتدای تابستان، بابک زنجانی با خریداری 17 فروند هواپیما، شرکت هواپیمایی فراز قشم را وارد خطوط هوایی کشور کرد. او این اقدام خود را نوعی مقاومت در برابر تحریمهای کشورهای غربی خواند. زنجانی یکی از هواپیماهای خود را به باشگاه پرسپولیس اختصاص داد تا هم منبع درآمدزایی برای این باشگاه باشد و ابزار نقل و انتقال بازیکنان و هم وسیله تبلیغ برای خطوط هوایی تازه تاسیس او. به نظر میرسید بابک زنجانی در حال دور شدن از حاشیهها و طرح خود بهعنوان یک تاجر و کارآفرین موفق در افکار عمومی است. او میتوانست مخالفتها و منفیاندیشیها را به پای اخلاق پولدارستیزانه برخی بگذارد، اما واقعیت ماجرا آن بود که ماه عسل بابک زنجانی در حال تمام شدن بود.
پایان یافتن فضای انتخاباتی در کشور، فرصت مناسبی برای حسابرسی بود. نخستین بار، سیدمسعود میرکاظمی، رئیس کمیسیون انرژی در روزهای پایانی مردادماه خبر از یک تبانی 8/2 میلیارد دلاری در فروش چند محموله نفت و فرآوردههای نفتی ایران داد. به گفته میرکاظمی در این تبانی شرکت نیکو و فردی به نام «ب. ز» دست داشتهاند. کمتر از یک ماه بعد بیژن زنگنه، وزیر نفت نیز این مساله را تائید کرد و گفت: «در حال پیگیری این موضوع هستیم. مبلغ بالای دو میلیارد دلار است. در عین حال زنجانی گفته است که این مبلغ به حساب من واریز شده، اما بهدلیل اینکه آمریکا آن را بلوکه کرده، نمیتوانم مبلغ را به خزانه واریز کنم». این ادعایی بود که بابک زنجانی بعدها نیز بارها تکرار کرد، او میگفت اگر کسی توانست هزار دلار به ایران انتقال دهد، من تمام بدهی خود را منتقل میکنم.
با این همه باقی ماندن این پول در حساب بابک زنجانی، میتوانست برای بسیاری از ایرانیها حلال معمای ثروتمندی او باشد، چه این که تنها سود خواب این پول در یک حساب خارجی برای از خاک برخاستن چندین و چند نفر کفایت میکرد. این ماجرا در زمانی آغاز شد که فیلم هیچکجا، هیچکس با سرمایهگذاری بابک زنجانی روی پردهها بود. یکی از قصههای فیلم که روند ماجرا را شکل میداد ربوده شدن خودخواسته دختر مالک شرکت سورینت بود: در فیلم، 500 سکه مبلغی نیست که مالک سورینت را به زحمت بیندازد. در آن زمان ذهن هر ایرانی با این مساله درگیر شده بود که آیا همان گونه که در خلاصه داستان فیلم آمده که هیچ کجا، هیچ کس برای همه کس در همه جا ممکن است رخ بدهد، ثروتمندی صاحب شرکت سورینت نیز در هر جایی و برای هر کسی ممکن است اتفاق بیفتد.
با فاش شدن بدهی نفتی زنجانی این حرف او که به بانکهای داخلی بدهی ندارد، به سرعت رنگ باخت و دین بزرگ او به کل شهروندان ایران برملا شد. تبانی او با مقامات تاجیکستان برای ظاهرسازی در بازپرداخت بدهیهایش و خبرسازیهای متعدد درباره این که پول ایران در بانک یک کشور خارجی پرداخت شده، راه به جایی نبرد. مفتوحترین قسمت پرونده بابک زنجانی، پرداخت نکردن بدهیهای نفتی اوست. به همین دلیل، علی یونسی، دستیار ویژه رئیس جمهور، دلیل احتمالی تاخیر در بازداشت بابک زنجانی را تلاش برای بازگرداندن پولهای کشور با همکاری خود او عنوان کرد. زنجانی در حالی روانه زندان شد که نهادهای نظارتی و اجرایی در تلاش برای بازگرداندن ثروت بلوکه شده ایران در حسابهای بابک زنجانی بودهاند.
در یازدهم مهر، یعنی همان روزهایی که ماجرای بدهی نفتی زنجانی بالا گرفت، گود ایرانزمین، ریزش کرد. سورینت گودبرداری در خیابان ایران زمین شهرک غرب پایتخت را به منظور برجسازی کلید زده بود، اما ترکیدگی لوله آب و گودبرداری غیر اصولی سبب تخریب خیابان و آسیب به منازل برخی ساکنان منطقه شد. برخلاف روزهای نخست که بابک زنجانی از بودن در رسانهها استقبال میکرد، روزهای نخست این حاشیهها بودند که دامن او را رها نمیکردند و در تیتر یک رسانهها مینشاندند. شاید به همین دلیل بود که بابک زنجانی صفحهای در فیسبوک گشود تا تعامل خود را با افکار عمومی بیواسطه کرده و چهره خدشهیافتهاش را ترمیم کند، اما نوشتههای مملو از غلطهای نگارشی و املایی او در فیسبوک کمکی نمیکرد، جز آن که خوراک جدیدی برای رسانههای رصدگر ایجاد کند. در همین صفحه بود که بابک زنجانی لغو مجوز طرح ایران زمین را زورگویی سیاسی خواند!
با جنجالی شدن تحقیق و تفحص مجلس از تامین اجتماعی حالا نوبت داغ شدن خرید شرکتهای تامین اجتماعی از سوی هلدینگ سورینت رسیده بود. گردش روزگار روی خزانی خود را به تاجر خوششانسی که همه موفقیتهای خود را به خواست خدا و نه عوامل غیرمعمول ربط میداد مینمایاند. سازمان تامین اجتماعی در نیمه دوم سال 91 و در ازای تفاهمنامهای صد شرکت کمبازده خود را به مبلغ 3.5 میلیارد یورو به زنجانی واگذار میکند. سازمان برای تضمین اجرای این تفاهمنامه چکی به همین مبلغ در اختیار زنجانی قرار میدهد با این که بنا بوده زنجانی مبلغ خرید خود را در خارج از کشور به حساب بانک مسکن واریز کند، چنین امری اتفاق نمیافتد. با تحقق نیافتن پرداختهای زنجانی، هیات مدیره تامین اجتماعی در آبان 92 این تفاهمنامه را لغو کرد. حاصل آن که چک تضمینی که بابک زنجانی از تامین اجتماعی دریافت کرده بود و در ازای بدهی خود به وزارت نفت داده بود، از اعتبار ساقط شد.
این همه ماجراهای بابک زنجانی نبود؛ افشای فساد مالی در ترکیه و بحران دامنگیر سیاسی که به استعفای چند وزیر کابینه اردوغان انجامید یک شاهمهره ایرانیتبار به نام رضا ضراب داشت.
رسانههای ترکیه دو نفر را به عنوان شریک جرم متهم ردیف اول پولشویی ترکیه معرفی میکردند: کاملیا جمشیدی و بابک زنجانی. از کاملیا جمشیدی جز همان اطلاعات جسته گریخته روزنامههای ترکیهای چیزی در دست نیست. اما کیست که بابک زنجانی را نشناسد؟ کار تا آنجا بالا گرفت که برخی رسانههای ترکیه خبر از اعتراف رضا ضراب به نقش بالادستی زنجانی میگفتند. به روایت این روزنامهها ضراب گفته بابک زنجانی رئیس من است. زنجانی، اما در نامهای که به زبان ترکی و فارسی و خطاب به مردم ترکیه منتشر کرد، با انشای پر ایراد خود نوشت: «با رضا ضراب در تمام عمرم فقط چند دفعهای ملاقات داشتم، اما هیچ گونه فعالیت تجاری مشترکی انجام ندادهایم و از فعالیتهای رضا ضراب هیچ اطلاعی ندارم، حتی نمیدانم محل کار ایشان کجاست! اگر هم فعالیتهای غیر قانونی انجام داده باشد، خودش مسئول است و این مساله به من هیچ ارتباطی ندارد.»
پیشینه زنجانی در بازار به کجا میرسد؟ او در مصاحبههایش کوشید سابقه خود را به اواخر دهه 60 و بازار طلای تهران بازگرداند، اما ادعاهای او متناقض از آب در آمد |
نحوست سال 2013 در آخرین روز هم دامان آقای میلیاردر را رها نکرد و برای تکمیل شدن حلقه بدبیاریهایش حکم بازداشت او صادر و روانه اوین شد. او که این سال را با تحریم و بلوکه شدن پولهایش در خارج از مرزهای ایران آغاز کرده بود، با بازداشت و پیگرد قضایی در ایران به پایان برد. زنجانی کاسه صبر همه را لبریز کرده بود، مردم عادی از او میپرسیدند از کجا آوردهای و نمایندگان مجلس از دستگاه قضا برخورد با او را میخواستند. سرانجام دستور رئیسجمهور برای برخورد با ویژهخوارانی که از شرایط تحریم سوءاستفاده کرده بودند، اتحاد قوای سهگانه را در رسیدگی به پرونده بابک زنجانی به نمایش گذاشت.
امپراتور شرکتها
اما بابک زنجانی کیست؟ مدعی مالکیت 60 شرکت در داخل و خارج ایران، از کجا آغاز کرد و سورینت از چه زمانی برند شد؟
نخستین شرکتی که با نام سورینت به ثبت رسید، شرکت «خدمات هوایی و زیارتی سورینت» در تهران بود. سخت بتوان این شرکت را که در سال 1374 به ثبت رسیده، از همان ابتدا به بابک زنجانی مرتبط دانست، اما اطلاعات به دست آمده نشان میدهد، بابک زنجانی در بهمن 1381 شرکت آرایشی سورینت کیش را به ثبت رساند. چندماه بعد، علامت تجاری SORINET را برای تولید شامپو و خمیردندان ثبت کرد. در سال 82، زنجانی سی و سه ساله، در دفتر کار خود در بلوار گلشهر خیابان آفریقا سرگرم کارهای انحلال شرکت «ایلیاسان» و توسعه شرکت «سورینت کیش کنت گروب» بود. نوبهاره زنجانی و ثریا اسدی، دیگر اعضای هیات مدیره این شرکت بودند. نام ثریا اسدی، با گذشت ده سال و این بار در فساد مالی ترکیه از زبان یکی از نمایندگان مخالف دولت اردوغان مطرح شد.گرچه بابک زنجانی ادعا میکند پس از ثبت شرکت سورینت شروع به توسعه کار خود و راهاندازی شرکتهای متعدد کرد، اما تاریخ ثبت شرکتهای مرتبط با هلدینگ سورینت شهادت دیگری میدهند. زنجانی گرچه سالها برند سورینت را حفظ کرده بود، اما با آغاز دهه 90، موفقیتهای اقتصادی او یکی پس از دیگری رقم خوردند.
در خرداد 1390 شرکت گروه بینالمللی هتلهای سورینت قشم را به ثبت رساند. زنجانی خود در مقام عضو هیات مدیره این شرکت، حمیدرضا طهماسبپور را به عنوان مدیرعامل آن منصوب کرد.
زنجانی در شهریور 90 هلدینگ توسعه سورینت قشم را تاسیس کرد. هلدینگی که هدایت و رهبری شرکتهای تحت تملک بابک زنجانی را به عهده دارد. چهار ماه بعد هلدینگ مبادرت به خرید شرکت هواپیمایی فراز قشم کرد و بابک زنجانی بار دیگر به عضویت هیات مدیره یکی دیگر از شرکتهای خصوصی درآمد. قشمایر البته 18 سال قبلتر و در سال 1372 به ثبت رسیده بود، اما در آذر 1390 به سورینت و بابک زنجانی رسید.
زنجانی گرچه سالها برند سورینت را حفظ کرده بود، اما با آغاز دهه 90، موفقیتهای اقتصادی او یکی پس از دیگری رقم خوردند |
سال 91 برای زنجانی با خرید باشگاه راهآهن و تغییر نام آن به راه آهن سورینت آغاز شد تا او هم مثل میلیاردرهای دیگری نظیر هدایتی و زنوزیمطلق، پایش به دنیای فوتبال باز شود. با وجود این که از اواخر سال 91 حاشیهها درباره بابک زنجانی آغاز شد، اما ولع او برای ثبت و راهاندازی شرکت و پروژه تا آخرین روزهای منتهی به بازداشتش فروکش نکرد. شرکت «تهران قدیم کیش» نمونهای از این جاهطلبیها و بلندپروازیهاست. پروژهای برای بازسازی تهران قدیم در کیش، در محدودهای به وسعت 60 هزار متر مربع. زنجانی برای این منظور شرکت تهران قدیم کیش را در سال 90 تاسیس کرد و این طرح عمرانی را در نیمه دوم سال 91 کلید زد. پیشامد حوادث و جنجالهای خبری، زنجانی را از استمرار شرکتسازی باز نداشت. شرکت ویژن ایرانیان پیشرو سورینت در خیابان ایران زمین شهرک غرب در شهریور 1392 و شرکت توسعه فناوری سورینت کیش در آذر 92 تاسیس شدند. شاید اگر دستگاه قضایی اجازه میداد تا امروز زنجانی شرکتهای دیگری نیز تاسیس کرده بود. حالا زنجانی از خود میپرسد آیا همان شرکت آرایشی کوچک به دردسرهای این هلدینگ عظیم و طویل نمیارزید؟
مجموعه حرفهایی که درست از آب درنیامد
پیشینه زنجانی در بازار به کجا میرسد؟ این امری است که با گذشت ماهها از طرح پرونده او در افکار عمومی همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. او در مصاحبههایش کوشید سابقه خود را به اواخر دهه 60 و بازار طلای تهران بازگرداند، اما ادعاهای او یکی پس از دیگری متناقض از آب درمیآمدند. اطلاعاتی که بابک زنجانی از پیشینه اقتصادی خود میدهد آن قدر مغشوش و پر از نشانیهای غلط است که کمتر کسی حوصله برملا کردن این همه ناهمخوانی را دارد. او ادعا میکند در دوران سربازی، راننده رئیس وقت بانک مرکزی، مرحوم نوربخش بوده است؛ ادعایی که از سوی معاونان و مسئولان وقت بانک مرکزی بشدت رد میشود. حتی خبری از نام او در بانک مرکزی و فهرست کارگزینی آن نیست. شاید انتخاب مرحوم نوربخش از سوی زنجانی به همین دلیل بوده که امکان تکذیب صریح این ادعا از میان برود.
زنجانی ادعا میکند در سالهای 78 و 79 وقتی در زندان بوده، کتابی در آموزش زبان ترکی استانبولی نگاشته و منتشر کرده است، اما جستجوی پایگاه اطلاعاتی کتابخانه ملی که دادههای مربوط به همه منتشرات ایران را در خود دارد، چنین ادعایی را تائید نمیکند. بابک زنجانی میگوید از ابتدای دهه 80 مبادرت به ثبت شرکتهای متعدد و توسعه برند سورینت کرده است، اما جستجوی اطلاعات ثبتی شرکتها حاکی از آن است که تا سالهای سال، شرکت آرایشی سورینت کیش تنها شخص حقوقی در تملک او بوده است. بابک زنجانی به گواهی آگهیهای روزنامه رسمی کشور از سال 1390 به بعد توانسته شرکتهای متعددی را به نام سورینت و با مدیریت خود تاسیس کند. بابک زنجانی مدعی است هواپیمایی قشم را در سال 1385 خریداری کرده است، حال آنکه آگهی مربوط به تغییر هیات مدیره آن در سال 1390 منتشر شده است. پایگاه شناسه ملی شخصیتهای حقوقی کشور نیز خبر از تغییر در مالکیت این شرکت در سال 91 میدهد.
زنجانی سرمایهدار خردهپایی بوده که در همین سالهای اخیر یکباره صاحب ثروتی نجومی میشود، اما دلیل طفره رفتن او از بیان واقعیت در منشا ثروتمند شدنش چیست؟ احتمالا باید منتظر رسیدگیهای قضایی ماند و دید چه اسراری در پس ثروت افسانهای بابک زنجانی قرار دارد.
نویسنده: محمد منصوریبروجنی
منبع: ویژه نامه نوروزی رایگان روزنامه جام جم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
2-درجوانی زمستان آدم برفی حتی الامكان بزرگی با هزار دنگ وفنگ میساختیم و انگار كه یادمان رفته باشد خود مان ساخته ایم با گلوله های برفی سعی در از یین بردن آن داشتیم.
3-حدود25سال بیش دربرنامه تلویزیونی كه یك نفربشت به دوربین بودو یك نفر قاضی جلوی او نشسته بودازاومیبرسید بگوببینم چطور آن400میلیون را(مثلا)خوردی او در جواب خیلی راحت گفت خب دادند خوردم.