باید گفت که این سرزمین سرشار از نغمه های دلنشین و متنوع است و تنوع بالای قومیتی در ایران هم فراوانی این آواها را دوچندان کرده است. از یزلههای جنوب گرفته تا دو تار نوازان شمال و جنوب خراسان تا عاشیقهای شمال غربی ایران، همه و همه فرهنگی را تشکیل داده اند که آن منطقه را گاه به آن آواها میشناسند نه جاذبههای تاریخیاش.
***
جشنواره موسیقی فجر به عنوان یکی از مهمترین اتفاق های فرهنگی در کشورمان هفته گذشته به پایان رسید و حسرت بزرگ در این جشنواره، فراموش کردن موسیقی نواحی ایران بود. این که یکی از مهم ترین شاخص های فرهنگ ایران زمین در یکی از مهم ترین فستیوالهای هنری ایران نادیده انگاشته می شود چیزی جز حسرت باقی نمی گذارد. باید باور داشت که موسیقی بهتنهایی می تواند دلیلی برای سفر باشد که این موضوع آن قدر بدیهی هست که چیزی به نام «گردشگری موسیقی» را پدید آورده است. جالب اینکه پیش از آغاز جشنواره موسیقی فجر، پیروز ارجمند مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد گفته بود : «جشنواره بیست و نهم از تعدای از گردشگران فرهنگی میزبانی می کند.» گردشگرانی که به گفته او برای تماشای اجراهای صحنهای گروههای موسیقی نواحی و محلی، حضور در جشنوارههای موسیقی فجر ،جشنواره موسیقی نواحی و استانی به تهران میآیند و همه اینها در حالی بود که جشنواره بیست و نهم فجر از موسیقی نواحی خالی بود.
حسرت بزرگتر وقتی است که می بینیم با توجه به غنای بالای این سرزمین در این حوزه هنوز به آن بی توجهی می کنیم اما گردشگری کشوری مثل کره جنوبی با ترانه ای معمولی رشدی شگفت آور می کند. شاید وقتی سایPSY هنرمند کرهای با موزیک ویدئویی خود رکورد پربینندهترین را در تمام تاریخ پیدایش شبکهای به نام یوتیوب به نام خود ثبت کرد، کمتر کسی فکرش را میکرد که چنین محصولاتی بتواند آمار گردشگری کشور کره را به رشد 190 درصدی برساند.
نغمههایی که آوار میشود
آواهای محلی ایران زمین آن قدر ظرفیت دارد که افراد را چمدان به دست کند و همین موضوع آنقدر نادیده انگاشته شده است که شاید خنده دار باشد یک قدم پیشتر برویم و خواستار این باشیم که نه تنها موسیقی که موسیقیدان های ایران هم میتوانند و می توانستند بهانه ای برای سفر باشند، زیرا بخشی از تعریف «گردشگری موسیقی» به بازدید از محل زندگی بزرگان موسیقی مربوط می شود. اما همین چند ماه پیش بود که خانه بنان، استاد آواز ایران با خاک یکسان شد و هر چه خاطره بود و آوا، آوار شد. همه اینها در حالی است که بدانیم در سالهای اخیر محل زندگی موسیقیدان های بزرگ جهان که بیشتر آنها به موزه تبدیل شده، به نمادی از توسعه گردشگری موسیقی تبدیل شدهاست.
خانه و موزه چایکوفسکی در منطقه زیبای کلین در 85 کیلومتری شمال شرقی مسکو ، محلی که در آن یکی از شاهکارهای موسیقی یعنی سمفونی شش چایکوفسکی و البته باله دریاچه قو را به عالم موسیقی هدیه کرد. این محل که حدود دو قرن قدمت دارد این روزها به عنوان موزه چایکوفسکی روزانه میزبان هزاران گردشگر است. یا از بتهوون معروف. در شهر زیبای وین، پایتخت اتریش که از آن به عنوان پایتخت موسیقی جهان نام برده میشود، 16 ویلا و آپارتمان به صورت موزه نگهداری میشود و همه آنها بهدلیل اینکه بتهوون، موسیقیدان بزرگ آلمانی مدتی را در آنها اقامت داشته، به خانه بتهوون شهرت دارد.
پدیده گردشگری موسیقی در جهان
افزایش گردشگری فرهنگی، گردشگریهای متنوعی را در زیرمجموعه خود توسعه داد و گردشگری موسیقی یکی از مهمترین دستاوردهای گردشگری فرهنگی بوده است.
گردشگری موسیقی به نوعی از گردشگری گفته میشود که در آن گردشگران با هدف تماشا یا مشارکت در فستیوال یا یک اتفاق موسیقایی به محل خاصی جلب میشوند. موسیقی راک و موسیقی هیپ هاپ دو موسیقی است که گردشگری موسیقی را بوجود آورده و به آن رونق داده است.«جم بند» نمونه خوبی از گردشگری موسیقی معاصر است. «جم بند» گروههای موسیقی هستند که آلبومها و کنسرتهای زندهشان با فرهنگ طرفدارانشان در ارتباط است و سرآمد این نگاه موسیقایی به دهه 60 میلادی و گروه «گریتفول دد» باز میگردد و در دهه 90 میلادی هم گروه فیش این سبک را ادامه داده است.«جم بند» در جشنها و فستیوالهای مختلف موسیقی مانند «بونارو» سالانه گردشگران زیادی را جذب میکند. این نوع گردشگری میتواند برای روستاهای کوچک و شهرهای بزرگ همگی رونقآفرین باشد و گواه آن سودهای میلیاردی است که این نوع از گردشگری نوظهور به کشورهای پیشرفته رسانده است؛ برای مثال درآمد سالانه انگلستان از محل این نوع گردشگری بالغ بر 1/4 میلیارد دلار است.اگرچه فستیوالهای موسیقی که در جهان اجرا میشود آنچنان از منظر تم و محتوا متنوع و گوناگون است که نمیتوان درباره شرکتکنندگان در این فستیوالها نظری عمومی صادر کرد اما در یک نگاه کلی شاید بتوان ادعا کرد جوانان هجده تا سی وپنج ساله بیشترین شرکتکنندگان در فستیوالها و کنسرتهای موسیقی و افراد بین چهل و پنج تا شصتوچهار ساله مهمترین مخاطبان فستیوالهای فرهنگی هستند. یکی از تبلیغاتی که کشورهایی مانند ایرلند، ایسلند، اتریش، فرانسه، ایتالیا، دانمارک و سوئد همیشه روی آن مانور میدهند، جاذبههای موسیقایی آنهاست؛ حال چه این جاذبهها در قالب خانه اپرا باشد چه در مورد نوازندهها و خوانندههای بزرگ و چه در مورد فستیوالهای بزرگ موسیقی که در این کشورها برگزار میشود. مثلا در ایرلند ممکن نیست وارد هیچ رستوران و کافهای بشوید و موسیقی ایرلندی را که نماینده خلق و خو و فرهنگ این کشور است، نشنوید و بسیاری از اوقات، این کشور تمام تمرکزش را برای جلب گردشگر روی همین نوع موسیقی میگذارد و بسیارند افرادی که آرزوی سفر به ایرلند را برای شرکت در یک فستیوال موسیقی یا کنسرت یک خواننده ایرلندی در سر دارند. اگرچه در جشنوارههای موسیقی فقط بعد موسیقی آن برجسته میشود و در تبلیغات نشانی از دیگر جاذبههای گردشگری شهری که جشنواره در آن در حال برگزاری است نمیشنویم اما واضح است کسی که به کشوری برای شرکت در یک کنسرت یا فستیوال موسیقی سفر میکند در آنجا هتل میگیرد، غذا میخورد و از جاذبههای دیگر آن شهر دیدن میکند و همه اینها یعنی توسعه گردشگری آن منطقه. گردشگری موسیقی علاوه بر اینکه در مخاطبان احساس لذت، شعف و نوستالژی ناشی از موسیقی را بهوجود میآورد و یک فعالیت فرهنگی بسیار مهم محسوب میشود، روی گردشگری مناطق هم تاثیر شگرفی دارد.
از نغمههای کارگری تا ترانههای راکاندرول
داستان گردشگری موسیقی فقط به کشورهایی با قدمت کهن محدود نمی شود. نمونه اش کشور ایالات متحده با تاریخی کم، بوسیله موسیقی خردهفرهنگ هایی پدید آورده است که توانسته گردشگر بسیاری را به خود جذب کند. نمونه اش موسیقی «بلوز»؛ موسیقیای که نغمههای کارگران، فریادها و دردهایشان را در خود داشت و فرمی روایتی را بهتصویر میکشید. یا موسیقی مربوط به سیاهان این کشور. «جاز» (Jazz) . ژانر موسیقی که به گمان عدهای در ابتدای قرن بیستم و به گمان عدهای دیگر، زودتر از این زمان، در میان جوامع آفریقایی آمریکایی ایالات جنوبی آمریکا شکل گرفت. این ژانر موسیقی که ترکیبی از هارمونیها و عناصر فرمی سیاهپوستان اروپایی بود، ریشه در موسیقی آفریقایی داشت. از ایالات متحده که بگذریم شاید شما کافه ای در بندر لیورپول نیابید که موسیقی ویژه این شهر را پخش نکند. هنوز که هنوز است بسیاری از گردشگران دنیا، اهالی موسیقی و دوستداران آن به بهانه این که زادگاه گروهی مثل بیتلزها را ببینند راهی این شهر بندری میشوند. بریتانیا همواره از این ظرفیت نهایت استفاده را کرده است و گروه هایی مثل پینک فلوید و بیتلز ... را نه تنها به عنوان یک موسیقی که به مثابه یک فرهنگ به کشورهای دیگر صادر کرده است و نه تنها از این ظرفیت برای شناساندن فرهنگ خود به دنیا استفاده کرده بلکه بهانه ای بدستآورده تا بتواند گردشگر بسیاری را راهی کشورش کند؛ فقط برای آشنایی با این فرهنگ. / ضمیمه چمدان
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: