گفتگو با جواد رضویان و سحر زکریا بازیگران سریال پاورچین

جواد رضویان از معدود بازیگران طنزی است که چهره اش کاملا متناسب با نوع کاری است که انتخاب کرده است .
کد خبر: ۱۸۱۸۷
او چهره ای معصوم ودر عین حال بچگانه دارد که صداقت کودکی را هنوز هم می توان در آن مشاهده کرد. او معمولا شاد است و دوست دارد این شادی را به دیگران نیز منتقل کند.رضویان اولین بار در برنامه سیب خنده به کارگردانی رضا عطاران بچه ها را خنداند و بعدها در خیلی از برنامه های طنز تلویزیون با شیطنت های خاصی نظرها را به خود جلب کرد. رضویان سال گذشته با ساخت سریال «مدار صفر درجه» کارگردانی تلویزیون را تجربه کرد و اکنون سریال های «پاورچین» و «پروفسورهای آینده » با بازی او از شبکه تهران در حال پخش است . سحر زکریا نیز که این روزها خیلی ها او را بیشتر به نام «مهتاب مهتابی» در سریال پاورچین می شناسند، متولد 1352و دانش آموخته رشته بازیگری از جهاد دانشگاهی است . او بازیگری را از سال 1371با ارائه نقش کوتاهی در سریال «در پناه تو» آغاز کرد و بعدها در سریال هایی مانند «کاشانه»، «همسفر»، «کژدم 3»، «باران عشق» و «جوان امروز» و تله تئاترهایی مانند «آنتیگونه و مثل دریا» ایفای نقش کرد. بازی او در فیلم «مردی از جنس بلور» به کارگردانی سعید سهیلی نظر خیلی ها را جلب کرد و سال بعد از آن در فیلم «پسران مهتاب» بازی کرد که هنوز اکران عمومی نشده است . زکریا کار طنز را با سریال «قطار ابدی» و در نقش همسر رابین هود تجربه کرد. حضور رضویان در نقش داوود که پرکار و با تجربه است در کنار سحر زکریا که اولین سیاه مشق های طنز را انجام می دهد، در سریال موفقی چون پاورچین فرصتی را پیش آورد تا با آنها گفتگویی انجام دهیم . این مصاحبه را بخوانیم.

جواد رضویان :به دوربین نگاه نمی کنم

کمی از ویژگی های شخصیت «داوود» برایمان بگویید.
خود من تقریبا تا 3قسمت اول درباره «داوود» سردر گم بودم که چی هست و کی هست و از کجا آمده و بعدا فهمیدم داوود برره ای است و تازه به شهر آمده است . در ابتدا خیلی تلاش کردم کارگردان و نویسنده برنامه را وادار کنم که شخصیت داوود را برایم تعریف کنند؛ اما آنها می گفتند این شخصیت باید در طول کار پیدا شود. در قسمتهای اول حتی لهجه داوود به کاملی الان نبود. به مرور زمان با خودم کنار آمدم و داوود را پیدا کردم . او برخلاف روستایی هایی که می توان صداقت را در وجودشان دید و برخلاف ظاهر صادق و مظلوم نمایی که دارد، بدجنسی های خاص خود را نیز دارد که همیشه کار دست خودش و اطرافیانش می دهد؛ البته این تضاد شخصیت ، داوود را جذابتر کرده است.
گفتید شخصیت هایی مانند داوود به مرور زمان شکل می گیرند، چرا این طور است؛
به دلیل نداشتن زمان کافی و به دلیل محدودیت زمانی در این نوع کارها، نمی توانیم شخصیت ها را تعریف کنیم و بگوییم این شخصیت ها در طول یک برنامه مثلا 90قسمتی ثابت هستند.
نویسنده نیز این وقت را ندارد که شخصیت ها را بنویسد و از پیش آنها را تعریف کند؛
در پاورچین از ابتدا مشخص نبود که شخصیتی مانند «داوود» وارد ماجرا می شود. بعد از این که پخش برنامه شروع شد و یک سری کاستی ها در آن دیده شد، تصمیم گرفتند شخصیت های جدیدی مثل ، داوود، شادی و سپهر را به داستان اضافه کنند. در هفته اولی که ما آمدیم ، گروه به «روز پخشی» افتاد و این کار را خیلی سخت می کند؛ چون در این زمانها دیگر فرصتی نیست که مثلا کسی برای من توضیح دهد که داوود کیست؛ و من خودم باید پیدایش کنم.
لهجه داوود را از کجا گرفتید؛
پیش از این که «داوود» به قصه اضافه شود، آقای مدیری یک بار نقش پدر فرهاد را بازی کرده بود. بنابراین لهجه منطقه «برره» کمی مشخص شده بود و داوود آن را ادامه داد.
نقش داوود یا پدر داوود، کدامیک مشکل تر است؛
نقش پدر مشکل تر است هم به لحاظ لحنی که باید تکمیل تر و غلیظتر از داوود باشد و هم گریم سنگین تری که دارد و بخصوص قوزی که در پشت دارد کار را سخت تر می کند؛ اما من پدر داوود را دوست دارم و سختی آن را هم پذیرفته ام . یک لبخند همیشگی بر لبان داوود، وجود دارد که گاهی تبدیل به خنده ای غیرقابل کنترل می شود.
آیا اینهم جزیی از شخصیت اوست؛
بله . این لبخند جزیی از بازی داوود است و بلاهت شخصیت او را بیشتر نشان می دهد. کارگردان از من خواست که تا آخر آن را حفظ کنم . داوود الکی خوش و بی خیال است که گاه فرهاد با او برخورد می کند؛ اما چرا خودم را «گول بزنم» گاهی این لبخند تبدیل به خنده می شود که آنجا دیگر داوود نیستم ؛ بلکه خود جواد رضویانم که نمی توانم در موقعیتی که پیش آمده جلوی خنده ام را بگیرم ؛ البته من ، مهران غفوریان ، مهران مدیری و 3، 4تای دیگر از بچه ها در سال 79تصمیم گرفتیم که این نوع خنده را در کارهایمان حفظ کنیم ؛ چون فهمیدیم این گونه خندیدن باعث خنده بیننده نیز می شود.
آقای مدیری معمولا به دوربین نگاه می کنند و گویا گاهی از شما نیز می خواهند به دوربین نگاه کنید. نظرتان دراین باره چیست؛
من خودم اصلا نگاه به دوربین را نمی پسندم ؛ چون ارتباط میان مخاطب با بازیگر را می شکند و جدی بودن کار را از میان می برد؛ البته در سریالی مانند پاورچین نباید توقع یک کار جدی را داشت.
در پاورچین چقدر از بداهه استفاده می کنید؛
بداهه ها به اندازه ای نیست که یک سکانس را بشکند، فقط گاهی در بیان دیالوگ ها، مترادف آنها را استفاده می کنیم ؛ البته این بداهه گویی در ادای لحن و لهجه بیشتر است.
آیا مشابه داوود را دراجتماع می توانیم ببینیم؛
زیبایی شخصیت داوود در دوگانگی اوست . او روستایی است که به شهر آمده و می خواهد شهری فکر کند. او دوست دارد از همه بکشد چه مالی چه موقعیتی . برای منافع خود هر کاری از دستش برآید انجام می دهد. او تاحدودی بی وجدان است و من فکر نمی کنم داوود به این شکل در اجتماع وجود داشته باشد.
بنابه تجربه ای که در بازی در کارهای روتین دارید، این گونه کارها نیاز به چه حمایت ها و پشتیبانی هایی دارند؛
با کمبود وقتی که ما داریم هیچکدام از عوامل از کارگردان گرفته تا بازیگر آنچنان که شایسته و لازم است ، نمی توانند خلاقیت های خود را نشان دهند. من یعنی جواد رضویان صبح ساعت 8آفیش می شوم تا 8بعدازظهر و به هیچ وجه نمی توانم از لوکیشن خارج شوم . فیلمنامه سکانس به سکانس به دست ما می رسد و اگر فیلمنامه به موقع نرسد همه باید منتظر بمانیم . اینها در طول کار واقعا فرساینده هستند و به اصطلاح ، بازیگر را «فطیر» می کنند. بعضی وقتها کار واقعا غیرقابل تحمل می شود. گاهی 25ساعت بدون استراحت کار می کنیم . بنظر من بهترین پشتیبانی این است که به ما زمان کافی بدهند تا بتوانیم با وسواس و دقت کارمان را ارائه دهیم . گاهی خود من احساس می کنم بازی ام از ریتم افتاده است ؛ اما مجبورم ادامه بدهم ، چون کار باید به پخش برسد.
مشکل زمان را چه کسی باید حل کند، مدیران شبکه ، نویسنده یا کارگردان و تهیه کننده؛
این را من نمی دانم . فقط می دانم که متن باید پیش از تصویربرداری به دستمان برسد تا من بازیگر بدانم فردا درچه سکانس هایی و درچه لوکیشن هایی بازی دارم تا بتوانم راجع به نقشم فکر کنم ؛ البته در کارهای روتین و شبانه نمی توان زیاد از پخش جلو بود؛ چون عکس العمل مخاطب با این برنامه ها در شکل گیری آن خیلی موثر است و نظرات آنها شیوه کار را تغییر می دهد و اگر گروه خیلی منسجم کار کنند، فقط می توانند 2یا 3قسمت از پخش جلوتر باشند.
نظرتان درباره کم یا زیادشدن شخصیت ها به سریال چیست؛
مثلا با اضافه شدن شادی ، سپهر و داوود، پدر و مادر مهتاب از قصه حذف شدند. من معتقدم هر شخصیتی که در یک سریال یا برنامه وجود دارد با خود اتفاقات جدید می آورد و برخوردهای گوناگون شکل می گیرد و چون مخاطب ما گسترده است و ما باید از یک کارگر ساده تا یک دکتر و متخصص را راضی نگه داریم ، حضور بازیگران مختلف با سنین مختلف می تواند علاوه بر جذاب کردن برنامه به کارگردان نیز کمک کند.
به نظر شما در میان آثار مهران مدیری ، پاورچین چه ویژگی های دارد؛
پیش از پاورچین ، بیشتر کارهای آقای مدیری به شکل آیتم بود. به طوری که 3سال کارهای آیتم و شبانه شبکه 3را او برگزار می کرد. مدیری با پاورچین خود را از ساختار آیتم جدا کرده و به سریال نزدیک شد. هر چند خود من کارهای آیتم را دوست دارم ؛ چون این کار برای یک بازیگر مانند سیاه مشق برای یک خوشنویس است.
و در انتها...
امیدوارم پاورچین مقبول مردم افتد. مردم نباید بدانند ما چه مشقاتی را تحمل می کنیم . ما موظفیم کار خوب به آنها ارائه دهیم.

سحر زکریا: دوست دارم همه مرا بشناسند

به نظر شما حضور یک بازیگر در یک برنامه روتین می تواند موفقیتی برای او محسوب شود؛
من خودم همیشه از کارهای روتین ترس داشته ام . بنظرم این گونه کارها بازیگر را محدود می کند. بازیگری که هر شب دیده می شود، برای کارهای بعدی بخصوص در سینما دچار مشکل می شود. کارهای روتین طنز معمولا بازیگران را کلیشه ای کرده است و من بشدت از این می ترسم.
بنابراین بازی در این سریال یک نوع ریسک برای شما به حساب می آید؛
حضور من در «پاورچین» خیلی تصادفی بود و بعد از صحبت با آقای مدیری دیدم این کار یک تجربه تازه است ؛ چون من زیاد کار طنز نداشته ام ، فقط در سریال «قطار ابدی» نقش کوتاهی ایفا کردم.
گفتید حضورتان تصادفی بوده است ، چگونه انتخاب شدید؛
زمانی که برای پاورچین باآقای مدیری صحبت کردم ، به ایشان گفتم که سابقه کار طنز زیادی ندارم و بداهه اصلا کار نکرده ام و همیشه متن داشته ام . در ابتدا قرار بود در این سریال ما متن داشته باشیم و بازیگر در موقعیت طنز قرار بگیرد و تصمیم بر این بود که «مهتاب» خیلی جدی باشد، اما وقتی پخش شروع شد، دیدیم این نوع کار جواب نمی دهد و اگر قرار باشد مهتاب جدی باشد، طنز سریال در نمی آید.
چگونه خود را با این شرایط وفق دادید؛
ابتدا برایم خیلی مشکل بود. مشکل اصلی این بود که متن نداشتیم و متنها روزانه به دستمان می رسید و گاهی حتی سکانس به سکانس و این برای کسی مثل من که تاکنون این گونه کار نکرده بودم ، خیلی سخت بود.
در ادامه فعالیت بازیگری آیا این گونه کار را ادامه می دهید؛
در سینما و تلویزیون ما اصلا نمی توان برنامه ریزی کرد. هر بازیگری دلش می خواهد بهترین نقشها را با بهترین کارگردان ها کار کند، اما این او نیست که انتخاب می کند؛ بلکه باید منتظر باشد تا انتخاب شود.
در فیلم «مردی از جنس بلور» خوب ظاهر شدید، چرا این گونه کارها را ادامه ندادید؛
مبنای سینمای ما براساس رابطه شکل گرفته است . تهیه کننده ها معمولا بازیگر نمی خواهند. آنها کسانی را می خواهند تا بتوانند به وسیله آنها گیشه را تامین کنند. بعد از فیلم مردی از جنس بلور، فیلم «پسران مهتاب» را بازی کردم که هنوز اکران نشده است ، اما بعد از آن در فیلمی بازی نکردم.
در حالت معمولی و روزانه چقدر طنز هستید؛
می توانم بگویم در زندگی روزمره اصلا طنز نیستم. در اوایل کار در پاورچین بنظر خودم اصلا کارم خوب نبود؛ البته کمی هم سردرگم بودم . مهتاب اول دکتر بود، بعد آرشیتکت شد و بعد شاعر کودک . وقتی شاعر شد من کمی خودم را پیدا کردم چون آن زمان بود که مهتاب طنز شد و توانست در گروه جا بیفتد.
مدیری به عنوان کارگردان چقدر به شما کمک کرد؛ شما در مقابل او کم نمی آورید؛
آقای مدیری خیلی به من کمک کردند؛ چون ما سر کار تمرین نمی کنیم و حتی نمی دانیم قرار است چه پلانی گرفته شود. ما پلانها را معمولا یک برداشته می گیریم ، چون فرصت تکرار نداریم . بنابراین در این گونه کارها، هدایت کارگردان خیلی موثر است . مهتاب ، آدمی است که خیلی زود از اطرافیان تاثیر می گیرد.
آیا این یک قانون کلی در خانمهاست؛
در ابتدا قرار بود شخصیت مهتاب به گونه ای باشد که روی دیگران تاثیر بگذارد؛ اما در روند کار، قضیه کمی فرق کرد؛ ولی نمی توان این خصلت خانمها را ندیده گرفت و در پاورچین چون قضیه طنز است ، این عمل شدت بیشتری گرفته است.
نظرتان درباره شهرت چیست؛
به نظر من اگر کسی بگوید از شهرت خوشم نمی آید، دروغ می گوید. ما بازیگرها، بازی می کنیم که دیده شویم . خودمان را نمایش می دهیم و بعد که معروف شدیم یک عینک آفتابی به چشمانمان می زنیم که شناخته نشویم . من دوست دارم همه مرا بشناسند وگرنه می رفتم یک شغل دیگر انتخاب می کردم . شهرت خوب است ؛ البته اگر زندگی آدم را تحت الشعاع قرار ندهد.
طاهره آشیانی
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها