یک رزمنده متفاوت با لهجه بهبهانی

نمی‌توان انکار کرد که تهاجم بیگانه به مرزهای هر کشوری موقعیتی دراماتیک و حساس است که ثبت دقیق وقایع آن از منظر تاریخی اهمیتی بسزا دارد. آثار نمایشی که به روایت رویدادهای بزرگی چون جنگ می‌پردازند، تنها به بازسازی صحنه‌های نبرد بسنده نمی‌کنند، بلکه زندگی، رنج‌ها و فداکاری‌های شخصیت‌هایی را به تصویر می‌کشند که هرکدام نمونه‌ای در دنیای واقعی دارند و اغلب در روایت‌های رسمی و تاریخ‌نگاری‌ها کمتر دیده‌شده‌اند.
نمی‌توان انکار کرد که تهاجم بیگانه به مرزهای هر کشوری موقعیتی دراماتیک و حساس است که ثبت دقیق وقایع آن از منظر تاریخی اهمیتی بسزا دارد. آثار نمایشی که به روایت رویدادهای بزرگی چون جنگ می‌پردازند، تنها به بازسازی صحنه‌های نبرد بسنده نمی‌کنند، بلکه زندگی، رنج‌ها و فداکاری‌های شخصیت‌هایی را به تصویر می‌کشند که هرکدام نمونه‌ای در دنیای واقعی دارند و اغلب در روایت‌های رسمی و تاریخ‌نگاری‌ها کمتر دیده‌شده‌اند.
کد خبر: ۱۵۲۳۶۲۴
نویسنده زهرا عباسی - گروه رسانه
 
ازجمله نکات برجسته‌ای که درجریان جنگ تحمیلی هشت‌ساله برای کشور عزیزمان رخ داد، حضور اقشارگوناگون از هر سن، جنسیت، زبان،لهجه وقومیت درعرصه‌ دفاع ازمیهن بود.این حضوربی‌نظیر درآثار نمایشی،ازجمله فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی، بارها به تصویر کشیده شده و همچنان یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد تاریخ ایران به شمار می‌رود. بااین‌حال، آنچه کمتر مورد توجه قرارگرفته،نقش‌آفرینی شخصیت‌هایی با افکاروعلایق متفاوت ازکلیشه‌های رایج است. به‌تصویرکشیدن حضور شخصیت‌های متفاوت در دل جنگ، نشانه‌ای از اتحاد همه مردم این سرزمین در دفاع از تمامیت ارضی آن است.
شب گذشته، آخرین قسمت از سریال «پسران هور» به کارگردانی مهدی جعفری و تهیه‌کنندگی مجتبی فرآورده روی آنتن رفت. این سریال در ۱۷قسمت به زندگی و رشادت‌های نیروهای قرارگاه سری نصرت پرداخت؛ قرارگاهی که توسط شهید علی هاشمی تاسیس شد و نقش مهمی در دوران دفاع‌مقدس ایفا کرد. از این جهت که پسران هور با نگاهی انسانی و واقع‌گرایانه، بخش‌های کمتردیده‌شده آن دوران را به تصویر کشید و مخاطب را با شخصیت‌ها و چالش‌های متنوع جنگ آشنا کرد امری ارزشمند انجام داده است. البته یکی از شخصیت‌های پیچیده و جالب این سریال، اکبر است؛ جاعلی حرفه‌ای که پیش از پیوستن به قرارگاه، تمامی ابزارکارش توسط علی هاشمی سوزانده شد و اوباتصمیمی جدی اززندگی گذشته‌اش فاصله گرفت.اکبر در گاراژی نگهبان خودروهای اسقاطی است و تلاش می‌کند با دغدغه‌هایش کنار بیاید.فرید فرید سجادحسینی بابازی درخشان خود، شخصیت کاریزماتیک و چندوجهی اکبررابه ‌زیبایی به تصویر کشیده است؛شخصیتی که جامعه اغلب نگاه مثبتی به اوندارد،امادربطن‌جنگ توانسته نقش ارزشمندی دردفاع ازمیهن ایفاکند.این نگاه‌متفاوت به شخصیت‌های انسانی و غیرکلیشه‌ای جنگ، انگیزه‌ای شد تا جام‌جم گفت‌وگویی بافرید سجادحسینی ترتیب دهد تا از تجربه‌های او در ایفای نقش اکبر بیشتر‌بشنویم.
   
تجربه‌ بازی در آثار دفاع مقدس

فرید سجادحسینی درباره‌ بازی در پسران هور می‌گوید: پیش ازاین سریال، در چند اثر با محوریت جنوب و دفاع مقدس همکاری داشتم. یکی از آنها سریال «کیمیا» بود که علاوه بر سرپرستی گروه کارگردانی، نقش کارآگاه را نیز بازی می‌کردم. از آنجا که متولد اهواز هستم و با فرهنگ و زیست‌بوم این منطقه به اندازه کافی آشنایی دارم، نزدیک‌شدن به شخصیت اکبر برایم چندان دشوار نبود. بااین‌حال، هر تجربه‌ای ارزش منحصربه‌فرد خود را دارد و به غنای نگاه ما به روایت‌های این‌چنینی می‌افزاید.
سجادحسینی در توضیح لهجه‌ای که در این سریال استفاده کرده ادامه می‌دهد: لهجه‌ها حتی در یک استان از شهری به شهر دیگر و از منطقه‌ای به منطقه دیگر متفاوت‌ است و این تنوع تنها به خوزستان محدود نمی‌شود؛ براساس تجربه‌ای که دارم، در سایر استان‌ها نیز چنین تنوعی دیده می‌شود. لهجه‌ای که در سریال پسران هور استفاده کردم، برگرفته از لهجه مردم بهبهان‌است.
البته لهجه بهبهانی ویژگی‌ها و تفاوت‌های خاص خود را دارد اما از آنجا که همسر مرحومم در کودکی مدتی در بهبهان زندگی کرده بود، من تا اندازه‌ای با این لهجه آشنایی داشتم و توانستم از آن استفاده کنم.
بازیگر نقش اکبر در پسران هور درباره تاثیر شناخت لهجه‌ها و ادای نزدیک به واقعیت افزود: به‌طورکلی، تقریبا تمام لهجه‌های جنوب ایران را می‌شناسم و این شناخت به من کمک می‌کند تا در بازیگری و روایت نقش‌ها، بیان و لحنی نزدیک به واقعیت داشته باشم. لهجه‌ها نه‌تنها در تلفظ کلمات، بلکه در ریتم، آهنگ و لحن کلام نیز متفاوت‌ هستند و هرکدام زیبایی‌ها و ویژگی‌های منحصربه‌فرد خود را دارند که به غنای زبان و فرهنگ مناطق گوناگون می‌افزایند.این تنوع لهجه‌ها بخش مهمی از هویت فرهنگی هر منطقه است و انتقال صحیح آن در آثار نمایشی، حس واقعی‌تری به مخاطب می‌دهد.
   
همبستگی ملی در مقابل جنگ

وی دفاع از تمامیت ارضی را امری ملی و همگانی دانست و افزود:‌ مسأله دفاع‌مقدس درواقع وجه مشترک همه ملت ایران است و نه‌فقط مردم جنوب.باتوجه به سال‌های تحصیلات دانشگاهی‌ام شاید عده‌ای فکر کنند ایام جنگ را در تهران بودم، اما این‌طور نیست. من قبل از انقلاب برای ادامه تحصیل به تهران آمدم. با شروع انقلاب به اهواز برگشتم و دوران جنگ را در آنجا گذراندم. پس از پایان جنگ، مجدداً به تهران بازگشتم. به این ترتیب سال‌هایی که جنگ بر منطقه جنوب حاکم بود را از نزدیک و در اهواز تجربه کردم.هرچند درآن شرایط برای همذات‌پنداری با رزمندگان لازم نبودحتما در منطقه باشی. این حس به‌صورت طبیعی و غریزی در همه‌ ما جریان داشت،چه درمیان کسانی که در خوزستان بودندو چه آنهایی که ازطریق حضور عزیزان‌شان در جبهه یا حتی اخبار، در جریان رویدادهای جنگ قرار می‌گرفتند. همین همبستگی سبب شد تا از سراسر ایران، نیروهای مردمی به‌صورت داوطلبانه راهی جبهه‌شوند.
فرید سجادحسینی درباره‌ مشارکت اقشار مختلف در جنگ تحمیلی می‌گوید: همراهی گسترده مردم در جبهه‌ها نشان‌دهنده‌ عظمت و تأثیر عمیق جنگ بود. یک رویداد باید تا چه حد بزرگ باشد که همه، از کودک و بزرگ، تحصیلکرده و کم‌سواد و بی‌سواد و حتی کسانی که به دلایلی شانیت اجتماعی نداشتند، داوطلبانه برای دفاع از مملکت راهی جبهه‌ شوند! تأکید می‌کنم که بزرگی این بحران، انگیزه‌ چنین همبستگی بی‌نظیری بود. انقلاب ما هنوز خودش را پیدا نکرده بود که دشمن در سال ۱۳۵۹ به کشورمان حمله‌ کرد.من کسانی را در بحبوحه جنگ دیدم که اهل مواد بودند ولی با دل و جان و از سر غیرت راهی جبهه شدند. آن زمان کمک به جبهه مرز نداشت و هرکس به‌نوعی خودش را به قافله دفاع از ایران می‌رساند.
   
زنده ‌نگه‌داشتن یاد شهید علی هاشمی

این بازیگر سینما و تلویزیون می‌افزاید: وقتی ازشهدای شاخص سخن می‌گوییم، نام‌های دیگر نیز به‌طور طبیعی مطرح می‌شوند. این امری بدیهی است که وقتی موضوع درباره‌ یکی از شهدای شاخص باشد، نام دیگر شهدای بنام نیز به میان می‌آید، همان‌گونه که هر شمعی پروانه‌های بسیاری را به گرد خود جمع می‌کند.پرداختن به شهید علی هاشمی تا مدت‌ها به دلایل مختلف در حوزه‌های مختلف مغفول مانده و کمتر به زندگی و قهرمانی‌هایش توجه شده بود. اخیرا برخی کارگردان‌ها با هدف شناساندن رشادت‌ها و مبارزات این شهید بزرگوار، تلاش کردند زندگی او را برای مردم بازگو کنند و از کار بسیار ارزشمند و بزرگی که در هور انجام داد بگویند. این اقدام باعث خواهد شد تا یاد و خاطره شهید هاشمی بیش از پیش زنده بماند و نسل‌های جدید با قهرمانی‌های او آشنا شوند و اهمیت حضورش در دفاع‌مقدس را بهتر درک کنند. فکر می‌کنم پسران هور نیز به سهم و اندازه خود موفق بوده و توانسته گوشه‌ای از رشادت شهید هاشمی و دیگر همرزمان و سرداران را به تصویر بکشد. همیشه لازم است به شخصیت‌های مهم و تأثیرگذار توجه و زندگی آنها بازنمایی شود. 
   
جاذبه روایت‌ها در هنر و داستان‌های قهرمان‌محور

وی پرداختن از زاویه‌ای متفاوت به سوژه را عامل جذب مخاطب معرفی کرد و افزود: در هنر بسیاری از موضوعات و داستان‌ها تکراری به نظر می‌رسند، ولی همیشه با نگاه تازه و زاویه‌ای نو دوباره روایت می‌شوند. مثلا قصه‌های عاشقانه مثل لیلی و مجنون، فرهاد و شیرین، یا داستان‌هایی مثل تایتانیک و وامق و عذرا، همه درباره عشق است؛ اما هرکدام روایت ویژه و جدیدی دارند که مخاطب را به خود جذب می‌کنند. این تفاوت در نحوه پرداخت و ارائه است که باعث جذابیت و تازگی اثر می‌شود. به همین شکل، درحوزه جنگ و داستان قهرمانان آن هم این امر صادق است. اگر کسی با نگاه خلاقانه و نو به سوژه‌ها و شخصیت‌های جنگی بپردازد، همچنان می‌تواند اثری جذاب، پرانرژی و متفاوت خلق کند.موضوع قهرمانی و حماسه هزاران سال است که در دل تاریخ بشر جای گرفته و همیشه منبعی تازه، پرشور و پر از احساسات ناب خواهد بود که نسل‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و الهام‌بخش آنهاست. بنابراین، پرداخت دوباره به این موضوعات با دید نو، همیشه مخاطب را جذب کرده و ارزش هنری و فرهنگی زیادی دارد.

تحول عاطفی در سکانس شهادت مجتبی
سجادحسینی سکانس شهادت مجتبی، پسری مشهدی که نقش دستیارش را در سریال پسران هور ایفا می‌کرد، به‌عنوان یکی از صحنه‌های احساسی و تأثیرگذار این مجموعه معرفی کرد.
وی ادامه داد:‌ سکانس شهادت مجتبی تاثیر عمیقی روی من گذاشت وهنوز هم در خاطرم مانده است. در ابتدا، اکبر، درموقعیت استاد و شاگردی، چندان به این پسر محل نمی‌گذاشت. هرچند اکبر در روزهای نخست حضور در قرارگاه، رزمندگان را چندان جدی نمی‌گرفت، اما به‌تدریج با درگیری بیشتر در جریان جنگ، متحول و روحیه‌اش دگرگون شد.این می‌شود که کم‌کم او را مثل فرزند خودش دید و این باعث شد از دست دادن مجتبی برایش بسیار سخت و تکان‌دهنده باشد. این سکانس به‌خاطر همین روند تحول و عمق احساسات، برای من بسیار تاثیرگذار بود و نشان داد که چطور یک رابطه استاد و شاگردی می‌تواند به پیوندی عمیق‌تر تبدیل شود؛ پیوندی که با از دست دادن آن، دل هرکسی به درد می‌آید.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها